eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
165 ویدیو
280 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍ 1️⃣3️⃣1️⃣ :📚 کتاب «فرق الشیعه» بررسی فرقه های شیعه از آغاز تا پایان سده سوم هجری؛ اثر ابومحمد نوبختی✍📚👇 @TarikhEslam
4_5925037646895122970.pdf
518.3K
📚✍📚✍📚✍📚✍📚 کتاب «فرق الشیعه» @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📆بیست و هفتم جمادی الاول سال هشتم عام الفیل، سالروز وفات جدّ بزرگوار حضرت رسول اکرم(ص) :👇 @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4️⃣2️⃣ 🔍 🔹🔷《عبدالمطلب بن هاشم》🔷🔹 @TarikhEslam
✅نام عبدالمطّلب شَیبَه و کنیه‌اش أبوالحارث بود. در منابع، او را به القاب و نامهای دیگری نیز از قبیل عامر، سید البطحاء، ساقی الحجیج، ساقی الغیث، غیث الوری فی العام الجدب، أبو السادة العشره، عبد المطّلب، حافر زمزم، ابراهیم ثانی و فیّاض خوانده اند.(۱) او جدّ حضرت رسول اکرم(ص) و بزرگِ قبیله قریش و همچنین از بزرگان شهر مکه بود. درباره سبب شهرت او به عبدالمطلب نوشته اند : چند سال پس از وفات هاشم، مطلب (عموی عبدالمطّلب)، او را از یثرب به مکه آورد. وقتی مردم مکه و قریش عبدالمطلب را دیدند که همراه مطلّب وارد شهر می‌شود، به گمان این که او بنده خریداری شده مطلّب از یثرب است، او را «عبدالمطلب خواندند و این نام بعدها همچنان باقی ماند.(۲) نسب عبدالمطلب(ع) به حضرت ابراهیم(ع) می‌رسد. قول مشهور در بین سیره‌ نویسان و مورخان، به این ترتیب می باشد : 📋《محُمَّدٌ رَسُولُ اللهِ(ص) ابْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَبْدِ المُطَّلِبِ بْنِ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ قُصَيِّ بْنِ كِلَابِ بْنِ مُرَّةَ بْنِ كَعْبِ بْنِ لُؤَيِّ بْنِ غَالِبِ بْنِ فِهْرِ بْنِ مَالِكِ بْنِ النَّضْرِ بْنِ كِنَانَةَ بْنِ خُزَيْمَةَ بْنِ مُدْرِكَةَ بْنِ إِلْيَاسَ بْنِ مُضَرَ بْنِ نِزَارَ بْنِ مَعَدَّ بْنِ عَدْنَان!》 به نقل از ابن عباس از حضرت رسول اکرم(ص) روايت شده است كه ایشان فرمودند : 📋《إِذَا بَلَغَ نَسَبِی إِلَى عَدْنَانَ فَأَمْسِکُوا》 ♦️هر گاه نسب من به عدنان رسيد توقف كنيد.(۳) وى، داراى ده فرزند پسر به نام هاى: حارث، زبیر، ابوطالب، حمزه، غیداق، ضرار، مقوّم، ابولهب، عباس و عبدالله و شش دختر بود. عبدالمطلب(ع) رسول اکرم(ص) را خیلی دوست می داشت و به تنها یادگار فرزندش عبدالله می بالید. نقل است که بعد از ولادت حضرت رسول اکرم(ص)، عبدالمطلب(ع) نوزاد را در آغوش گرفت و وارد خانه كعبه شد و در آنجا به دعا و نيايش پرداخت و از درگاه خداوند به خاطر عطاي چنين فرزندی، شكر بجا آورد و این شعر را سرود : 📋《الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَعْطَانِي هَذَا الْغُلامَ الطَّيِّبَ الأَرْدَانَ قَدْ سَادَ فِي الْمَهْدِ عَلَى الْغِلْمَانِ أُعِيذُهُ بِالْبَيْتِ ذِي الأَرْكَانِ حَتَّى أَرَاهُ بَالِغَ الْبُنْيَانِ أُعِيذُهُ مِنْ شَرِّ ذِي شَنَآنِ مِنْ حَاسِدٍ مُضْطَرِبِ الْعَنَانِ》 ♦️حمد وسپاس خداوند را كه اين پسر را به من داد كه اندامى خوشبو دارد و در گهواره بر همه پسران سیادت دارد.(۴) عبدالمطّلب موحد و یکتا پرست بود و از پرستش بت‏ها بر کنار بود، و خدا را به یگانگی می ‏شناخت و به نذر وفا می‌کرد، و سنت‎هایی نهاد که بعضی از آن‏ها در قرآن نازل گشت. بنابر روایات تاریخی، ماجرای حمله ابرهه به مکه معروف به حمله اصحاب فیل در زمان عبدالمطلب روی داد. وقتی ابرهه با لشکری از یمن به قصد تخریب کعبه به مکه حمله کرد، لشکریان ابرهه شتران قریش را به غارت بردند و میان عبدالمطّلب و ابرهه ملاقاتی صورت گرفت. عبدالمطلب تنها آزادی شتران خود را درخواست کرد. ابرهه گفت : 📋《عَجَباً لِقَوْمٍ سَوَّدُوكَ وَ رَأَّسُوكَ عَلَيْهِمْ حَيْثُ تَسْأَلُنِي فِي عِيرٍ لَكَ وَ قَدْ جِئْتُ لِأَهْدِمَ شَرَفَكَ وَ مَجْدَكَ وَ لَوْ سَأَلْتَنِي اَلرُّجُوعَ عَنْهُ لَفَعَلْتُ》 ♦️تعجب می کنم از اینکه قومت چگونه تو را به سروری قبولت کردند، در حالی که تو فقط شترانت را از من مطالبه می کنی، در حالی که من برای انهدام کعبه آمده ام که اگر از من درخواست بازگشت داشتی، بر می گشتم. عبدالطلب پاسخ داد : 📋《أَيُّهَا اَلْمَلِكُ! إِنَّ هَذِهِ اَلْعِيرَ لِي وَ أَنَا رَبُّهَا فَسَأَلْتُكَ إِطْلاَقَهَا وَ إِنَّ لِهَذِهِ اَلْبَنِيَّةِ رَبّاً يَدْفَعُ عَنْهَا》 ♦️ای پادشاه! من خداوندگار شترانم و این خانه نیز خداوندگاری دارد که از آن محافظت خواهد کرد. سپس به مکه بازگشت، که روز بعد تودۀ عظیمی از پرندگان به لشکر ابرهه حمله کردند.(۵) رسول اکرم(ص) هشت سال از عمر شریفش گذشته بود که عبدالمطلب از دنیا رفت. از حضرت رسول اکرم(ص) سوال شد : 📋《أَ تَذْكُرُ مَوْتَ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ!》 ♦️آیا مرگ عبدالمطلب را به یاد دارید؟ حضرت(ص) فرمود : 📋《نَعَمْ! أَنَا يَوْمَئِذٍ اِبْنُ ثَمَانِ سِنِينَ!》 ♦️آری! آن وقت من هشت ساله بودم. ام ایمن می گوید : 📋《رَأَيْتُ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) يَبْكِي خَلْفَ سَرِيرِ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ 》 ♦️حضرت رسول اکرم(ص) را می دیدم که در کودکی پشت سر تابوت عبدالمطلب(ع) می گریست.(۶) عبدالمطلب را در مکه در قبرستان (حُجون) که بعدها به نام قبرستان ابوطالب مشهور شد، دفن کردند. 📚منابع : ۱)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱ ۲)تاریخ‏ طبری، ج‏۳، ص۸۰۲ ۳)الکامل فی التاریخ ابن اثیر، ج۲، ص۲۱ ۴)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۱، ص۸۲ ۵)مستدرک الوسائل محدث نوری، ج۹، ص۳۴۰ ۶)بحارالانوار مجلسی، ج۱۵، ص۱۶۲ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜وصیت به در خصوص کفالت حضرت رسول اکرم(ص) :👇 @TarikhEslam
✅ابن شهر آشوب می نویسد : وقتی لحظات آخر عمر عبدالمطلب(ع) فرا رسيد، پسرانش را جمع کرد و سفارش رسول اکرم(ص) را به آن ها نمود. عبدالمطلب گفت : 📋《مُحَمَّدٌ(ص) يَتِيمٌ فآوُوهُ وَ عَائِلٌ فَأَغْنُوهُ اِحْفَظُوا وَصِيَّتِي فِيهِ》 ♦️محمد(ص) يتيم است و او را سرپرستی کنيد و نيازمند است او را بي نياز کنيد و وصيت و سفارش مرا درباره او حفظ کنيد! ابولهب گفت : من اين کار را خواهم کرد؟ عبدالمطلب به او گفت : 📋《كُفَّ شَرَّكَ عَنْهُ!》 ♦️شرّت را از او بازدار! عباس اظهار داشت : من اين کار را به عهده خواهم گرفت! عبدالمطلب به او گفت : 📋《أَنْتَ غَضْبَانُ لَعَلَّكَ تُؤْذِيهِ》 ♦️تو مرد خشمناکی هستی، می ترسم او را آزار بدهی! ابوطالب(ع) گفت : من اين دستور را اجرا مي کنم و کفالت او را به عهده مي گيرم؟ عبدالمطلب به او گفت : آری! تو سرپرستی او را به عهده گير! و سپس بدنبال اين سخن، خطاب به حضرت محمد(ص) گفت : 📋《يَا مُحَمَّدُ(ص)! أَطِعْ لَهُ!》 ♦️ای محمد! از وی اطاعت کن! حضرت محمد(ص) فرمود : 📋《يَا أَبَهْ! لاَ تَحْزَنْ فَإِنَّ لِي رَبّاً لاَ يُضِيعُنِي》 ♦️پدرجان! غمگين مباش مرا پروردگاري است که تباهم نخواهد کرد و به حال خود وانخواهد گذارد. 📋《فَأَمْسَكَهُ أَبُو طَالِبٍ فِي حَجْرِهِ وَ قَامَ بِأَمْرِهِ يَحْمِيهِ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ وَ جَاهِهِ فِي صِغَرِهِ مِنَ اَلْيَهُودِ  اَلْمُرْصِدَةِ لَهُ بِالْعَدَاوَةِ وَ مِنْ غَيْرِهِمْ مِنْ بَنِي أَعْمَامِهِ وَ مِنَ اَلْعَرَبِ قَاطِبَةً اَلَّذِينَ يَحْسِدُونَهُ عَلَى مَا آتَاهُ اَللَّهُ مِنَ اَلنُّبُوَّةِ》 ♦️پس از آن پس، ابوطالب(ع)، رسول اکرم(ص) را در کنار خود گرفت و با جان و مالش از او حمايت کرد و او را از خطرات یهود و برخی از عموزادگان که حسادت رسول اکرم(ص) را به خاطر مقام نبوتی که نصیب ایشان شده بود، را در دل می پروراندند، حفظ نمود.(۱) 📚منبع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۳۵ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 «قریش»:👆 @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽▶️⏹⏸📽▶️⏹⏸📽 🎞سکانسی از وصیت حضرت به ابوطالب(ع) در خصوص کفالت حضرت رسول اکرم(ص)، در بخشی از فیلم محمد رسول الله(ص) ساخته جناب مجید مجیدی:👆 @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜بخشی از ویژگی ها و فضائل و مناقب :👇 1⃣حجاب و عفات 2⃣بخشش و ایثار 3⃣عبادت و تهجّد 4⃣همسرداری و خانه داری 5⃣زُهد و ساده زیستی 6⃣فعالیت های سیاسی، اجتماعی ┏━━━ °•✍•°━━━┓ @AsnadolMasaeb ┗━━━ °•📚•°━━━┛
1⃣حجاب و عفات و حیاء :👇 ┏━━━ °•✍•°━━━┓ @AsnadolMasaeb ┗━━━ °•📚•°━━━┛
✅عفاف و حجاب در رفتار حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نمود كاملی دارد كه با افتخار می توان گفت كه در ميان زنان جهان، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) تجسّم عينی حياء و عفاف بود. ✍به چند نمونه اشاره می کنیم :👇 1⃣حجاب گرفتن از مرد نابینا! امام موسى کاظم(علیه السلام) به نقل از امام على(علیه السلام) فرمود : روزى حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نزد پدرش، حضرت رسول اکرم(ص) بود، كه مردى نابينا وارد شد. در این هنگام حضرت فاطمه(سلام الله علیها) خود را مخفى كرد. هنگامى كه مرد نابينا خارج شد، حضرت رسول اکرم(ص) فرمود : «لِمَ حَجَبْتِيهِ وَ هُوَ لاَ يَرَاكِ؟» ♦️اى فاطمه(سلام الله علیها)! چرا حجاب گرفتی، درحالی که آن مرد نابینا بود؟ حضرت فاطمه(سلام الله علیها)جواب داد : «إنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِى فَإِنِّى أَرَاهُ وَ هُوَ يَشُمُّ الرِيحَ» ♦️اگر آن نابينا مرا نمى بيند، من او را مى بينم، و اینکه او بوى زن را استشمام مى کند.(۱) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 2⃣چيزى که براى بانوان بهتر است! حضرت فاطمه(سلام الله علیها) می فرماید : «خَيرٌ لِلِنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَينَ الرِّجالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ» ♦️بهترين چيز براى زن آن است که مردى را نبيند و نيز مورد مشاهده مردان قرار نگيرد.(۲) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 3⃣تقسیم کار! امام على(علیه السلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از رسول خدا(ص) خواستند تا در تقسیم امور خانواده بین آن دو قضاوت کند. رسول اکرم(ص) نیز کارهاى مربوط به درون خانه را براى فاطمه(سلام الله علیها) و کارهاى بیرون خانه را براى على(علیه السلام) تعیین کرد. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرمود : «فَلایَعْلَمُ ما دَخَلَنى مِنَ السُّرُورِ اِلاَّ اللّه ُبِاِکْفائى رَسُولُ الله(ص) تَحَمُّلَ اَرْقابِ الرِّجالِ» ♦️جز خدا کسى نمى داند که من چقدر از این تقسیم کار خوشحال شدم، زیرا از شانه به شانه شدن با مردان بیگانه نجات یافتم و سختی بودن با مردان نامحرم از دوشم برداشته شد.(۳) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 4⃣نگرانی آخر عمر! اسماء بنت عمیس می گوید : روزهای آخر عمر فاطمه(سلام الله علیها) بود، خطاب به من فرمود : «أَلَا تَرَیْنَ إِلَى مَا بَلَغْتُ؟ فَلَا تَحْمِلِینِی عَلَى سَرِیرٍ ظَاهِرٍ» ♦️آیا نمی‌ بینی من در چه حالی هستم؟ مبادا مرا روی تخته‌ ای بگذارید که جنازه‌ام ظاهر باشد. گفتم : «لَا لَعَمْرِی وَ لَکِنْ أَصْنَعُ نَعْشاً کَمَا رَأَیْتُ یُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ» ♦️نه! به جان خودم قسم! بلکه نظیر آن تابوتی را برای تو درست می‌ کنم که در حبشه دیده بودم. ایشان فرمود : پس نمونه‌ آن را به من نشان بده! «فَأَرْسَلَتْ إِلَى جَرَائِدَ رَطْبَةٍ فَقُطِّعَتْ مِنَ الْأَسْوَاقِ ثُمَّ جَعَلَتْ عَلَى السَّرِیرِ نَعْشاً وَ هُوَ أَوَّلُ مَا کَانَ النَّعْشُ فَتَبَسَّمَتْ وَ مَا رُئِیَتْ مُتَبَسِّمَةً إِلَّا یَوْمَئِذِِ» ♦️پس اسماء فرستاد تا از بازار شاخه‌ های تازه‌ی خرما آوردند. آنگاه آن تابوتی را که در حبشه دیده بود ساخت و آن اوّلین تابوتی بود که ساخته شد. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) پس از دیدن آن تابوت خندان و شاد شد و هیچ وقت غیر از آن موقع خندان نشده بود.(۴) ایشان وقتی تابوت را مشاهده نمود، فرمود : «أُسْتُرِينِي! سَتَرَكِ اَللَّهُ مِنَ اَلنَّارِ» ♦️حجم بدنم را بپوشان که خداوند متعال، بدن شما را از آتش دوزخ مستور گرداند.(۵) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 5⃣خطبه خواندن در نهایت عفاف و حجاب! بعد از غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) وارد مسجد شد و برای مهاجر و انصار خطبه خواند. ایشان در قالب سه حجاب وارد مسجد شدند و در انظار عموم قرار گرفتند. ۱)«حجاب ظاهری» ايشان با استفاده از «خمار و جلباب» که در منابع آمده است : «لاثَتْ خِمَارَها عَلی رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا» ♦️حضرت فاطمه(س) «خمار» را به سر کردند وآن پوشش سراسری را هم طوری بر سر افكندند كه محيط بر تمام بدن ايشان بود. «خمار : روسری ای كه روی گردن و سينه را کاملا می پوشاند.» «جلباب : نوعی پوشش سراسری بوده كه روی لباس ها می پوشيده اند و شايد چيزی شبيه عبا و چادر امروزی باشد.» ۲)«حجاب پيكر ظاهری» که حضرت(س) در بین جماعت زنان کامل پوشش داده شده بود. «وَ أَقْبَلَتْ فی لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَوْمِها» ♦️حضرت فاطمه(س) در میان گروهی كه به اصطلاح هم سن يا هماهنگ يا از ياران و اعوان و خويشاوندان ايشان بودند حركت كردند. ۳)«حجاب پرده» که ایشان در حین خطبه به واسطه پرده ای که میان زنان و مردان نصب شده بود، فاصله افتاده شد. «فَنِيطَتْ دُونَهَا مُلاَءةٌ» ♦️سپس ميان حضرت(سلام الله علیها) و مردم پرده ای نصب شد. 📚منابع : ۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۹۱ ۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۵۴ ۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۸۱ ۴)کشف الغمّه اربلی، ج۱، ص۵۰۳ ۵)تهذیب الاحکام طوسی، ج۱، ص۴۶۹ ۶)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ص۲۳۶ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2⃣بخشش و ایثار و فداکاری :👇 ┏━━━ °•✍•°━━━┓ @AsnadolMasaeb ┗━━━ °•📚•°━━━┛
✅حضرت فاطمه(سلام الله علیها) توجه ویژه‌ای به به فقرا داشت و هیچ مستمند و نیازمندی را از درب خانه خود دست خالی باز نمی گرداند. 1⃣اهدای لباس عروسی! حضرت رسول اکرم(ص) در عروسی فاطمه(سلام الله علیها) یک دست پیراهن نو به دخترش هدیه داده بود، تا در شب عروسی بپوشد. هنگامی که موکب عروس رهسپار خانه امام علی(علیه السلام) بود، زن سائلی پیش آمد، و در برابر عروس اظهار احتیاج نمود. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) که در آن وقت دو پیراهن داشت، یکی کهنه و دیگری نو! ایشان به مصداق آیه ی؛ «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ» هرگز به نیکی دست نمی‌ یابید و از نیکان نمی‌شوید، مگر اینکه از آنچه دوست می‌ دارید، انفاق کنید.(آل عمران/۹۲) عمل کرد و پیراهن نو را به فقیر بخشید. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مظهر تقوا و ایثار، همراهان را به دور خود جمع کرد، و بی درنگ لباس عروسی را از تن در آورد و به آن زن فقیر بخشید. فردای آن شب هنگامی که رسول اکرم(ص) پیراهن کهنه را در تن او دید، حضرت(ص) پرسید : فاطمه جان! چرا پیراهن نو را نپوشیده ای؟ حضرت فاطمه(س) عرض کرد : آن را به فقیر دادم. رسول اکرم(ص) تحت تأثیر محبت و خلوص دخترش فاطمه(سلام الله علیها) قرار گرفت و قطره ای اشک از چشمانش سرازیر شد، و او را به نشانه محبت به سینه اش چسبانید.(۱) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 2⃣تقسیم کار با کنیز! روزی سلمان فارسی به خانه فاطمه(سلام الله علیها) آمد. آن حضرت(س) را در کنار آسیاب دید که نشسته و به آرد کردن جو برای خانواده مشغول است. دست ایشان مجروح شده و پینه بسته و خونش بر چوب آسیا لخته بسته است. در همان حال فرزند کوچکش امام حسین(علیه السلام) در گوشه ای از خانه از گرسنگی در اضطراب و گریه است. سلمان گفت : ای دختر رسول خدا(ص)! دست های شما از آسیاب کردن مجروح شده است. فضّه خادمه تان حاضر است چرا این کار را به او نمی سپارید؟ حضرت(س) فرمود : «اَوْصَانِى حَبيبِى رَسُولُ اللهِ(ص) اَنْ تَكُونَ الْخِدْمَةُ لَها يَوْماً وَ لِى يَوْماً فَكَانَ اَمْسِ يَوْمَ خِدْمَتِهَا وَ الْيَوْمُ يَوْمُ خِدْمَتِى» ♦️رسول خدا(ص) به من وصیت کرده است که خدمت خانه یک روز با او باشد و روز دیگر با من و امروز نوبت من است.(۲) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 3⃣گردنبد با برکت! روزی حضرت رسول اکرم(س) در مسجد نشسته بودند. عرب بادیه نشینی وارد شد و گفت : ای رسول خدا(ص)! من گرسنه ام، لباس مناسبی ندارم، پولی هم ندارم و مقروض هستم، مرا کمکم کنید. حضرت(ص) به بلال فرمود : این مرد را به خانه فاطمه(سلام الله علیها) ببر و به دخترم بگو که پدرت او را فرستاده است. بلال آمد و داستان را برای حضرت فاطمه(سلام الله علیها) تعریف کرد. حضرت(سلام الله علیها) گردنبند خود را که هدیه بود، به بلال دادند و فرمود : این گردنبند را به پدرم بده تا مشکل را حل کنند. بلال بازگشت و امانتی را تحویل رسول اکرم(ص) داد. رسول اکرم(ص) فرمودند : هر کس این گردنبند را بخرد، بهشت را برای او تضمین می کنم. عمّار یاسر آن را خرید و مرد سائل(فقیر) را به خانه خود برد. به او لباس و غذا داد و دو برابر میزان قرض به او پول داد. سپس عمار غلام خود را صدا زد و گفت : این گردنبند را به خانه فاطمه(سلام الله علیها) می بری و می گویی که هدیه است. تو را نیز به فاطمه(سلام الله علیها) بخشیدم. غلام گردنبند را به حضرت(سلام الله علیها) داد و گفت : عمار مرا نیز به شما بخشیده است. حضرت(سلام الله علیها) نیز غلام را در راه رضای خدا آزاد کردند. غلام گفت : متعجبم! چه گردنبند با برکتی! گرسنه ای را سیر کرد، بی لباسی را پوشاند، قرض مقروضی را ادا کرد، غلامی را آزاد کرد و دوباره نزد صاحبش بازگشت.(۳) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 4⃣نزول آیه هل اتی! نقل است روزی امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) بیمار شدند. امام علی(علیه السلام) به همراه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) برای بهبودی فرزندان نذر کردند، که در صورت بهبودی، سه روز روزه بگیرند. حسنین(علیهما السلام) بهبودی کامل یافتند و همگی روزه گرفتند. هنگام افطار مسکینی به در خانه آمد. آنان افطار خود را در آن شب به او دادند، و آن شب را جز آب چیزی نخوردند، و با شکم گرسنه دوباره نیت روزه کردند. شب دوم یتیم و شب سوم نیز اسیری آمد، و همان عمل را با آن دو کردند. صبح روز چهارم که شد، علی(علیه السلام) به همراه حسنین(علیهما السلام) نزد رسول خدا(ص) آمدند. رسول اکرم(ص) وقتی حالات حسنین(علیهما السلام) را دیدند، متاثر شدند. در همین حال جبرئیل نازل شد، و عرضه داشت : ای رسول خدا(ص)! این سوره را بگیر، خدا تو را در داشتن چنین اهل بیتی تهنیت می‌گوید، آنگاه آیات آغازین سوره‌ی «هل أتی» را قرائت کرد.(۴) 📚منابع : ۱)نزهة المجالس صفوری، ج۲، ص۱۷۵ ۲)الخرایج و الجرایح راوندی، ج۲، ص۵۳۰ ۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۵۶ ۴)روضة الواعظین ابن فتّال، ج۱، ص۱۶۰ @TarikhEslam