eitaa logo
کافه شعر و ادب
745 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
3 فایل
خوش آمدید بزرگواران کپی آزاد اگه دوست داشتی یه صلوات هم بفرست خادم Yasamanha@
مشاهده در ایتا
دانلود
آرامش نصیب لحظه هاتون لحظه به لحظه شاد باشید
وصالِ توست اگر دل را مرادی هست و مطلوبی کنارِ توست اگر غم را کناری هست و پایانی!
لبخند نزن بی سر و سامان شدنم را ابرم که خــدا خواسته باران شدنم را آرامش من بی تو فقط مایه ی ترس است بنشین و ببین لحظه ی طوفان شدنم را 🌴💎🌴
محو چشمان تو بودم که به دام افتادم صید را زنده گرفتی و به کشتن دادی 🌴💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
𝙼𝚢 𝚕𝚒𝚏𝚎 𝚒𝚜 𝚘𝚏 𝚗𝚘 𝚊𝚌𝚌𝚘𝚞𝚗𝚝, (𝚋𝚞𝚝) 𝚜𝚑𝚎 𝚒𝚜 𝚝𝚑𝚎 𝚕𝚒𝚏𝚎 𝚘𝚏 𝚖𝚢 𝚕𝚒𝚏𝚎. 𝙸 𝚊𝚖 𝚒𝚗 𝚙𝚊𝚒𝚗 𝚊𝚗𝚍 𝚠𝚘𝚞𝚗𝚍𝚎𝚍: 𝚜𝚑𝚎 𝚒𝚜 𝚖𝚢 𝚛𝚎𝚖𝚎𝚍𝚢. جان من سهل است جان جانم اوست دردمند و خسته‌‌ام درمانم اوست‌‌...! 🌴💙🌴
ور هیچ نباشد چون تو هستی همه هست...! 🌴🕯🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای کاش نماز عید فطر خود را در پشت سر تو اقتدا میکردم
ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﭙﻬﺮﯼ؛ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﻪﯼ ﻭﺳﻌﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﺤﻔﻞ ﺳﺎﮐﺖ ﻏﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺣﺎﺻﻠﺶ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺟﺰﺍ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺟﻨﺒﺶ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺎﻫﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﺣﯿﺎﺕ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺨندد 🌴💎🌴
ترک خواب صبح کن صائب که در خون شفق روی می شوید به خون از خواب شیرین آفتاب صائب تبریزی ‌🌴💙🌴
عشق... سیبی ست که دوران تکامل دارد اتفاقی ست که وقتش برسد، می افتد... 🌴💙🌴
تارو پودم هستی ام بر باد رفت٬اما نرفت عاشقی هااز دلم،دیوانگی ها از سرم رهی معیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‌ از بوی تو در تاب شود آهوی مشکین گر باز کنند از شکن زلف تو تابی 🌴💙🌴
گفتم از دست غمت سر به جهان دربنهم نتوانم، که به هر جا بروم در نظری...! 🌴💙🌴
ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم وی مطربان ای مطربان دف شما پرزر کنم 🌴💙🌴
من غصه را شادی کنم گمراه را هادی کنم من گرگ را یوسف کنم من زهر را شِکَر کنم 🌴💙🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرهاد را چو بر رخ شیرین نظر فتاد دودش به سر درآمد و از پای درفتاد مجنون ز جام طلعت لیلی چو مست شد فارغ ز مادر و پدر و سیم و زر فتاد 🌴💙🌴
سوختن کمال عشق است اما آنها که سوختن پروانه در آتش شمع را کمال عشق می‌دانند کجایند که سوختن انسان در آتش عشق را به نظاره بنشینند
عشق زوزد مرا سازد مرا در اتش اندازد مرا
حال با پای خودت سر به بیابان بگذار؛ پیش از آنی که تو را عشق به صحرا بکشد
مرا چشمیست خون افشان از ان چشم از ان ابرو
‌ ‌ابری که می‌گذشت، به آهنگ گریه گفت: دنیا، مکان ماندن ما نیست بگذریم... سجاد سامانی ‌