✅سلمان فارسی، صحابی مشهور ایرانی تبارِ حضرت رسول اکرم(ص) و از یاران امام علی(ع) بود.
از دوران پیش از اسلام سلمان تاریخی در دست نیست.
اما آنچه در پاره ای از روایات درباره سلمان اشاره شده، آن روحیه جستجوگرانه سلمان برای کشف حقیقت بوده است.
نام ایرانی او روزبه و کنیه اش ابو عبدالله بود. ابن هشام در روایت طولانی می نویسد :
سلمان داستان اسلام آوردن خود را این چنین به ابن عباس نقل می کند :
📋《كُنتُ رَجُلاً فَارِسِيَّاً مِن أَهلِ أَصبَهَانَ مِن قَريَةِِ يُقَالُ لَهَا جِيّ وَ كَانَ أَبِى دِهقَانَ قَريَتِهِ》
♦️من مردی ایرانی از اهالی اصفهان، اهل روستایی که نامش جی بود، بودم و پدرم نیز دهقان روستا بود.
ابن هشام در ادامه روایت ابن عباس می نویسد :
سلمان در کودکی زردشتی بود تا اینکه با دین مسیحیت آشنا می شود و به آن می گرود و از شهر خود به سوی شام (مرکز مسیحیت) سفر می کند تا به شاگردی علمای طراز اول این آیین درآید.
او در شام در خدمت کلیسا به سر می برد و برای استفاده از محضر علمای مسیحی به شهر های موصل و نصیبین و عموریه سفر می کند.
سلمان بعد از تحقیق و جستجو، قصد سفر به حجاز را می کند و این به خاطر این بود که از طریق استادان مسیحیاش با پیشگویی ظهور پیامبری در این سرزمین آشنا شده بود.
آخرین استاد سلمان به او گفته بود :
📋《قَد أَظَلَّ زَمَانُ نَبِيِِّ وَ هُو مَبعُوثِِ بِدِينِ إِبرَاهِيمَ(ع) يَخرُجُ بِأَرضِ العَرَبِ!
وَ مِن عَلَامَاتِهِ : بَينَ كَتفَيهِ خَاتَمُ النُبُوَّةِ فَإِنِ استَطَعتَ أَن تَلحَقَ بِتِلكِ البِلَادِ فَافعَل》
♦️پیامبری در عصر کنونی ظهور کرده که به دین ابراهیم مبعوث شده و در سرزمین حجاز قرار دارد و یکی از علامات نبوت او این است که بین دو کتفش مُهر نبوّت حک شده است.
بدین ترتیب سلمان با کاروانی از قبیله بنی کلب عازم حجاز شد، که در طول مسیر به دست یورشیان اسیر شد و در حجاز به بردگی فروخته شد و به خدمت مردی از یهودیان بنی قریظه درآمد و به مدینه بُرده شد.
روزی در مدینه حضرت رسول اکرم(ص) از کنار سلمان گذشت و حضرت(ص) را به سلمان نشان شناساندند.
ابن هشام ادامه می دهد که؛
سلمان روزی در محله ای در مدینه با رسول اکرم(ص) برخورد کرد، حضرت(ص) به درخواست سلمان، لباس مبارکش را طوری کنار زد که سلمان مُهر نبوت را در بین دو کتف ایشان دید.
سلمان می گوید :
📋《[لَمَّا] فَنَظَرتُ إِلَى الخَاتَمِ فَعَرَفتُهُ فَأَكبَبتُ عَلَيهِ أُقَبِّلُهُ وَ أَبكِى》
♦️هنگامی که مهر خاتم رسول اکرم(ص) را دیدم، خود را به دامان رسول اکرم(ص) انداختم و بدنش را بوسه باران کردم و گریستم.
سلمان در همان سال اول هجرت توسط رسول اکرم(ص) از صاحبش خریداری و آزاد شد و به دین اسلام گروید و توسط رسول اکرم(ص) سلمان نام نهاده شد.(۱)
او به شدت مورد علاقه رسول اکرم(ص) بود؛ تا جایی که حضرت(ص) در وصف او فرمود :
📋《سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ》
♦️سلمان از ما اهل بیت است.(۲)
طبق نقل مرحوم کلینی :
📋《لَقَدْ آخَى رَسُولُ اَللَّهِ(ص) بَيْنَهُمَا[سَلْمَانَ وَ أَبِی ذَرٍّ]》
♦️حضرت رسول اکرم(ص) بین سلمان و ابوذر غفاری عقد اخوت و برادری بست.(۳)
سلمان در جنگهای صدر اسلام شرکت می کرد و حتی در جنگ احزاب(خندق/ سال پنجم) از آن جایی که با شیوههای جنگ ایرانیان آشنایی داشت، پیشنهاد داد که گرداگرد شهر مدینه را خندق بکنند تا از پیشرفت دشمن به درون شهر جلوگیری شود و سپس با ساختن دژها و سنگرها در اطراف خندق، یا پرتاب تیر و سنگ، از عبور دشمن از خندق به سوی شهر، جلوگیری شود و رسول اکرم(ص) نیز پذیرفت و این پیشنهاد توسط مسلمانان نیز قبول افتاد و مسلمانان در این جنگ خندقی حفر کردند و این جنگ معروف شد به جنگ خندق!
بلاذری در این باره می نویسد :
📋《وَ أَشَارَ عَلَيْهِ سَلمَانُ الفَارِسِي بِالخَنَدَقِ وَ لَم تَكُنِ العَرَبُ تَخنَدِقُ عَلَيهَا》
♦️سلمان فارسی در مشورت نظامی، پیشنهاد حفر خندق را داد، در حالی که این تاکتیک نظامی در عرب تا آن روز مرسوم نبود.(۴)
سلمان همواره در کنار حضرت رسول اکرم(ص) بود و مورد احترام حضرت فاطمه(س) بود.
روزى ميان سلمان و سعدبن ابى وقّاص درگيرى و گفتگویی روى داد.
سعد به برخى از افراد حاضر گفت : اصل و نسب خود را بيان كنيد.
آنان نسب خويش را يادآورى كردند و نوبت به سلمان رسيد و او گفت :
📋《مَا أَعْرِفُ لِى أَبَا فِى الِاسلَامِ وَ لكِن سَلْمَانُ ابنُ الِاسلَامِ》
♦️من پدرى در اسلام براى خود نمى شناسم! سلمان فرزند اسلام است.(۵)
از ویژگی های اخلاقی سلمان می توان به زهد و تقوا و دانایی و ایمان راسخ و ولایت پذیری و شجاعت او اشاره کرد.
رسول اکرم(ص) به امام علی(ع) فرمود :
📋《سَلْمَانُ نَاصِحٌ فَاتَّخِذهُ لِنَفسِكَ》
♦سلمان مرد خيرخواهی است، پس او را براى خودت دوست بگير!(۶)
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
✅یزید نعمان بن بشیر را فرا خواند و گفت :
📋《تُجَهِّزْ لِتُخرِجَ بِهَؤلاَءِ النِّسوَانِ إِلَى المَدِينَةِ》
♦️مهیا شو تا به همراه کاروان، به مدینه بروی!(۱)
سپس نعمان بن بشیر، موظف شد با برخوردی شایسته، اسراء را به مدینه ببرد.
📋《وَجَّهَ مَعَهُ رَجُلاً فِی ثَلَاثِینَ فَارِسَاً یَسِیرُ اَمَامَهُم》
♦️و همراه نعمان سی نفر سوار کار بودند که پیشاپیش کاروان اسرای کربلا حرکت می کردند.(۲)
حارث بن کعب می گوید :
فاطمه دختر امام علی(ع) برایم نقل کرد که هنگام مراجعت از شام به مدینه به خواهرم زینب(س) گفتم :
📋《يَا أُخَيَّةَ، لَقَد أَحسَنَ هَذَا الرَّجُلُ الشَّامِي إِلَينَا فِي صَحبَتِنَا، فَهَل لَكَ أَن نَصِلهُ؟
فَقَالَتْ : وَاللَّهِ مَا مَعَنَا شَيْءُ نُصِلهُ بِهِ إلَّا حُلِّينَا! قَالَت لَهَا : فَنُعطِيهِ حُلِّينَا!
قَالَت : فَأَخذتُ سَوَارِي وَ دُملَجِي وَ أَخَذت أُختِي سَوَارَهَا وَ دُملُجَهَا، فَبَعَثنَا بِذَلِكَ إِلَيْهِ، وَ اعتَذَرنَا إِلَيْهِ، وَ قُلنُا لَهُ : هَذَا جَزَاؤُكَ بِصَحبَتَكَ إِيَّانَا بِالحَسَنِ مِن الفِعلِ!
فَقَالَ : لَو كَانَ الَّذِي صَنعت إنما هُوَ لِلدِّنيَا كَانَ فِي حِلِّيكُنَّ مَا يُرضِينِي وَ دُونَهُ، وَلكِنَّ وَاللَّهِ مَا فَعَلتُهُ إلّا لِِلَّهِ وَ لِقَرَابَتِكُم مِنْ رَسُولِ اللهِ(ص)》
♦️خواهر جان! این مرد شامی در همراهی ما نیک رفتار بود، میخواهی چیزی به او بدهیم؟ او گفت : به خدا ما چیزی جز زیور و زینت خویش نداریم.
من گفتم : زیورهایمان را به او میدهیم.
دست بند و ساق بند خویش را درآوردم، خواهرم نیز دست بند و ساق بند خویش را بیرون آورد و پیش او فرستادیم و از او به خاطر رفتار نیکویش تشکر کردیم.
مرد شامی گفت : من به خدا این کار را جز برای رضایت خدا و به خاطر قرابت شما به رسول الله(ص) انجام ندادم.(۳)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۲۲
۲)اخبار الطوال دینوری، ص۲۶۱
۳)تاريخ طبری، ج۵، ص۴۶۳
@TarikhEslam
📜روایات اهل بیت(علیهم السلام) در مدح و منزلت #حضرت_سلمان_رحمه_الله :👇
@TarikhEslam
1⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋 《إِنَّ اَلْجَنَّةَ مُشْتَاقَةٌ إِلَى أَرْبَعَةٍ مِنْ أُمَّتِي!》
♦️بهشت مشتاق چهار نفر از امت من است.
سوال شد : آنان کیستند؟
حضرت(ص) با دست به امام علی(ع) اشاره کرد و فرمود :
📋《أَنْتَ وَ اَللَّهِ أَوَّلُهُمْ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُوذَرٍّ》
♦️به خدا سوگند اولین آنان تویی و سپس مقداد و سلمان و ابوذر!(۱)
2⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى أَمَرَنِي بِحُبِّ أَرْبَعَةٍ وَ اَخبَرَنِى اَنَّهُ يُحِبُّهُم : مِنهُم عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ اَلْمِقْدَادُ بْنُ اَلْأَسْوَدِ وَ أَبُو ذَرٍّ اَلْغِفَارِيُّ وَ سَلْمَانُ اَلْفَارِسِيُّ》
♦️خداوند مرا به دوستى و محبّت چهار تن فرمان داد و به من خبر داد كه آنان را دوست دارد : على(ع) از آنان است و مقداد و ابوذر و سلمان!(۲)
3⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
جبرائیل به من خبر داد که؛
📋《يَا مُحَمَّدُ(ص)! سَلْمَانُ وَ اَلْمِقْدَادُ أَخَوَانِ مُتَصَافِيَانِ فِي وِدَادِكَ وَ وِدَادِ عَلِيِّ(ع) أَخِيكَ وَ وَصِيِّكَ وَ صَفِيِّكَ》
♦️ای محمد(ص)! سلمان و مقداد دو برادری هستند که در دوستی تو و دوستی برادر و جانشین و صفیّ ات، امام علی(ع) ثابت قدم و مستقیم هستند.(۳)
4⃣امام علی(ع) فرمود :
📋《اَلسُّبَّاقُ خَمْسَةٌ : فَأَنَا سَابِقُ اَلْعَرَبِ وَ سَلْمَانُ سَابِقُ فَارِسَ وَ صُهَيْبٌ سَابِقُ اَلرُّومِ وَ بِلاَلٌ سَابِقُ اَلْحَبَشِ وَ خَبَّابٌ سَابِقُ اَلنَّبْطِ》
♦️پیشگامان بهشت پنج نفرند : من پيشگام عرب و سلمان پيشگام ايرانيان، و صهيب پيشگام روميان و بلال پيشگام حبشيان و خبّاب پیشگام نبطیان به سوى بهشت است.(۴)
5⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《سَلْمَانُ عَالِمٌ لَايُدرَكُ》
♦️سلمان دانشمندى است كه درك نمى شود.(۵)
6⃣امام علی(ع) فرمود :
📋《سَلْمَانُ اَدرَكَ العِلمَ الاَوَّلَ وَ العِلمَ الَآخِرَ وَ هُوَ بَحرٌ لايُنزَحُ قَعرُهُ》
♦️سلمان علم اولین و آخرین را درک کرده است و او دريايى است كه قعرش ناشناخته است.(۶)
7⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《مَن اَرَادَ اَن يَنظُرَ اِلَى رَجُلِِ نُوِّرَ قَلبُهُ فَليَنظُر اِلَى سَلْمَانَ》
♦️هر كس مى خواهد به مردى كه دلش نورانى شده نگاه كند به سلمان نگاه كند.(۷)
8⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《لَوْ كَانَ اَلدِّينُ فِي اَلثُّرَيَّا لَنَالَهُ سَلْمَانُ》
♦️اگر دين در ثريّا باشد، سلمان به آن مى رسد.(۸)
9⃣امام علی(ع) فرمود :
📋《سَلْمَانُ الفَارسِىِّ كَلُقمَانَ الحَكِيمِ》
♦️سلمان فارسى همانند لقمان حكيم است.(۹)
🔟نقل شده که یک بار در مجلسی در حضور امام باقر(ع) از سلمان فارسی سخن به میان آمد و امام(ع) فرمودند :
📋《مَهْ! لاَ تَقُولُوا سَلْمَانَ اَلْفَارِسِيَّ وَ لَكِنْ قُولُوا سَلْمَانَ اَلْمُحَمَّدِيَّ! ذَاكَ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ(ع)》
♦️نگویید سلمان فارسی! بگویید سلمان محمدی زیرا که او یکی از خاندان ما اهل بیت(ع) است.(۱۰)
1⃣1⃣امام رضا(ع) در روایتی به جماعتی که شیعۀ ظاهری بودند فرمود :
📋《لِدَعْوَاكُمْ أَنَّكُمْ شِيعَةُ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ؟!!
وَيْحَكُمْ إِنَّ شِيعَتَهُ اَلْحَسَنُ(ع) وَ اَلْحُسَيْنُ(ع) وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ اَلَّذِينَ لَمْ يُخَالِفُوا شَيْئاً مِنْ أَوَامِرِهِ》
♦️شما ادعا می کنید که شیعه علی(ع) هستید؟
وای بر شما! همانا شیعۀ علی(ع) افرادی مانند حسن(ع) و حسین(ع)، ابوذر، سلمان فارسی، مقداد، عمار و محمد بن ابی بکر هستند، آنان که هیچ گاه، مخالفت با اوامر آن حضرت(ع) نهی نمودند و هیچ گاه کاری که مورد قهر آن حضرت(ع) بود انجام نمیدادند.(۱۱)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۰، ص۱۱
۲)روضه الواعظین ابن فتال نیشابوری، ج۲، ص۲۸۳
۳)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۴۰
۴)الخصال شیخ صدوق، ج۱، ص۳۱۲
۵)بحارالانوار مجلسی، ج۲۲، ص۳۴۸
۶)شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج۱۸، ص۳۶
۷)کنز العمال متقی هندی، ج۱۱، ص۳۱۶
۸)بحارالانوار مجلسی، ج۲۲، ص۳۹۲
۹)بحارالانوار مجلسی، ج۲۲، ص۳۹۱
۱۰)اختیار معرفه الرجال شیخ طوسی، ص۱۲
۱۱)الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۴۰
@TarikhEslam
📜روایتی زیبا از امام جعفر صادق(علیه السلام) در مدح #حضرت_سلمان_رحمه_الله صحابی کبار حضرت رسول اکرم(ص) :👇
@TarikhEslam
✅منصور بن بزرج می گوید :
روزی از امام صادق(ع) پرسیدم :
📋《مَا أَكْثَرَ مَا أَسْمَعُ مِنْكَ سَيِّدِي ذِكْرَ سَلْمَانَ اَلْفَارِسِيِّ؟》
♦️من زیاد از شما میشنوم که دائم یاد سلمان فارسی میکنید.
ایشان فرمودند :
📋《لاَ تَقُلْ سَلْمَانَ اَلْفَارِسِيَّ وَ لَكِنْ قُلْ سَلْمَانَ اَلْمُحَمَّدِيَّ! أَ تَدْرِي مَا كَثْرَةُ ذِكْرِي لَهُ؟》
♦️سلمان فارسی نگو، سلمان محمدی! میدانی چرا زیاد از او یاد میکنم؟
منصور عرض کرد : خیر!
امام(ع) فرمود :
📋《لِثَلاَثِ خِصَاَلٍ :
۱)إِحْدَاهَا إِيثَارُهُ هَوَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) عَلَى هَوَى نَفْسِهِ
۲)وَ اَلثَّانِيَةُ حُبُّهُ اَلْفُقَرَاءَ
۳)وَ اِخْتِيَارُهُ إِيَّاهُمْ عَلَى أَهْلِ اَلثَّرْوَةِ وَ اَلْعُدَدِ وَ اَلثَّالِثَةُ حُبُّهُ لِلْعِلْمِ وَ اَلْعُلَمَاءِ》
♦️به سه دلیل!
۱)اولین شاخصهی سلمان، پیروی او از امیرالمؤمنین(ع) است.
۲)سلمان فارسی فقرا و مستضعفین را بر اهل عده و ثروت و پول و دنیا مقدم میداشته است.
۳)عاشق یادگیری علم و علما بود. همیشه با علما مینشست و همیشه با اهل علم مینشست.
و در ادامه فرمود :
📋《إِنَّ سَلْمَانَ كَانَ عَبْداً صَالِحاً حَنِيفاً مُسْلِماً وَ مٰا كٰانَ مِنَ اَلْمُشْرِكِينَ》
♦️سلمان آدمی بود که عبد صالح بود، حق گرا بود و مسلمان واقعی بود از مشرکین نبود.(۱)
📚منبع :
۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۲۲، ص۳۲۷
@TarikhEslam
🕌نمایی از آرامگاه و ضریح #حضرت_سلمان_رحمه_الله در شهر مدائن(عراق) :👆
@TarikhEslam
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
0️⃣9️⃣1⃣ #معرفی_کتاب : 📚
کتاب «سلمان در آینه تاریخ» شرح حالی از حیات و و ذکر مناقب صحابی جلیل القدر #حضرت_سلمان_رحمه_الله؛ اثر حسین حمزه✍📚👇
@TarikhEslam
4_710636819120652711.pdf
932.1K
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
کتاب «سلمان در آینه تاریخ»
@TarikhEslam
✍مشابهت های وقایع شهر کوفه «مجلس ابن زیاد» با شام «مجلس یزید» :👇
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
@TarikhEslam
1⃣در هر دو جا سر مبارک #امام_حسین_علیه_السلام به دار آویخته شد!👇
🔰در کوفه :
👤ابن جوزی بغدادی(۵۹۷ق) می نویسد :
«ثُمَّ نُصِبَ رَأسُ الحُسَينِ(ع) بِالكُوفَةِ بَعدَ أَن طِيفَ بِهِ»
♦️سر مبارک امام حسین(علیه السلام) بعد از گرداندنش در کوفه، به دار آویخته شد.(۱)
┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈
🔰در شام :
👤شیخ صدوق(۳۸۱ق) می نویسد :
«ثُمَّ أمَرَ بِرَأسِ فَنُصِبَ عَلَى بَابِ مَسجِدِ دِمَشقَ»
♦️سپس یزید دستور داد سرِ مبارک امام حسين(علیه السلام) را بر دربِ مسجد دمشق، آویزان كنند.(۲)
📚منابع :
۱)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱
۲)امالی شیخ صدوق، ص۲۳۰
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
@TarikhEslam
2⃣در هر دو مجلس، به لب و دندان #امام_حسین_علیه_السلام جسارت شد!👇
🔰در کوفه :
عبیدالله بن زیاد در مجلس خود دستور داد، سر مبارک امام حسین(علیه السلام) را به حضورش بیاورند.
👤شیخ مفید(۴۱۳ق) می نویسد :
«فَوُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ جَعَلَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ يَتَبَسَّمُ وَ فِي يَدِهِ قَضِيبٌ يَضْرِبُ بِهِ ثَنَايَاهُ»
♦️عبیدالله سر مقدس را پيش روى خود قرار داد و به آن نگاه می كرد و پوزخند میزد و در دست او چوبی بود كه با آن به دندانهاى پيشين حضرت(علیه السلام) میزد.(۱)
┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈
🔰در شام :
در مجلس یزید نیز این جریان اتفاق افتاد و یزید دستور داد که سر مبارک را نزد او حاضر کردند.
👤شیخ صدوق(۳۸۱ق) می نویسد :
«فَوُضِعَ بَينَ يَدَيهِ فِی طَسْتٍ مِن ذَهَبِ وَ جَعَلَ یَضرِبُ بِقَضیبِِ فِی یَدِهِ عَلَی ثَنَایَاهُ»
♦️سر مبارک امام حسین(علیه السلام) جلوی او در طشت طلا قرار داده شد، وآن لعین با چوپ، بر میان دو لب مطهر ایشان می زد.(۲)
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۵
۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۵
@TarikhEslam
3⃣در هر دو مجلس، برخی حضّار مجلس معترض شدند!👇
🔰در کوفه :
👤شیخ مفید(۴۱۳ق) می نویسد :
زيد بن ارقم صحابی رسول اکرم(ص) در مجلس عبیدالله بن زیاد، در کنار عبیدالله نشسته بود که وقتی صحنه جسارت به سر مقدس امام حسین(علیه السلام) را ديد، به او گفت :
«ارْفَعْ قَضِيبَكَ عَنْ هَاتَيْنِ الشَّفَتَيْنِ فَوَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ لَقَدْ رَأَيْتُ شَفَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلَيْهِمَا مَا لَا أُحْصِيهِ كَثْرَةً تُقَبِّلُهُمَا»
♦️چوبت را از اين دو لب بردار! زيرا به خدایى كه جز او معبودى نيست، همانا بارها ديدم لبان مبارک حضرت رسول اکرم(ص) را كه بر اين لبها بود و بسیار آن ها را می بوسید.
سپس زید به گريه افتاد و مجلس عبیدالله را ترک کرد و به خانه اش رفت.(۱)
┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈
🔰در شام :
👤خوارزمی(۵۶۸ق) می نویسد :
هنگام ورود اسراء به مجلس یزید و جسارت یزید به سر مقدس امام حسین(علیه السلام) «ابوبرزه اسلمی» صحابی حضرت رسول اکرم(ص) با دیدن آن صحنه، طاقت نیاورد و فریاد زد :
«وَيْحَكَ يَا يَزِيدُ! أَ تَنْكُتُ بِقَضِيبِكَ ثَغْرَ الْحُسَيْنِ(ع) ابْنِ فَاطِمَةَ(س)؟
أَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُ النَّبِيَّ(ص) يَرْشُفُ ثَنَايَاهُ وَ ثَنَايَا أَخِيهِ الْحَسَنِ(ع) وَ يَقُولُ أَنْتُمَا سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقَتَلَ اللَّهُ قَاتِلَكُمَا وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً»
♦️ای یزید! وای بر تو! آیا با چوب خیزران به دندانهای حسین(علیه السلام) می زنی؟
با چشمان خودم دیدم که رسول اکرم(ص) دندانهای حسین(علیه السلام) و برادرش حسن(علیه السلام) را می مکید و می بوسید و به ایشان می فرمود : شما دو فرزندم، آقای جوانان اهل بهشت هستید، خداوند لعنت کند و بکشد قاتل هر دوی شما را و جهنم را برای او آماده کند و جهنم چه بد منزلگاهی است؟!(۲)
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۴
۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۵۷
@TarikhEslam
4⃣در هر دو مجلس #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها با آنان جواب دندان شکن داد!👇
🔰در کوفه :
👤سید بن طاووس(۶۶۴ق) می نویسد :
ابن زیاد در مجلس کوفه از حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) پرسید :
«كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟»
رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟
زینب کبری(سلام الله علیها) جواب داد :
«مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا! هَؤُلَاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلى مَضاجِعِهِمْ وَ سَيَجْمَعُ اللَّهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ فَتُحَاجُّ وَ تُخَاصَمُ فَانْظُرْ لِمَنْ يَكُونُ الْفَلْجُ يَوْمَئِذٍ هَبَلَتْكَ أُمُّكَ يَا ابْنَ مَرْجَانَةَ!»
♦️من جز خير و زيبايى چيزى نديدم، اينان افرادى بودند كه خداوند مقام شهادت را سرنوشتشان ساخت، از اين رو داوطلبانه به خوابگاههاى خود شتافتند، به زودى خداوند بين آنان و تو را جمع كند، تا تو را به محاكمه بكشد، اكنون بنگر در آن دادگاه و محاكمه، چه كسى پيروز و چه كسى درمانده است؟
مادرت به عزايت بنشيند اى پسر مرجانه!(۱)
┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈
🔰در شام :
👤علامه مجلسی(۱۱۱۰ق) می نویسد :
حضرت زینب(سلام الله علیها) خطاب به یزید فرمود :
«یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟
قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد!»
♦️ای پسر آزاده شده ی پدرم! آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پردهها قرار دادهاى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كردهاى، پردههاى حرمت آنان را دريده، چهرههايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي گردانى، آنگونه كه مردم شهرها و آبادىها و قلعهها و بيابانها به آنان مي نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟(۲)
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
📚منابع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴
@TarikhEslam
5⃣در هر دو مجلس #امام_سجاد_علیه_السلام نیز با آنان به مجادله پرداخت!👇
🔰در کوفه :
👤شیخ مفید(۴۱۳ق) می نویسد :
عبیدالله پس از شنیدن جواب های دندان شکن حضرت زینب(س) رو کرد به امام سجاد(ع) و گفت : تو کیستی؟
امام سجاد(ع) فرمود : من علی بن حسینم!
عبیدالله گفت :
«أَ لَيْسَ قَدْ قَتَلَ اللَّهُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع)؟»
آیا خداوند در کربلا علی پسر حسین(علیه السلام) را نکشت؟
امام سجاد(علیه السلام) فرمود :
«قَدْ كَانَ لِي أَخٌ يُسَمَّى عَلِيّاً قَتَلَهُ النَّاسُ»
من برادری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند.
عبیدالله گفت : بلکه او را خدا کشت.
امام سجاد(علیه السلام) فرمود :
«اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها»
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند.
در این هنگام ابن زیاد خشمگین شد و گفت : آیا تو جرات حاضرجوابی در مقابل گفتار مرا داری؟
سپس دستور قتل امام سجاد(علیه السلام) را داد.(۱)
آنگاه امام سجاد(ع) رو کرد به ابن زياد و فرمود :
«أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُني يَابْنَ زِياد؟ أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ»
♦️اى پسر زياد! آيا ما را با قتل تهديد مى كنى؟ مگر نمى دانى كه كشته شدن در راه خدا، عادت [ديرين] ما و شهادت، مايه كرامت و افتخار ماست.(۲)
┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈
🔰در شام :
👤ابن اعثم کوفی(۳۱۴ق) می نویسد :
امام سجاد(علیه السلام) در مجلس یزید، بلند شد و پیش روی یزید قرار گرفت و در شعری، خطاب به او فرمود :
«لَا تَطمَعُوا أَن تُهِینُونا وَ نُکرِمُکُم
وَاِن نَکُفَّ الأَذَی عَنکُم وَ تُؤذُونَا
فَاللهُ یَعلَمُ أنَّا لا نُحِبُّکُم
وَ لَانَلُومُکُم أَن لَم تُحِبُّونَا»
♦️انتظار نداشته باشید که وقتی شما ما را خوار میکنید، ما شما را گرامی بداریم؛ هنگامی که شما آزارمان میدهید، ما از آزار شما خود داری ورزیم.
خدا میداند که ما شما را دوست نداریم و از اینکه شما نیز ما را دوست نمیدارید، سرزنشتان نمیکنیم.(۳)
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶
۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰
۳)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۱۳۱
@TarikhEslam