گفتوگوی «جوان» با خواهر و داماد خانواده شهید علیاکبر حماصیان شهیدی که پیکرش سالها مفقود بود
قید وزارت خارجه وشرکت نفت را زد و راهی جبهه شد
محسن چند سال قبل از شهادتش میخواست در شرکت نفت استخدام شود. کارهای گزینشش هم درست شده و در شرف استخدام بود، اما خودش نپذیرفت و به شرکت نفت نرفت! وقتی از او پرسیدیم چرا این شغل را قبول نکردی؟ گفت همه مراحل استخدام را پشت سر گذاشته بودم، ولی شرط گذاشتند باید کراوات بزنی. من اگر بمیرم هم کراوات نمیزنم
https://www.javanonline.ir/fa/news/1269004/%D9%82%DB%8C%D8%AF-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%87-%D9%88%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D8%B2%D8%AF-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AC%D8%A8%D9%87%D9%87-%D8%B4%D8%AF
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فرماندهان چگونه صدام را فریب میدادند؟
العالدوری و ماهر رشید بیدرنگ شروع به بزرگنمایی تلفات احتمالی ایرانیان کرده، هر یک به تدریج رقم بالاتری برای کشتههای ایرانیان اعلام میکردند تا صدام را تحت تأثیر قرار دهند. اطلاعات ما نشان میداد ایرانیان قصد دارند به بصره حمله کنند، اما با توجه به این تلفات کاذبی که این دو تن اعلام کرده بودند، عاقلانه این بود که بپذیریم ایرانیان حمله به بصره را دست کم ۶ ماه به تأخیر میاندازند.
به گزارش ایسنا، کتاب «جنگ ایران و عراق از دیدگاه فرماندهان صدام» دومین مجلد از مجموعه کتابهایی به شمار میرود که با حمایت شورای اطلاعات ملی آمریکا تهیه شده تا برخی مسائل مربوط به عراق در زمان صدام را از طریق گفتگو با مقامات رژیم سابق عراق روشن کند. ژنرال رعد مجید رشید حمدانی فرمانده گارد ریاست جمهوری عراق درباره منبع اصلی اطلاعات عراق در ارتباط با عملیات فاو، توضیح میدهد: در این زمینه دو منبع داشتیم نخست منابع اطلاعاتی آمریکایی بودند که اطلاعات خوبی به ما میدادند و دوم عامل اطلاعاتی ما در ایران بود که همان گونه که پیش از این گفتم به دست به دست ایرانیان اعدام شد.
مورای(مصاحبه کننده آمریکایی): در یکی از گفتوگوهای پیشین گفتید که چگونه ایرانیان رشته عملیاتهای فریبی بین جزیره مجنون و بصره انجام دادند. فرماندهان سپاههای [عراق] در مورد بزرگنمایی تعداد کشتهها و اسیران جنگی [ایران] و جنگ افزارهای به غنیمت گرفته شده با هم رقابت میکردند. این را هم گفتید که هر یک از آنها تلاش میکرد در اعلام این آمار از دیگران پیشی بگیرد، تا آنجا که صدام و استخبارات عراق سرانجام به این نتیجه رسیدند که نیروهای ایران به کلی از بین رفتهاند. اما ایرانیان با نیروی عظیمی به بصره حمله کردند و حتی توانستند به داخل شهر هم نفوذ کنند. دو تن از فرماندهان سپاه هـا کـه آمــار اغراق آمیزی در این زمینه داده بودند چه کسانی بودند و آیا از کار برکنار شدند؟ از طرفی چه کسی سرانجام توانست بصره را حفظ کند؟
حمدانی: این دو تن یکی طالع الدوری فرمانده سپاه سوم بود که پیش از این در همین گفتوگو دربارهاش صحبت کردیم و دیگری ماهر رشید فرمانده سپاه هفتم بود که هر دو از دوستان صدام و از بیعرضهترین ژنرالهای نیروی زمینی بودند. رشید پس از ژنرال شوکت فرمانده سپاه هفتم شده بود و مسئولیت منطقه فاو را برعهده داشت. او به صدام قول داد که فاو را آزاد میکند و صدام هم به نشانه قدردانی از او دختر رشید را به ازدواج پسرش قصی درآورد.
وودز(مصاحبه کننده آمریکایی): ظاهراً این اقدام برای یک افسر بلند پایه ارتش عراق [مانند رشید] بیشتر امتیازی برای عشیره اش بود، درست است؟
حمدانی: بله این اقدام واقعاً نوعی امتیاز عشیرهای بود. وقتی رشید قول داد فاو را آزاد کند، صدام برای تشکر از او پسرش را به دختر رشید تقدیم کرد. در دسامبر ۱۹۸۶میلادی [دی ١٣٦٥ هجری شمسی] ایرانیان عملیات فریبی در منطقه مرزی میان دو سپاه [عراق] انجام دادند. این عملیات تنها یک روز طول کشید و دو سپاه عراقی بدون هیچ مشکل خاصی منطقه خود را حفظ کردند. طالع الدوری و ماهر رشید بیدرنگ شروع به بزرگنمایی تلفات احتمالی ایرانیان کرده، هر یک به تدریج رقم بالاتری برای کشتههای ایرانیان اعلام میکردند تا صدام را تحت تأثیر قرار دهند. اطلاعات ما نشان میداد ایرانیان قصد دارند به بصره حمله کنند، اما با توجه به این تلفات کاذبی که این دو تن اعلام کرده بودند، عاقلانه این بود که بپذیریم ایرانیان حمله به بصره را دست کم ۶ ماه به تأخیر میاندازند.
به علت حجم بالایی که برای تلفات دشمن ادعا شده بود، صدام این نبرد را نبرد روز بزرگ [معرکة الیوم العظیم ] نامید. با این احتمال که حمله ایرانیان۶ ماه عقب افتاده به نیروها راحت باش و مرخصی داده شد و آنها را برای سازماندهی مجدد و گذراندن آموزشهای بیشتر به مناطق پشت جبهه بردند. این برای همه فرماندهان و سربازان فرصتی برای استراحت بود.
بیشتر بخوانید:
دلیل حمله هوایی عراق به ایران در ساعت ۱۴
سختترین سال جنگ به روایت سردار علایی
صدام درباره اسرائیل چگونه فکر میکرد؟
چرا صدام فرماندهانش را اعدام میکرد؟
وودز(مصاحبه کنننده آمریکایی): ممکن است فرماندهان سپاهها به بغداد دروغ گفته باشند، اما آنچه مسلم است نیروهای خط مقدم و فرماندهان تیپهای مقدم میدانستند که ۷۰۰۰ ایرانی را نکشتهاند. بنابراین، باید کسانی [در بغداد] از حقیقت ماجرا مطلع میشدند.
حمدانی: وقتی کسی واقعاً زیر فشار باشد و از مرگ بترسد به راحتی خودش را گول میزند.
ناتان(مصاحبه کننده آمریکایی): آنها از واکنش صدام بیشتر از نیروهای دشمن میترسیدند، درست است؟
حمدانی: بله آنها با این کار بزرگنمایی تلفات دشمن صدام را خوشحال میکردند.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فائزه زرافشان
رسید صاعقه و شیشۀ گلاب شکست/ شب از در آمد و پهلوی آفتاب شکست
چه شعله بود که از شش جهت به باغ افتاد؟/ چه زمهریر؟ که در چشم غنچه خواب شکست
ورق ورق نفَسِ آیههای قرآن سوخت/ حریم امن دعاهای مستجاب شکست
چقدر غمزده پرسید: «بهتری مادر؟»/ چقدر قلب حسینت، پس از جواب شکست
برای اینکه سر غم به چاه بگذارد/ شکست، قامت نخلِ ابوتراب شکست
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
شناسایی پیکر شهید با نامه پذیرش دانشگاه
حاج رضا شعبانزاده در جبهه بود که نامه قبولیاش در دانشگاه را به او دادند. حاجرضا نامه را در جیبش گذاشت و گفت: الان دانشگاه من جبهه است.
در دوران دفاع مقدس بیش از ۳ هزار دانشجو به شهادت رسیدند، که در جمع این دانشجویان رتبههای برتر کنکور هم از جمله مثل «محسن حاجی بابا»، «محسن وزوایی» دانشجوی شیمی دانشگاه صنعتی شریف و «محمود شهبازی دستجردی» دانشجوی مهندسی صنایع دانشگاه تهران حضور داشتند.
یکی از شهدایی که حضور در جبهه را واجبتر از رفتن به دانشگاه میدانست، شهید رضا شعبانزاده بود که روایت برادر شهید را در ادامه میخوانیم.
حاج رضا دانشگاه قبول شده بود، گفتند: به او بگوئید بیاید دانشگاه، وقتی که به رضا گفتم دانشگاه قبول شده با خنده گفت: دانشگاه جبهه است. رفت جبهه، نامه قبولی دانشگاه را توسط یکی از همرزماش برایش فرستادم. وقتی که حاجرضا شهید شد، سر در بدن نداشت و او را با نامه قبولی دانشگاه که در جیبش بود شناسایی کردند.
رضا شعبانزاده ۱۹ بهمن ۱۳۶۱ در عملیات والفجر و منطقه فکه به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم آرام گرفت.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
مدافع حرمی که در خیابانهای تهران شهید شد
محمدحسین حدادیان جوان دهه هفتادی بود. او حتی برای دفاع از حرم به سوریه رفت اما سالم برگشت و شهادتش در ایام فاطمیه و در فتنه دراویش گنابادی در خیابانهای تهران رقم خورد.
جنگ را ندیده بود اما میگفت هر جا که نظام نیاز داشته باشد، همانجا میروم. در زمان جنگ داعش و تکفیریها در سوریه، با اینکه ۲۰ سال بیشتر نداشت، پدر و مادرش را راضی کرد و عازم سوریه شد. پدر شهید در این باره میگوید: «محمدحسین میخواست به سوریه برود اما اجازه نمیدادند. او هم با تعدادی از دوستانش با تیپ فاطمیون به سوریه رفت. پسرم حدود ۱۵ ـ ۱۰ روز در آنجا بود؛ وقتی یکی از دوستانش مجروح شد، اعزام غیرقانونی محمدحسین و بقیه لو رفت و آنها را به ایران بازگرداندند.»
میدانستم پسرم شهید میشود
دلبستگی مادر به محمدحسین را همه فهمیده بودند؛ شاید به دل مادر افتاده بود که خیلی پسرش کنارش نمیماند، به همین خاطر برایش کم نمیگذاشت. «فاطمه تاجیک» درباره این دلبستگی میگوید: «من هر ۳ فرزندم را دوست دارم اما بین من و محمدحسین یک رابطه دوستانهای بود. احساس میکردم محمدحسین به شهادت میرسد و در کنارم نمیماند. سالها خودم را برای شهادتش آماده کرده بودم.»
دلتنگی در ایام فاطمیه
این روزها که در فاطمیه هستیم، مادر بیشتر دلتنگ پسرش میشود. پسری که ارادت زیادی به حضرت زهرا(س) داشت و این ارادت تا جایی بود که محمدحسین از پای روضه فاطمیه برای حفظ امنیت به خیابان پاسداران رفت و شهید شد.
مادر شهید حدادیان درباره آخرین خداحافظی با فرزندش میگوید: «آن شب دراویش در خیابان پاسداران هر جایی را که میتوانستند به آتش میکشیدند، پسرم گفت: خیابان پاسداران شلوغ شده. میدانستم میخواهد به آنجا برود. گفتم: تو با دست خالی کجا میخواهی بروی؟ نرو! پسرم موقع اذان مغرب وضو گرفت و گفت: الان میخواهم به هیئت بروم. وقتی هم میخواست برود، به او گفتم تند، تند بهت زنگ میزنم. بازهم تأکید کردم که نرود، او هم جلوی در لبخندی زد و به احترام دست به سینهاش گذاشت، تعظیم کرد و رفت.»
آن شب محمدحسین به هیئت رفت. وسط مجلس به محمدحسین که از بسیجیان قرارگاه ثارالله بود، مأموریت دادند به حافظان امنیت در خیابان پاسدارن بپیوندند. او و دوستانش به محل آشوب رفتند. در حمله دراوریش به حافظان امنیت، آنها محمدحسین را با خودرو زدند و سپس با چاقو، اسلحه شکاری و تیغ موکتبُری به جان بیرمقش افتادند؛ و خدا میداند در آن لحظات برای مادر چه گذشت؟ با شنیدن خبر آشوب، جواب ندادنهای محمدحسین و بیخبری از او.
حیرتم از نحوه شهادت پسرم در تهران
مادر شهید درباره شب شهادت پسرش میگوید: «من برای شهادت پسرم آماده بودم اما هیچ وقت فکرش را نمیکردم، دروایش در ایام فاطمیه او را به شکل فجیعی به شهادت برسانند و بلایی سر پسرم بیاورند. آنها نزدیک ۵۰ گلوله به سر و صورت پسرم زده بودند. اگر در سوریه داعشیها این بلا را سر پسرم میآوردند، تعجب نمیکردم اما باورم نمیشد که در تهران این کار را با پسرم کرده باشند.»
ابراهیم رنگین که مسئول تغسیل و تکفین پیکر شهدا است، درباره پیکر شهید حدادیان بیان میکند: «پیکر شهید حدادیان وضعیت خوبی نداشت. ما پیکر را طوری آماده کردیم که خانوادهاش جاهای زخم را نبینند. روز وداع، پدر شهید که به معراج شهدا آمد، به او گفتم: مادر شهید چرا نیامدند؟ گفت: همسرم طاقت نمیآورد پیکر را ببیند. گفتم بروید و با مادر شهید بیایید. پدر و مادر شهید آمدند و پیکر را دیدند. دیدن شهید اگر چه سخت بود اما دل مادرش آرام گرفت.»
🔺دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی با خانواده شهید حدادیان
شهید محمدحسین حدادیان متولد ۲۳ دی ماه ۱۳۷۴ بود. او ساعت ۴ صبح اول اسفند ماه ۱۳۹۶ مصادف با سالروز شهادت حضرت زهرا (س) در جریان آشوب دراویش گنابادی در خیابان پاسداران تهران به عنوان نیروی حافظ امنیت به شهادت رسید. مزار این شهید در امامزاده علیاکبر چیذر است.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
خاطرات حاج قاسم.mp3
21.73M
فایل صوتی خاطره گویی همسر شهید مدافع حرم حسین محرابی
درباره شهید سلیمانی
#سفر_استانی
#شهر_مقدس_مشهد
#حرم_رضوی
کاروان خانواده های معظم شهدا
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
26.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم خوانی خواهر وبرادری
حافظ قرآن خانم محدثه نوروزی
حافظ قرآن آقای محمدرضا نوروزی
#مشهد
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
26.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره گویی خواهر معزز شهید (غواص) حمیدرضا رنجبر
جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳
#سفر_استانی
#سبزوار
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
13.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره گویی فرزند معزز سردار شهیدمحمدرضا شمس آبادی
جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳
#سفر_استانی
#سبزوار
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398