eitaa logo
مهـــارت‌های نویسنــدگی
621 دنبال‌کننده
690 عکس
162 ویدیو
8 فایل
🌱اینجا یک دانشکده‌ است. دانشکده‌ی مهارت‌های جادویی. جادویی از جنس نوشتن! اینجا شما یاد می‌گیرید که چطور با کلمات داستانی سحرآمیز بنویسید. «ویژه دختران نوجوان» 🌱ادمین:
مشاهده در ایتا
دانلود
دقت کردین چقدر سبزه های تازه در اومده سبز شفاف و خوشرنگی دارن... اون وقتا که میگم قلم تون سبز باد ، یعنی ازین سبزا🥰😍
این هم یک قاب از شکوفه های خیس... فقط نمی دونم چرا ولی چندبار ازشون عکس گرفتم بازهم تار شد، فکر کنم راضی نبودن تصویر شون در فضای مجازی منتشر بشه🙃
ولی اینا اجازه دادن 😇
هدایت شده از مدرسه تولید محتوا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1⃣ دستتون رو حدود 10 یا 15 سانتی لنز گوشی قرار بدید 2⃣ فوکوس گوشی رو روی دستتون بذارید و نگهدارید تا قفل بشه 3⃣ یک حوض یا ظرف آب پیدا کنید که در یک فضای باز باشه 4⃣ از خدا بخوایید که بارون بیاد 5⃣ گوشی رو بر عکس، یعنی طوری که لنزش به سمت پایین باشه نزدیک آب قرار بدید ✅ حالا فیلم بگیرید 👇به کانال [تولید محتوا] وارد شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3011117308Cd8ce8a27dd @toolid_mohtava
اینجا یک آموزش خوب و ساده رو برای عکاسی و فیلم کوتاه گذاشته بنظرم جالب بود براتون گذاشتم، اگر دیروز دیده بودم حتما اینطوری فیلم می گرفتم.😊
امشب بهتون میگم هدف ما ازین که عکاسی بلد باشیم یا حداقل بتونیم یک عکس خوب بگیریم، چیه! هدف یک نویسنده...😉 منتظر عکس ها تون هستم... https://eitaa.com/Writingskills
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توی این کانال، مسابقه‌ی رونویسی از بهار در جریانه. این متن یکی از دخترهای خوش ذوق جوانه اس...اوصیکم به شرکت در این مسابقه.😁😊
شب تون خوش، قبول باشه اولین روزه تون. بریم برای بررسی چند تا متن...👌
«خیره می‌شوم به شعله‌هایِ آتش که از میان چوب‌ها زبانه می‌کشد . نفسی عمیق می‌کشم و باز در دنیایِ‌خیالاتم فرو می‌روم . بی‌اختیار ذهنم پی‌او می‌رود . هرچه می‌کنم نمی‌توانم او را از ذهن و قلبم برانم‌. انگار عضو‌جدانشدنیِ کبوترِ‌خیالم شده‌است . به‌هر چه می‌نگرم، به هرچه گوش می‌سپارم یا به‌هر کاری مشغول می‌شوم باز او مقابل چشمانم جان می‌گیرد ، باز اوست که در ذهنم می‌رقصد و در قلبم آواز می‌خواند . خیالِ لبخند‌هایش یک لحظه گریبانِ احساسم را رها نمی‌کند و من انگار اسیرِ زندانِ نگاهش شده‌ام . به‌راستی چه باید کرد؟ چه باید کرد با این عشقی که شبیه شعله‌هایِ آتش ، در قلبم زبانه می‌کشد و جانِ مرا می‌سوزاند . چه می‌شود کرد با این ذراتِ معلق گرم؟ با این حرارتِ کشنده؟ با این قلبی که شبیه چوبی می‌سوزد و می‌سوزد تا جایی که فقط خاکستری از آن می‌ماند؟ آه و هزارِ آه که دیگر نمی‌توان این آتش را با اشکِ‌چشم خاموش کرد .. حتی دیگر نمی‌توان جلویِ پیشروی‌اش را گرفت . هر نگاهِ او ، هرسخن‌او شبیه نفتی‌است که این آتشِ‌ عشق را شعله‌ورتر می‌کند . به‌راستی که چه باید کرد؟ او آنقدر مرا در خود حل کرده که دیگر نمی‌توانم از او دل بکنم ! به قولِ شاعر : رشته‌ای برگردنم افکنده دوست ؛ می‌کشد هرجا که خاطرخواه اوست.» - گلنار - حوالی‌ساعت هشتِ‌شب - خط‌خطی‌های شبانه https://eitaa.com/Writingskills
مهـــارت‌های نویسنــدگی
#دست_نوشته «خیره می‌شوم به شعله‌هایِ آتش که از میان چوب‌ها زبانه می‌کشد . نفسی عمیق می‌کشم و باز د
ایشون از نویسنده های نوجوان‌ و خوش ذوق کانال مون هستن. با اسم مستعار گلنار. متن شون👈 دلنوشته است. گلنار جان تونسته تصویری رو که خودش گرفته بخوبی با عکس مرتبط کنه. متوجه تشبیهات متن شدید؟ چندین وجه تشابه بین گرمای آتش و عشق رو به تصویر کشیدن که شدت علاقه رو به ما نشون میده.
چند نکته درباره دلنوشته: یکی از نقاط قوت متن گلنار جان پایان زیبای اون هست. اساسا چون دلنوشته داستانی در دل خودش نداره، همراه کردن مخاطب سخت میشه، پس لازمه که کمی خلاقیت به خرج بدیم مثلا همین پایان قشنگ با یک بین شعر کلاسیک یا نو که مرتبط با متن هست. دوم، ترکیبات زیبا ، تا می تونید تعابیر و ترکیبات زیبا بسازید و این به ذوق و قریحه شما برمی‌گرده.
در پایان یک نکته اصلاحی هم بگم: واژه نفت برای این متن که پر از تعابیر احساسی و عاطفی هست، مناسب نیست. بهتره که جایگزین براش انتخاب کنیم.
ممنون از گلنار جان..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به دوستانی تازه به جمع ما پیوستند، خوش‌آمد میگم.😊💐
این پست آشنایی با کانال هست.
این متن هم روال کلی کانال ماست که پین شده.
مهـــارت‌های نویسنــدگی
چند تا از ترکیبات زیبای متنش رو برجسته کردم، ببینید.
از پشت صحنه گفتن که ظاهر در بروزرسانی جدید ایتا کلمات دیگه برجسته نمیشه😢
منظورم ایناس 👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و اگر دستِ خودم بود رها می‌کردم هرچه زنجیر به تن دارم را و رها می‌گشتم در سکوتِ جنگل که به آوای دل‌انگیزِ بهار مبتلا گشته و می‌گردد باز خانه‌ای از چوب و آتش و دود و کمی آذوقه که در آن آذوقه جعبه‌ ها دارم از جنسِ کتاب :))💚 ــ مطهره ناطق . https://eitaa.com/Writingskills
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب کار زیاد داریم، تا پاسی از شب!! فعلا حس خوب این پرنده تقدیم تون... ❤️🧡💛
بریم برای بررسی یک متن دیگه... و بعد هم یک نکته مهم براتون بگم👌