🔳⭕️کافیست از مادرتان قهر کنید!
قصد توهین به هیچ روشنفکر راستینی را ندارم. ولی در مجموع آنها را به دو گروه تقسیم میکنم:
الف. روشنفکرِ نمی خواهم
ب روشنفکر ِ چه می خواهم
متاسفانه جامعه عقل گریز ما همیشه به «روشنفکران نمی خواهم» (امثال صادق هدایت) بها داده است و از «روشنفکر چه می خواهم» (امثال سید حسن تقی زاده و دکتر ارانی) با بی اعتنایی و گاه نفرت یاد کرده است. ولی آنها که سازندگان این سرزمین اند بیشتر همان «روشنفکران چه می خواهم» هستند. در ایران برای این که شما مصداق «روشنفکرِ نمی خواهم» شوید کافی است که از مادرتان قهر کنید و بگوید «خورشت بادمجان را دوست ندارم» و یک عدد رمان پست مدرن کذایی و یا چند شعر جیغ بنفشِ بی وزن بی قافیه و بی معنی هم در این عوالم مرتکب شوید و به تمام کائنات هم بد و بیراه بگویید و دهن کجی کنید ولی «روشنفکرِ چه می خواهم» شدن بسیار دشوار است و «خربزه خوردنی» است که حتی پس از مرگ هم باید پای لرز آن بنشینید. از نکات عبرت آموز یکی هم این است که فرنگی جماعت نیز برای روشنفکران نمی خواهم ما همیشه کف زده اند.
آنچه خواندیم، نوشته دردمندانه و درخشان دکتر شفیعی کدکنی در کتاب با چراغ و آینه است. برخی می گویند که ایرانی ها می دانند که چه نمی خواهند اما نمی دانند که چه می خواهند. بگذارید بیشتر به آن بپردازیم. اگر نوشته بالا را قبول ندارید لحظه ای به ده یادداشتی که اخیرا فوروارد (ارسال) کرده اید فکر کنید! چند مورد از آنان در مورد نقد وضعیت موجود بود؟ و چند مورد از آنان در مورد طرح ایده ای برای حل یک مساله مهم و مشخص. فضای رسانه های ما پر شده است از چالش ها، فراچالش ها، ابرچالش ها، بحران ها، تهدیدها و .... چرا چنین چیزی اتفاق می افتد؟
1- «اعتیاد به انتقاد»؛ ما عادت کرده ایم که خودزنی کنیم. انتقاد کنیم. مسخره کنیم. اگر یک روز یک مطلب انتقادی نخوانیم بدن مان درد می گیرد. فضای رسانه ای ما پر شده است از روشنفکران نمی خواهم.
2- عقیم بودن از طراحی عملی. بارها و بارها در معرض ایده های مختلف قرار گرفته ام. بیشتر آنان ایده های خوبی بودند اما یک مشکل مشترک بزرگ داشتند: بدون طراحی های جزیی بودند! یک ایده برای آن که اجرا شود باید زوایای مختلف را به خوبی دیده باشد.
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
فکر نکنیم که این تقسیم بندی «نمی خواهم» و «چه می خواهم» فقط در مورد روشنفکران معنی می دهد. این در مورد همه ماست. چه در اداره پستِ یک شهر دور افتاده کار کنیم یا در یک وزارت خانه در قلب تهران. چه در یک شرکت تولیدی بخش خصوصی باشیم یا در یک سازمان خدمات بخش عمومی. من و شما دو راه بیشتر پیش رو نداریم. یا اینکه با مادرمان قهر کنیم و بشویم روشنفکر نمی دانم و صد البته محبوب! و یا اینکه بخواهیم آینده را بسازیم و بشویم روشنفکر چه می خواهم. این دومی هم سخت تر است و هم اینکه محبوبیت اجتماعی پایین تری دارد.
اگر می خواهید جز «چه می خواهم» ها باشید و به جای انتقاد از وضعیت موجود، خالق وضعیت مطلوب باشید. چند نکته زیر را به خاطر بسپارید:
خواهید گفت مدیران چرا کاری نمی کنند؟ اکنون دانش و تجربه بسیار تخصصی شده است. امکان اینکه یک مدیر ارشد حتی با تجربه 40 سال از همه چیز در حوزه تحت مسوولیتش سر در بیاورد و برای آن ها طرح عملی داشته باشد تقریبا که نه! قطعا صفر است. دست به قلم شوید و منتظر بالادستی های گرفتار نمانید.
خواهید گفت که تا به حال صدبار ایده هایم را گفته ام و مسوولین بی توجهی کرده اند. کمی هم به خودتان شک کنید. شاید ایده شما کم کیفیت باشد یا عملی نباشد یا جزییات تکنیکی ندارد و در حد کلی گویی مانده است. از دوستان تان بخواهید ایده شما را صادقانه نقد کنند. کیفیت ایده هایتان را بالا ببرید و دوباره امتحان کنید
خواهید گفت ایده ها را اجرا نمی کنند. جواب این است که برای آن که یک ایده از روی کاغذ تبدیل شود به واقعیت. خیلی از متغیرها باید فراهم شوند. ولی تجربه نشان داده است که اگر ایده خوبی باشد و مکتوب شده باشد دیر یا زود دارد، سوخت و سوز ندارد.
خواهید گفت ما که نمی توانیم برای کشور تئوری بدهیم. جواب: باشد اما همه ما می توانیم خانه و سازمان و شهر و منطقه و حوزه تخصصی مان را بهبود دهیم. از این جا شروع کنیم!
کسی به طنز می گفت همه در این مملکت شده اند اپوزیسون (مخالف). همه مخالفند. چه کسانی که قدرت را در دست دارند. چه کسانی که مخالف طیف حاکمند و چه مردم عادی. ظاهرا همه دریافته اند که برای محبوبیت اجتماعی کافی است از مادرتان قهر کنید و بگویید خورشت بادمجان را دوست ندارم!!
در عمیق ترین لایه های وجودم، کسانی را می ستایم که با وجود تمام چالش ها و ابرچالش ها، زمان و انرژی خود را صرف طراحی وضعیت مطلوب می کنند. آن ها هستند که آینده ما را خواهند ساخت حتی اگر دوست شان نداشته باشیم.
مجتبی لشکربلوکی
___
👈 بازتاب مهمترینها در واکاوی
🆔🔎 @vakavi
…
اینکه ما گمان کنیم ابزارسازی و ساختارسازی در عرصهٔ تمدّن، به عهدهٔ بشر گذارده شده و دین از خود، خلع ید کرده و بهعنوان ناظر نشسته تا هر موضوعی خلق و اختراع شود و نهایتاً او، یکی از احکام خمسه را بر آن بار کند، عین سکولاریسم است..
اینکه بشر از اسب و استر و الاغ -که خداوند بابت خلق آنها برای مرکببودنِ انسان و حملِ بار و... با امتنان یاد میکند- پایین بیاید و سوار بر ماشینی شود که ضایعات عظیم بر طبیعت و جوامع تحمیل میکند، و ما فکر کنیم این امری طبیعی و بلکه لازم و تکاملی بوده است، عین سکولاریسم است.
انفعال محض حوزه در برابر مدرنیته و مظاهر علمی و تکنیکی آن دلیلی جز این نگاه غیر دینی ندارد. حوزهای که فکر میکند عبور از پول حقیقی (نقدین) به پول اعتباری (اسکناس و اخیراً پول دیجیتال) یک تحوّل عادی و طبیعیِ تمدّنی بوده و در هیچ درسخارج فقهی ده دقیقه در اینباره بحث نمیشود، هرگز نمیتواند ماجرای چپاول اقتصادجهانی را توسط حاکمیت سیستم دلار درک کند و نیز نمیتواند بفهمد که یکی از مهمترین دلایل بحران اخیر ارزی در کشور، خلق بیحساب اسکناس و پول توسط بانک مرکزی و دولت است. کاری که در اقتصادهای سنتی هیچ سلطان جائر و فاسدی نمیتوانست به دلیل استفاده از پول واقعی و نقدین انجام دهد.
تا وقتی ما سؤال نکنیم اساساً چرا باید پدیدههایی چون فیسبوک و توییتر و تلگرام و اینستاگرام، ابداع و اختراع شوند؟ اساساً اختراع اینها به کدام نیازِ واقعیِ ارتباطی و اجتماعی و فرهنگی انسان و جامعهٔ انسانی مربوط است، هر قدر هم که صحبت از کنترل و مدیریت آنها کنیم، در واقع کمرگاه بحث را نگرفتهایم.
وقتی تلقّی عمومی ایناستکه این ابزار، محصول سیر تکاملی بشر در عرصهٔ ابزارسازی است، هرگونه بحث شما دربارهٔ مدیریتکردن و محدودکردن اینها، بهمعنای ایستادگی و مقاومت در برابر روند تکاملی بشر تلقی میشود و شما انگ تحجر و... میخورید.
وقتی تلقّی مرجع تقلید ما این باشد که ما عصر حجر داریم باید هم به تمدّن غرب لا اقل در بُعد معیشتی بهعنوان عالیترین مراحل تحوّل ابزاری بشری از حجر و چماق به فیسبوک و اینستاگرام و تلگرام و ماهواره و موبایل و... نگاه کند و با یک سفر به غرب و دیدن مظاهر تمدّن غربی، شیفتهٔ سبک زندگی آنجا در ابعاد معیشتی و مادّی شود و... .
خلاصه این که حوزه، غرق سکولاریسم است و بحث در اینباره، از جدّیترین مباحث مورد نیاز حوزه است...
…
مرحوم آیةالله فاضل لنکرانی بعد از سفری که برای معالجه به انگلیس داشتند، سخت مجذوب این کشور و لندن ( لابد از جهات تمدّنی و تکنیکی و...) شده بودند و در وصیتنامه شان مینویسند:
«ميل دارم كه در لندن كه دروازه دنيا و خانه دوم همه كشورها است موسسهای براي ترويج مكتب اهلبيت عليهمالسلام و نشر معارف شيعه اثنیعشريه تأسيس گردد»
📍 yon.ir/r5o6v
___
👈 بازتاب برخیاز مهمترینهای جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi
#برداشت_عمیق
___
👈 بازتاب برخیاز مهمترینهای جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi
←تا کجاها خواهد انجامید..؟؟
←←←منطق قضاوتها.......!!
#سلبریتی
#دخترک_رقاصه
#حافظه_تاریخی_ملت
از بسیاری قضاوتکنندگان کاملاً منفی نسبت به بازداشت آن دخترک رقاصه باید پرسید:
با همین منطق که دارید، آیا موافقاید که جلوی هیچ جرم غیر دُرُشتی گرفته نشود و هیچ مجرم غیر درشتی محکوم نگردد؛
چرا؟ چون برخی مجرمین دانهدرشت اقتصادی بهدلایل نامعلوم/معلوم هنوز به سزای اعمالشان نرسیدهاند...!!؟؟
بهعنوان یکنمونه از هزاران:
یعنی موافقید پلیس راهنمایی، دیگر هیچ رانندهای را بهدلیل تخلفات رانندگی، متوقف و جریمه نکند و پلیس انتظامی هم، با هیچ دزد غیر درشتی، برخورد نکند و او را برای محاکمه، بازداشت نکند و هیچ قاضیای هم جرائم غیر درشت را محکوم نکند...؟!
و هزاران از این قبیل مواردی که طبق قانون، جرم محسوب میشود اما چون درشت محسوب نمیشوند و درشتها هنوز معطلاند، اصلاً پلیس، به ریزها نپردازد..؟!
درمورد خودتان همین جرمهای غیر درشت اتفاق افتد، همین منطق را از دزد و متجاوز و قاتل و... خواهید پذیرفت؟
البته ظاهراً برخیها مشکلشان با اصل اسلام و احکام اسلامی است؛ و منتظر بهانهاند تا تیرهایشان را سمت این دین الهی پرتاب کنند..
برخی سلبریتیهای همیشه حقبهجانب، که تخصص غالبشان، صرفاً در همان زمینهای است که سلبریتی شدهاند، اما متأسفانه در هر زمینهای که اتفاق افتد، آنچنان در آن زمینه، کلمات و جملات قصار صادر میکنند و مواضع بسیاربسیارمحکم میگیرند که گویی، متخصص و صاحبنظرِ همان زمینهاند و با همان توهم، همه پیروان(فالوورهای) میلیونیشان را به همان نظرِ بهظاهر متخصصانه، اما در اغلب موارد متوهمانه، فرا میخوانند و برای بهنتیجه رسیدناش یا انواع کمپینهای حقیقی و مجازی را راه میاندازند و یا به کمپینهای مشابه میپیوندند..
این برخی سلبریتیها، چون میدانند بخش مهمّی از وخامتِ وضعیت موجود، مسئولیتاش بهعهدهٔ خودشان است، بهدلیل آن هدایتهای عمومیِ مردم، بهسمت آن انتخابهای بهظاهر عالمانه و متخصصانه، اما در واقع متوهمانه و متکبرانه، امّا دلخوش کردهاند به ضعف حافظهٔ تاریخی ملّت، که هر روز ضعیفتر از قبل میشود و بهگونهای است که دیدهاند (تجربه کردهاند)، مهلکههایی که خودشان(سلبریتیها) پرطمطراق و تمامقد، عموم مردم را به آن سمت هدایت کردهاند (در انتخاباتها)، با تکیه بر همین ضعف حافظه تاریخی، اینها به راحتی از یاد مردم میافتد و مردم کمترین مسئولیتی را متوجه سلبریتیها نمیدانند، و بدینگونه است که سلبریتیها با کمترین هزینهای (حیثیتی، آبرویی، مالی،...) میتوانند مجددّاً با موضعی جدید و حقبهجانب، همچنان اپوزسیون بمانند، چراکه آب و نان شان مدتهاست با همینگونه مواضع اپوزسیونی گره خورده و اگر چنین نکنند، وضعیتشان بهشدّت کساد خواهد شد و...
هرچند این قصه همچنان ادامه دارد، اما در آیندهای نهچندان دور، دوراناش قطعاً به سَر خواهد رسید..
#دوران_گذار
🗣
___
👈 بازتاب برخیاز مهمترینهای جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi
9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقویان، درباره مرزبندیهای خاص🔺
سیدالشهداء علیهالسلام زمانیکه در تنگنا قرار گرفتند نفرمودند آیا مؤمنی هست که من را یاری کند؟ ..چرا زمان استخدام میگویید نمازجمعه رفتی یا نه؟!
___
👈 بازتاب برخیاز مهمترینهای جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi
با روزنامه شرق هزار و یک اختلاف دارم. به ویژه با نگاه غربگرایش در سیاست خارجی. اما مقاله امروزش با عنوان «ردپای برخی سلبریتیها در پرونده ثامنالحجج» انقلابیترین مقالهای بود که در این چند ماه خواندهام.
🔹 و سوال این است که چرا روزنامههای مدعی انقلابی گری این مقاله را چاپ نکردند؟ و چرا انقلابیها در مورد پرونده فساد ثامن اینقدر ساکت و زبان به کام گرفته بودهاند؟
🔸این چه انقلابی گری است که صدای رسوا کردن فساد را فقط وقتی بلند میکنیم که فاسد از جناح مقابل و رقیب ما باشد و رسوا کردنش ما را به کسب قدرت سیاسی نزدیکتر کند؟
🔹 مردم عادی برایشان ارزشها مهم است و با هیچ جناحی عقد اخوت نامشروط نبستهاند.
🔸لینک مقاله در پایین است. مقاله را بخوانید و بدانید این سالهای سخت اقتصادی برای اکثریت مردم چه گروه نخبه و اندکی خوردند و بردند و اندوختند: صد میلیارد تومن حقوق سی ساله پسر سردار صدرالسادات که یکجا وصول شده. صد و بیست و چهار میلیارد وام برای منوچهر متکی. سه میلیارد تومن برای احسان علیخانی بنام تبلیغات. هدیه پانصد میلیون تومنی برای مهران مدیری.
🔹 باید از قوه قضاییه تشکر کرد که این پرونده را اگرچه با تاخیر باز کرده. و باید عزم ملی را برای مبارزه با این حجم باورنکردنی فساد رخنه کرده در داخل نظام جزم کرد.
🔸مبارزه با فساد امروز نوعی جهاد است.
🔸علی علیزاده
http://sharghdaily.ir/fa/main/detail/191642/ردپای-برخی-سلبریتی%E2%80%8Cها-و-مسئولان-در-پرونده-ثامن%E2%80%8Cالحجج
___
👈 بازتاب برخیاز مهمترینهای جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi
12.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فارغ از سخنان سروش درباره جریان #طب_اسلامی، باید به او یادآور شد که مولا و مقتدایت (مولوی) نیز به وحیانی بودن #طب_سنتی تصریح میکند:
این نجوم و طب، وحی انبیاست
عقلو حس را سوی بیسو ره کجاست
جمله حِرفَتها یقین از وحی بود...
(البته اینکه طب سنتی چقدر وحیانی خالص است و چقدر آمیخته به دستکاریها و اضافات بشری جای بحث دارد)
___
👈 بازتاب برخیاز مهمترینهای جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi
طنز دکتر سلام 170 /بدبخت نماها در فضای مجازی چه میکنند؟
http://www.aparat.com/v/PZaSz
___
👈 بازتاب برخیاز مهمترینهای جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi
6.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺عدالت، مقدّماست یا تولید ثروت؟
🔺آیا عدالت، توزیع فقر است؟
#اختلاف_گفتمانی یا #اختلاف_نما؟
#عدالت #رهبری #ولایتی #قالیباف #تولید_ثروت #توزیع_فقر
https://www.aparat.com/v/BvhY4
___
👈 بازتاب برخیاز مهمترینهای جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi