eitaa logo
توحیدِ صَمَدی قرآنی
2.2هزار دنبال‌کننده
9 عکس
2 ویدیو
0 فایل
هو نشر و شرح آثار استاد علّامه حسن زاده آملی
مشاهده در ایتا
دانلود
هو «روز سه شنبه 7 ع 1 سنه 1412 ه ق= 26 شهریور در 1370 ه ش در قم بعد از درس صبح، حالم سخت دگرگون شد، به نحویکه مقدّمات کفن و دفنم را فراهم کرده بودم و این غزل را از رویدا آن حال گفته ام : مژده ای دل که شب هجر به پایان آمد پیک روح القدس از جانب جانان آمد زان دلارا که در این باغ وجودت آراست جنّت ذات طلب کردی و خواهان آمد جز خداوند نبوده است در اندیشۀ تو که جزای تو خداوند به احسان آمد سنگ زیرن رحی بوده ای از گردش چرخ عرصۀ گردش تو روضۀ رضوان آمد هر چه بُد محنت ایّام زَبَد بود و برفت هر چه باقی است همه منحت یزدان آمد آنچه در مزرع دل تخم وفا کاشته ای همه نور و همه حور و همه غلمان آمد آفرین بر قلم صنع که لوح و قلمی همه برهان همه عرفان همه قرآن آمد چشمۀ آب حیاتس دهانی که از او همه درس و همه بحث و همه تبیان آمد تن خاکی بسوی خاک روانست ولی دل عرشی بسوی عرش خرامان آمد ای عزیزان من این نشأۀ دنیاوی ما به مثل این که چو زندان و چو زهدان آمد چو بگورم بسپردید نشینید به سور نه که در سوگ کسی باشد و نالان آمد خویش را بهر ابد نیک بسازید به علم عمل و علم دو سازندۀ انسان آمد حمدلله که حسن تا زِ ندای خوش دوست اِرجعی را بشنیده است غزلخوان آمد 📖دیوان اشعار /ص۴۷۴ استاد علامه حسن زاده ی آملی روحی فداه @TohideSamadi
هو ‍ شکار کردن معارف و حقايق بدون تصفيه و تزکیه و تجليه و تخلیه و تحلیه ممکن نمی‏ شود. نيک بخت آنکه کتاب وجود خود را مواظب باشد و کلمات هرزه در اين دفتر الهي ننويسد و اين صنعت و كارخانه الہي را حفظ بنمايد تا درست حروف ‏چيني شود و نقش بگيرد و درست معارف را کسب کند. 📖شرح اسفار اربعه/جلد سوم-صفحه 728 👤 استاد علامه حسن زاده ی آملي @TohideSamadi
هو مَن آثرَ العرفانَ للعرفان فَقد قال بالثّانی هر کس عرفان را برای عرفان بخواهد - نه برای معروف - تحقیقا قائل به دومی شده است. در این جا نه تنها باید احدی و چیزی را نبیند بلکه باید خود و عرفان خود را هم ننگرد ، فقط معروف را ببیند و بس . علم رهزن و حجاب الله اکبر نشود (اکبر ، صفت حجاب است). علم و عرفان باید انسان را متخلّق به اخلاق ربوبی که همان لقاء الله است بکند و الّا اگر به لقاء الله دست نیابد و گرفتار اَنا اَنا گفتن شود آن علم و عرفان برای او حجاب اکبر می شود. و من وجَد العرفانَ کانّهُ لایَجدهُ بَل یَجد المعروفَ به فَقَد خاضَ لُجّةَ الوٌصولِ. ساحل کنار دریاست ولی لجّه دل دریاست ، قلب دریاست که از همه جا گودتر و عمیق تر است. کسی که عرفان یافته ، درس خوانده ، استاد دیده ، بحث کرده و مُلّا شده است اما دلش خوش نیست که این الفاظ را یاد گرفته ، در واقع او معروف (خدا) را یافته است و در لجّة الوصول فرو رفته و غوطه ور شده است. 📖دروس شرح اشارات و تنبیهات / نمط نهم-ص۲۶۳ 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
هو قرائت در هر نشأه صورتى دارد، قرائت اين نشأه با اين لب و دهن است، و مطابق عوالم و نشئات قرائتها تفاوت دارد. شما در بيدارى كه حرف مى‏ زند طورى است، و در عالم خواب كه با آن بدن برزخى حرف مى‏ زنيد طور ديگر است آن دهن كارى به اين دهن ندارد آن گويا است و اين بسته و خاموش، بقول ملاى رومى در دفتر سوم مثنوى در بيان اين كه تن روح را چون لباسى است، و اين دست آستين دست روح است، و اين پاى موزه پاى روح: تا بدانى كه تن آمد چون لبيس‏ رو بجولا بس لباسى را مليس‏ روح را توحيد الله خوشتر است‏ غير ظاهر دست و پاى ديگر است‏  دست و پا درخواب بينى ايتلاف‏  آن حقيقت دان مدانش از گزاف‏ آن توئى كه بى‏ بدن دارى بدن‏ پس مترس از جسم، جان بيرون شدن‏ روح دارد بى‏ بدن بس كار و بار مرغ باشد در قفس بس بیقرار باش تا مرغ از قفس آيد برون‏ تا ببينى هفت چرخ او را زبون‏ و از مرحله عالم خواب هم بالاتر برويم و به باطن عالم نزديكتر بشويم، و هكذا هرچه به عالم بالاتر و عالى و اعلى ارتقا و اعتلاء بيابيم، آيات قرآنى و قرائتها و بدنها و حرفها و درجات تفاوت دارند و تفاوت به كمال و اكمل و تمام و اتم است همانطور كه امام باقر علوم نبيين فرموده است: اللهم انى اسألك من كلماتك بأتمها و كل كلماتك تامة، اللهم انى اسألك بكلماتك كلها. از معلم اول ارسطو منقول است كه: الانسان العقلى فيه جميع الاعضاء التى فى الانسان الحسى على وجه لائق به (ص 114 ج 4 اسفار) و اين كلامى كامل و سخنى سخت استوار است. 📖هزار و یک نکته/نکته ی ۵۰۵ 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
هو بدان كه راه آخرت ظاهر است و راهبران معتمد و نشانهاى راه مكشوف و سلوكش آسان، و ليكن مردم از آن معرضند، وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ‏ اما سبب آسانى سلوك آنست كه اين راه همانست كه مردم از آنجا آمده‏ اند. پس آنچه ديدنيست يك بار ديده است و آنچه شنيدنيست يك بار شنيده است و ليكن فراموش كرده است، وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً و درين دقيقه ميگويد: ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً. و در فراموشى از آن جهت بمانده است كه چشمى كه بآن چشم ديده است و گوشى كه بآن گوش شنيده است باز نمى‏ كند تا حالش بآن رسيده است، وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‏ لا يَسْمَعُوا وَ تَراهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَ هُمْ لا يُبْصِرُونَ‏ چه اگر بشنيدى شنيده اول ياد كردى‏ كَلَّا إِنَّها تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ‏ و اگر بديدى ديده اول بشناختى، «من نظر اعتبر و من اعتبر عرف و اول الدين معرفته» و اما سبب اعراض سه چيز است‏ چنانكه گفته‏ اند: «رؤساء الشياطين ثلاثة» اول، شوائب طبيعت، مانند شهوت و غضب و توابع آن از حب مال و جاه و غير آن، تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ‏ دويم، وساوس عادت مانند تسويلات نفس اماره و تزيينات اعمال غير صالحه بسبب خيالات فاسده و اوهام كاذبه و لوازم آن از اخلاق رذيله و ملكات ذميمه، قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالًا، الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً سيم، نواميس امثله، مانند متابعت غولان آدمى پيكر و تقليد جاهلان عالم نما و اجابت استغواء و استهواء شياطين جن و انس و مغرور شدن بخدع و تلبيسات ايشان، رَبَّنا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِيَكُونا مِنَ الْأَسْفَلِينَ‏ و ثمره اعراض در اين جهان تنگى آن جهان و شقاوت جاودانى باشد، وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‏، قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمى‏ وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً، قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى‏. و كدام شقاوت بود بالاى آنكه كسى نزديك خداى تعالى منسى باشد و كورى در اين موضع كورى دلست ، فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ. 📖 آغاز و انجام/ص۵ 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
هو مراقبت کشیک نفس کشیدن است، از خویشتن غافل نشدن و کشیک نفس کشیدن کشکی نیست ، سوخته دل امید وصول به مراد دارد که از دولت دوام التهاب و لزوم طلب وعاء علمش که حقیقت او است ظرفیت و وسعت پیدا کند و چشم سرش قابل دیدار گردد و از محاسبت دقیق و مراقبت کاملش به دولت جاویدان حضور دائم دست یابد. دلا دائم گدای کوی او باش به حکم آنکه دولت جاودان به و به چنین کسی باید گفت خوش باش که عاقبت به خیر است تو را " انّ الله لایُضیع اجر المحسنین" و راهرو بداند که بزرگان گفته اند که : بطؤ علامت نقص استعداد نیست ، زود زود نمی دهند تا کم کم ظرفیت پیدا کند و کسانی که زود گرفته اند ولی در همان محدود توقف کرده اند و از نیل به مقامات عالیه باز مانده اند. و البته ناامیدی ندارد و شاید در همین لحظه بعد رسیده است و به گنج مقصود دست یافته است و از حالت قبضش ناامید نباشد که خداوند باسط الیدین بالرحمة است این نقمت فراق به نعمت وصال مبدل می گردد و این کلبه احزان روزی گلستان می‌ شود و لذتی که در وجدان بعد از فقدان است ، یُدرک و لایوصَف. 📖مآثر آثار/جلد دوم _مؤثر١١٩ 👤استاد صمدی آملی @TohideSamadi
هو ابن ترکه در انتهای قواعد توحید گوید : " تمامی علوم در ما موجودند ، لیکن به علت وجود حجابهایی که مانع ظهور آنها هستند ، آن علوم ظاهر نشوند. مخفی نماند که ظهور آنها گاهی به واسطه ی حرکات لطیف فکری روحانی و بعد از مسلط نمودن قوه قدسیّه ، بر دو قوه ی وهمیه و متخیلیه ‌و سایر قوای جسمانی و با تهذیب اخلاق و آراستن نفس به اخلاق حسنه میسّر است، و گاهی به واسطه ی تسکین متخیّله و متوهمه و لجام زدن به آن دو ، و بازداشتن شان از حرکات مضطرب و مشوش ، و بعد از تسخیر قوای جسمانی ، با تزکیه و تصفیه است. و هر دو طریق نزد اکثر محققان و صاحب نظران و اصحاب مجاهده حق است." 📖رساله ی لقاء الله/ص۲۰۸ 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
هو روایت از امیرالمؤمنین علیه السلام است که فرمود : اگر جان همّت داشته باشد کار برای بدن دشوار نمی شود اگر بدن تنبلی می کند و تن به آسایش و کسالت و عذر بهانه دچار است و خودش را به این امور وادار می‌کند به خاطر آن است که روح نشاط ندارد و قوی و سنگین نیست و الّا اگر روح قوی شود بدن چابک می گردد و نشاط پیدا می کند. این تن مردگی اثر دل مردگی است. یکی از اویس قرنی پرسید : چگونه چنین طاقتی داری که شب های به این درازی در یک حال می گذرانی؟ گفت : کجاست شب دراز ؟ کاش از ازل تا ابد یک شب می بود تا من به یک سجود آن را به آخر می رسانیدم و در آن ناله های زار و گریه های بی شمار می کردم. به نیم شب که همه مست خواب خوش باشند من و خیال تو و گریه های درد آلود جناب امام صادق علیه السلام فرمود که انسان مطابق نیّتش محشور می شود. آن خوبان که مخلّد در بهشتند به خاطر آن است که نیّت آنان این بود که اگر در دنیا مخلّد بودند عبودیت و بندگی می کردند و این عبودیت جاودانه بود ؛ و آن بَدان نیز اگر مخلّد در این دنیا بودند به هرزگی مشغول می شدند. حرف خیلی سنگین و شریف است . آری ! اویس در پاسخ می گوید ای کاش از طلیعه ی آفرینش تا قیامت یک شب دراز بود و من این شب را به یک سجده به سر می بردم. این یک جور لذت و ابتهاج و یافتن است. این به گفت و شنود و اینها نیست ، آن شهود است و به یافتن و چشیدن امکان‌پذیر می‌شود. شب عاشقان بی دل چه شب دراز باشد تو در آی که ز اول شب در صبح باز باشد 📖دروس شرح اشارات و تنبیهات/نمط نهم _ ص۲۰۰ 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
هو ✍..بدون هیچ دغدغه و وسواس ، حضرت فاطمه دختر پیغمبر (ص) دارای عصمت بوده است،علمای بزرگی مثل شیخ مفید و علم الهدی سید مرتضی به آیات و روایات نصّ بر عصمت آن جناب فرمودند و حق با آنان است، و شخص مکابر سخت محکوم و مغلوب است. آن جناب صلوات الله علیها گوهری قدسی در تعیّن و صورت انسی بوده است، پس آن حضرت انسیه حوراء و عصمت کبرای الهی است. و حقیقت عصمت نیرویی نوری و ملکوتی است که دارند ه اش را از هرچه که موجب عیب و زشتی انسان است – از قبیل پلیدی گناهان و آلودگیها و سهو و نسیان و دیگر رذائل نفسانی – عاصم و حافظ است. و آن کسی که صاحب عصمت است از لغزش در تلقّی وحی و دیگر القائات سبّوحی آنسویی مصون است ، و در جمیع شئون عبادی و خَلقی و خُلقی و روحانی و جز آنها از اول امر محفوظ است. خدای سبحان درباره یحیی پیغمبر فرمود: ما او را در حالی که کودک بود حکم داده ایم. پس بدان که عترت رسول الله ، یعنی اهل بیت قریب آن بزرگوار- که حضرت فاطمه (س) هم از آنان است- معصوم اند چنان که جناب وصی امام علی (ع) در نهج البلاغه فرموده است: چگونه حیران و سرگردانید و حال این که عترت پیغمبر شما که ازمه ی حق و اعلام دین و السنه صدق اند در میان شمایند؟ پس ایشان را به نیکوترین منازل قرآن فرود آورید، و مانند شتران تشنه که به آبشخور وارد می شوند به ایشان وارد شوید. 📖شرح فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة 👤استاد علامه حسن زاده آملی @TohideSamadi
هو سعادت انسان در سایۀ فهم خطاب محمدی صلى الله عليه و آله است سعادت انسان در سایه اعتلای به فهم خطاب محمدی (ص) است و ما این را میخواهیم؛ و اگر این هدف و غرض شریف انسان نباشد چه چیز می تواند باشد؟ حالا اگر رسیدیم رسیدیم و اگر نرسیدیم قطعی الصدور است. مثل قرآن مجید و روایتی که دانستیم از معصوم صادر شده است؛ پس اگر رسیدیم فبها و اگر نرسیدیم که آن حقیقت دارد و باید توفیق اعتلا را بخواهیم. یکی از شاگردان امام صادق (ع) با شخصی درباره ی اصول اعتقادات بحثش شد. آن شخص به این شیعه گفت: اگر من بر شما غالب شدم بدان که تو بر باطلی و من بر حقم و تو باید دست از عقیده ات برداری و با من هم عقیده شوی، و اگر تو بر من غالب شدی تو بر حقی و من بر باطل، لذا از عقیده و آیین و مذهبم دست بر می دارم و با تو هم مسلک می.شوم شاگرد امام صادق (ع) : گفت اگر من بر تو غالب شدم تو باید به اعتقادات من معتقد شوی ولی اگر تو غالب شدی چنین نیست که من بر باطلم، بلکه باید بروم از امام و پیشوایم حضرت صادق پاسخ آن را بگیرم؛ چون اشکالات تو پاسخ دارند هر چند من پاسخش را بلد نباشم ولی آن امام که أُم الكتاب و امام مبين است پاسخ آنها را دارد. این آقا درست تربیت شده استاد دیده و فهمیده است، آفرین بر عقل، آفرین بر آدم فهمیده! 📖دروس شرح اشارات و تنبیهات /نمط هشتم/ص۱۱۱ 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
هو ✍..همان طور که علوم ادب میزان و مکیال سنجش و نگاهدار حدود معارف و کمالات مربوط به خودند ، قرآن با انسان بدین سان است؛ القرآن مادبة الله . این دستور العمل الهی ادب آموز و ادب کننده است ، انسان را در حد انسانیش نگاه می دارد، او را از اعوجاج و انحراف حفظ میکند ، نمیگذارد که به سوی دیوی و ددی برود، او را به فعلیتش و کمال انسانیش می کشاند و می رساند؛ إِنَّ هَذَا القُرآنَ يَهْدِيَ لِلَّتِي هِيَ اقوم. کسی که به آداب قرآن انسان ساز متأدب نباشد، انسان نیست؛ هر چند عامه هر حیوان مستوى القامه را انسان می.پندارند. 📖انسان و قرآن/ص۶۷ 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
‍ ‍ ‍ هو 🔹دستورالعمل علامه حسن زاده درباره ماه رجب ، ماه ولايت: 🔸شهر مبارك ولايت به شما روى آورده، ان شاءالله، از رجبيون بوده باشيد.كسانى كه مى ‏خواهند مقامات ليالى قدر و شهرالله را ادراك كنند، از ابتداى شهر ولايت، كه ماه رجب است، خودشان را آماده مى ‏كنند، بعد از شهر ولايت، شهر رسول الله است و بعد از آن شهرالله است،غرض از اول ماه رجب، رجبيون اهل ولايت، كسانى كه مى ‏خواهند ادراك شهرالله كنند، خودشان را مواظب و مراقبند كه عمده آن است كه اين حقايق در آدم تحقق يابد. اينها كه مى ‏خوانيم عرفان نظرى است. خواندن درس طب چيزى است، اما عملى ‏اش چيز ديگر است. آن دانستن فرمول و قواعد و فراگرفتن حرفى است، و اجرا كردن در مقام عمل حرفى است ديگر. عرفان عملى ورزيده شدن و ورزش كردن و پياده كردن در متن ذات خود، و چشيدن و يافتن است، غير از عرفان نظرى كه آگاهى به مفاهيم اسماء و عبارات بوده و دانايى مفهومى است و غير از آن دارايى حقيقى است. 🔸خداوند، إن شاءالله، شما را مؤيد بدارد، جانى پيدا كنيد كه اگر كتاب و اصطلاح و الفاظ را كنار بگذاريد زبان حال شما اين بوده باشد: من آنچه خواندم همه از ياد من برفت الا حديث دوست كه تكرار مى‏ كنم‏ 🔸يك وجود قرآنى و يك انسان الهى شويد و بچشيد و بياييد و برسيد كه: ايام خوش آن بود كه با دوست به سر شد باقى همه بى ‏حاصلى و بى ‏خبرى بود اگر چنانچه اين كتاب‏ها و درس و بحث آدم را براى ابدش درست نسازد اين تلاش‏ها بى ‏فايده است. تأمل در ابد بفرماييد , ابد، يعنى هستيم كه هستيم. داريم خودمان را در اين مقطع زمان و در اين نشأه، كه مزرعه است، براى ابد مى ‏سازيم: «اقرء و ارق». خداوند، إن شاءالله، سر شما را به اسرار ولايت نورانى بفرمايد و ما هم در اين دعاى خير با شما شريك بوده باشيم. 📖شرح فارسی اسفار اربعه /جلد سوم ص43 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
هو بزرگانی که سيرهای علمی کرده اند و در تجرید و تصفیه نفس وادیها پیموده اند فرموده اند که روح انسانی چون همّ خود را واحد گرداند و با اطمینان خاطر و عدم اضطراب با هر اسمی از اسمای شریف حیات و صرف کمال و فعل مطلق انس بگیرد و حشر پیدا کند، سلطان آن اسم در وی تجلی کند و اثر آن اسم در وی ظاهر گردد و به اقتضای آن اسم عمل کند و این زمینی رنگ آسمانی گیرد و این جهانی به خوی آن جهانی در آید و در عالم طبیعت کار آن جهانی نماید و دسـت تصـرف بـه کائنات دراز کند و در کشف و کرامت به روی خود باز کند و کم کم به جایی رسد که هرگاه اراده کند از این نشأه إعراض كند و بدان نشأه پرواز کند. از آن جمله فرموده اند که مداومت بر " یا حیّ یا قیّوم " برای صفای نفس و تجرد روح تأثیر غریبی دارد ولی با حضور قلب و اطمینان خاطر باشد نه به صرف لقلقه لسان و آن دو صد پریشانی ، تجربه ضرر ندارد. 📖مآثر آثار / مؤثر٣٤_ ص۱۷۳ 👤استاد صمدی آملی @TohideSamadi
هو رَیْن زنگار و چرک قلب است لذت به دو چیز است: یکی کمال خیری و یکی ادراک آن کمال . کمال باید کمال را ادراک بکند یا نه؟ اگر چشم کسی تراخم گرفته نمی تواند ببیند تا لذت ببرد، یا گوشش را چرک گرفته و کثیف شده نمیتواند بشنود تا لذت ببرد. این معنا در قرآن کریم آمده است. جناب آقای شعرانی می فرمود: چرک صوری و ظاهری را عرب تعبیر به وَسَخ میکند و چرکی که به دل و جان مینشیند و به اصطلاح چرک باطنی است عرب از آن به «رَین» تعبیر می نماید. رَین زنگ است، چرک است که بر دل می نشیند و نمی گذارد که چشم دل ببیند (کلا بَلْ رَانَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ)  چنین نیست، بلکه کردارشان بر دلشان زنگار شده است. بیماری «بلیموس» یک نوع بیماری است که معده و دستگاه گوارش به آن مبتلا می شود که در اثر آن دستگاه گوارش احساس گرسنگی نمی.کند لذا هر روز بدن چنین کسی تحلیل میرود. همه چیز برای خوردن فراهم است ولی میل و اشتها ندارد و همیشه احساس سیری میکند. این شخص مریض است و باید به طبیب مراجعه نماید تا بهبود یابد. فارابی می فرماید که شبیه «بلیموس» عقل را میگیرد و نفس ناطقه را بیمار میکند و انسان مثل چارپایان میشود " أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ " و حرفهای نامربوط می زند و احساس نیاز به معارف و حقایق و کمال و علم و انسانیت و جود و صفا نمی کند. 📖شرح اشارات و تنبیهات /نمط هشتم_ص٣٤ 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
هو برای یکی باید پرده بر کنار رود تا چیزکی عایدش بشود و مقداری قلیل از توحید نصیب او گردد و برای دیگری هم نه تنها باید پرده برکنار رود، بلکه باید عذاب را ببیند تا بیابد که " إذ يرون العذاب " و تا گوید : أَنَّ الْقُوَّةَ لِلهِ جَميعاً ، و یکی نیز باید عذاب را بچشد تا بفهمد و برسد که خداست دارد خدایی می کند و همه چیز را از او بیابد. ولی آقایی هم هست که می گوید: «لو كشف الغطاء؛ لما ازددت يقيناً.» و همه ی اینها هم در این نشئه ی دنیاوی به ظاهر انسان اند، اما این کجا و آنها کجا که این را انسان و آدم حقیقی نامند و آنها را اشباح الرجال و لارجال و نیز بنگر که همه در همین دنیایند و همه باذن الله المستسر از این عالم برخاسته اند و به حرکت جوهری و اشتداد ذاتی اند اما این عالم برای آنان مغتال و گول زننده است و برای او که انسان حقیقی ،است مزرعه ی آخرت ،بلکه خود او اخرت است که رسول الله فرمود: أنا و الساعة كهاتين. یکی هر شب و هر روز دائماً در معراج است، بلکه خود معراج است، ولی دیگری بعد از این نشئه هم معراجی ندارد، که در اسفل سافلین جای دارد که خود اسفل سافلین در همین جا خیلی ها را با خود غرق کرده است. و سبحان الله از این تشکیک در ماهیت کما هو الحق! ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يشاء ، وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ. 📖شرح قصیده ی ینبوع الحیوة /ص۲۴۵ 👤استاد داود صمدی آملی @TohideSamadi
هو در فصل دهم از باب سوم نفس اسفار اینست : نفس آدمی تا هنگامی که در رحم جنین می باشد ، درجه اش درجۀ نفوس نباتی با مراتبش می باشد، نفس نباتی بعد از تخطی طبیعت از درجات قوای جمادی حاصل می شود ، پس جنین انسانی بالفعل نبات است و بالقوه حیوان میباشد و نه بالفعل زیرا حس و حرکت ندارد و همین حیوان بودن بالقوه فصل ممیز وی از دیگر نباتات است که وی را نوعی مباین با انواع نباتات می نماید. و وقتی كودك از شکم مادر بیرون آمد نفس وی در درجه نفوس حیوانی قرار میگیرد تا به ابتدای بلوغ صوری برسد شخص در این هنگام بالفعل حیوان بشری و بالقوه انسان نفسانی است. آن گاه نفس وی به فکر و رویه مدرك اشیاء شده و عقل عملی را به کار میگیرد، این چنین است تا به اوان بلوغ معنوی و رشد باطنی می رسد به این که ملکات و اخلاق باطنی وی مستحکم گردد، و این غالباً در حدود چهل سالگی است پس وی در این مرتبه بالفعل انسان نفسانی و یا بالقوه انسان ملکی و یا انسان شیطانی است وی در قیامت یا با حزب ملائکه محشور میشود و یا به حزب شیاطین و جنودشان. اگر توفیق یارش شد و مسلک حق و صراط توحید را پیمود و عقلش به علم کامل گردید و به واسطه تجرد از اجسام پاك گرديد بالفعل فرشته ای از فرشتگان خدا می شود که در صف عالین مقربین اند، و اگر از راه راست منحرف شد و مسلک گمراهان و نادانان را پیش گرفت از جمله شیاطین میشود و یا در زمره بهائم و حشرات محشور میگردد. 📖شرح عیون مسائل نفس /عین۴۷_ص۲۳۷ 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
هو «توحد» به معنای آن است که انسان یکتایی پیدا کند و غیر خودش را الغا نماید تا بهتر به مقصودش برسد . سرگرمی به بدن و حواشی بدن انسان را از کمال باز می دارد. هفت اقلیم ار بگیرد پادشاه همچنان در بند اقلیم دگر آری اینها حجاب شده و نمی گذارد که تو بال و پر در بیاوری، و دیگری که اینها را ندارد میبینی که چه بال و پر چه سیرها و چه باغها دارد. این سرا و باغ تو زندان توست ملک و مال تو بلای جان توست ولی اگر اینها را را رهاندی و گام به سوی کمال برداشتی آن وقت است که باید گفت: اگر لذتِ ترک لذت بدانی دگر لذت نفس لذت نخوانی هر صدایی که تو را بالا کشد آن صدایی دان که از بالا رسد الآن از حصول ضد کمال خود رنج نمیبرد. از خیالهای منفی و درنده خویی و جهات دیگرش رنج نمیبرد " فَاعْلَمْ أَنَّ ذَلكَ مِنْكَ لا مِنْهُ " ، مِنْكَ ، لا مِنْهُ، علت آن از خودت هست از ناحیه کمال نیست (ضمیر «منه» به کمال راجع است) و برخی از اسباب این حالت در تو وجود دارد. اگر معقولات برای انسان کمال به شمار می آید چرا نفس اشتیاقی برای تحصیل و دستیابی به آن ندارد و از اینکه به آن مسائل نادان است رنجی نمی برد؟ علتش آن است که این اضداد مُستمرّة الوجود شده اند انسان به اینها خو کرده است و این جهل، نسیان و غفلت از خود برای او طبیعت ثانوی شده است مثل کسی که به بیماری ممتدی مبتلاست و کم کم به آن بیماری خو کرده است و این بیماری او را غافل ساخته است و لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ ؛ همچون کسانی نباشید که خدا را از یاد بردند و خدا نیز به خود فراموشی گرفتارشان ساخت. 📖شرح اشارات و تنبیهات/نمط هشتم_ص۹۴ 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
هو از زبان عارفان به نظم و نثر بسیار نکوهش عقل و منطق شنیده می شود مثلاً سعدی گوید: دگر ز عقل حکایت به عاشقان منویس که حکم عقل به دیوان عشق ممضی نیست مولای رومی گوید: پای استدلالیان چوبین بود پای چوبین سخت بی تمکین بود در پاسخ باید گفت که نظر عمده اینان دعوت اهل منطق به عرفان عملی است که همین نکوهش را به کسانی که فقط به عرفان نظری اکتفا کرده اند دارند و البته دارایی غیر از دانایی است و دارایی خیلی هنر است. از دارایی تعبیر به عشق و ذوق میکنند. عبارت پردازی و سجع و قافیه سازی صنعت است و ذوق و شهود، مایه عزت و سبب سعادت است لذا حافظ گوید: حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد در کتب اخلاق در مذمت واعظان و عالمانی که صنعت و کسوت خود را تور شکار دنیا و کشکول گدایی خود قرار داده اند بسیار سخن گفته اند و بلکه آیات و روایات در این موضوع بسیار. مَثَلُ الذين حمّلُوا التَّوراة ثمَّ لم يحملوها كمَثَلِ الحمار يحمل أسفارا. علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی نه محقق بود نه دانشمند چارپایی بر او کتابی چند آن تهی مغز را چه علم و خبر   که بر او هیزم است یا دفتر قیصری عرفان نظری را نیز خبر می داند ، نه عیان و حق با اوست. پس مذمت این فريق، علم منطق و اهل نظر و عرفان نظری را نه چنان است که دیگران می پندارند، بلکه دعوت آنهاست به مراتب عالی تر که عیان و ذوق و وجدان و شهود است یعنی دعوت به عرفان عملی که شعبه اهم اخلاق و مهم ترین همّ انسان است؛ زیرا که حقیقت سلوک عرفانی تخلق به اخلاق رحمانی و تأدب به آداب قرآنی است. از آن علوم عاری تعبیر به علم رسمی می کنند و از این به علم عاشقی. علم رسمی سر بسر قیل است و قال نه از آن کیفیتی حاصل نه حال علم نبود غير علم عاشقی ما بقی تلبیس ابلیس شقی چند از این فقه و کلام بی اصول مغز را خالی کن ای بوالفضول صرف شد عمرت به بحث نحو و صرف از فصول عشق ناخوانـدی تـو حـرف و مراد از عقل نظری مذموم عند العرفاء همان كسب معارف و استنتاج علوم از اشکال منطقی است؛ نه اینکه مراد آنها نکوهش عقل به نحو اطلاق باشد که هیچ عاقلی بدان تفوه نمی کند این عقل مذموم در مقابل قلب به اصطلاح عارف است که محمود اوست. چه اینکه عقل نظری را قید و عقال میداند و قلب را که در تحول و تقلب است ، محل قابل انواع تجلیات. لذا در الهی نامه گفته آمد : الهی جان به لب رسید تا جام به لب رسید. 📖مآثر آثار/جلد اول_ص۲۲۹ 👤استاد صمدی آملی @TohideSamadi
هو هدف اصلی از ریاضت یک چیز است و آن همان رسیدن به کمال حقیقی است. کمال حقیقی یعنی رسیدن به لقاء الله. یک آقایی - خدا حفظش کند - سر خیابان جلویم را گرفت و گفت: شما این رساله لقاء الله را نوشتید، می خواهید چه بفرمایید؟ گفتم میخواهم بگویم لقاء الله! قرآن هم میگوید لقاء الله، منظور ما این نیست که خدا روی تختی نشسته است و ما با هم برویم و با او معانقه و روبوسی بکنیم. این قُرْبةٌ إِلَى الله ، لقاء الله ،است این نیل کمال حقیقی، لقاء الله است. آنچه که می شنوید که می فرمایند اتصاف به صفات حق و تخلق به اخلاق حق، وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عظیم ، متأدب به آداب الهی بودن ، لقاء الله است که به تعبیر عارفان این شخص دارای حقایق اسما می شود نه دارای معانی و مفاهیم اسما تا این حد که بداند "محیی" یعنی زنده کننده. خیر! حالا خودش دارای اسم «محیی» است و متصرف در ماده کاینات است. البته نه این که چنین مقامی آسان باشد و هر کس بتواند با مختصر معلوماتی متوجه شود، خیر، چنین نیست. آن کسی که دارای این کمال شده است، به لقاء الله رسیده است که گاهی از او به «واصل» تعبیر می کنند. حرف این است که هر وصول در هر عالمی حسابی دارد و نمی شود ما با تمام الفاظ هر عالم را به عالم دیگر ببریم به طعن و سخریه و ریشخند و اهانت و جسارت. حضرت مسیح علیه السلام واصل بود حضرت امام صادق علیه السلام واصل بود، به لقاء الله رسیده بود، دارای اسما و صفات الهی بود. آن نیل کمال حقیقی به معنای واقعی اش برای باقر علوم اولین و آخرین بود. فرمایشتان چیست؟ آقای شکمباره بیچاره که یک سحر در عمر خود ندیده ای! حرفت چیست؟ 📖شرح اشارات و تنبیهات/نمط نهم_ص۱۵۱ 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
ماه رمضان آمد، نور دل و جان آمد نور دل و جان آمد، ماه رمضان آمد به به رم از آن آمد، یکسر همه دیوان را یکسر همه دیوان را، به به رم از آن آمد نیروی روان آمد، مر سالک صادق را مر سالک صادق را، نیروی روان آمد عاشق به فغان آمد، از شوق سحرخیزی از شوق سحرخیزی، عاشق به فغان آمد از سوی جنان آمد، آن را که دلت خواهد آن را که دلت خواهد، از سوی جنان آمد چون بند گران آمد، بر گردن محرومان بر گردن محرومان، چون بند گران آمد از عالم جان آمد، قرآن کریم این مه قرآن کریم این مه، از عالم جان آمد سعدان به قران آمد، از قدرش و قرآنش از قدرش و قرآنش، سعدان به قران آمد در مهد امان آمد، زین مه حسن نجمش زین مه حسن نجمش، در مهد امان آمد 📖دیوان اشعار علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از فرمایشات استاد علامه حسن زاده ی آملی در روز ۱۳ ماه مبارک رمضان.. @TohideSamadi
گفته اند که سحر وقت مسافرت رهروان است ، و نسیم آن چون دم عیسوی علاج بیماران. وقت سفر رسیده یعنی سحر رسیده بیدار باش بیدار قم أيها المزّمّل در مسافرت فوائد بسیار است. آب که یکجا بماند بدبو می شود مگر به دریا برسد تا دریا شود و بو نگیرد. نامه ها برنامه ها @TohideSamadi
هو چند آيه آخر سوره مباركه فرقان , از آيه "و عباد الرحمن الذين يمشون على الارض هونا" تا آخر سوره براى اهل بصيرت دستور العمل كلى است. خداوند سبحان توفيق عطا فرمايد كه قرآن كريم را كه همه آن دستور العمل و برنامه الهى مدينه فاضله ساز و انسان ساز است كه " ان هذا القرآن يهدى للتى هى اقوم " در متن امور و شئون زندگى خودمان بكار بنديم . همچنانكه درست نگهدارى هر صنعت را كتابى و دفتر و دستورى است انسان را نيز كه بزرگترين صنعت الهى است كتابى به نام قرآن است كه دستور صانع اين صنعت عظيم براى حفظ و درست نگهدارى و به كمال و سعادت رساندن آن است و الله سبحانه ولى التوفيق. 📖رساله ی نور علی نور/ص۲۷ 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
‍ ‍ ‍ هو در معراج خاتم صلی الله علیه وآله وسلم و در احادیث معراج تدبر کن تا بداني که انسان تا صعود برزخي و فوق آن تحصیل نکرده است حقائق برای او مکشوف نمي گردد و به انباشتن مفاهیم اصطلاحات ، حقائق اشیاء مکشوف نمي گردد وانسان اشتداد و قدرت وجودی بدست نمي آورد واز قوت به فعلیت نمي رسد ، بلکه حجاب او هم مي شوند از دفتر دل بشنو: گمانت اینکه با خرج عبارات به کر و فر و ایماء و اشارات سوار رفرفستی و براقی ورم کردی و پنداری که چاقي 📖هزار و یک نکته / نکته ۲۸۴ استاد علامه حسن زاده ی آملي @TohideSamadi