صبح و شب به یاد او باشیم
🔸️سعى كنیم توجه به اولیاء خدا، به وجود مقدّس ولىّ عصر(عجل الله تعالی فرجه)، مختص به حال اضطرار نشود.
🔸️صبح كه بیدار مىشویم، [اگر] یاد او باشیم، به نفع ماست.
🔸️شب، اگر با یاد او بخوابیم، به نفع خود ماست.
🔸️در طول شب و روز، هر چه دل ما بیشتر به او توجه داشته باشد، ارتباط ما با مركز نور، علم و رحمت بیشتر مىشود.
🔸️[ایشان] مجراى فیض خدا هستند. [در دعای ندبه آمده:]
«أین باب الله الّذى منه یُؤتَى، أین وجه الله الّذى الیه یتوجه الاولیاء»
۱۳۷۷/۰۹/۱۴
🌸 #مهدویت
📱 @mesbahyazdi_ir
37.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #ببینید | انیمیشن اوّلین زائر
🌷 داستان زندگی جابر بن عبدالله انصاری
🌀 کاری از گروه فصوص
🔹 تولید شده در اداره فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان
🔻#تبلیغ_نیوز مرجع رسمی اطلاع رسانی دفتر تبلیغات اسلامی:
🔺 @tablighnews
هدایت شده از فانوس
11.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ هم برای جاماندگان اربعین
ماجرای کسی که فقط برای خوردن شام به پیاده روی اربعین آمده بود...
#اربعین
#حجتالاسلام_پناهیان
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ
🆔@fanoos1401
هدایت شده از تاریخ پهلوی
16.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدئو: ۵۰ شهید گمنامُ نبرد با #استعمار در بوشهر
📆 یک روایتِ نو از ۱۷ شهریور: سالروز جنگ «کوه کُزی» و انتقام ترور رئیسعلی
🔹 ۱۷ شهریور برای تاریخ ایران روز خونینی است. ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، رژیم شاه تظاهرات میدان ژاله را به گلوله بست و قریب به ۱۰۰ نفر را به خاک و خون کشید؛ اما قصهی هفدهم شهریور در تاریخ ما، به همین جا ختم نمیشود...
🔹 حدوداً ۱۱۰ سال پیش هم در یک تابستان داغ در شهر بوشهر، ۷۰ نفر در نبردی عجیب و تاریخساز، در برابر ارتش خونریز انگلیس به شهادت رسیدند.
🔹 تاریخ نگاری مرکزگرا و پایتختی اما، فقط جمعه سیاه ۱۷ شهریور ۵۷ را در یادها نگه داشته و چیزی از پنجشنبه سرخ ۱۲۹۴ به ما نگفته است.
🔹نبردی که به فاصلهی ۵ روز از شهادت رئیسعلی، و در انتقام خون او رخ داد و در آن، مجاهدین تنگستانی، دشتستانی و دشتی به نیروهای اشغالگر انگلیسی در بوشهر لطمهای کاری وارد کردند و سرنوشت تهاجم انگلیس به جنوب ایران را تغییر دادند.
🔹 با این حال، در خلال جنگ، دهها تن از مجاهدان مجروح شده یا به شهادت رسیدند. مدفن این پیکرهای مطهر امروز در بوشهر است اما کمتر کسی از مکانش مطلع است...
✅کانال تاریخ پهلوی👇
https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c
💠 #حدیث روز 💠
💎 دو نگرانی أمیرالمؤمنین (ع) برای مردم
🔻أمیرالمؤمنین علی عليهالسلام:
أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ أَخْوَفَ ما أَخافُ عَلَيْكُمُ اثْنَتانِ: اتِّباعُ الْهَوَى، وَطُولُ الْأَمَلِ فَأَمَّا اتِّباعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ، وَأَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الاْخِرَةَ
🔻 اى مردم، دو چيز است كه بيش از هر موضوع ديگر از گرفتارى شما به آنها نگران و بيمناكم:
➖يكى تبعيت از هوى و هوس و ديگر آرزوى دور و دراز؛ زيرا پيروى از هوسها مانع ـ اجرا و عمل به حق میشود و آرزوهاى دراز، آخرت را به فراموشى میسپارد.
📚 نهج البلاغه، الخطب: ۴۲
•┈┈••✾••┈┈•
@HawzahNews
🌷 بنام خدا 🌷
💫 سفیر پادشاه روم
از امام سجاد علیهالسلام نقل شده است که فرمود:
هنگامى كه سر مقدّس امام حسين عليهالسلام را نزد يزيد آوردند، او آن سر را در پيش روى خود مىنهاد و شراب مىخورد. 🍀
روزى سفير شاه روم در مجلس يزيد شركت كرد، او از بزرگان و شخصيتهاى كشور روم بود، به يزيد گفت: «اى پادشاه عرب اين سر از آن كيست؟» يزيد: تو را به اين سر چه كار؟🍀
سفير روم: من وقتى كه به كشورمان روم بازگشتم، شاه روم از هر چيزى كه ديدهام مىپرسد، دوست دارم ماجراى اين سر و صاحبش را بدانم و به اطّلاع برسانم، تا او نيز در شادى تو شريك شود.
يزيد گفت: این سر حسين بن علی بن أبیطالب (ع) است.
رومی گفت: مادرش کیست؟
گفت: فاطمه دختر رسول خدا (ص) 🌷
سفير روم كه مسيحى بود، به يزيد رو كرد و گفت: نفرين بر تو و دين تو، من دينى بهتر از دين تو دارم، پدر من از نوادههاى حضرت داود (ع) است و بين من و حضرت داود (ع) پدران بسيار واسطه هستند، در عين حال مسيحيان مرا احترام و تجليل مىكنند، و خاك پاهايم را به عنوان تبرّكجويى از من كه از نوادههاى داود (ع) هستم برمىدارند، ولى شما پسر دختر پيامبرتان را كه بين آنها تنها يك واسطه، آن هم مادرشان است مىكشيد، اين دين شما چه دينى است؟
سپس گفت: آيا داستان كليساى حافر را شنيدهاى؟
يزيد: نه، بگو تا بشنوم.🍀
سفير روم: بين عمّان (بندرى در كنار درياى يمن و هند) و چين، دريايى وجود دارد كه طول مسير آن در شش ماه (با وسائل آن عصر) پيموده مىشود، 🍀
در ميان اين دريا تنها يك شهر در وسط آن به مساحت هشتاد فرسخ در هشتاد فرسخ وجود دارد، در سراسر زمين، شهرى بزرگتر از اين شهر نيست،
كافور و ياقوت از اين شهر صادر مىشود، درختهايش از عود و عنبر است، اين شهر در اختيار مسيحيان است، و هيچ يك از پادشاهان -جز مسيحيان- ملكى در آنجا ندارند، 🍀
در اين شهر كليساهاى بسيار وجود دارد كه بزرگترين آنها «كليساى حافر» مىباشد، در محراب اين كليسا حقّه طلا آويزان شده، در ميان آن حقّه سُمى (ناخنى) وجود دارد كه مىگويند: سُم الاغ حضرت عيسى (ع) پيامبرشان است كه بر آن سوار مىشده است،
اطراف آن حقّه را با طلا و ابريشم آراستهاند، در هر سال جمعيّت بسيار از مسيحيان به زيارت آن مىآيند، و به گرد آن طواف مىكنند، آن را مىبوسند، و در كنار آن، نيازهاى خود را از درگاه خدا مىطلبند.🍀
اين برنامه هميشگى مسيحيان نسبت به ناخن الاغى است كه گمان مىكنند ناخن الاغ حضرت عيسى (ع) پيامبرشان است كه بر آن سوار مىشده، امّا شما پسر دختر پيامبرتان را مىكشيد، خداوند شما و دينتان را مبارك نكند.🍀
يزيد خشمگين شد و به مأموران جلّادش گفت: اين نصرانى را بكشيد، تا مبادا در كشورش مرا رسوا كند. وقتى كه سفير روم احساس خطر كرد، به يزيد گفت: آيا مىخواهى مرا بكشى؟
يزيد: آرى.🍀
سفير روم: بدان كه من شب گذشته پيامبر شما را در خواب ديدم به من فرمود:
«يا نصرانىّ انت من اهل الجنّة، اى نصرانى تو از اهل بهشت هستى.»
از سخن پيامبر اسلام (ص) تعجّب كردم، و اكنون گواهى مىدهم كه معبودى جز خداى يكتا و بىهمتا نيست، و همانا محمّد (ص) رسول خدا است. 🌷
در اين هنگام آن سفير تازه مسلمان از جاى خود جست و سر مقدّس امام حسين (ع) را برداشت و به سينهاش چسبانيد، آن را مىبوسيد و گريه مىكرد، تا اينكه (يزيد دستور داد او را بكشند) و به اين ترتيب به شهادت رسيد.❤️
📔 لهوف سید بن طاووس
هدایت شده از معاونت تهذیب و تربیت - مدرسه علمیه امام محمد باقر قم
✅. اخلاق
🌹شکر نعمت وجود و حیات
🌸حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔻 اصولاً آنچه که از نطفه در رحم منعقد میشود، یکی ازچند میلیون است و ظرفیّت اولیّهی نطفه، خیلی زیاد است که بخش زیادی از آن، ضایع میشود و از بین میرود تا یکی، بگیرد و تبدیل به جنین شود.
🔸 انسانی که بهرهای از وجود پیدا میکند، یک از میلیونها است که بقیه نصیب نداشتهاند و فقط این یکی، نصیب داشته است. از اینجا، شکرگزاری شروع میشود که وجود، به کسی تعلّق بگیرد.
🔹 از میان نطفههایی که منعقد میشوند، باز ضایعات زیادی پیدا میکند و سقط میشوند و از بین میروند تا یکی، تبدیل به جنین شود.
🔸 از میان جنینها، تا وقتی که به دنیا بیایند، باز خیلی ضایعات دارد و اگر یک طفل به دنیا آمد، عنایتی به او بوده است و بهرهای از وجود داشته است.
🔹 الطاف الهی، از اینجا شروع شده است و به صورت اتّفاقی نیست. ای آقایی که داری از حیات بهره میبری، پشت سرت را که نگاه کنی، این جریان ضایعات زیادی داشته است تا یک طفل، به دنیا بیاید.
🔸 از میان اطفال، تا تثبیت و استقرار بیابند و دوران بگذرانند، خیلیها از بین میروند. بالاخره انسان، لطمهپذیر و صدمهپذیر است و بیماریهایی، پیش رو دارد. از میان آن تعداد، یکی میماند و شما در دایرهی آن بخشی هستی که از حیات و بهرهوری از امکانات، نصیبی داشتهای که این، بدون الطاف الهی نمیشود.
🌹 نعمت اسلام
🔻 از کسانی که این مراحل را میگذرانند، بخش عظیمی «اکثرهم لا یعقلون» و «اکثرهم لا یؤمنون» میشوند؛ یعنی خداجو نیستند و به دنبال یک زندگی مادّیِ صرف میروند.
🔸 شما گزینهای هستی که از بین این جمعیّت، داعیهی توحیدی و الهی داری. این هم امتیازی بزرگ است! اگر یک نگاه به دنیا بکنی، میبینی که چقدر اینجا ضایعات هست؛ ضایعاتی که زندگی بدون خدا، بدون ارتباط با او و بدون ایمان دارند که به کاری نمیآید.
🔹 بخش عظیمی از مردم، این ارتباط، ایمان به غیب و توجّه به خدا را ندارند. خلاصه اینکه این اسلام را ندارند. خداوند، به شما نصیب داده است و این هم اتّفاقی نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماد روشنفکر واقعی در ایران
@Farsna
⚠️دختر بدحجاب و تجربه نزدیک به مرگ ‼️🔥😱🔥
هرچه مادرم میگفت: دخترم تو ساداتی، در خانواده مذهبی بزرگ شده ای، چرا موهایت را نمی پوشانی؟ چرا اینگونه از خانه بیرون میروی؟ من فقط میخندیدم. فکر میکردم اینگونه آزادتر هستم و راحت.
با اینکه در خانواده ای مذهبی و مدرسه ای دینی درس خوانده بودم، اما هیچ علاقه ای به حجاب نداشتم.
من با بی ایمان ترین خواستگارم در سال ۵۷ ازدواج کردم!
اعتقاد دارم انسان هیچ گاه در یک روال ثابت نمی ماند، من نیز روز به روز بدتر شدم. تا اینکه در مجالس عروسی مختلط به عنوان خواننده دعوت می شدم و...
هر بار مادرم را میدیدم، نصیحت می کرد و می گفت: روزی با این موهای جلوی سرت تو را در جهنم آویزان می کنند و...
من میخندیدم و او را مسخره میکردم.
من با تمام بدی ها فقط یک کار خوب انجام میدادم و آن نمازهایم بود.
تا اینکه یک روز در سال ۷۳ سردرد شدید و سپس مرگ موقت برایم پیش آمد!
من تمام آنچه شنیده بودم و مادرم میگفت را در این تجربه دیدم.
یکباره هیولای بسیار وحشتناکی به سراغم آمد. یک تار موی مرا گرفت و بالای دریای از آتش قرارم داد! مانند کسی که دم موش را میگیرد.
من فقط ناله میکردم. التماس که یک فرصت دیگر به من بدهید.
آن هیولا گناهان مرا نام برد و از زنا صحبت کرد!
گفتم هرگز در عمرم زنا نکردم، اما او گفت: آن زمان که آرایش کردی و معطر و بی حجاب از خانه بیرون آمدی برایت زنا نوشتند.🔥🔥🔥🔥
🔻حکایت
✍ درویشی به در خانه خواجه اصفهانی رفت. به او گفت آدم پدر من و تو است و حوا نیز مادر ماست. پس ما با هم برادریم، تو اینهمه ثروت داری و میخواهم برادرانه سهم مرابدهی.
خواجه به غلام خود گفت یک فلوس به او بده.
درویش گفت ای خواجه چرا در تقسیم، برابری را رعایت نمیکنی؟
خواجه گفت: ساکت باش که اگر برادرانت با خبر شوند همین قدرهم به تو نمیرسد...
📚منبع :کشکول شیخ بهائی
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
هدایت شده از گلچین امیدواریان
بعداز نمازصبح که آفتاب طلوع کرد،حرم امام رضا قدم میزدم،صحنه ای عجیب میخکوبمکرد،زن مسیحی که از مسئولین کلیسا بود مشغول خواندن زیارت نامه امام رضا بود،باکنجکاوی بعد دعاشون ازشون پرسیدم شما مسیحی هستید چه چیزی باعث میشه اینجا رو برای دعا انتخاب کنید؟گفت من سالهاس طلوع افتاب اینجا میام،اینجا وقتی حرف میزنم انگار کسی با تمام وجودش درشلوغی عالم فقط به من گوش می دهد،وقطعا میدانم آن امام رضا(ع)است.
"حاج سامان"
@twiita
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💎زیباییهای فرهنگ جنگ و دفاع مقدس را از زبان حاج قاسم بشنویم.
👌بسیار شنیدنی
📍چقدر به اینگونه روحیات و فرهنگها نیازمندیم!
📱به #ندای_تهذیب بپیوندید:
@nedaye_tahzib