☑️مقاله پژوهشی زیر عنوان:
پژوهشى در اربعين حسينى(عليه السلام)
نوشتۀ محسن رنجبر
با لینک:
http://tarikh.nashriyat.ir/node/400
@Tashayo🍀
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 امام حسین (علیه السلام) از نگاه برخی از اندیشمندان غیر مسلمان
https://eitaa.com/Tashayo🍀
☑️ چند حکایت از علاقه و اهتمام علامه حسنزادهٔ آملی (رضوان الله علیه) به «کتاب»
به روایت: حاج شیخ حسن رمضانی
▪️ «یادم هست كه در محضر ایشان [: آیةالله حسنزاده]، یك بندهخدایی روی عدم التفات، استکان چای را گذاشت بر روی کتابی. آقا نبودید که برخورد ایشان را ببینید! با تعجّب و عصبانیّت فرمود: روی كتاب؟ خب بگذار آنطرف! چرا روی کتاب؟ آن بندهخدا گفت: مواظبم آقا. فرمود: كاری به مواظبت ندارم، اصلاً چرا گذاشتید؟ كتاب مگر چیز معمولی است؟!
▪️ یك وقتی با ایشان رفتیم صحّافی برای تجلید دو جلد كتاب که از آثار محییالدّین عربی را فهرست کرده بودند. ایشان به آن بندهخدای صحّاف فرمود: آقا مواظب باش که فقط و فقط جلد كنید، نمیخواهم که بُرِش بزنید. آن آقا گفت: نمیشود، ما كه اهل فن هستیم معتقدیم که كتاب باید دست بیاید تا بتوانیم شیرازه كنیم و این امر بدون برش ممکن نیست. ایشان فرمود: نه نمیخواهد برش بزنید، فقط جلد بسازید. او هم میگفت: نمیشود.
من فضولی كردم و گفتم: آقا ما این را از شما یاد گرفتیم كه سخن اهل فن را باید شنید. تا این را گفتم، ایشان فرمود: شما جوان، آن آقا هم جوان، منِ پیرمرد را گیر آورده و اینجا دوره كردید، هر كاری میخواهید بكنید، ولی جلوی چشم من نكنید. آقای صحّاف گفت: باشد. كتاب را گرفت و برد که برش بزند، ایشان صدا زد و فرمود: كم برش بزن، خیلی كم، به اندازهٔ حداقلّ ممكن، حاشیهٔ كتاب را از بین نبرید، من میخواهم جایی باشد برای نوشتن. گفت: چشم. رفت به طرف آخر مغازه، یك برش از این طرف و یك برش از آن طرف و یك برش از قسمت ثالث زد و كلّ حاصل آن برش را در دستش مچاله کرد و رو کرد به ایشان و گفت: آقا اینقدر من برش زدم. فرمود: من نمیتوانم نگاه كنم، به من نشان نده. ایشان حتی تحمّل برش کتاب را نداشت. اینها برای ما افسانه است!
▪️ گاهی میدیدیم افراد، كتابها را مُثله میکردند و چهار پنچ ورق از کتاب را میگذاشتند و میآوردند سرِ درس. ایشان به شدّت ناراحت میشد و میفرمود: چرا كتاب را مُثله كردید؟ شما نمیدانید كتاب بغل كردن چقدر لذّت دارد؟ چرا از این لذّتها محرومید؟!
(خبرنامهٔ مجمع عالی حکمت، ش۵، ص۲۶)
https://eitaa.com/Tashayo🍀
☑️ همسان نمايي خلفا با پيامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)
🔹بسياري از زمامداران اموی و عباسی که در مسند خلافت رسول خدا تکیه زدند، به رفتارهاي ناشايست دست می يازيدند. روایان درباری برای نجات آن زمامداران از بازخواست و فشار افکار عمومی، با جعل و تحريف، چنان رفتارهايي را به پيامبر نسبت ميدادند و بدين سان، شخصيت پيامبر را تخريب ميکردند.
🔹یک نمونه گزارش جعلی:
«رسول خدا پس از نماز صبح تا طلوع خورشيد در مصلاي خود مينشست و با اصحاب خود، که اخبار عصر جاهلي را بازگو ميکردند و شعر ميسرودند و ميخنديدند، سخن ميگفت و تبسم ميکرد».
اين در حالي است که زمان ياد شده از افضل اوقات عبادت است و جعلي بودن اين گزارش زماني آشکار ميشود که بدانيم سيره معاويه چنين بود که پس از نماز صبح مينشست و به داستانهاي يک قصهگو گوش ميداد.
🌱«... كان رسول الله (ص) إذا صلي الفجر جلس في مصلّاه حتي تطلع الشمس فيتحدث أصحابه يذكرون حديث الجاهلية و ينشدون الشعر و يضحكون و يتبسم(!)»
(سنن النسائي، ج3، ص80و81).
🌱«كان من اخلاق معاوية... إذا صلي الفجر جلس للقاصِّ حتي يفرغ من قصصه...»
(مروج الذهب، ج3، ص29).
🔸اقتباس از کتاب «پیامبر از دیدگاه اهل بیت»
https://eitaa.com/Tashayo🍀
3.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 روزهای پایانی حیات رسول خدا(ص) در سروده ویکتور هوگو
https://eitaa.com/Tashayo
🏴اهل بیت (علیهم السلام) در جهت تقویت پيوند معنوي و عاطفي جامعه اسلامي با رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، بسيار ميکوشيدند. کوشش آنان، در چارچوب معرفتافزايي و نیز سفارشهاي عملي بود
(از کتاب «پیامبر از دیدگاه اهل بیت»).
☑️دو روایت از امام صادق (ع) دربارۀ رسول خدا (ص):
▪️یک) پيامبر درباره مردي که پس از نماز، از خداوند حاجتي خواست، فرمود: «شتاب کرد»؛ اما به مرد ديگري که پس از خواندن نماز، حمد خدا را گفت و بر پيامبر صلوات فرستاد، فرمود: «نيازت را بخواه، که برآورده ميشود» (كافي، ج2، ص485).
▪️دو) مردي به رسول خدا عرض کرد: من تمام صلوات و درودم را براي شما قرار ميدهم. حضرت به او فرمود: «حال که چنين است، مؤونه زندگي دنيا و آخرت تو (از سوي خداوند) کفايت خواهد شد». امام صادق(ع) خود سخن آن مرد را که تمام صلوات و درودش را براي پيامبر قرار داد، چنين معنا فرمود: «پيشاپيش هر حاجتي بر پيامبر درود ميفرستد و سپس حوائجش را از خداوند طلب ميکند» (كافي، ج2، ص491-492).
🏴https://eitaa.com/Tashayo
🏴ائمه (ع) بر دلسوز بودن پيامبر (ص) براي امت خويش تأکيد می ورزیدند که اين، به تعميق ارتباط عاطفي با رسول خدا ميانجامید (از کتاب «پیامبر از دیدگاه اهل بیت»).
☑️امام رضا (علیه السلام) فرمود: «...دلسوزي پيامبر براي امتش، دلسوزي پدر براي فرزندان است...».
🌱«... إن شفقة النبي (ص) علي أمته شفقة الآباء علي الأولاد...» (عيون اخبار الرضا(ع)، ج1، ص91).
🏴https://eitaa.com/Tashayo
🏴ائمه (ع) سرآمد نعمتهای اخروي را ورود بر رسول خدا(ص) معرفي ميکردند (از کتاب «پیامبر از دیدگاه اهل بیت»).
☑️امام باقر(ع) به پيرمردي فرمود: «اگر بميري، بر رسول خدا (ص) و علي و حسن و حسين(علیهم السلام) وارد ميشوي... و با رَوح و ريحان استقبال خواهي شد». گفتنی است که پيرمرد ابتدا به امام گفته بود که او دوستِ ايشان و دوستانشان، و بيزار از دشمنانشان و معترف به حلال و حرام ايشان و منتظرِ امر ايشان است، سپس از امام پرسیده بود که آيا بر وي اميدي هست(؟). شايان توجه است که امام باقر(ع) در پاسخ به وي، يادآور چنين پرسشي از پدرش امام سجاد(ع) شد و همان پاسخ پدرش را براي وي بازگفت.
(كافي، ج8، ص76-77)
☑️همچنين امام رضا(ع)، با توجه به وفات صحابي خويش، يونسبنعبدالرحمن، در مدينة النبي(ص)، در بزرگداشت او فرمود: «به فرجام (نيک)ي که خداوند براي يونس قرار داد بنگريد؛ (روح) او را در مدينه و در مجاورت رسول خدا(ص) قبض کرد».
(اختيار معرفة الرجال، ج2، ص781).
🏴https://eitaa.com/Tashayo
🏴ائمه(علیهم السلام) در تشويق ديگران به رفع نياز و شاد کردن برادران ايماني خود، تاکید کرده اند که کسي که چنين کند، رسول خدا(صل الله علیه و آله) را شاد کرده است.
(از کتاب «پیامبر از دیدگاه اهل بیت»)
🌱«... عن ابيعبدالله(ع) قال: لا يري أحدكم إذا أدخل علي مؤمن سرورا أنه عليه أدخله فقط بل والله علينا، بل والله علي رسول الله» (كافي، ج2، ص189).
🌱«... من أدخل السرور علي مؤمن فقد أدخله علي رسول الله... » (همان، ص192).
🏴https://eitaa.com/Tashayo
🏴اهل بیت(ع) با نقل و اشاعۀ اوصاف رسول خدا(ص) همگان را با شخصيت حضرت، آشنا، و از عمق جان دوستدارش ميساختند.
☑️شيخ صدوق از امام رضا به واسطه پدرانش از امام مجتبي(علیهم السلام) روایت کرده که وي از هندبنابيهاله، اوصاف پيامبر(ص) را جويا شده و سپس آن اوصاف را نقل کرده است:
▪️«بزرگوار و ستوده بود و سيمايش همچون ماه شب چهارده ميدرخشيد... با فصاحت سخن ميگفت. بيانش جامع بود؛ بيافزون و کاستي. نيز نرم و خوش بود؛ نه درشت و سبک. نيکي، اگر چه کوچک، در نظرش بزرگ بود... دنيا او را خشمگين نميساخت...؛ اما هنگامي که حقي را پايمال ميديد... چيزي خشمش را فرو نمينشانيد تا اينکه حق را پيروز گرداند...».
🌱(عيون اخبار الرضا، ج1، ص282-285. همچنين: الطبقات الكبري، ج1، ص324-327؛ انساب الاشراف، ج2، ص7-13)
🏴https://eitaa.com/Tashayo
☑️در ادامه روایت بالا👆، امام حسین(ع) از زبان امیرمؤمنان(ع) جزئیات بیشتری را از اوصاف رسول خدا(ص) بیان کرده است:
▪️«نشست و برخاست رسول خدا همراه با ذکر خدا بود... هرگاه بر مجلسي وارد ميشد، در انتهاي مجلس مينشست... به هر يک از همنشينان خود بهرهاش را ميرساند تا کسي گمان نکند که ديگري نزد حضرت گراميتر از او است... کسي که نزد حضرت ميآمد و حاجتي داشت، يا حاجتش برآورده ميشد يا با شنيدن سخني نرم بازميگشت. خوي نيک حضرت همه مردم را شامل ميشد و براي ايشان پدري مهربان بود... مجلس رسول خدا، مجلس حلم و حيا و صداقت و امانت بود و در آن جا، صداها بلند نميشد و درباره هيچ کس سخني زشت و لغزشي بازگو نميشد. همه در مجلس رسول خدا بر پايه تقوي، برابر و همبسته و فروتن بودند و حرمت بزرگتر را نگاه ميداشتند و به کوچکتر مهر ميورزيدند و نيازمند را مقدم ميداشتند و از غريب حمايت ميکردند».
🏴https://eitaa.com/Tashayo