eitaa logo
ستاد مبارزه با آمیگدال
272 دنبال‌کننده
121 عکس
178 ویدیو
2 فایل
سلام دوست من اینجا جنبه فان داره و میخوایم تابستون خوش بگذرونیم با چیزای ترسناک ، اگه محتوای جالبی پیدا کردید ، بفرستید . خوش باشید دوزتان🌝 اتاق اسرار تابستان - قطار ترس های پشمی - اردوگاه مخوف
مشاهده در ایتا
دانلود
یک افسانه قدیمی هستش که میگه ( وقتی تنتون مور مور میشه ، دلیلش ارتعاش قلب شکسته یکی از اطرافیانتون هستش ، حالا باید بگردید و اون رو پیدا کنید )
طبق این فکت کسایی که کمتر می‌خوابن و کمبود خواب دارن، فرق بین درست و غلط رو نمی‌تونن به خوبی تشخیص بدن و به همین دلیل اکثر جنایت کارها کمبود خواب دارن
عمارت وودچستر. این خانه ظاهر بسیار کامل و زیبایی دارد اما در داخل چیزی شبیه به خانه نیست و در آن امکان اقامت و زندگی وجود ندارد در هنگام ساخت این خانه مالک آن فوت می‌کند پس از آن کسی به سمت ساخت این خانه ترسناک نمی‌رود به دلیل این اتفاقات ترسناک‌ ترین خانه‌ جهان است #😱
یه تئوری هست که میگه گیر کردن (خوابیدن) ساعت سر یه ساعت مشخص یکی از نشونه های وجود ارواح توی اون خونه یا مکانه
ممکنه بعضی از ما قبلاً مرده باشیم و داخل جسم جدیدی متولد شده باشیم که این یعنی جسم مال خودمون نیست
یه تئوری هست که میگه اگه همه چیز تو خونتون مدام گم میشه و بعد دوباره همونجا یا جای دیگه پیدا میشن یکی از دلایل وجود جنه
یه تئوری هست که میگه ممکنه دانشمندان در آینده دستگاهی رو بسازن که خوابمون رو ظبط کنه و بعدا بتونیم مثل فیلم ببینیم
یه فکت هست که میگه دلفین ها نهنگ ها انسان ها میمون ها و فیل ها میتونن آگاهانه دست به خودکشی بزنن
یه فکت هست که میگه تو طول تمام زندگیت تو آخرین نفری هستی که میمیره و دیگه مرگ کسی رو به چشم نمیبینی
• پرونده حل نشده این پرونده یکی از عجیب‌ ترین پرونده‌های کشور انگلیس هست که تا به حال حل نشده تو سال 2003 که تازه چت روم افتتاح شده بود و رونق گرفته بود پسری به اسم ماریان ویلشر چت روم با دختری به اسم آنی آشنا میشه نیمه شب شروع به چت کردن می‌کنن پسر متوجه میشه که دختر تنها زندگی می‌کنه توی چت عاطفی برخورد می‌کنه ساعت حدود 3 شب که اواسط چتشون بوده دختره میره دم پنجره و به پسره میگه خیلی جالبه من دارم تو رو تو حیاتمون می‌بینم پسره میگه تو دیوونه شدی من خونمونم و یه عکس براش ارسال می‌کنه سال دختره میگه ولی تو همین الان برگشته و به من خندیدی و پسره میگه اون من نیستم و سریع فرار کن دختره تو کمد قایم می‌شود میگه که پسره وارد اتاقم شده من از ترس دارم سکته می‌کنم و بعد از چند دقیقه همه چیز به حالت عادی برمی‌گرده و دختره خیلی عجیب میگه اون رفت و اینا پسره هم خیالش راحت میشه ولی بعد از چند دقیقه از دختره می‌پرسه از کجا معلوم همون پسره نباشی ناگهان دختر آفلاین میشه دیگه خبری ازش نمی‌شه چند روز بعد پسره با پلیس وارد خونه دختره میشه و متوجه میشه دختر تیکه تیکه شده و با خونش روی دیوار ID دختره رو نوشته بود
خدا را به شمای بزرگ میسپارم. خدافظ.