تنهامسیری های تهران
#راههای_رسیدن_به_نشاط ۳ بر اساس مباحث #استاد_پناهیان 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 👌 #استغفار یعنی اینکه بریم در خونه
#راههای_رسیدن_به_نشاط ۴
بر اساس مباحث #استاد_پناهیان
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
😍 آدم #شاد یعنی آدم #سالم
👈 کسی که نشاط نداره ، سلامت روحی نداره
🤔 ☹️کسی که مدام دنبال یه موضوع نگران کننده ست که بهش فکر کنه ، از نظر روحی، بیماره
❌ ترس بیجا، حسادت ، غصه خوردن ها و ... اینا بیماری های روحی اند
👈 کسی که شاد نیست هم خودش بیماره هم می تونه دیگران رو بیمار کنه
☹️ مادری که خیلی راحت احساسات منفی خودش رو جلوی بچه ش بروز می ده و حتی پیاز داغش رو زیاد می کنه تا خودش رو تخلیه کنه ، در واقع بچه ش رو داره دچار مریضی روحی می کنه ، چون بچه ، مبالغه ی شما رو در این احساسات منفی باور می کنه و نشاطش رو از دست می ده
👈 نشانه سالم بودن، یک حال خوب نسبی نیست ، بلکه کسی که سالمه باید #بمب_انرژی باشه
❌ کسی که عمیقأ شاد نیست، بیماره. چون انقدر فکرش درگیر دنیاست که نمی تونه لذت و نشاط عبادت رو بچشه.
👌 این که بتونی بمب انرژی باشی با #حال_خوش_معنوی به دست می یاد نه با گناه و هرزگی ❌
@TehranTanhamasiri
✅✅بسم الله الرحمن الرحیم
درس ولایت
برای دریافت و فهم مباحث، باید بسیار به خانم حضرت خدیجه سلام الله علیها متوسل شویم چرا که مادر کوثر عالم هستی هستند و ایشان آن مقام ازلی و ابدی هستند که حضرت رسول صلوات الله علیه به ایشان عشق می ورزیدند.
کسی که محل عشق حضرت رسول بودند بسیار اهمیت دارد.
و البته این عشق رسول الله به ایشان هم بیهوده نبود چرا که ایشان تمام ثروت و دارایی خود را به رسول الله هدیه کردند.
ثروت حضرت خدیجه سلام الله علیها در آن زمان را اگر بخواهیم با دینار و درهم امروز محاسبه کنیم تا به امروز کسی پیدا نشده که آن میزان ثروت داشته باشد و همه را برای دین بخشیده باشد.
خیلی ها برای دین از خودگذشتگی کردند و ایثار و از خودگذشتگی خانم حضرت خدیجه سلام الله علیها محدود به ثروت و دارایی هایشان نبود ایشان عزت و آبروی خود را برای حضرت رسول و دین اسلام هزینه کردند و ذلت را برای خود خریدند تا جایی که زمان وضع حمل ، زنان مدینه حاضر نشدند فقط کنار خانم قرار بگیرند.
تمام عزت و آبرو و ثروت و موقعیت اجتماعی که داشتند را وقف رسول الله کردند تا جایی که عموی لجوج پیامبر در شب عروسی، ایشان را به تمسخر گرفت و گفت مهریه را باید داماد و عروس ببخشد عروس خانم مهریه به داماد می بخشد؟
و حضرت خدیجه در پاسخ فرمودند: تا ببینیم داماد چه کسی باشد
ایشان از عزت و آبرو و موقعیت دنیایی که داشتند پایین آمدند ولی خداوند بالاترین جایگاه دنیایی و اخروی را به ایشان بخشیدند.
برای فهم این مطلب به این مثال توجه بفرمایید:
@TehranTanhamasiri
✅✅حاکمی که با همراهانش برای شکار به بیابان رفته بودند در بین مسیر همراهانش را گم میکند و خسته و گرسنه و ناامید کلبه ای را در بیابان می بیند و مهمان زن و مرد بیابانی میشود.
صاحب آن کلبه تمام دارایی اش که گوسفندی بود وفقط از طریق این گوسفند امرار معاش میکرد برای مهمانش سر میبرد و از مهمان به بهترین شکل پذیرایی میکند.
حاکم در زمان خداحافظی از صاحب کلبه دعوت می کند که آنها هم به دیدن او بروند.
پس از چند روز صاحب کلبه که همه دارایی اش را برای مهمانش هزینه کرده بود و چیزی برای خوردن نداشت به آدرس مهمان می رود متوجه می شود که او حاکم شهر بوده و حاکم به نحو شایستهای از ایشان پذیرایی کردند.
حاکم به مهمانش گفت :شما وقتی که مهمانتان شدم همه دارایی تان را برای من صرف کردید .
جا دارد که من هم تمام دارایی ام را به شما هدیه کنم. حتی تاج پادشاهی ام را.
شاید این حکایت حقیقت خارجی نداشته باشد اما میتواند برای فهم مقام و جایگاه حضرت خدیجه سلام الله علیها به ما کمک کند .
خانم حضرت خدیجه سلام الله که فرزند یکی از بزرگان دین مسیحیت بود تمام ثروت و دارایی و عزت و اقتدار و موقعیت اجتماعی و هر چه داشت از ثروت آبرو را هدیه کرد به خاطر دین اسلام و از داراییها و موقعیت مالی و جایگاه اجتماعی که داشت به خاطر دین اسلام ورسول الله هیچ لذتی را نچشید.
ایشان تنها مقامی از مقامات دین ما بودند که ثروت دنیا را دادند ولی نخواست در زمانی که اسلام پیروز شد و از شعب خارج شدند بهره و لذتی از دنیا ببرند و رضایت دادند.
وقتی حضرت خدیجه اینگونه در مسیر خداوند از خودگذشتگی کردند خداوند متعال هم حقیقتاً برای حضرت خدیجه مقام خدایی را خواست و همه خوبی های دنیا از رسول تا حضرت زهرا سلام الله علیها و چهارده معصوم را به ایشان بخشید.
در واقع خداوندبه حضرت خدیجه سلام الله علیها فرمود:
وقتی تو همه داراییت را برای من دادی جا دارد که الان تو در این عالم هستی پادشاهی کنی.
هر طور میخواهی به دلها چنگ بزن و دلها را در دست خودت بگیر برای هدایت بشریت.
البته این برای کسی است که انس و مودت و معرفت و شناخت نسبی از مقام حضرت خدیجه سلام الله علیها داشته باشد .ا
گر این معرفت و شناخت و وحدت نباشد نمی توانیم بفهمیم که حضرت خیلی دستشان باز است.
چون خداوند متعال همه چیزش را به حضرت خدیجه داده است و چیزی برای ایشان فروگذار نکرده است چرا که حضرت خدیجه همه چیزش را برای خدا داده بود
@TehranTanhamasiri
✅✅و به همین علت خداوند شب شهادت ایشان را اولین مناسبت ماه مبارک رمضان قرارداد .
ماه مبارکی که مناسبت های میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام شهادت حضرت علی علیه السلام و نزول قرآن و شبهای قدر را در خود دارد.
ورودی همه این مناسبت ها از شب شهادت حضرت خدیجه سلام الله علیها عبور میکند .
یعنی اگر می خواهیم این شب های با عظمت میلاد امام حسن و شهادت حضرت علی و شب های قدر را درک کنیم اول باید از معرفت مقام حضرت خدیجه سلام الله علیها عبور کنیم .
یکی از ویژگیهای خاص خانم حضرت خدیجه که به مباحث ما هم مربوط میشود دارا بودن مقام رضایت بود.
شاید خیلیها در طول زندگی دردها و سختی هایی داشتند و به آن دردها رضایت دادند و صاحب مقاماتی هم شدند ولی هیچکس حدنصاب رضایتش به میزان رضایت حضرت خدیجه سلام الله علیها نرسیده است.
در تمام سختیهایی که در کنار رسول الله داشتند هیچ وقت کلام و اعتراضی نداشتند و به خداوند هم کلام و اعتراض و شکوه ایی نداشتند.
چه آن زمانی که رسول الله کودک یتیم را بر دوش خود می گرفت و به خانه میآورد و ایشان سر و وضع کودک را مرتب می کردندو لباس نو میپوشاندند و رسول الله کودک را به جمع کودکان می بردند و میگفتند این فرزند من است با او بازی کنید.
یا وقتی همسرش رسول الله با لباس مرتب از خانه خارج میشد وبا سر و رویی که خاکستر و زباله و امحا و احشای گوسفند بر سرش ریخته بودند به خانه برمی گشتند حضرت خدیجه هیچ وقت شکایتی نداشتند ودر نهایت رضایت بودند.
حتی زمانی که برای وضع حمل هیچ یک از زنان شهر حاضر نشد به ایشان کمک کند حضرت خدیجه از کسی ناراحت نشدند.
@TehranTanhamasiri
✅✅سختی مباحث برای ما در این است که در بسیاری از نقطه های زندگی وقتی فشار و سختی و دردی در زندگیمان عارض میشود ناراحت می شویم و رو به خدا کلام داریم .
خدایا چرا اینطور شد ؟و دنبال این هستیم که آن مشکل و غصه سخت از زندگیمان مرتفع شود.
نمی توانیم به آن رضایت بدهیم و اینگونه باور کنیم که خداوند متعال در طول زندگی هر انسانی از مسیر یک قصه سخت یا دردی با او حرف می زند.
کسی همسرش معتاد میشود. دیگری دچار بیماری میشود .فرد دیگر بیکار و فقیر می شود. و دیگری در معرض بداخلاقی و تندخویی و بدرفتاری قرار میگیرد. یا فردی دچار شکست مالی میشود.و......
خداوند، دنیا را اینگونه قرار داده که با هر کسی از زاویه ای سخن می گوید .خداوند می فرماید:
ای بنده هر قصه ای از طفولیت تا به حال برایت پیش آمده فقط من خدا این قصهها را برای رشد تو در کنار هم چیدم.
و ما چون میخواهیم تن به رشد دهیم فقط از خدا میخواهیم آن قصه و آن سختی و آن درد را از زندگیمان بردارد.
با انکارها واکراهاتی که در زندگی داشتیم این سختیها را برای خود طلب کردیم .و در هر سختی به جای رضایت دادن و پیدا کردن استغفار برای محو سختی فقط رو به خدا این کلام را داشتیم که خدا این درد و ناراحتی را از زندگی من بردار.
خدایا چرا این درد برای من؟ خدایا میشه این مشکل برای من یا فلانی نباشد؟ برای همه در دلمان تمنا هایی هست .خدایا چرا من یا فلانی دچار این مشکل شدیم؟
نمیخواهیم بفهمیم که من یا فلانی اگر به مشکلمان رضایت بدهیم و استغفار مان را در آن مشکل پیدا کنیم تمام ابواب رحمت خداوند به رویمان باز می شود.
فاصله و دوری ما با خداوند آن مقداری است که رو به خدا حرف داریم که خدایا چرا این یا چرا آن.
@TehranTanhamasiri
✅✅رضایت دادن به سختی ها به این معنی نیست که اگر دردی دارم بگویم خدایا تو این درد را برای من می خواهی پس من به کشیدن این درد راضی هستم.
بلکه رضایت حقیقی اینگونه است که بفهمم چه خطاها و چه اشتباهاتی از من مایه اکراه من از دیگران شده و آن اکراه هاتم و نگاه و کلامی که رو به دیگران داشتم باعث این اتفاق و سختی در زندگی من شده است .
حضرت خدیجه سلام الله علیها حقیقتاً توانستند همه استغفار ها را بپذیرند.
ایشان اولین زنی بودند که پشت حضرت رسول ایستادند و نماز خواندند در حالی که آن زمان کسی نماز نمی خواند و به نوعی مورد تمسخر مردم قرار گرفت.
این رفتار حضرت خدیجه بود که به خاطر خدا و رسول و دینش از اینکه مورد تمسخر دیگران قرار بگیرد ناراحت نشد .
اما از بسیاری از جوان ها و خانمها می شنویم که مثلاًمیگویند:
اگر من چادر بر سر کنم دیگران مرا مسخره می کنند در حالی که حجاب در جامعه امروزی برای مردم جا افتاده ولی نمازی که حضرت خدیجه پشت رسول الله خواند واقعاً برای همه عجیب بود و نماز حضرت را مسخره کردند.
یا در برابر بسیاری از حرفهای اشتباه جامعه مقاومت نمیکنیم چون میترسیم در مورد شماتت یا تمسخر دیگران واقع شویم.
مثل کسی که میگوید اگر در عروسی موسیقی نگذاریم مورد تمسخر فامیل واقع می شویم در حالی که می بینیم خیلی از افراد عروسی بدون موسیقی هم برگزار کردهاند .
یا خیلی از افراد با حجاب کامل در جامعه رفت و آمد میکنند.
مشکل اینجاست که ما نمیخواهیم به دستورات و انجام وظیفه عمل کنیم و دنبال بهانه جویی هستیم
@TehranTanhamasiri
✅✅وقتی که بخواهیم به حضرت خدیجه سلام الله علیها متوسل شویم واز حضرت کمک بخواهیم برای اینکه در سطح زندگی هایمان بی کلام بشویم و به سختی هایی که لازمه رشد ما است رضایت بدهیم خداوند صحنه های مختلفی را برایمان پیش می آورد و در هر سختی از ما میپرسند آیا به این سختی رضایت میدهید؟
وما خیلی زودسر از نارضایتی در می آوریم.
چه برای خودمان و چه برای دیگران و هر مقدار نارضایتی کنیم به همان مقدار لطمه و سختی را برای خود طلب می کنیم.
@TehranTanhamasiri
✅✅به این مثال توجه کنید:
برای یکی از خانم مشکل سختی پیش آمد که وقتی متوجه مشکل ایشان شدم خیلی برایشان ناراحت شدم و اشک ریختم.
چند ماهی این مشکل در زندگی ایشان ادامه داشت و در این مدت آنقدر برای ایشان ناراحت بودم که قنوت تمام نماز های واجبم دعا برای رفع مشکل این خانم بود.
نمازی نمی خواندم که در قنوت دعاگویی این خانم نباشم.
از خودم می پرسیدم خدایا واقعه به این سختی را چطور طاقت آوردی به این زندگی دادی؟
واقعه به نوعی برطرف شد البته نه به نوعی که من میخواستم.
ولی این خانم سر ازطغیان در آورد و شروع کرده به اذیت و آزار خانواده خودش و خانواده همسرش.
که روز گذشته از فشاری که از دست این خانم متحمل شدم دچار معده درد شدیدی شدم .
در این درد شدید معده که دنبال استغفار بودم. گویا ملکی در گوشم به من یادآوری میکرد تمام زمانی را که برای برطرف شدن این واقعه گریه میکردی را به خاطر داری؟
خدای عالمیان میدانست برای رشد این خانم این واقعه نیاز هست .
و تو بنده حقیر که علم کافی نداری فقط بی قراری میکردی و میگفتی خدایا من تحمل این درد را برای او ندارم این فشار را از روی او بردار.
هر چه که برای خودمان و دیگران بیقراری می کنیم مفهوم بی قراری ما این است که خدا یا نعوذبالله من میفهمم که نباید برای فلانی این اتفاق بیفتد خدایا تو چطور نمیفهمی؟
وقتی تمام دعای من فقط برای برطرف شدن این واقعه بود .
یعنی خدایا تو فقط این واقعه را برطرف کن اگر این فرد یک بار دیگر بدی کرد ؟
خدا میگوید ببین من به نوعی این مشکل را مرتفع کردم. ببین دوباره سر از اکراه برداشته و همه خانوادهها را زیر عروسک چرا های خودش برده.
ولی اگر من این واقعه را برنداشته بودم فقط اشک میریخت که استغفار هایش را پیدا کند تو با التماس هایت نگذاشتی که زمان استغفار او طی شود.
@TehranTanhamasiri
✅✅پس هر وقت رو به خدای خودمان حرفی برای گفتن داریم .معنایش این است که شاکر نیستیم.
در هر قضیه باید بدانیم خدای علی اعلا و خدای علام الغیوب با صفت ارحم الراحمین خود آن سختی و درد را برای من یا دیگری خواسته است.
مثل مادری که فرزندش را از روی محبت تنبیه میکند تا فرزندش مسیر اصلاح و رشد را طی کند.
خدای رب العالمین هم در فشاری که بنده وارد می کند مانند داستان حضرت یونس است که حضرت وقتی در تاریکی گندابه شکم ماهی به استغفار و انی کنت من الظالمین رسید در آن زمان خداوند مسیر نجات او را فراهم نمود .
و در قرآن کریم می فرماید: (و کذالک ننجی المومنین ) ما مومنین را این چنین نجات میدهیم.
یعنی هر کسی در ظلمات سختی های زندگی می افتد به هر میزانی که متوجه استغفارش بشود و استغفار اش را بپذیرد به همان مقدار شرایط نجات او از هر سختی را برایش مهیا میکنیم .
ولی کسی که نخواهد استغفارش را بپذیرد راهی برای نجات نمی یابد.
ولی وقتی من در لحظات سختی زندگی خودم یا دیگران بی قراری میکنم ممکن است خدا آن سختی را به نوعی برطرف کند
ولی چون به استعفار رضایت ندادم درد و فشار مشکل از ناحیه دیگری دوباره وارد میشود و این تسلسل آن قدر ادامه دارد تا بنده در مسیر سختی هایش به استغفارش برسد.
@TehranTanhamasiri
✅✅انشاالله با ختم قرآنی که در ماه رمضان دارید با توجه به مفهوم آیات به این حقیقت می رسید که خداوند در تمامی آیات به معرفی خود میپردازد و حقیقت آیات قرآن پس از معرفی خداوند باید ما را به این واقعیت برساند که خداوند به بنده اش می فرماید:
ببین حالا که فهمیدی من چنین خدایی برای تو هستم تو هم شاکر موقعیت های زندگیت باش و در مورد هر چیزی نظریه نده رو به خدای خودت کلام و حرف دیگری نداشته باش.
@TehranTanhamasiri
✅✅مثال:
دختری که در مسیر دوستی و رفاقت با پسری قرار می گیرد در تمام مسیر دوستی و رفاقتش فقط می خواهد به او ثابت کند که من جز خواسته تو خواسته ی دیگری ندارم .
سلیقه و خواسته من مثل تو است.
این به این معنی نیست که من دختر حرف گوش کنی هستم.
فقط در آن موقعیت دوستی میخواهد ثابت کند که من همانی هستم که تو می خواهی بعد که ارتباط با عقد و ازدواج محکم می شود می بینیم این ادعایی پوچ بیش نبوده .
چون هیچ فردی نمیتواند رو به دیگری در اطاعت و رضایت محض باشد. ولی خداوند متعال ادعایش حقیقی است.
خداوند می فرماید:( بنده من وقتی من صفت ارحم الراحمین بودن خود را به تو معرفی میکنم ، ببین ازطفولیت تا سن فعلی من برای تو چه خدایی بوده ام.
شاید سخت ترین اتفاق ها هم برایت رخ داده باشد ولی در کنار آن اتفاق من در کنار تو بودم.
اگر بنده بتواند خدایی خداوند ارحم الراحمین را رو به خودش بپذیرد دیگر حرفی برای گفتن نخواهد داشت جز شکر.
@TehranTanhamasiri