بسم الله الرحمن الرحیم
♻️#دقت | شماره ۴》۹۹/۱۰/۲۷
سر نهار بودیم. تلویزیون داشت سخنرانی #استاد_عالی رو در بیت رهبری نشون میداد که برای ایام فاطمیه بود.
داشتن از عظمت وجودی #حضرت_زهرا صحبت میکردن. از جمله میگفتن که مثل ستارها که برای اهل زمین #نور میدن، ایشون برای اهل آسمان نور میدن. و از لرزش و #خشوع ایشون در مقابل خدا صحبت میکردن و از پاهای ورم کرده ایشون بخاطر نماز میگفتن و...(مگر #مادر ما چقدر به نماز ایستاده که اینجوری پاهاشون ورم کرده؟💔)
من یه لحظه این به ذهنم رسید که اصلا دختر خانمهای این زمان ما،چقدر الگوی رفتاریشون شبیه حضرت صدیقه هست؟ داشتم توی ذهن خودم مقایسه میکردم رفتار هایی که از دخترخانم های این زمان صادر میشه،حرف هاشون،برخوردهاشون با نامحرم،برخوردهاشون با دوستان شون و... بعد یه لحظه احساس کردم اصلا گویا هیچ دختری حضرت رو الگوی رفتاری خودش قرار نداده...
یکدفعه خورد تو ذوقم...
یه لحظه از درون ترک خوردم...
یه لحظه احساس شکست کردم...
ولی نه بخاطر دخترها، که برای خودم...
به خودم گفتم: تو خودت چقدر #امیرالمومنین رو الگوی رفتاری خودت توی #زندگی قرار دادی؟
شده تا حالا حتی بری مطالعه کنی،پیگیری کنی،بگردی ببینی #مولا چطور برخورد داشتن و چه تقوایی داشتن و چه صبری داشتن و چه #سبک_زندگی ای داشتن و...
هیچی دیگه؛
الان باید بشینم برنامه ریزی کنم #سیره_اهل_بیت(ع) بخونم...
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا اميرالمومنين(ع)
#انسان_دویست_و_پنجاه_ساله
┏━🍃🌺🍃━┓
@seraat313
┗━🍂━
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بـــاید یــاد بگیریم دلمان براے کسی بسوزد که او شـــاید از ما متنفر است✅
استاد تقوی
#سبک_زندگی
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
عروسی اش نزدیک بود .
یڪ کارت دعوت براۍ امام رضا (علیہالسلام) نوشتہ بود
کہ داده بود ببرن مشـہد .
یڪ کارت ام برای امام زمان (علیهالسلام)،
کہ انداخت توی چاه مسجد جمڪران .
یڪ کارت هم براۍ حضرت زهرا و معصومہ(سلاماللهعلیهـا)
نوشت که برد قم و انداخت توی ضریح ..
درست قبل از عروسیش بود که حضرت زهرا (سلاماللهعلیهـا)
آمده بودند به خوابش به بی بی عرض کرد : خانوم جان ! من قصد مزاحمت برای شما نداشتم .
حضرت فرموده بود : چرا دعوت شما رو رد کنیم؟چرا به عروسی شما نیاییم؟
شـهیدمصطفۍردانےپور🥀🍃
#سبک_زندگی✨
#لحظه_ای_با_شهدا
┏━🍃🌸🍃━┓
@VESAL_180
┗━🍁━
سبڪزندگیشهداچگونهبودهاست؟
ساده و بی آلایش بودند !
زندگیلاکچیری،ماشینآخرینسیستم،مارک لباسومدلگوشی📲🚫
کشورهایغربی میخواهند باترویج اینسبک زندگی ، یکاختلاف طبقاتی وغروروکاذبدربین مردم ایجادکنندومیخواهند این افکار راترویج دهند کههرکسی اینمدل از زندگیرا نداشته باشد، جزو افرادضعیفاست👀
ومردم همبرایاینکه ازقافلهجانمانند سعیمیکنند طبق ایدههایآنها زندگیکنند وتمامتلاشخود رابرای بدستآوردن مادیاتمیکنند وعمر ارزشمند خودراصرف یکبازیپوچمیکنند.⏳💔
👈🏻اما مدل دیگری ازافرادبودند کهدربینما زندگیمیکردنداماتحتثاثیرافکاردیگرانقرار نمیگرفتندوزندگیساده ایداشتند😇 امابسیارمحبوببودندوماندگارشدند !
🍃#شهید_ابراهیم_هادی همیشه نوعی رفتار میکرد تا کمتر مطرح بشه. مثلا به لباس نظامی توجهی نداشت، پیراهن بلند و شلوار کردی میپوشید تا هم شبیه مردم آنجا باشه و هم جلوی نفس خودش رو بگیره. ساده و بی آلایش بود. ابراهیم به نوعی ساختار شکن بود، به جای توجه به ظاهر و قیافه، بیشتر به فکر باطن بود !🙂
#سبک_زندگی
#رزق_امروزمون💡
┏━🍃🌸🍃━┓
@VESAL_180
┗━🍁━
13.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خــــــدا رو اینجـوری
به نوجوونت معرفـی کـن☺️❤️
#سبک_زندگی
#استاد_عباسی_ولدی
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
میگفت :
قبل شوخے نیت تقـرّب ڪن
و تو دلت بگـو ؛
« دل یہ مومـنُ شـاد میڪنم ،
قربة الی الله »
این شوخیاتم میشہ عبـادت ... :)
#سبک_زندگی
@VESAL_180 🦋
بهشوخیبهیکیازدوستانمگفتم:
من٢٢ساعتمتوالیخوابیدهام!
گفت:بدونغذا؟!
همینسخنرابهدوستدیگرمگفتم:
گفت:بدوننماز؟!
واینگونهخدایهرکسراشناختم(:
شهیدچمران
#سبک_زندگی
┏━🍃🌸🍃━┓
@VESAL_180
┗━🍁━
••
^هروقتزیارتمیرفتیم
محسنکفشهاشومیدادکفشداریحرم
میگفٺمهمونهیچموقع
کفششوداخلخونهمیزباننمیبره..!🖐🏻
.
شہیدمحسنحججۍ🌿'
#سبک_زندگی
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
#صرفاجهتاطلاع . .
وسطِعملیاتزیرِآتشفرقۍبراشنداشت
اذانڪھمیشد
میگفت: من میرم موقعیتِ الله...♥️:)
شهیدحسینخرازی
#سبک_زندگی
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
هرموقعبهبهشتزهرامیرفت..
آبۍبرمیداشتوقبورشهدارومۍشست!
میگفت:باشهداقرارگذاشتمکهمنغباررو
ازروۍِقبرهاۍآنهابشورموآنهاهمغبارِ
گناهروازروۍِدلمنبشورند!-
.
شهیدرسولخلیلی|
#سبک_زندگی
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
به نقل از همسر شهید مهدی حسینی از ابتدای ازدواج عهد بستیم که بال پرواز یکدیگر باشیم. 💍🕊 بال پروا
روایتی از همسر شهید حمید سیاهکالی مرادی
حمید مثل خیلی از مردم، از آخر کارش فراری نبود.
وقتی مراسم عقد تمام شد، 💍با پیکان مدل هفتاد برادرش سعید، به سمت امام زاده اسماعیل باراجین حرکت کردیم.
بعد از زیارت و نماز، آمدیم حیاط امام زاده. حمید راهش را کج کرد سوی قبرستان، بعد از گلزار شهدا. همه جا تاریک بود و سطح قبرستان بالا و بلندی داشت. چند بار کم مانده بود بخورم زمین. خیلی تعجب کرده بودم.
در اولین ساعات محرمیت، در دل شب به جای رستوران و کافی شاپ، سر از قبرستان در آورده بودیم.
اتفاقا آن شب کسی را هم آورده بودند برای تدفین.
حمید گفت:*فرزانه! روز اول خوشی زندگی آمدیم اینجا یادمان باشد ته ماجرا همین جاست. ولی من مطمئنم جایم توی گلزار شهداست.*🕊
باهم قرار گذاشته بودیم، هر کدام از ما زودتر از دنیا رفت، آن دیگری، شب اول قبر تنهایش نگذارد.
حالا آمده بودم به عهدم وفا کنم. 💔
هر چه مادرم اصرار کرد که حداقل چند دقیقه ای بیا داخل ماشین گرم شو. قبول نکردم. به حمید قول داده بودم.♥️
بعضی ها تعجب می کردند و می گفتند: مگر شما چند سال باهم زندگی کردید که چنین قول هایی به هم داده بودید.🥀
آن شب بقیه می رفتند و می آمدند؛ اما من تا صبح سر مزار حمید برایش قرآن خواندم.💔
#لحظه_ای_با_شهدا
#سبک_زندگی
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
11.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستانخودکشییکنوجواندبیرستانی!
مجال صحبت به فرزندان خود بدهید♨️
#سبک_زندگی
#استاد_پناهیان
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈