مهـــارتهای نویسنــدگی
#پیشنهاد_فیلم #انیمیشن ☘ inside out «سرنشینان» یا «درون و برون» https://eitaa.com/Writingskill
یکی از کارهایی که در تعطیلات میتونید انجام بدید که مطمئنا همه شما اون رو جزو برنامهی اوقات فراغت تون قرار میدید، تماشای فیلم هست.
اما این فیلم دیدنی که ما توصیه می کنیم با مدلهای دیگه فرق داره....
🍁🍄🍁🍄
حتما میدونید که یک فیلم موفق و جذاب، باید داستانی قوی داشته باشه و این به قلم نویسنده برمیگرده تا بعد بتونه یک فیلمنامه قوی تولید کنه
در این انیمیشن، مفاهیم انتزاعی، خیلی خوب به تصویر کشیده شده، چیزهایی که ما همیشه اسم هاشون رو میشنویم اما تصوری ازشون نداریم. به این مفاهیم خوب دقت کنید و اگر تونستید جایی یادداشت شون کنید. 👌
https://eitaa.com/Writingskills
مهـــارتهای نویسنــدگی
سلام نیمروز تون بخیر... یک سوال دارم ازتون😊 دیگه میشه گفت همه دانشآموزا از دیروز رسما تعطیل شدن، که
به این سوال فکر کردین؟!
یکی از برنامه هاتون در تعطیلات نوروز تماشای فیلم هست از زاویه داستانی.
این یعنی چی ؟!
براتون میگم👇👇
🍀برای اینکه یک برنامه خوووب و آسون بریزی برای تعطیلات و هم با یک تیر دو نشون بزنی...
هم ببینی و هم بنویسی...
👈هر فیلمی رو که تماشا میکنی، خلاصهشو بنویس!
همین؟!
بله همین... شاید ساده باشه اما بسیار تمرین خوب و موثری در حوزه داستاننویسی هست.
میتونی از نگاه خودت خلاصه کنی و هم میتونی به ترتیبی که فیلم پخش شده بنویسی.
بهترین تمرین نویسندگی برای شروع...💪
پس فقط کافیه قدم اول رو برداری...😉
https://eitaa.com/Writingskills
البته برنامه یک نویسنده برای اوقات فراغتش، فقط به فیلم دیدن ختم نمیشه😁
همین امشب یک قرار با خودتون بذارید...
🌺🌸🌼
مثلا تعیین کنید تا روز آخر تعطیلات چند تا کتاب میتونید بخونید و همینو روی یک کاغذ یا برگه یادداشت بنویسید و بچسبونید یک جایی که جلوی چشم تون باشه..
تعطیلات پرباری داشته باشید. 🎊🎉
سلام...
صبح تون بخیر.
اینجا هوا هنوز دودل مونده!!
نمیدونه بهار بشه یا همون جا تو زمستون بمونه!
شما چطور ؟! چیزی تا پایان سال نمونده!
https://eitaa.com/Writingskills
عزیزانی که تازه وارد کانال شدن، خیلی خوش اومدید. اینجا پست آشنایی هست. مطالعه بفرمایید
مهـــارتهای نویسنــدگی
🍀نوجوان نویسنده و هنرمند من، سلام. حتی شما که نمی نویسی اما به مطالعه و داستان علاقهمند هستی.. اینج
این هم پوستر تبلیغاتی کانال هست. لطفاً برای دوستان و اطرافیان تون بفرستید.🙏
«برای آخرین بار نگاهی به عمارت انداخت. چشمانش با ولع منظره روبه رو را را در خود حل میکردند. گویی تمام همتشان را به کار بسته بودند تا تصویری واضح از تمام خاطرات گذشته در ذهنش نقش ببندد.
چمدان را به راننده تحویل داد. و بدون انکه نگاه دیگری به داخل بیندازد، در را به آرامی بست.
اینبار نه از آش پشت پا خبری بود نه از قرآن. در عوض هر چه زمان میگذشت باران بیشتر شدت میگرفت. سرش را به شیشه ماشین چسباند و ترجیح داد این را به فال نیک بگیرد...»
✍ز.هاشمی
https://eitaa.com/Writingskills
مهـــارتهای نویسنــدگی
ناشناس حرفتو بزن👇 https://harfeto.timefriend.net/16792528711634
دوست داشتی باز هم بگو 😊