18.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*روز قدس یک حادثه جهانی است.*
*خلاصه ای از ویژهبرنامههای حاج نادر طالبزاده به مناسبت روز جهانی قدس*
🕗 امشب ساعت ۲۰
📺از شبکه افق
#ویژه_برنامه_روز_قدس
#پرچمدار_رسانه_ای_مبارزه_با_اسرائیل
#علمدار_جبهه_جهانی_انقلاب_اسلامی
#دفتر_تاریخ_شفاهی_شهید_محمدعلی_قانعی_اردکان
@Tarikh_SHafahi_Ardakan
https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌آغاز به کار نخستین جشنواره معماری عمار
💢از علاقهمندان در حوزه معماری و شهرسازی دعوت میشود در این فراخوان شرکت کنند.
https://mim-ammar.ir/
🔴 مکان انتخاب شده از شهرستان اردکان
📍حوزه علمیه امام صادق (ع)
#جشنواره_معماری_عمار
#دفتر_تاریخ_شفاهی_شهید_محمدعلی_قانعی_اردکان
@Tarikh_SHafahi_Ardakan
https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
💢امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
امام خامنهای مدظلهالعالی
حجتالاسلام والمسلمین سید اسماعیل شاکر فرامین جنابعالی در نماز جمعه به گوش خادمین شما در دفتر تاریخ شفاهی شهید محمدعلی قانعی رسید.
هستی ما بر معرفی الگوهای بومی در سطح شهرستان و کشور است.
لازم به ذکر است طی ماههای گذشته از طرف ناحیه مقاومت بسیج اردکان درخواست ثبت خاطرات سردار شهید حاج سیدحسین فیض به دفتر تاریخ شفاهی داده شده و صحبتهای اولیه برای محقق شدن این امر نیز صورت گرفته است.
قطعا برای انجام خروجی متقن و جامع نیاز به زمان داریم و ان شاءالله با عنایت خداوند این امر محقق و نکاتی که فرمودید نیز لحاظ خواهد شد.
مهدیه ابویی
مسئول دفتر تاریخ شفاهی شهید محمدعلی قانعی
#خاطرات_شفاهی #شهدا #تاریخ_شفاهی_دفاع_مقدس
#دفتر_تاریخ_شفاهی_شهید_محمدعلی_قانعی_اردکان
@Tarikh_SHafahi_Ardakan
https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
💢علاقهمندان به مباحث تربیتی در حوزه نوجوان
✅دوره تربیت مربی
استاد: خانم دکتر علاسوند
محل برگزاری: قم
به همراه اسکان
جزئیات بیشتر
@TSH_Ardakan
#دوره_آموزشی #نوجوان #قم
#دفتر_تاریخ_شفاهی_شهید_محمدعلی_قانعی_اردکان
@Tarikh_SHafahi_Ardakan
https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
⭕️ حسرتِ هفدهساله
روایت سمیه هاتفی؛ خواهر شهید محمدعلی هاتفی
از حادثهی تروریستی شاهچراغ
قسمت اول
قرار بود با خانوادهی برادرشوهرم دو روز، تفریحی بریم یاسوج و برگردیم. به دلم افتاد حالا که نزدیک شیرازیم یک سر بریم زیارت حرم شاهچراغ.
تا اسم شاهچراغ را بردم، زینب؛ دخترم گفت: نه مامان نریم، اونجا با اسلحه میزننمون!
همسرم؛ محمدجواد بلافاصله گفت: نه دخترم حرم دیگه امنه، پلیسا مواظبن.
به اصرار من دو روز دیگر به سفرمان اضافه شد. مقصد بعدی به جای اردکان، شد حرم حضرت شاهچراغ.
حوالی ساعت 11ظهر رسیدیم شیراز، سوییتی نزدیک حرم اجاره کردیم. تا وارد شدیم بچهها بدو بدو رفتند جلوی پنجره و با شور و شوق گنبد و گلدسته حرم را به هم نشان میدادند. اولینبار بود که میآوردیمشان شیراز. هفدهسال قبل من و همسرم، دوتایی آمده بودیم پابوس حضرت، از آن زمان حسرت زیارت دوبارهی آقا روی دلم مانده بود.
دمدمای غروب از بابالمهدی وارد حرم شدیم. ایستادیم جلوی گنبد و چندتا عکس انداختیم. بعد رفتیم داخل حرم زیارت کردیم و دوباره برگشتیم توی صحن. نزدیک سقاخانه نشستیم و مشغول خواندن زیارتنامه شدیم. بچهها هم توی صحن چرخ میزدند و اطراف را میگشتند. آدمهای زیادی روی فرشهای دوروبرمان نشسته بودند.
خادمی به سمتمان آمد و با صدای بلند و لهجه قشنگ شیرازی گفت:
نماز جماعت توی شبستان خونده میشه.
همسرم، حسن و حسین را با خودش به شبستان برد و قرارشد نیمساعت دیگر دوباره همینجا جمع شویم.
من، زینب، جاریام و دخترش رفتیم قسمت خواهران. توی صفِ سومِ نماز نشستیم و گرم صحبت شدیم، زینب هم محو تماشای آیینهکاریها شده بود و با گوشیش مدام از جابهجای حرم عکس میگرفت.
ده دقیقهای گذشت که صدای جیغ و فریاد توی گوشم پیچید. صورتم را که برگرداندم، دیدم جمعیت زیادی وارد شبستان شدند. خانمی با ترس داد زد: تیراندازی شده، فرار کنید! فرار کنید!
غوغایی به پا شد. همه به سمت درب دیگر شبستان دویدند. شوکه شده بودم، در یک لحظه آرامش و شادیمان جایش را به وحشت و گریه داد.
پابرهنه دویدم بیرون. توی جمعیت زینب را دیدم. دستش را محکم گرفتم و همراه مردم دوان دوان از حرم بیرون رفتیم.
درب ورودی حرم را بستند. هرچه اطرافم را گشتم، جاریام و دخترش را پیدا نکردم. مغازهدارها از مغازههایشان بیرون آمده بودند. چندتا از زائران مثل ابر بهار اشک میریختند و دنبال فرزند و همسرشان میگشتند، خانمی پایش آسیب دیده بود و گوشه پیادهرو نشسته بود و چندنفری هم غش کرده بودند. زینب از ترس به خودش میلرزید و زار زار اشک میریخت. هرکاری میکردم نمیتوانستم آرامش کنم. پشتسرهم به گوشی همسرم زنگ زدم اما آنتن نمیداد...
#روایت #شهادت #شهید #شاهچراغ #تاریخ_شفاهی #خاطرات_شفاهی
#دفتر_تاریخ_شفاهی_شهید_محمدعلی_قانعی_اردکان
@Tarikh_SHafahi_Ardakan
https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
⭕️ حسرتِ هفدهساله
روایت سمیه هاتفی؛ خواهر شهید محمدعلی هاتفی
از حادثهی تروریستی شاهچراغ
قسمت دوم
یک ساعتی میشد که با جانمازِ توی دستم و پابرهنه گوشهی خیابان منتظر بودیم. دلم مثل سیر و سرکه میجوشید. خدا خدا میکردم یکبار دیگر بتوانم همسرم و پسرانم را ببینم. همهمه بین زائران و مردمِ ایستاده پشت درب حرم زیاد بود. هرکسی چیزی میگفت:
+چهارتا زخمی توی صحن افتادن.
+تا الان چندتا شهید شدن.
+هنوز نتونستن تروریستا رو بگیرن.
+یه تروریست بوده، همون اول گرفتن.
از ترس ده دقیقهای رفتیم داخل مغازهای اطراف حرم پناه گرفتیم.
تازه داشتم درک میکردم توی حادثهی پارسال، زائران چه حس و حالی داشتند؛ آنروزها مدام ذهنم درگیر آرتین و شهادت مادر و پدرش بود. وقتی خبر اعدام تروریستها را شنیدم خیلی خوشحال شدم. فکر نمیکردم دیگر جرأت کنند روی مردم بیدفاع اسلحه بکشند.
بالاخره تلفن محمدجواد آنتن داد و بعد از چندتا تماس بیپاسخ، جواب داد.
+محمدجواد کجایی؟ خوبی؟ چرا جواب تلفنت رو نمیدی؟ حسن و حسین کنارتن؟ حالشون خوبه؟
+خیلی عادی جواب داد: آره ما خوبیم. چیزی شده؟
+با تعجب پرسیدم: چیزی شده! نصف جون شدم! مگه توی شبستان نبودی؟ اونجا تیراندازی نشده؟
+آره ما توی شبستانیم. ولی اینجا خبری نیست! با بچهها نمازمون رو خوندیم. آنتن نداشتم که زنگت بزنم. در شبستان رو هم بستن. فکر کردم مانوره! آخه دوروبرمون نیروهای امنیتی زیادن.
برای اینکه جلوی اشکهای دخترم را بگیرم، تلفن را بلافاصله دادم دستش.
بیا با بابا حرف بزن. هیچکدوم چیزیشون نشده.
ولی زینب گوشش بدهکار نبود. حتی بعد از نیمساعت که توانستیم توی صحن، همدیگر را پیدا کنیم و با کمک نیروهای امنیتی به سوییت برگردیم هم حالش بهتر نشد. تا صبح میلرزید و گریه میکرد.
تا به محل اسکان برسیم، گوشی من و همسرم پشت سرهم زنگ میخورد؛ اقوام بودند که جویای احوالمان میشدند. مدام خودم را سرزنش میکردم که چرا روی آمدن به شیراز پافشاری کردم. با خودم فکر میکردم که اگر دخترم خوب نشود، چی کار کنم.
اذان صبح همسرم و پسر بزرگم برای نماز به حرم رفتند؛ زینب اصرار داشت دیگر هیچکدام به حرم نرویم و زود به خانه برگردیم. محمدجواد نشست کنارش و بهش گفت: بابا اونا میخوان حرم رو ناامن کنن تا کسی نیاد ولی تو که نباید بترسی. آقا خودش مواظبمونه. از نماز که برگشتیم، میریم خونمون.
زینب کمی با حرفهای پدرش آرام شد و توانست بخوابد. من هم شروع کردم به جمع کردن وسایل تا به اردکان برگردیم اما دل توی دلم نبود، به خودم میگفتم: سمیه دیدی چی شد! دوباره باید چند سال دیگه حسرتِ یه زیارت دلچسبِ حضرت رو دلت بمونه!
نمیتوانستم با حضرت از پنجرهی اتاق خداحافظی کنم. دلم را به دریا زدم. دخترم را به جاریام سپردم و دوباره به حرم رفتم. وارد صحن که شدم صوت قرآن از تمام بلندگوها پخش میشد. آرامش عجیبی گرفتم؛ همان آرامشی که شب قبلش با ورود به حرم حسش کرده بودم. از چادرها و کفشهای جامانده، کالسکههای رها شده و خوراکی له شدهی دیشب توی صحن خبری نبود. کفشهایمان را از کفشداری حرم تحویل گرفتم؛تمام وسایل به جامانده از حادثه دیشب را توی کفشداری جمع کرده بودند.
به مسجد بالاسر رفتم. نزدیک مقتل شهدای حادثهی تروریستی پارسال نشستم. آنجا بود که بغضم ترکید و یک دلِ سیر زیارت کردم.
#روایت #شهادت #شهید #شاهچراغ #تاریخ_شفاهی #خاطرات_شفاهی
#دفتر_تاریخ_شفاهی_شهید_محمدعلی_قانعی_اردکان
@Tarikh_SHafahi_Ardakan
https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
📌روز حماسه و ایثار مردم شهرستان اردکان
"از یاد نباید برود این "ایامالله" برای اینکه این ایاماند که آدم سازند." امام خمینی (ره)
💢 روزهایی در تاریخ انقلاب و دفاع مقدس وجود دارند که به فرمایش رهبر کبیر انقلاب ایامالله نامیده میشوند.
یقینا ۵ اسفند ۱۳۷۳ یکی از یوماللههای شهرستان اردکان است.
🇮🇷🌷در اسفند سال ۷۳ تشییع و خاکسپاری ۳۳ شهید گلگون کفن توسط مردم شهرستان اردکان رقم خورد که موجب شد روزی بینظیر در تاریخ این دیار شهیدپرور به یادگار گذاشته شود.
⭕️ منتظر روایتی از این روز تاریخساز باشید.
#قاب_تاریخی #دفاع_مقدس #تشییع #مفقودالاثر #تاریخ_شفاهی #خاطرات_شفاهی
#دفتر_تاریخ_شفاهی_شهید_محمدعلی_قانعی_اردکان
@Tarikh_SHafahi_Ardakan
https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
📌اهدا سه کیلوگرم طلا توسط خواهران اردکانی به جبهههای جنگ تحمیلی
🔴 تجربهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به بیان حضرت امام (ره) عمدتا مرهون حضور زنان در عرصه نهضت بوده است. اما شاهدیم تاریخنگاری دفاع مقدس عمیقا به "روایت زنان" این حوزه بدهکار است.
♨️ یکی از این روایتها؛ اهدای سه کیلوگرم طلاآلات زنان اردکانی به جبهههای جنگ تحمیلی در دیدار با رئیس جمهور وقت؛ امام خامنهای (مدظلهالعالی) است.
✅منتظر روایت شنیدنی از این دیدار باشید.
#قاب_تاریخی #دفاع_مقدس #پشتیبانی_جنگ #دختران_روحالله
#زن_تراز_انقلاب #خاطرات_شفاهی
#دفتر_تاریخ_شفاهی_شهید_محمدعلی_قانعی_اردکان
@Tarikh_SHafahi_Ardakan
https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
🔹 پایان پروژه ضبط خاطرات ماموریت ۳۶۰ ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش
🔸 خاطرات فرماندهان، کارکنان و خانوادههای ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، توسط واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شد.
🔸 ناوگروه ۸۶ ارتش جمهوری اسلامی ایران، برای نخستین بار در عملیاتی که «غیرممکن» قلمداد میشد، دور دنیا را در هشتماه سفر کرده و با موفقیت به میهن بازگشت.
🔰 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
#دفتر_تاریخ_شفاهی_شهید_محمدعلی_قانعی_اردکان
@Tarikh_SHafahi_Ardakan
https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
💢برای سومین سال متوالی
اعزام جمعی از اهالی مهمانشهر صحابه اردکان به مزار سردار دلها؛ حاج قاسم سلیمانی
🔹تاریخ حرکت
12 دی ماه 1402
🤝با تشکر از حمایت
🔸مجمع بینالمللی گردشگری
🔸خانه شهید
#جان_فدا #سردار_دلها #کرمان #مهمانشهر_صحابه
#دفتر_تاریخ_شفاهی_شهید_محمدعلی_قانعی_اردکان
@Tarikh_SHafahi_Ardakan
https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
🔅نخستین نمایشگاه دانش آموزی روایت پیشرفت
⬆️ ایران به پیش
🟢 ۱۰ لغایت ۲۰ بهمن ماه ۱۴۰۲
⚪ مجتمع فرهنگی تاریخی ایوان ری
🔴 هماهنگی برای بازدید:
Www.iranbepish.com
#ایران_به_پیش #روایت_پیشرفت #تاریخ_شفاهی_پیشرفت
#پرچم_بالا🇮🇷
#دفتر_تاریخ_شفاهی_شهید_محمدعلی_قانعی_اردکان
@Tarikh_SHafahi_Ardakan
https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
📣 فراخوان جمعآوری خاطرات دورهمیهای جذاب و کاربردیِ دوستانه یا خانوادگی
👈 با کارکردهای مختلفی مثل:
تفریحی، مهارتی، مذهبی، ورزشی، تربیتی و...
👈 دورهمیهایی برای:
آقایان، خانمها، بچهها، خانوادگی و..
🌷اگر شما هم خاطراتی دارید، لطفا با ما درمیان بگذارید!
*📚🎥 بهترین خاطرات در قالب کتاب، مستند و... منتشر میشوند.*
⭕️ اطلاعات بیشتر و مشارکت:
🔹 ارسال عبارت "دورهمی" به
📲 09367649777
🆔 @hambazitv_admin
🔹 تکمیل پرسشنامه:
🌐 https://survey.porsline.ir/s/oYfCoEf
#دفتر_تاریخ_شفاهی_شهید_محمدعلی_قانعی_اردکان
@Tarikh_SHafahi_Ardakan
https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948