✅✅سختی مباحث برای ما در این است که در بسیاری از نقطه های زندگی وقتی فشار و سختی و دردی در زندگیمان عارض میشود ناراحت می شویم و رو به خدا کلام داریم .
خدایا چرا اینطور شد ؟و دنبال این هستیم که آن مشکل و غصه سخت از زندگیمان مرتفع شود.
نمی توانیم به آن رضایت بدهیم و اینگونه باور کنیم که خداوند متعال در طول زندگی هر انسانی از مسیر یک قصه سخت یا دردی با او حرف می زند.
کسی همسرش معتاد میشود. دیگری دچار بیماری میشود .فرد دیگر بیکار و فقیر می شود. و دیگری در معرض بداخلاقی و تندخویی و بدرفتاری قرار میگیرد. یا فردی دچار شکست مالی میشود.و......
خداوند، دنیا را اینگونه قرار داده که با هر کسی از زاویه ای سخن می گوید .خداوند می فرماید:
ای بنده هر قصه ای از طفولیت تا به حال برایت پیش آمده فقط من خدا این قصهها را برای رشد تو در کنار هم چیدم.
و ما چون میخواهیم تن به رشد دهیم فقط از خدا میخواهیم آن قصه و آن سختی و آن درد را از زندگیمان بردارد.
با انکارها واکراهاتی که در زندگی داشتیم این سختیها را برای خود طلب کردیم .و در هر سختی به جای رضایت دادن و پیدا کردن استغفار برای محو سختی فقط رو به خدا این کلام را داشتیم که خدا این درد و ناراحتی را از زندگی من بردار.
خدایا چرا این درد برای من؟ خدایا میشه این مشکل برای من یا فلانی نباشد؟ برای همه در دلمان تمنا هایی هست .خدایا چرا من یا فلانی دچار این مشکل شدیم؟
نمیخواهیم بفهمیم که من یا فلانی اگر به مشکلمان رضایت بدهیم و استغفار مان را در آن مشکل پیدا کنیم تمام ابواب رحمت خداوند به رویمان باز می شود.
فاصله و دوری ما با خداوند آن مقداری است که رو به خدا حرف داریم که خدایا چرا این یا چرا آن.
@TehranTanhamasiri
✅✅رضایت دادن به سختی ها به این معنی نیست که اگر دردی دارم بگویم خدایا تو این درد را برای من می خواهی پس من به کشیدن این درد راضی هستم.
بلکه رضایت حقیقی اینگونه است که بفهمم چه خطاها و چه اشتباهاتی از من مایه اکراه من از دیگران شده و آن اکراه هاتم و نگاه و کلامی که رو به دیگران داشتم باعث این اتفاق و سختی در زندگی من شده است .
حضرت خدیجه سلام الله علیها حقیقتاً توانستند همه استغفار ها را بپذیرند.
ایشان اولین زنی بودند که پشت حضرت رسول ایستادند و نماز خواندند در حالی که آن زمان کسی نماز نمی خواند و به نوعی مورد تمسخر مردم قرار گرفت.
این رفتار حضرت خدیجه بود که به خاطر خدا و رسول و دینش از اینکه مورد تمسخر دیگران قرار بگیرد ناراحت نشد .
اما از بسیاری از جوان ها و خانمها می شنویم که مثلاًمیگویند:
اگر من چادر بر سر کنم دیگران مرا مسخره می کنند در حالی که حجاب در جامعه امروزی برای مردم جا افتاده ولی نمازی که حضرت خدیجه پشت رسول الله خواند واقعاً برای همه عجیب بود و نماز حضرت را مسخره کردند.
یا در برابر بسیاری از حرفهای اشتباه جامعه مقاومت نمیکنیم چون میترسیم در مورد شماتت یا تمسخر دیگران واقع شویم.
مثل کسی که میگوید اگر در عروسی موسیقی نگذاریم مورد تمسخر فامیل واقع می شویم در حالی که می بینیم خیلی از افراد عروسی بدون موسیقی هم برگزار کردهاند .
یا خیلی از افراد با حجاب کامل در جامعه رفت و آمد میکنند.
مشکل اینجاست که ما نمیخواهیم به دستورات و انجام وظیفه عمل کنیم و دنبال بهانه جویی هستیم
@TehranTanhamasiri
✅✅وقتی که بخواهیم به حضرت خدیجه سلام الله علیها متوسل شویم واز حضرت کمک بخواهیم برای اینکه در سطح زندگی هایمان بی کلام بشویم و به سختی هایی که لازمه رشد ما است رضایت بدهیم خداوند صحنه های مختلفی را برایمان پیش می آورد و در هر سختی از ما میپرسند آیا به این سختی رضایت میدهید؟
وما خیلی زودسر از نارضایتی در می آوریم.
چه برای خودمان و چه برای دیگران و هر مقدار نارضایتی کنیم به همان مقدار لطمه و سختی را برای خود طلب می کنیم.
@TehranTanhamasiri
✅✅به این مثال توجه کنید:
برای یکی از خانم مشکل سختی پیش آمد که وقتی متوجه مشکل ایشان شدم خیلی برایشان ناراحت شدم و اشک ریختم.
چند ماهی این مشکل در زندگی ایشان ادامه داشت و در این مدت آنقدر برای ایشان ناراحت بودم که قنوت تمام نماز های واجبم دعا برای رفع مشکل این خانم بود.
نمازی نمی خواندم که در قنوت دعاگویی این خانم نباشم.
از خودم می پرسیدم خدایا واقعه به این سختی را چطور طاقت آوردی به این زندگی دادی؟
واقعه به نوعی برطرف شد البته نه به نوعی که من میخواستم.
ولی این خانم سر ازطغیان در آورد و شروع کرده به اذیت و آزار خانواده خودش و خانواده همسرش.
که روز گذشته از فشاری که از دست این خانم متحمل شدم دچار معده درد شدیدی شدم .
در این درد شدید معده که دنبال استغفار بودم. گویا ملکی در گوشم به من یادآوری میکرد تمام زمانی را که برای برطرف شدن این واقعه گریه میکردی را به خاطر داری؟
خدای عالمیان میدانست برای رشد این خانم این واقعه نیاز هست .
و تو بنده حقیر که علم کافی نداری فقط بی قراری میکردی و میگفتی خدایا من تحمل این درد را برای او ندارم این فشار را از روی او بردار.
هر چه که برای خودمان و دیگران بیقراری می کنیم مفهوم بی قراری ما این است که خدا یا نعوذبالله من میفهمم که نباید برای فلانی این اتفاق بیفتد خدایا تو چطور نمیفهمی؟
وقتی تمام دعای من فقط برای برطرف شدن این واقعه بود .
یعنی خدایا تو فقط این واقعه را برطرف کن اگر این فرد یک بار دیگر بدی کرد ؟
خدا میگوید ببین من به نوعی این مشکل را مرتفع کردم. ببین دوباره سر از اکراه برداشته و همه خانوادهها را زیر عروسک چرا های خودش برده.
ولی اگر من این واقعه را برنداشته بودم فقط اشک میریخت که استغفار هایش را پیدا کند تو با التماس هایت نگذاشتی که زمان استغفار او طی شود.
@TehranTanhamasiri
✅✅پس هر وقت رو به خدای خودمان حرفی برای گفتن داریم .معنایش این است که شاکر نیستیم.
در هر قضیه باید بدانیم خدای علی اعلا و خدای علام الغیوب با صفت ارحم الراحمین خود آن سختی و درد را برای من یا دیگری خواسته است.
مثل مادری که فرزندش را از روی محبت تنبیه میکند تا فرزندش مسیر اصلاح و رشد را طی کند.
خدای رب العالمین هم در فشاری که بنده وارد می کند مانند داستان حضرت یونس است که حضرت وقتی در تاریکی گندابه شکم ماهی به استغفار و انی کنت من الظالمین رسید در آن زمان خداوند مسیر نجات او را فراهم نمود .
و در قرآن کریم می فرماید: (و کذالک ننجی المومنین ) ما مومنین را این چنین نجات میدهیم.
یعنی هر کسی در ظلمات سختی های زندگی می افتد به هر میزانی که متوجه استغفارش بشود و استغفار اش را بپذیرد به همان مقدار شرایط نجات او از هر سختی را برایش مهیا میکنیم .
ولی کسی که نخواهد استغفارش را بپذیرد راهی برای نجات نمی یابد.
ولی وقتی من در لحظات سختی زندگی خودم یا دیگران بی قراری میکنم ممکن است خدا آن سختی را به نوعی برطرف کند
ولی چون به استعفار رضایت ندادم درد و فشار مشکل از ناحیه دیگری دوباره وارد میشود و این تسلسل آن قدر ادامه دارد تا بنده در مسیر سختی هایش به استغفارش برسد.
@TehranTanhamasiri
✅✅انشاالله با ختم قرآنی که در ماه رمضان دارید با توجه به مفهوم آیات به این حقیقت می رسید که خداوند در تمامی آیات به معرفی خود میپردازد و حقیقت آیات قرآن پس از معرفی خداوند باید ما را به این واقعیت برساند که خداوند به بنده اش می فرماید:
ببین حالا که فهمیدی من چنین خدایی برای تو هستم تو هم شاکر موقعیت های زندگیت باش و در مورد هر چیزی نظریه نده رو به خدای خودت کلام و حرف دیگری نداشته باش.
@TehranTanhamasiri
✅✅مثال:
دختری که در مسیر دوستی و رفاقت با پسری قرار می گیرد در تمام مسیر دوستی و رفاقتش فقط می خواهد به او ثابت کند که من جز خواسته تو خواسته ی دیگری ندارم .
سلیقه و خواسته من مثل تو است.
این به این معنی نیست که من دختر حرف گوش کنی هستم.
فقط در آن موقعیت دوستی میخواهد ثابت کند که من همانی هستم که تو می خواهی بعد که ارتباط با عقد و ازدواج محکم می شود می بینیم این ادعایی پوچ بیش نبوده .
چون هیچ فردی نمیتواند رو به دیگری در اطاعت و رضایت محض باشد. ولی خداوند متعال ادعایش حقیقی است.
خداوند می فرماید:( بنده من وقتی من صفت ارحم الراحمین بودن خود را به تو معرفی میکنم ، ببین ازطفولیت تا سن فعلی من برای تو چه خدایی بوده ام.
شاید سخت ترین اتفاق ها هم برایت رخ داده باشد ولی در کنار آن اتفاق من در کنار تو بودم.
اگر بنده بتواند خدایی خداوند ارحم الراحمین را رو به خودش بپذیرد دیگر حرفی برای گفتن نخواهد داشت جز شکر.
@TehranTanhamasiri
✅✅خداوند در آیه ۱۰۹ از سوره مائده می فرماید :
(یوم یجمع الله الرسل......)
در روز قیامت روزی که خداوند متعال همه رسولانش را جمع میکند از رسولان سوال می شود امت شما ، چگونه شما را اجابت کردند؟
اگر خداوند متعال از من به عنوان یک مدرس بپرسد در این چند سال که تدریس داشتی شاگردان چطور بودند شروع می کنم به گفتن نافرمانی ها و اذیت هایی که از شاگردان دیدهام.
ولی وقتی خداوند از رسولان سوال میکند علیرغم اینکه در بسیاری از آیات، آزار و اذیت های امت های پیشین را رو به پیامبران می خوانیم حتی بعضی از امت ها پیامبر خود را کشتند .
رسولان جواب میدهند خدایا ما هیچ علمی نداریم تو هستی که علام الغیوب و دانای غیبها هستی .
یعنی اینکه خدایا اگر امتمان ما را اذیت کردند. حتی اقدام به کشتن پیامبر خود نمودند و نافرمانی پیامبر خود نمودند خدایا تو غیب دل آنها را میدانی که به چه دلیل نافرمانی می کردند و زبان به شکوه و گلایه باز نمیکند.
چون یقین دارند خداوند متعال دلیل نافرمانی ها و ظلمهای آنها را می داند.
@TehranTanhamasiri
✅✅در آیه ۱۱۰ سوره مائده به تمامی معجزاتی که به حضرت عیسی علیه السلام داده شده اشاره می کند و می فرماید:
( از زمان تولد معجزه سخن گفتن در گهواره را به عیسی دادیم . حکمت و تورات و انجیل را به عیسی دادیم. این که از گل مجسمه پرنده بسازد و با دمیدن در آن به اذن من آن مجسمه پرنده ای بشود و این معجزه که به اذن من نابینای مادرزاد و بیماری ناعلاج را شفا داد.
وبالاترین معجزه که مرده را از گور بیرون آورد و به اذن من او را زنده کرد. با این همه آیات و معجزات آشکاری که به پیامبرم دادم اما در آخر آیه میبینیم که میفرماید :
(و قال الذین کفروا منهم ان هذا الا سحرمبین) یعنی این که کافران علیرغم اینکه همه این آیات و معجزات را دیدند اما گفتند: اینها چیزی نیست جز یک جادوگری و سحر آشکار.
ولی حضرت عیسی در پاسخ سوال خداوند در قیامت نمی گوید خدایا از نوزادی تا کهولت به من معجزه دادی ولی قوم من نپذیرفتند و شکایت و اعتراضی ندارد .جز اینکه می گوید:
خدایا تو دانایی غیب و دلها هستی.
شاید با عنایت به آیات فوق بتوان منظور خداوند را اینگونه تعبیر کرد که ای بندگان من هر حادثه ای که برای شما یا دیگران اتفاق میافتد من خدا عالم به غیب و حقیقت آن حادثه هستم.
من می فهمم که این حادثه نیاز زندگی آن فرد است وتازه آن سختی را با (یعفو عن کثیرم) به میزان توانایی آن فرد به او عرضه کرده ام.
و شما از شکرتان رویگردان میشوید و شروع به شکوه و گلایه و التماس برای برداشتن آن سختی می کنید.
@TehranTanhamasiri
✅✅خداوند در آیه ۱۱۹ سوره مبارکه مائده میفرمایند:
(هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم..........) امروز روزی است که صدق صادق آن برایشان سودمند است و پاداش جنت الهی نصیبشان میشود.
سوال :
صدق صادقان چیست؟ و چگونه حاصل می شود ؟
خداوند در ادامه آیه به جواب این سوال پرداخته و می فرماید: (رضی الله عنهم ورضوا عنه) هم خدا از آنها رضایت دارد و هم آنها از خداوند رضایت دارند .
حدیثی داریم که می فرماید هر زمان می خواهی ببینی چه میزان نزد خدا قابل هستی ببین خدا در دلت چه میزان قابل است و تا چه اندازه از خدایت راضی هستی و رو به او کلام اعتراض و چرا نداری ببین چقدر خدا را قبول داری.
فقط در صورت داشتن شکر رو به خداوند و رضایت دادن، به رستگاری و نجات خواهی رسید و این همان صفت بارز حضرت خدیجه سلام الله علیها بود.
که انشاالله با توسل به ایشان به این صفت نزدیک شویم.
@TehranTanhamasiri
✅✅در آیه ۱۲۰ از سوره مائده میفرماید:
( لله ملک السماوات و الارض......) مالکیت آسمان ها و زمین و هر چه در آن است مخصوص خداوند است و بر هر کاری قادر است تمام گیر ما در زندگی های مان در همین نکته است که خودمان را مالک و صاحب اختیار زندگی و فرزندان و غیره میبینیم ما خود را خیلی فهیم می بینیم و به همین علت بود رو به هر کس و هر چیز نظریه و کلامی داریم .
در حالی که خداوند در آیه ۱۰۹ سوره مائده می فرماید :
(ببین رسولان من در مقابل من هیچ نظر و کلامی ندارند و میگویند خدایا تو علام الغیوب هستی .
ای بنده من تو که نسبت به حقیقت و واقعیت هر چیز علمی نداری چرا به خودت اجازه می دهی در مورد امور این عالم هستی نظر و کلامی داشته باشی؟
@TehranTanhamasiri
✅✅توصیه میشود عزیزان در این ماه مبارک کل سوره انعام را با ترجمه بخوانند.
در آیه ۳۱ سوره انعام خداوند می فرماید:(قد خسرالذین کذبوا بلقاالله حتی......)
چه کسانی دچار خسران و زیان می شوند؟
کسانی که شکرشان را از دست میدهند. زیرا تکذیب کردند و نتوانستند خود را ملاقی حق ببینند.
وقتی من از واقعه ای که در زندگی خودم یا دیگری رخ داده ناراحت میشوم نمیتوانم خودم را در لقاء حضرت حق ببینم پس شروع به تکذیب میکنم و برای خدا نظریه صادر می کنم که خدایا این کار را بکن و این کار را نکن .
در ادامه آیه میفرماید:
(اینها وقتی زمان مرگشان فرا می رسد حسرت میخورند از وزری که بر دوش خود کشیده اند که بد وزری هست.)
برای چیزی که حقیقتش را نمی دانستم بیهوده غصه خوردم. در مثال آن خانم من غیب آن اتفاق را نمیفهمیدم شاید خداوند متعال میخواسته در آن واقعه سخت به او بفهماند و به او تذکر دهد اکراهاتی را که رو به پدر و مادر و پدر شوهر و مادرشوهرش داشته ولی من غیب السماوات و الارض این خانوم را نمیفهمیدم.)
سا ما یذرون من وزر بدی بود که بر دوش که خود کشیدم.
تصوراتی بود که حقیقت نداشت حقیقت، غیب وجود آن خانم بود که نیازش بود که این اتفاق در زندگی اش بیفتد و من از یک سری از تصورات اشتباه خود که او را مومن و با ادب و محترم می دیدم از خدا می پرسیدم خدایا چرا این حادثه با این دردناکی برای این خانم؟ این فقط تصوراتی است که حقیقت خارجی ندارد و فقط باعث از بین رفتن و نابود شدن انسان میشود.
تمام تصورات ما فقط خودمان را از بین می برد بدون اینکه حقیقت خارجی داشته باشند.
اگر الان مشکل آن خانم حل شده و باز سر طغیان و سرکشی برداشته و دنیایی از اکراه هات را دوباره به زندگی اش وارد می کند خداوند متعال به من اشاره میکند که ببین آن همه که برای ایشان ناراحتی کردی فقط برای تصوراتی بود که حقیقت نداشت
@TehranTanhamasiri