eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
587 دنبال‌کننده
20هزار عکس
4.5هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیه ۲۷ سوره مبارکه اعراف.mp3
35.71M
۵۰۷ مین صوت شب ۴ ماه صفر ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۰۵/۱۸ آیه ۲۷ سوره مبارکه موضوع : فتنه شیطان _ساکن شدن انسان در بهشت تقوی ، بهشت آرامش و بهشت اخلاق . _ فریب و وسوسه شیطان _ نزدیک شدن به درخت کبر / رفتن لباس تقوی و آشکار شدن زشتی های انسان بخل و حسد و کینه و ریا و فریب _ eitaa.com/majmaenashr 👈ایتا t.me/majmaenashr 👈تلگرام 🍃🌼🌺🌼🍃 تفسیر جامع وبروز قرآن کریم برای گوش دادن وآشنایی بیشتر با آیات قرآن ترجیحا از قرآن استفاده شود. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
قاب ماندگار تشییع پیکر مطهر جانباز شهید حاج غلامحسین مهدی زاده. دهم تیرماه سال 1397 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
آن خاطره ماندگار راوی:مادر شهید عبدالحمید حیدری يک بار که به مرخصی آمده بود به صورت ناگهاني گفت مادر نزديک بود.وقتي شنيدم بدنم لرزید. دوباره حرفش را تکرار کرد و گفت مادر نزديک بود. دوباره تنم لرزید چون فکر کردم مي خواهد بگويد نزدیک بود شهید شوم. گفتم: بگو. چرا حرف نمیزنی!؟ گفت: مادر شهید که خوب است, نزدیک بود اسیر شوم. گفتم: نه مادر خدا نکنه. من طاقت اسارت شماها را ندارم. هر وقت خدا مصلحتش باشد شهید شويد بهتر از اسارت است.‌ان موقع يکي از همسايه‌هامان به نام حسن حيدري اسير دشمن شده بود و خانواده اش شرايط سختي را سپري مي کردند.اين را هم بگويم که اين هرا هم بگويم که عبدالحمید سه سالی که می رفت جبهه وقتی به مرخصی می آمد یکبار هم نگذاشت ما لباسهایش را بشوئیم به جز دفعه آخر قبل از رفتنش به جبهه به من گفت مادر اینبار لباسهایم را شما بشوئید و اگر پارگی هم داشت برایم بدوزید. من گفتم: چشم؛ هم برایش شستم و هم برایش داخل ساکش گذاشتم. اين را هم بگويم که وقتی رزمنده ها به مرخصی مي امدند انگار از مکه و کربلا برگشته باشند مردم دسته دسته مي امدند به ديدارشان. و ما همیشه با گز و چایی و شربت پذیرایی می کردیم. وقتی عبدالحمید مجروح شده بود مردم خیلی میامدند دیدنش. يک شب به من گفت اگر سخت پذيرايي برايم ميروم بسیج تا انجا بيايند دیدنم و شما اذیت نشويد که گفتم نه عزیز دلم دوست دارم خودم به شما رسیدگی کنم. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
قاب ماندگار شهید عبدالحمید حیدری حسین حیدری، راننده تراکتور سمت راست عبدالحمید حیدری حسن حیدری کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
وحدی رئیس بنیاد شهید شد رئیس‌جمهور در حکمی سعید اوحدی را به‌سمت رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران منصوب کرد. به گزارش ایسنا، سعید اوحدی پیش از این سابقه معاونت حقوقی وزارت آموزش و پرورش و ریاست سازمان حج و زیارت را در کارنامه داشته است. او در ماه‌های پایانی دولت دوازدهم نیز رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران بود و در دولت سیزدهم هم معاونت وزیر میراث فرهنگی و گردشگری را به عهده داشت. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
تو را به اضطرار زینب.mp3
5.02M
تورو به اضطرار زینب بیا آقا💔 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم، چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است، نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ما نبود، کنجکاو شدم، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقامهدی است. آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت، ادامه دادم: آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین من، آخه چرا شما؟ خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم: زن رفتگر محله، مریض شده بود، بهش مرخصی نمیدادن میگفتن اگه تو بری نفر جایگزین نداریم، رفته بود پیش شهردار و آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش، اشک تو چشام جمع شد هر چی اصرار کردم آقا مهدی جارو رو به من، نداد، خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا کسی متوجه نشه. ❤️☘❤️دمی با شهید ❤️☘❤️یادشهداباصلوات ❤️☘❤️شهیدمهدی باکری ‌ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
sticker_mazhabi(52).mp3
8.81M
🥀✨🖤 🎧 صوت با صدای حاج قاسم سلیمانی عزیز... ناگهان باز دلــ💔ــم یاد تو افتاد شکست... 🏴❥لبیــــڪ یـــا حســــین❥🏴 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍🏻می‌خواست برود سرڪار از پله‌هاے آپارتمان، تندتند پایین می‌آمد! آنقدر عجلہ داشت ڪه پلہ ها را دوتا یڪی رد می‌ڪرد! جلوے در خانه ڪه رسید، بهش سلام ڪردم‌ گفتم: آرام‌تر فوقش یڪ دقیقه دیرتر میرسـی سرِڪارٺ! سریع نشست روی موتور، روشن کرد و گفت علی‌آقا! همین یڪ دقیقه یڪ دقیقه‌ها شهادٺ آدم را یڪ روز به یڪ روز به عقب می اندازد! کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حالا میفهمی وقتی حضرت (سلام الله علیها) موهاش سوخت ینی چی...؟!😔 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398