eitaa logo
⭕️☆بدون مرز☆⭕️
902 دنبال‌کننده
403 عکس
86 ویدیو
7 فایل
بسم اللّٰه🌱 -اینجا قراره: ¹• بدون مرز↢شاد باشے.😁 ²• بدون مرز↢یاد بگیرے. 🤓 ³• بدون مرز↢محبت کنے.🤗 ⁴• بدون مرز↢عاشق باشے.♥️ و دریک کلام↜بدون مرز↝باشے.😎✌️🏻 https://eitaa.com/joinchat/3687514207C6ccf5f3072
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸عبد الله بن سنان 🔸از امام صادق(عليه‌السلام) 🔸روايت می كند كه فرمودند: 🔹به زودى شبهه‏اى به شما مى‏رسد 🔹ودر آن،بى‏نشانه آشکار وامام راهنمابمانيد 🔹و كسى از آن شبهه نجات نمى‏يابد 🔹مگر آنكه دعاى غريق را بخواند، 🔸گفتم: دعاى غريق چگونه است؟ 🔹فرمود: مى‏گويى: 🔸«يا اَلله يا رَحْمنُ يا رَحيمُ 🔸يا مُقَلِّب‏َ الْقُلوب‏ِ ثَبِّت‏ْ قَلْبى عَلى دينِك» 📚 كمال الدين و تمام النعمة ج‏۲ ص۳۵۲ ☆بدون مرز☆ شو 😉👈عضو شو👇 ╔═"═••⊰❤️⊱••═''═╗ @Without_Border ╚═-═••⊰❤️⊱••═-═╝
🌟*أین الرّجبیون*🌟 🌙ماه رجب فرا رسید، 🌙ماهے که 🌙اولین روزش باقرے 🌙سومینش نقوے 🌙دهمینش تقوے 🌙سیزدهمینش علوے 🌙نیمہ اش زینبے 🌙بیست و پنجمش کاظمے 🌙بیست و هفتمش محمدے 🌙و سراسرش نور و برکت است حلول ماه رجب🌙🌺 و میلاد امام محمد باقر(علیه السلام) 🎉 بر شما عزیزان مبارڪ باد💫🌺 🔸 بدون مرز 😃 🏷 @Without_Border
@Maddahionlin1_835306672.mp3
زمان: حجم: 4.9M
🌸 💐مژده یاران بهار آمده است 💐نخل طوبی به بار آمده است 🎤 👏 🔸 بدون مرز 😍 🏷 @Without_Border
💠 اعمال مشترک ماه ❇️ذخیره بفرمایید🌸 ✨التماس دعا 🔸 بدون مرز 💫 🏷 @Without_Border
علیه السلام: 💫 از تنبلی و بی حوصلگی بپرهیز؛ 💫چراکه آن دو، کلید هر بدی اند 📗 تحف العقول ص295 🔸 بدون مرز 😇 🏷 @Without_Border
آخه چطور ممکنه 😐😂😂😂 🔸 بدون مرز 😁 🏷 @Without_Border
💫یک قدم است...🚶‍♂ ✨✨عارفیے را پرسیدند از اینجا تا به نزد خداے منان چه مقدار راه است؟🤔 🍃فرمود: یک قدم🚶‍♂ گفتند: این یک قدم کدام است؟🤔 فرمود: "پا بگذار روی خودت" 🔸 کانال بدون مرز 😃 •┈┈•••✾•💞🌺💞•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/3687514207C6ccf5f3072 •┈┈•••✾•💞🌺💞•✾•••┈┈•
🔥آتشے کہ نمےسوزاند "ابراھیم" را .. 🌊 و دریایے که غرق نمےکند "موسے" را... 🐳 و نهنگے که نمےخورد "یونس" را... 👶کودکے که مادرش او را به دست موج هاے "نیل" مےسپارد تا برسد به خانہ ے تشنه به خونش... 🔹 دیگری را برادرانش به چاه مےاندازند و سر از خانہ ے عزیز مصر درمیآورد! ❓آیا هنوز هم نیاموختیم ! اگر همه ے عالم قصد ضرر رساندن به ما را داشتہ باشند و خدا نخواهد"نمےتوانند" پس ✨به "تدبیرش" اعتماد کن ✨به "حکمتش" دل بسپار ✨ به او "توکل" کن ✨ و به سمت او "قدمے بردار" 🌸 وَإِلَىٰ رَبِّكَ فَارْغَب ﻭ ﻣﺸﺘﺎﻗﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﻮے ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺭﻭ ﺁﻭﺭ .(٨) 📖 سوره شرح 🔸 کانال بدون مرز 😇 •┈┈•••✾•💞🌺💞•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/3687514207C6ccf5f3072 •┈┈•••✾•💞🌺💞•✾•••┈┈•
❇️ آیت الله بهجت (رحمه الله علیه) در جواب سؤال زیر چنین پاسخے دادند ... ✨سؤال: اینجانب تصمیم دارم که به خداوند قرب پیدا کنم و سیر و سلوک داشته باشم. راه آن چیست؟ ✅پاسخ آیت الله بهجت (رضوان الله علیه): بسمه تعالے چنانچه طالب، صادق باشد، ((ترک معصیت)) کافے و وافے است براے تمام عمر، اگرچه هزار سال باشد. 💠 کانال بدون مرز 💠 🆔 @Without_Border
❇️ داستان جذاب کودک کفاش ✅پیشنهاد مطالعه ساعت حدود شش صبح در فرودگاه مهرآباد به همراه دو نفر از دوستانم منتظر پرواز به تبریز بودیم. پسرکی حدود هفت ساله ، با موهای خرمایی ، جثه ای متوسط ، گردنی افراشته ، چشمانی که برق میزد ، صورتی گندم گون و کمی خسته ، لباسهایی نه چندان تمیز و دستانی چرب ، جلو آمد و گفت : واکس میخواهی؟ کفشم واکس نیاز نداشت ، اما حس کرامت و بزرگواری و فرهیختگی مرا وا داشت که بگویم : بله ... به چابکی یک جفت دمپایی جلوی پاهایم گذاشت و کفش ها را درآورد. به دقت گردگیری کرد ، قوطی واکسش را با دقت باز کرد ، بندهای کفش را درآورد تا کثیف نشود و آرام آرام شروع کرد کفش را به واکس آغشتن ، آنقدر دقت داشت که گویی روی بوم رنگ روغن می مالد ، کفش که حسابی واکسی شد را کنار گذاشت تا واکس را جذب کند ، حالا موقع پرداخت بود ، با برس مویی شروع کرد به پرداخت کردن واکس ، کم کم کفش برق افتاد ، در آخر هم با پارچه حسابی کفش را صیقلی کرد . گفت : مطمئن باش که نه جورابت و نه شلوارت واکسی نمی شود . در مدتی که کار میکرد با دوستانم فکر می کردیم که این بچه با این سن ، در این ساعت صبح چقدر تلاش می کند !!! کارش که تمام شد ، کفشها را بند کرد و جلوی پای من گذاشت ، کفش را پوشیدم ، بندها را بستم. او هم وسایلش را جمع کرد و مؤدب ایستاد ... گفتم : چقدر تقدیم کنم؟ گفت : امروز تو اولین مشتری من هستی ، هر چه بدهی ، خدا برکت گفتم : بگو چقدر گفت : تا حالا هیچوقت به مشتری اول قیمت نگفتم گفتم : هر چه بدهم قبول است؟ گفت : یاعلی دیشب برای خرید یک آب معدنی کوچک، اسکناس هزار تومانی را به فروشنده داده بودم و او یک پانصد تومانی کهنه و پاره را به من پس داده بود که توی جیب پیراهنم گذاشته بودم ... با خودم فکر کردم که او را امتحان کنم ، با آنکه می دانستم حقش خیلی بیشتر است ، از جیبم پانصد تومانی را درآوردم و به او دادم ... شک نداشتم که با دیدن پانصد تومانی اعتراض خواهد کرد و من با این حرکت هوشمندانه به او درسی خواهم داد که دیگر نگوید هر چه دادی قبول . در کمال تعجب پول را گرفت و به پیشانی اش زد و توی جیبش گذاشت ، تشکر کرد ، کیفش را برداشت که برود . سریع اسکناسی ده هزار تومانی را از جیب درآوردم که به او بدهم ... قدش کوتاهتر من بود ، گردن افراشته اش را به سمت بالا برگرداند ، نگاهی به من انداخت و گفت : من گفتم هر چه دادی قبول گفتم : بله می دانم ، می خواستم امتحانت کنم ! نگاهی بزرگوارانه به من انداخت ، زیر سنگینی نگاه نافذش له شدم گفت : تو !! ، تو میخواهی مرا امتحان کنی؟ واژه "تو" را چنان محکم بکار برد که از درون شکست خوردم تمام بزرگواری و سخاوت و کرامت و فرهیختگی را در وجود من در هم شکست ... رویش را برگرداند و رفت ، هر چه اصرار کردم قبول نکرد که بیشتر بگیرد ، بالاخره با وساطت دوستانم و با تقاضای آنان قبول کرد ، اما با اکراه . رفت وقتی که میرفت از پشت سر شبیه مردی بود ، با قامتی افراشته ، دستانی ورزیده ، شانه هایی فراخ ، گامهایی استوار و اراده ای مستحکم ، مردی که معنای سخاوت و بزرگواری را در عمل می آموخت . جلوی دوستانم خجالت کشیده بودم ، جلوی آن مرد کوچک ، جلوی خودم ، جلوی خدا شاید باید دوباره بیاموزم آنچه را که به آن دلخوشم!!!! 😍‌‎‌‌‎-•-•-•-❀•♥•❀ -•-•-•-😍 https://eitaa.com/joinchat/3687514207C6ccf5f3072 😍‌‎‌‌‎-•-•-•-❀•♥•❀ -•-•-•-😍
هدایت شده از ⭕️☆بدون مرز☆⭕️
🌸اللهم عجل لولیک الفرج ┄ ✧❁👇بدون مرز👇❁✧┄ @Without_Border ┄ ✧❁👆عضو شوید👆❁✧┄
ســلام صبحِ سه شنبه تون 🌷🍃 بخیر و شادی زندگی تون پر از مهربونی🌷🍃 لحظه هاتون سرشاراز آرامش سفره هاتون پر برکت 🌷🍃 و لحظه لحظه عمرتون سرشار از نعمتهای بی منت خدایی امیدوارم روز خوبی داشته باشید🌷🍃 •┈┈•••✾•💞🌺💞•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/3687514207C6ccf5f3072 •┈┈•••✾•💞🌺💞•✾•••┈┈•