حاجامیرعباسیمداحنوشت:
مادرآرماندرمراسمتدفینفرزندش میگفت'بچهاموآرومبذارتوقبرهمه
یبدنشزخمیوکبوده!
گفتمخیالتونراحتباشهآرمانتو
بغلامامحسینه!
پ.ن:آرمانجانچطورگریهکردیکه
اربابخریدت؟((:
دیندارآناستکهدرکشاکشبلا
دینداربماندوگرنهدرراحتفراغت
وصلحچهبسیارنداهلدین!
-شهیدسیدمرتضیآوینی
بیسببنیست،
شماجلوهیاسرارشدی!
اولینفاطمههستی
کهحرمدارشدی...
#آقایامامرضاتسلیت
‹ طلوع ›
حالا بهتر شد
اسپری رنگ نداشتم
به مامانم گفتم میشه تو راه که داریم
ميريم واسم بخری من اینو درستش
کنم ؟ گفت نه ! خطر داره تو نمیخاد
درستش کنی
بعدا یکی میاد درستش میکنه.
قانع نشدم
کلافه بودم
گفت میای بریم خرید ؟
گفتم شما برید من نمیام
تا از خونه رفت بیرون پریدم
دوتا اسپری سفارش دادم
ته کارتم ۱۰۰ بیشتر نبود
با کلی چک و چونه ۱۰ تومن تخفیف
گرفتم تا بتونم حسابش کنم . .
پ.ن:واقعا دغدغه داشته باشیم !
حس کنیم هیچکس غیر ما نیست
که اینکارو دست بگیره !