✅نَسَب حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) در منابع، به گونه های مختلف آمده است.
ولی مشهور در بین سیره نویسان و مورخان، نسب حضرت(ص) به این ترتیب می باشد :
«محُمَّدٌ رَسُولُ اللهِ(ص) بْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَبْدِ المُطَّلِبِ بْنِ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ قُصَيِّ بْنِ كِلَابِ بْنِ مُرَّةَ بْنِ كَعْبِ بْنِ لُؤَيِّ بْنِ غَالِبِ بْنِ فِهْرِ بْنِ مَالِكِ بْنِ النَّضْرِ بْنِ كِنَانَةَ بْنِ خُزَيْمَةَ بْنِ مُدْرِكَةَ بْنِ إِلْيَاسَ بْنِ مُضَرَ بْنِ نِزَارَ بْنِ مَعَدَّ بْنِ عَدْنَان بن....إسماعیل بن إبراهیم(ع) بن تارخ بن تاخور بن ساروخ بن أرعواء بن فالغ بن هود(ع) بن شالخ بن أرفخشد بن سام بن نوح(ع) بن لمک بن متوشلخ بن إدریس(ع) بن یارد بن مهلائیل بن قینان بن أنوش بن شیث بن آدم(ع)»(۱)
به نقل از ابن عباس از حضرت رسول اکرم(ص) روايت شده است كه ایشان فرمودند :
«إِذَا بَلَغَ نَسَبِی إِلَى عَدْنَانَ فَأَمْسِکُوا»
♦️هرگاه نسب من به «عدنان» رسيد، توقف كنيد.(۲)
علت این که ایشان از نام بردن اجداد خود بعد از عدنان نهی کرده اند، معلوم نبودن انساب و جلوگیری از اختلاف نسّابین و مورخان در این زمینه بوده است و از عدنان تا حضرت اسماعيل(ع) درست روشن نيست و آنچه همگان اتفاق دارند، آن است که نسب عدنان به حضرت اسماعیل(ع) می رسد.
در تاریخ نقل است که؛
بعد از ولادت حضرت رسول اکرم(ص)، جدّ ایشان حضرت عبدالمطلب(ع) نوزاد را در آغوش گرفت و وارد كعبه شد و در آنجا به دعا و نيايش پرداخت و از درگاه خداوند به خاطر عطای چنين فرزندی، شكر به جا آورد و این شعر را سرود :
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَعْطَانِي
هَذَا الْغُلامَ الطَّيِّبَ الأَرْدَانَ»
«قَدْ سَادَ فِي الْمَهْدِ عَلَى الْغِلْمَانِ
أُعِيذُهُ بِالْبَيْتِ ذِي الأَرْكَانِ»
«حِینَ یَکُونُ بِلُغَةِ الفِتْيَانِ
حَتَّى أَرَاهُ بَالِغَ الْبُنْيَانِ»
«أُعِيذُهُ مِنْ شَرِّ ذِي شَنَآنِ
مِنْ حَاسِدٍ مُضْطَرِبِ الْعَنَانِ»
♦️حمد و سپاس خداوند را كه اين پسر را به من داد كه اندامى خوشبو دارد.
او در گهواره بر همه پسران سیادت دارد و من او را به ارکان کعبه تعویذ می کنم.(۳)
📚منابع:
۱)الکامل فی التاریخ ابن اثیر، ج۲، ص۲۱
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۱۵، ص۱۰۵
۳)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۱، ص۸۲
@TarikhEslam
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽▶️⏹⏸📽▶️⏹⏸📽
#سکانس_برتر
🎞سکانسی از ولادت حضرت رسول اکرم(ص) در بخشی از فیلم محمد رسول الله(ص) ساخته جناب مجید مجیدی:👆
#حضرت_رسول_اکرم_صلوات_الله_علیه
@TarikhEslam
#پرسش_و_پاسخ
سوال3⃣9⃣1⃣:چرا یهود در صدد ترور اجداد حضرت رسول اکرم(ص) و در نهایت قصد از بین بردن ایشان را داشت؟
✍پاسخ این سوال از #استاد_مهدی_طائب :👇
@TarikhEslam
✅برنامه اول یهود در این زمینه که در مجموعه اقداماتشان مفهوم میشود، مانع شدن در راه ظهوراسلام، با جلوگیری از به دنیا آمدن پیامبر اسلام(ص) بود.
قبر جد اعلای پیامبر اکرم (ص)، جناب هاشم در غزه فلسطین است.
غزه فلسطین را (غزةالهاشم) هم میگویند.(۱)
جای سؤال است که قبر ایشان به چه مناسبتی در آن منطقه میباشد؟
آنچه که در تاریخ وجود دارد، این است که ایشان با کاروان تجارتی از مکه به سمت شام میرفتند و بین راه هم خریدوفروش میکردند.
یکی از مراکز خریدوفروش مدینه بود. در آنجا جناب هاشم به عنوان رئیس کاروان تجاری که برای مدینه سود فراوانی داشت، مهمان شخصی میشد که رئیس مدینه و در ضمن، رئیس خزرج بود.
از طرفی خزرجیها در کنار یهودیها زندگی میکردند و به این سبب، اطلاعات مربوط به پیامبر اسلام(ص) از بین یهودیها به خزرجیها منتقل میشد.
بر اساس آن اطلاعات، رئیس مدینه به هاشم پیشنهاد میکند که شما داماد ما شوید و در پی این پیشنهاد، دخترش سلماء را به ازدواج وی در میآورد.
زمانی که کاروان برای تجارت از مدینه به سمت شام حرکت میکند، جناب هاشم به همسرش میگوید:تو از ازدواج با من پسری به دنیا میآوری و من هم احتمالاً از این سفر جان سالم به در نمیبرم؛ اگر برنگشتم، مراقب باش تا یهودیها فرزند متولد شده را نبینند، وگرنه او را خواهند کشت.
جناب هاشم به سمت شام رفت و همان طور که عدم برگشتش را پیشبینی کرده بود (چون میدانست که تحت تعقیب است) از آن سفر برنگشت.
البته از دنیا رفتنش نمیتواند به سبب مریضی باشد، زیرا کسی که مریض است برای تجارت ۱۰۰۰ کیلومتری نمیرود.
۹ سال پس از آن، کاروان تجاری مشابه ای به سمت شام رفت، که رئیس آن برادر هاشم، جناب مطّلب بود.
مطّلب هم مهمان همان خانه رئیس خزرجیان میشود.
در آنجا میبیند که بچهای با بقیه بازی میکند و در بازی کُشتی بر آنها غلبه پیدا کرده و میگوید من بچه ی هاشم هستم.
زمانی که از قضیه پرسوجو میکند، در گفتن استنکاف میکنند؛ اما بالأخره به ما وقع پی برده و تصمیم میگیرد که آن بچه را به همراه خود ببرد.
در تاریخ اختلاف است که با توافق بچه را از آنجا میبرد یا به زور؟
به اعتقاد ما توافقی بوده و اکراهی بودنش ساختگی است.
مطّلب بچه را به مکه آورد و به همه گفت که این، برده من است؛ و به این ترتیب، فرزند هاشم به عبدالمطّلب(برده مطّلب) معروف شد.
به همین روال بود تا اینکه عبدالمطّلب بزرگ شده و فاش میشود که او برادرزاده مطّلب است نه بنده او.
پس از آن، عبدالمطّلب به سیادت رسیده و رئیس قوم میشود، و به این ترتیب از گزند یهودیان در امان میماند.(۲)(۳)
📚منابع:
۱)السیرة النبویة ابن هشام، ج۱، ص۱۴۶
۲)انساب الاشراف بلاذری، ج۱، ص۶۳
۳)دروس تاریخ تطبیقی استاد طائب
@TarikhEslam
🕌مقبره هاشم بن عبدمناف جد دوم حضرت رسول اکرم(ص) در «غزه فلسطین» :👆
@TarikhEslam
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕎دنیا طلبی «یهود» در بیان #استاد_مهدی_طائب :👆
@TarikhEslam