eitaa logo
کافه‌ای با پلی‌لیست ِویگن!
46 دنبال‌کننده
10 عکس
0 ویدیو
0 فایل
- بشین‌تاچراغ‌هاروروشن‌کنم پنجره‌هاروبازکنم تا‌اون‌نوارقدیمی‌ویگنِ‌کناردستت روبذاری‌تواون‌گرامافونِ‌کنارِپنجره کیک‌‌و‌چای‌دارچینیِ‌مخصوص‌هم‌ آماده‌ست ؛ ‌‌ - کپی؟ ‹باذکرِصلوات‌بردرودنه‌یِ‌‌دلِ‌پیغمبر،حلال🌱› - هرعکس‌ونوشته‌ای،متعلق‌به‌ما‌نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ولی بذارید یه‌چیزیُ بهتون بگم؛ اینکه کسی شمارو با یه اسم خاص صدا بزنه ، یا به طورِ متفاوتی شمارو مال خودش بخونه ، خیلی زیبا و با شکوهِ. حس می‌کنم وقتی کلمه‌ای گفته می‌شه که هیچکس تا حالا مارو با اون نام صدا نزده، باعث می‌شه یه کودک، به همون زیبایی و آرامش ِاون اسم درونمون متولد شه. ستاره ، شکوفه‌ی گیلاس ، ماهی قرمز ، فندق و . . از این دسته اسم‌هاست که من باهاش صدا شدم. شماام برای کسایی که دوستتون دارن همچین کاری کنید ، اینم یه‌طور کار برای ِبالا بردن ِسرانه‌ی امید و آمار ِلبخنده. -کیمیا
‌ از سینه‌ی ِشکسته شده‌ی مادر زیاد شنیدیم . . با میخ ِدربی که از سینه‌اش خارج شد و بیرون زد هم رون‌ رون اشک ریختیم . . بخاطر تن ِکتک خورده‌ و پهلوی زخم شده‌ و دل‌ ِسوخته‌ای که غم ِسقط محسن رو حمل می‌کرد کمرمون خم شد . . با این‌حال ؛ بازهم اگه تموم حروف و واژه‌‌ ها و کلمات و اصطلاحات ِ حزن‌آلود‌ و غم‌ افزای ِدنیارو با هر زبونی دونه به دونه کنارِ هم بچینیم، نمی‌تونیم در وصفِ غم ِ پهلوونی که درِ خیبر رو با یک دست انداخت ، ولی وقتی جسم بی‌جون ِفاطمه‌ رو دید ، زانو زدو با چشمایی که به سرخیِ گلگون دراومده بود گفت: ‹ کمک‌ام کنید ، پیکرش واسم سنگینه › حتی یک کلمه‌ی درخور بنویسیم. به وَلله ، به وَلله ، به وَلله که گر بمیریم این دم از غم هم؛ رواست !
تا به اینجای ِکار، حزن‌‌‌انگیز ترین قاب ِسال ِصفر'سه .
‌‌ می‌گن بعد از جراحت و سقطِ حضرت ِمحسن، حالش رو پرسیدن و عرض کردن که خانوم جون ، تصدق چشات ، حالت چطوره این ایام؟! می‌گفت که زهرا فرمود : لا اَتَهَنَّیُ بِمَنام! این شب ها نمی‌تونم بخوابم . . جثه‌ی غول‌پیکرِ غم ، تن ِرنجورِ داغ دیده‌ام رو آزار می‌ده. حالا تو چی ، تو چرا شب‌ها خوابت نمی‌بره؟
‌ مادر به زبون ِکوردی می‌شه دا، کوردها یه جمله‌ای دارن که می‌گه ‹ ماڵە که نام ِدا نو، ڕۆح نِیره › یعنی خونه‌ای که توش مادر نباشه روح نداره ، نفس کشیدن تو اون خونه سخت می‌شه ، یجوریه که هرلحظه انگار درو دیوارهاش می‌خوان بهت هجوم بیارن ، یه چیزی شبیه قفس. اینارو گفتم تا به اینجا برسیم که بفهمید حال ِروح ِبچه‌های علی و فاطمه ، الآن دقیقا چجوریه .