✍پاسخ :
طبق تاریخ امام محمد باقر(ع) در کربلا حضور داشت.
ایشان در پاسخ به سؤال فردی که از ایشان پرسید؛ آیا شما زمان امام حسین(ع) را درک کرده اید؟ فرمود :
📋《قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ(ع) وَ لِی اَرْبَعُ سِنِینَ وَ اِنِّی لَاَذْكُرُ مَقْتَلَهُ وَ مَا نَالَنَا فِی ذَلِكَ الْوَقْتِ》
♦️هنگامی كه جدّم امام حسین(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت(ع) و آنچه در آن روز بر ما گذشت همه را به یاد دارم.(۱)
وقتی به سال ۶۱ هجری اسراء کربلا را وارد مجلس یزید کردند، یزید در طی سخنانی که امام سجاد(ع) خطاب به یزید فرمود، عصبانی شد و در این هنگام یزید؛
📋《فَشَاوَرَ يَزِيدُ جُلَسَاءَه فِي أَمرِه، فَأشَارَوا بِقَتلِهِ!》
♦️در مورد امام سجاد(ع) با مشاورین خود مشورت کرد، که همگی رای بر کشتن ایشان دادند!
آنگاه امام باقر(ع) که خردسال بود، در جواب به يزيد فرمود :
📋《لَقَد أشَارَ عَلَيكَ هَؤُلاء بِخَلَافِ مَا أشَارَ جُلَسَاءُ فِرعَونَ عَلَيهِ، حَيثُ شَاوَرَهُم فِي مُوسَى وَ هَارُونَ، فَاِنَّهُم قَالُوا لَهُ : أَرْجِهْ وَ أخَاهُ، وَ قَد أشَارَ هَؤلاءِ عَلَيكَ بِقَتلِنَا، وَ لِهَذَا سَبَبٌ》
♦️اهل مجلس تو به تو اشاره اى كردند كه بر خلاف اشاره اهل مجلس فرعون بود كه درباره امر موسى و هارون با آنها مشورت كرد، زيرا كه اهل مجلس فرعون به فرعون گفتند :
موسى را با برادرش نگاه دار!
ولى اهل مجلس تو به قتل ما اشاره كردند، اين اشاره اى كه اينها كردند داراى سببى است!
یزید پرسید : به چه سبب؟
امام باقر(ع) فرمود :
📋《اِنَّ أَولئِكَ كَانُوا لِرِشْدَةٍ وَ هَؤلَاءِ لِغَيْرِ رِشْدَةٍ!
وَ لَا يَقتُلُ الأَنبِياءَ وَ أَولَادَهُم إِِلّاَ أَولَادُ الأَدعِيَاءِ!》
♦️اهل مجلس فرعون حلال زاده بودند ولى اهل مجلس تو حلال زاده نيستند، زيرا پيغمبران و فرزندان آنان را غير از فرزندان زنا كسى نخواهد كشت!
آنگاه يزيد ساكت شد و دستور داد تا آنان را از مجلس خارج كردند.(۲)
📚منابع :
۱)تاریخ یعقوبى، ج۲، ص۳۲۰
۲)اثبات الوصية مسعودی، ص۱۷۱
@TarikhEslam
✍تربیت «اصحاب السِرّ» توسط #امام_محمد_باقر_علیه_السلام :👇
@TarikhEslam
✅یکی از کارهای امام محمد باقر(ع) همین بود که کسانی را از شاگردان خود و از دوستان خود تربیت کند، بالا بیاورد، بهصورت اختصاصی آنها را مورد توجه قرار بدهد -شاگردان ویژه آن حضرت- بعد آنها را به همدیگر وصل کند و در سرتاسر دنیای اسلام آنها را بهعنوان یک قطبی، یک رکنی، بهعنوان وکیل خود، نایب خود بگذارد که آنها کار آن حضرت(ع) را دنبال کنند و ادامه تبلیغات و تعلیمات آن حضرت(ع) را به گردن بگیرند و به عهده بگیرند.
این، سازماندهی پنهانی امام باقر(ع) بود که از زمان قبل از امام باقر(ع) شروع شده بود، اما در زمان آن حضرت یک هیجان بیشتری پیدا کرد و البته در زمان امام صادق(ع) و امام موسیبنجعفر(ع) به اوج خودش رسید.
این هم کار دیگر بود که کاری بود بسیار خطرناک.
لذا شما میبینید در روایات، بعضی از اصحاب امام باقر(ع) بهعنوان «اصحاب السر» شناخته شدند؛ مثل جابربنیزید جُعفی.
جابر جعفی بهعنوان اصحاب السر، رازداران [بود]. رازداران چه کسانیاند؟ همین افرادی هستند که در گوشه و کنار دنیای اسلام، در همهجا اینها حضور دارند و راهنمایی و دستگیری و هدایت و خلاصه اِشباعِ ذهنهای مردمان مستعد و علاقهمند به عهده اینهاست. دستگاه هم هر وقت اینها را پیدا میکرد، اینجور افراد را زیر سختترین فشارها قرار میداد.(۱)
📚منبع :
۱)انسان۲۵۰ ساله بیانات مقام معظم رهبری، ص۲۳۵
@TarikhEslam
✍پنج داستان زیبا و شنیدنی از زندگانی #امام_محمد_باقر_علیه_السلام :👇
#داستان_اهلبیت_علیهم_السلام
@TarikhEslam
1️⃣مردی که از #امام_محمد_باقر_علیه_السلام پند گرفت!👇
✅محمد بن منکدر می گوید :
📋«مَا كُنْتُ أَرَى أَنَّ مَثَلَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ(ع) يَدَعُ خَلَفاً لِفَضْلِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ حَتَّى رَأَيْتُ اِبْنَهُ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِظَهُ فَوَعَظَنِي》
♦️خيال نمي كردم على بن الحسين(ع) بتواند جانشينى مانند خود در علم باقی بگذارد.
تا این که خدمت فرزندش محمد بن على(ع) رسيدم.
دوستانش گفتند : چگونه تو را موعظه كرد؟
او گفت : روزی در شدت گرما به خارج مدينه رفتم.
محمد بن على(ع) را كه مردى فربه بود و تكيه به دو غلام سیاه خود داشت و در زمین خود کار می کرد، دیدم.
با خود گفتم : شخصى از بزرگان قريش در چنين ساعتى با اين حال در جستجوى دنيا است؟!!
به خدا قسم او را موعظه خواهم نمود. پيش او رفته و سلام كردم.
جواب مرا با نفسی که از شدت خستگى بريده بود و عرق می ريخت داد.
عرض كردم :
📋«أَصْلَحَكَ اَللَّهُ! شَيْخٌ مِنْ أَشْيَاخِ قُرَيْشٍ فِي هَذِهِ اَلسَّاعَةِ عَلَى هَذِهِ اَلْحَالِ فِي طَلَبِ اَلدُّنْيَا لَوْ جَاءَكَ اَلْمَوْتُ وَ أَنْتَ عَلَى هَذِهِ اَلْحَالِ؟»
♦️خدا خیرت بدهد!
شخصيتى بزرگ از خاندان قريش در چنين ساعتى با اين حال بايد در طلب دنيا باشد؟!
اگر در اين حال مرگ تو را فرا گيرد چه مي كنى؟
ایشان خود را از دو غلام جدا نمود و تكيه كرده و فرمود :
📋«لَوْ جَاءَنِي وَ اَللَّهِ اَلْمَوْتُ وَ أَنَا فِي هَذِهِ اَلْحَالِ جَاءَنِي وَ أَنَا فِي طَاعَةٍ مِنْ طَاعَاتِ اَللَّهِ أَكُفُّ بِهَا نَفْسِي عَنْكَ وَ عَنِ اَلنَّاسِ وَ إِنَّمَا كُنْتُ أَخَافُ اَلْمَوْتَ لَوْ جَاءَنِي وَ أَنَا عَلَى مَعْصِيَةٍ مِنْ مَعَاصِي اَللَّهِ»
♦️به خدا سوگند! اگر مرگ مرا در اين حال فرا گيرد، من در حال انجام يك وظيفه دينى هستم كه خود و خانواده ام را از نياز پيدا كردن به تو و مردم نگه داشته ام!
ترس موقعى است كه مرگ فرا رسد و مشغول معصيت خدا باشى.
من عرض کردم :
📋«يَرْحَمُكَ اَللَّهُ! أَرَدْتُ أَنْ أَعِظَكَ فَوَعَظْتَنِي»
♦️خدا رحمتت کند! من می خواستم شما را نصيحت كنم، شما مرا پند دادى!(۱)
📚منبع :
۱)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۶۱
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
1️⃣مردی که از #امام_محمد_باقر_علیه_السلام پند گرفت!👇 ✅محمد بن منکدر می گوید : 📋«مَا كُنْتُ أَرَى أَ
2️⃣ #امام_محمد_باقر_علیه_السلام و مرد مسیحی!👇
✅همانطور که می دانید، لقب امام محمد باقر(ع) باقر(شكافنده) بود.
در نقلی آمده است که؛
روزی مردی مسیحی، به صورت تمسخر و استهزاء، كلمه «باقر» را تصحیف كرد به كلمه «بَقَر» یعنی گاو!
و به آن حضرت(ع) گفت :
📋«أَنْتَ بَقَرٌ!»
♦️تو گاوی!
امام باقر(ع) بدون آنكه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت كند، با كمال سادگی گفت : نه! من بقر نیستم، من باقرم!
آن مسیحی گفت :
📋«أَنْتَ اِبْنُ اَلطَّبَّاخَةِ»
♦️تو پسر زنی هستی كه آشپز بود!
امام(ع) فرمود :
📋«ذَاكَ حِرْفَتُهَا»
♦️آشپزی شغل او بود.[این عیب و عار نیست!]
آن مسیحی باز گفت :
📋«أَنْتَ اِبْنُ اَلسَّوْدَاءِ اَلزِّنْجِيَّةِ اَلْبَذِيَّةِ»
♦️تو پسر مادر سیاه و بی شرم و بدزبان هستی!
امام باقر(ع) فرمود :
📋«إِنْ كُنْتَ صَدَقْتَ غَفَرَ اَللَّهُ لَهَا وَ إِنْ كُنْتَ كَذَبْتَ غَفَرَ اَللَّهُ لَكَ»
♦️اگر این نسبت ها كه به مادرم می دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد كه دروغ و افترا بستی!
آن مرد با مشاهده ی این همه حلم و صبر از امام باقر(ع)، سرانجام مسلمان شد.(۱)
📚منبع :
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۶، ص۲۸۹
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
2️⃣ #امام_محمد_باقر_علیه_السلام و مرد مسیحی!👇 ✅همانطور که می دانید، لقب امام محمد باقر(ع) باقر(شكاف
3⃣زنده شدن جوان شامی به دست مبارک #امام_محمد_باقر_علیه_السلام!👇
✅جوانى از اهل شام در جلسات کلاس امام محمد باقر(ع) زياد حاضر مى شد.
روزى در محفل حضرت(ع) گفت :
📋«وَ اَللَّهِ! مَا أَجْلِسُ إِلَيْكَ حُبّاً لَكَ وَ إِنَّمَا أَجْلِسُ إِلَيْكَ لِفَصَاحَتِكَ وَ فَضْلِكَ»
♦️سوگند به خدا! من به جهت محبّت به شما در جلسه شما حاضر نمى شوم، بلكه فقط به خاطر فصاحت و دانش شماست كه در اين محفل حاضر مى شوم.
امام(عليه السلام) تبسّمى نمود و چيزى نفرمودند.
چند روزى گذشت و خبرى از جوان نشد، حضرت(ع) جوياى حال آن جوان شد.
شخصى گفت : او بيمار است!
در اين حين شخصى وارد شد و گفت :
📋«يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)! إِنَّ اَلْفَتَى اَلَّذِي كَانَ يُكْثِرُ اَلْجُلُوسَ إِلَيْكَ قَدْ قَضَى، وَ قَدْ أَوْصَى إِلَيْكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَيْهِ»
♦️اى فرزند رسول خدا(ص)! جوان شامى كه در مجلس شما زياد حاضر مى شد، از دنيا رفت.
و نیز وصيّت كرده كه شما بر جنازه او نماز بخوانيد.
امام باقر(ع) فرمود :
📋«إِذَا غَسَلْتُمُوهُ فَدَعُوهُ عَلَىاَلسَّرِيرِ وَ لاَ تُكَفِّنُوهُ حَتَّى آتِيَكُمْ»
♦️وقتى او را غسل داديد، بگذاريد روى سرير باشد و كفن نكنيد تا من بيايم.
آنگاه حضرت(ع) برخاست و وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند و دعا نمود، سپس سر به سجده گذاشته و سجده را طولانی کرد و بعد برخاست و رداى مبارک حضرت رسول اکرم(ص) را بر تن كرد و نعلين بر پا نمود و به سوى او حرکت کرد.
هنگامی که وارد خانه آن جوان شامی شد، آنان درون اتاقى مشغول غسل آن جوان شامی بودند.
بدین ترتیب او را غسل دادند و روى سرير گذاشتند و حضرت(ع) با نامش او را صدا زد و فرمود : اى فلانى!
ناگاه آن جوان پاسخ داده و لبّيك گفت و سر بلند كرد و نشست.
حضرت(ع) شربت سويقى خواست و به او خورانيد.
آنگاه پرسيد: حالت چگونه است؟
آن جوان گفت :
📋« إِنَّهُ قَدْ قُبِضَ رُوحِي بِلاَ شَكٍّ مِنِّي وَ إِنِّي لَمَّا قُبِضْتُ سَمِعْتُ صَوْتاً مَا سَمِعْتُ قَطُّ أَطْيَبَ مِنْهُ : رُدُّوا إِلَيْهِ رُوحَهُ! فَإِنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) قَدْ سَأَلَنَاهُ»
♦️ترديدى ندارم كه قبض روح شدم، وقتى روح از بدنم خارج شد صداى دلنشينى را شنيدم كه تا حال نيكوتر از آن نشنيدهام كه گفتند :
روح او را باز گردانيد، زيرا محمّد بن على(ع) او را از ما خواسته است.(۱)
📚منبع :
۱)الثاقب فی المناقب ابن حمزه طوسی، ج۱، ص۳۶۹
@TarikhEslam