🕋✨قتل حضرت سيدالشهداء (عليهالسلام) از🔥سقيفه شروع شد
كلام امام صادق (عليهالسلام) + سندمعتبر
امام صادق (عليهالسلام) :
✍️ إِذَا كُتِبَ الْكِتَابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ عليه السلام
هنگاميكه #صحيفه_ملعونه نوشته شد امام حسين(عليهالسلام)به شهادت رسيد.
📕 نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 8 صفحه : 180
http://lib.eshia.ir/11005/8/180
ترجمه كامل:
https://lib.eshia.ir/12543/1/261
توثیق:
✍️ الحديث الثاني والمائتان : موثق على الأظهر.
📕 نام کتاب : مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 26 صفحه : 68
اللهم عجل لولیک الفرج
@Yaranmontazer
شیعـہ اهل بیت
#جنایت_علیه_بشریت🚷
ین مقاله دارای چندین مشکل است. خواهشمندیم به بهبود آن کمک کنید یا در مورد این مشکلات در صفحهٔ بحث گفتگو کنید.
بیشتر بدانید
این نوشتار میتواند با ترجمهٔ متن از مقالهٔ مربوط در ویکیپدیای انگلیسی گسترش یابد.
بیشتر بدانید
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است.
جنایت علیه بشریت (به انگلیسی: Crimes against humanity) اعمال مشخصی هستند که عمداً توسط یک دولت، یا از طرف یک دولت، بهعنوان بخشی از یک سیاست گسترده یا سازمانیافته، معمولاً علیه افراد غیرنظامی، در زمان جنگ یا صلح، انجام میشود. جنایت علیه بشریت با جنایت جنگی متفاوت است زیرا جنایت جنگی معمولاً اعمال جداگانه و موردی است که سربازان مرتکب میشوند، در حالی که جنایت علیه بشریت در راستای پیشبرد سیاست یک دولت یا سازمان انجام میشود. ماهیت خشونتآمیز چنین اعمالی نقض شدید حقوق بشر تلقی میشود، از این رو این نام انتخاب شده است.
جنایت علیه بشریت، اولین بار در دادگاه نورنبرگ به عنوان یک اتهام حقوقی مطرح شد. از آن زمان تا کنون، دادگاههای بینالمللی دیگری مانند دادگاه بینالمللی کیفری یوگسلاوی سابق، دادگاه بینالمللی کیفری برای رواندا و دیوان کیفری بینالمللی، و همچنین دادگاههای داخلی کشورها، اتهام جنایت علیه بشریت را مورد پیگرد و رسیدگی قرار دادهاند. موازین حقوقی جنایت علیه بشریت عمدتا از طریق تکامل و پیشرفت حقوق بینالملل عرفی شکل گرفته است. جنایت علیه بشریت تاکنون در قالب یک معاهدهٔ بینالمللی تدوین نشده است اما طی سالیان اخیر تلاشهایی در سطح بینالمللی برای تدوین چنین معاهدهای انجام شدهاست.
برخلاف جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت ممکن است هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح انجام شود.[۱] جنایت علیه بشریت به رخدادهای انفرادی و پراکنده توسط چند فرد اطلاق نمیشود بلکه هنگامی محقق میشود که ارتکاب جنایات گسترده، بخشی از سیاست یک دولت باشد (هرچند لازم نیست که مباشران ارتکاب جنایت با این سیاست همراه و همدل باشند) و یا وقتی که ارتکاب گستردهٔ اعمال قساوتبار، از سوی دولت یا یک مقام دفاکتو، تحمل یا تشویق شود. جنایت جنگی، قتل، کشتار، اقدامات ضدانسانی، نسلکشی، پاکسازی نژادی، نفی بلد، آزمایشهای غیراخلاقی بر روی انسان، مجازاتهای غیرقانونی شامل اعدام خودسرانه، استفاده از سلاح کشتار جمعی، تروریسم دولتی یا حمایت دولتی از تروریسم، استفاده از جوخههای مرگ، آدمربایی و ناپدیدسازی قهری، استفاده نظامی از کودکان، حبس ناعادلانه،بردهداری، شکنجه، تجاوز جنسی، سرکوب سیاسی، تبعیض نژادی، آزار دینی و دیگر موارد نقض حقوق بشر، ممکن است به حد و آستانهای برسد که مصداق جنایت علیه بشریت محسوب شود البته به شرطی که بخشی از یک سیاست و رفتار گسترده و سازمانیافته باشد.
جنايت علیه بشریت، مفهوم گستردهتری از نسلکشی دارد. در جنایت علیه بشریت لازم نیست یک گروه خاص هدف قرار بگیرد بلکه به طور کلی، یک جمعیت غیرنظامی شامل گروههای سیاسی و غیره ممکن است هدف این جنایات واقع شود. در جنایت علیه بشریت، برخلاف نسلکشی، قصد مرتکب به نابودی کل یا بخشی از گروه موردنظر، شرط نیست.[۲]
#نقض_حقوق_بشر
#اساس_نامه_سازمان_ملل
@Yaranmontazer
⛔️باحق ستيزه مكن! به زمين خواهى خورد
#نهج_البلاغه
💥مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ.
🌎آنكه باحق در آويزد، حق بر زمينش زند.
📘#حکمت_408
🔸http://eitaa.com/Yaranmontazer
#کاروان_کربلا
سکینه بلایای سنگین روز عاشورا را با دلی استوار و اراده ای پولادین تحمّل نمود. این توان، برخاسته از باطن پاک و توجّه کامل او به ذات احدیّت بود، همان گونه که امام حسین علیه السلام درباره اش فرموده: «دخترم، دائم محو جمال الهی است.» مطمئنّاً اگر امام بردباری او را محک نزده بود و به درجه ایمانش واقف نبود، او را همراه خویش به سفری پرحادثه نمی برد تا مبادا از آن حوادث دهشت بار روحش متزلزل شده و دینش دستخوش دگرگونی گردد. سکینه به مرتبه ای از یقین و رضای الهی رسیده بود که کشته شدن پدر و برادرها و عموها را دید، اما لب به شکایت نگشود و آن مصائب را لطف الهی دانست.
وی نظاره گر وقایع عاشورا بود. او ندای کمک خواهی پدرش را که مظلومانه یار و یاور می طلبید، شنید و با تمام وجود، درد بی کسی مادر، خواهر، عمّه ها و زنان را چشید و با اینکه در اوان جوانی بود، سرپرستی دختران کوچکتر از خود را به عهده گرفت و به دلداری آنها پرداخت. با آنکه عطش تا عمق وجودش پنجه افکنده بود، دلیرانه مقاومت کرد و از بی آبی، شکوه ننمود.
او پس از شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام بالینش حاضر شد و با سوز دل، نوحه سرایی کرد و زمانی که پدرش عمود خیمه عباس علیه السلام را کشید، داغ سنگین این مصیبت را در خود مخفی نگه داشت تا دشمن خیال نکند فرزندان حسین علیه السلام مرعوب شده و شکیبایی را از دست داده اند. او به خدا دل بسته بود، با صبر قرین بود و از راه مستقیم الهی خارج نشد.
سکینه از اوّلین افرادی است که از شهادت امام مطّلع گردید. وقتی اسب بی صاحب امام، با زین واژگون و شیهه زنان به سوی خیمه آمد، او به استقبالش رفت و با زبان حال، احوال پدر را جویا شد. او به این فکر می کرد که: آیا لحظه آخر به امام آب دادند یا خیر؟ بغضِ فروخورده اش یکباره به خروش تبدیل شد و فریاد برآورد که: واقتیلاه! واابتاه! واحسیناه! واحسناه! و واغربتاه!
زمانی که دشمن، او و دیگر زنان را به قتلگاه برد تا از کنار کشتگان عبور دهد، او ناگهان بر پیکر خونین پدر افتاد و او را به آغوش گرفت و طوری گریست که دوست و دشمن گریان شدند. عمر بن سعد فرمان داد با زور و تهدید دختر امام حسین علیه السلام را از بدن پدر جدا نموده و همراه بقیه مصیبت دیدگان به اسارت برند. سکینه می گوید:
وقتی پیکر پدرم را در آغوش گرفتم، از حلقوم بریده اش این ندا را شنیدم که می گفت:
شیعتی ما ان شربتم ماء عذبٍ فاذکرونی او سمعتم بغریبٍ او شهیدٍ فاندبونی
شیعیان من! هر زمان که آب گوارایی نوشیدید، مرا به یاد آورید و اگر سرگذشت غریب و شهیدی را شنیدید، بر من بگریید!
تبلیغ در اسارت
حفظ ارزش های دینی، جزء اهداف مقدّس رهبران الهی است. آنها در نشر آیین محمّدی به اقتضاء زمان و مکان کوشیده اند. فرزندان اهل بیت علیهم السلام نیز چون اجداد خویش با پیش گرفتن روش صحیح در میدان رویارویی حقّ و باطل، دشمن را رسوا نموده و با پاسداری از خون شهیدان، هدف مقدّس آنها را زنده نگه داشته اند.
دختر امام حسین علیه السلام می دانست پدر بزرگوارش به خاطر امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با بدعت ها و انحرافات دینی و اجتماعی قیام نموده، بنابراین دیدن سر بریده امام بر نیزه، او را نگران نساخت؛ اما وقتی چشم نامحرمان به ساحت مقدّس اهل حرم افتاد، کوشید از آن نگاه ها در امان بماند.
سهل بن ساعد انصاری- از اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم - در چگونگی ورود اهل بیت علیهم السلام به شام می گوید:
من قصد رفتن به بیت المقدّس را داشتم. چون نزدیک شام رسیدم، دیدم مردم، شهر را آذین بسته و به جشن و سرور پرداخته اند. سؤال کردم: آیا برای شامیان عیدی هست که من اطلاع ندارم؟ پاسخ شنیدم: ای پیرمرد! از بیابان آمدی؟ گفتم: من سهل بن ساعدی هستم و رسول خدا را دیده ام. گفتند: عجب است که آسمان، خون نمی بارد و زمین، اهلش را فرو نمی برد! گفتم: مگر چه شده؟ گفتند: این، سر حسین است که از عراق هدیه آورده اند! جلوتر رفتم، پرچم هایی دیدم که در بین آنها سری بر نیزه است. او شبیه ترین افراد به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بود و پشت سر آن، بانوانی بر شترانی بی پوشش سوار بودند. نزدیک تر رفتم. از نخستین زن پرسیدم: کیستی؟گفت: من سکینه، دختر حسینم. گفتم: من سهل ساعدی از اصحاب جدّت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم هستم، اگر حاجتی داری برآورم! فرمود: به حامل سر بگو جلوتر رود تا مردم به تماشای آن بپردازند و چشمانشان به حرم پیامبر نیفتد! سهل می گوید: من نزد آن نیزه دار رفتم و مبلغی به او دادم و گفتم: سر را جلوتر از زنان ببر. و او پذیرفت
آری، همچنان که جدّه اش حضرت زهرا علیها السلام تا لحظه های آخر زندگی به پاسداری از فرامین الهی کوشید و در نظر هیچ نامحرمی ظاهر نشد، او نیز در بحرانی ترین لحظات حیات، تابع دستورات الهی بود؛ گرچه حوادث آن روزها کافی بود تا کوه را از هم بپاشد و زمین و آسمان را درهم کوبد.
ادامه👇
اسیران آل سول را در حالی که به ریسمان بسته شده بودند و از میان جمعیت عبور می دادند، وارد مجلس یزید کردند. جفاکاران شام که از بزرگی، شکوه و ابّهت آنها در شگفت مانده بودند، پرسیدند: شما چه کسانی هستید؟ سکینه فرمود: ما اسیران، از خاندان محمّد صلی الله علیه وآله وسلم هستیم!
تبلیغ روشنگرانه، با بیان موجز و مختصر جهت بیداری خفتگان در غفلت، از رسالت های مهمّ بازماندگان واقعه عاشورا بود. دختر امام حسین علیه السلام با سخن کوتاه «ما اسیران آل محمّدیم»، مردمِ مسخ شده از تبلیغات پوچ و پرهیاهوی یزید را به تفکّر واداشت که: اگر اینها آل محمّدند، چرا اسیر شده اند؟ بنابراین، یزید در مواقف مختلف با اقدامات سنجیده و درستِ وابستگان امام علیه السلام رسوا می شد و جوانه های هوشیاری در دلها و افکار مردم شام روییدن آغاز می کرد.
حضرت سکینه علاوه بر بیدارگری های غیر مستقیم، در برابر دید همگان مقابل ظالمان می ایستاد. وی وقتی سر بریده فرزند زهرا علیها السلام را مقابل یزید مشاهده کرد که او با جسارت بدان هتاکی می کند و شعر پیروزی می سراید، فریاد برآورد و گفت:
به خدا، سخت دل تر از یزید ندیدم و کافر و مشرکی بدتر و جفاکارتر از او نیست.
آنگاه که یزید در مورد پدرش گفت: حسین، حق را منکر شد و قطع رحم نمود و در ریاست و رهبری با من ستیز کرد. در پاسخش فرمود:
ای یزید! از کشتن پدرم خوشحال نباش! او مطیع خدا و رسول بود و دعوت حق را اجابت کرد و به سعادتِ شهادت نائل آمد! ولی روزی خواهد آمد که تو را بازخواست می کنند، خود را برای پاسخگویی آماده کن! ولی تو چگونه می توانی پاسخ دهی؟
دختر امام حسین علیه السلام دریافته بود که ستمگران یزیدی و ناسپاسان کوفی برای اسیران حُرمتی قائل نیستند و یزید ظالم به جز انتقام گیری از امام و ذرّیه اش هدفی ندارد. مصیبت دشت نینوا و شهادت پدر و برادرها عواطف وی را تحت تأثیر قرار داد؛ به ویژه زمانی که یزید ملعون بر لب و دندان امام چوب زد و با آن ضربه ها، روح و روان ریحانه بتول را جریحه دار نمود. او به ناچار همراه خواهرش (فاطمه) به دامن عمّه شان زینب پناهنده شده و گفتند:
«یا عمّتاه انّ یزیداً اینکت ثنایا ابینا بقضیبه؛ عمّه جان! یزید با چوبدستی دندان های پدرمان را می زند.»
و این استمدادطلبی، حکایت از این دارد تا عمّه نگذارد او چنین کند! نفس فاطمی و علوی، دختر علی 7 آنها را به آرامش دعوت نمود و غیورانه در مقابل یزید ایستاد و فرمود: آیا چوب می زنی؟ دستت بشکند! این سر و صورت از چهره هایی است که سال های طولانی برای خدا سجده کرده است!
ادامه....
@Yaranmontazer
#متن
فرعون، که ادعای خدایی می کرد و مردم را بنده خویش می دانست، روزی به استراحت مشغول بود. برای او،ظرفی از انگور آورده بودند.فرعون،خوشه ای از انگور برداشته و حبّه های سبز و شفاف آن را به دهان می گذاشت.
در آن هنگام مردی در مقابل او ظاهر شد، کسی که فرعون او را ندیده بود و نمی دانست چگونه توانسته است به خلوت کاخ راه یابد.پس، از خوردن انگور دست کشید و پرسید:
ـ تو کیستی و چطور به اینجا آمده ای؟!
مردناشناس،با صدایی غریب و وهم آلود،پاسخ داد:
ـ شیطان هستم؛شیطان!
فرعون بر خویشتن لرزید،ظرف انگور را که در کنارش بود،عقب برد و دست ها را روی زمین ستون کرد.این گونه، می توانست لرزش اندام های خود را مخفی بدارد.لبهایش که لرزش داشت و رنگ پریده می نمایاند، تکان می خورد و کلماتی نامفهوم، از بین آنها خارج می شد.
شیطان، خنده ای بلند سر داد و گفت:تو ترسیده ای!
فرعون به زحمت پاسخ داد:آری، چون منتظر تو نبودم.بعد، بدون آنکه بتواند به چهره شیطان نگاه کند،پرسید:برای چه پیش من آمده ای؟!
شیطان دست به ظرف انگور دراز کرد،خوشه ای را برداشت و مقابل نگاه فرعون نگه داشت و پرسید:آیا کسی می تواند این خوشه انگور را به خوشه ای از مروارید گرانبها تبدیل کند؟ فرعون بدون درنگ پاسخ داد:نه کسی نمی تواند.
شیطان،با سحر و جادوی خویش، کاری کرد که خوشه انگور به چشم فرعون به مروارید تبدیل شود!خوشه ای از مروارید.
فرعون در حالی که بسیار حیرت زده شده بود،گفت:آفرین بر استادی و مهارت تو باد!
شیطان خوشه انگور را به درون ظرف پرتاب کرد و با همان دست،در حال حرکت،یک پس گردنی محکم به فرعون زد.
شدّت ضربه به حدّی بود که سر فرعون پایین کشیده شد و نوک دماغش با زمین برخورد کرد.
شیطان بار دیگر،خنده بلند خود را سر داد و گفت:ای بیچاره! من با این استادی و توانی که می بینی، از پیشگاه خدا رانده شدم و به بندگی قبولم نکردند.تو چگونه با این حماقت خودت، ادعای خدایی می کنی؟!
#شعر_مثل_گندم🌾
مثل گندم باش ؛
زیر خاک می برندش
باز می روید پُرتر،
زیر سنگ می بَرندش
آرد می شود پر بَهاتر،
آتش می زنندش
نان می شود مطلوب تر،
ذات باید ارزشمند باشد…!
@Yaranmontazer
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🗓 امروز: #شنبه
☀️ ۲۲ مرداد ماه ۱۴۰۱ ه. ش
🌙 ۱۵ محرم الحرام ۱۴۴۴ ه.ق
🌲 ۱۳ اوت ۲۰۲۲ ميلادى
📿 #ذکر_روز:
"یَا رَبَّ العَالَمِینَ"
"ای پروردگار جهانیان"
🔺 #زیارت_روز_شنبه🔺
💎 زیارت پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
🌺 #اذکار_روز_شنبه 🌺
- یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه)
- یا حی یا قیوم (1000 مرتبه)
- يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن
@Yaranmontazer
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🌾