✿بی محبت مگذران عمر عزیز خویش را در بهاران عندلیب و در خزان پروانه باش... ✿صائب_تبریزی🌴💙🌴

◽️ آنقَدَر شعرِ مرا خواندی و گفتی احسنت فکرت افتاد که شاید تو دلیلش باشی محسن صح🌴💙🌴

◽️ عشق صیدیست که تیرت به خطا هم برود لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند مولانا🌴💙🌴

پرسيد كه چونى ز غم و درد جدايى گفتم نه چنانم كه توان گفت كه چونم سعدی🌴🕯🌴

◽️ گفتم‌ ار عاشٖق‌ شوم، گاهی‌ غمی خواهم کشید مـن چـه دانـسـتـم کـه بـار عـالـمی باید کشید اهلی شیرازی🌴💙🌴

◽️ بشنیدمت که نظر می‌ کنی به حال ضعیفان تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت سعدی 🌴💙🌴

◽️ ای که گفتی ببرم قصهٔ خود را به طبیب مبر این درد که کارم ز مداوا بگذشت کمال خجندی🌴💙🌴

◽️ دل به هر كس كه رسیدیم سپردیم ولی قصه ی عاشقی ما سر و سامان نگرفت فاضل نظری🌴💙🌴

◽️ خوردیم چو گنجشک به دیوار بلورین پنداشته بودیم که این پنجره باز است سید حسن حسینی🌴💙🌴

◽️ چه وجود نقش دیوار و چه آدمی که با او سخنی ز عشق گویند و در او اثر نباشد سعدی🌴💙🌴

◽️ غافلی از حال دل، ترسم که این ویرانه را دیگران بی صاحب انگارند و تعمیرش کنند صائب تبریزی🌴💙🌴

احسنت همه عالی 👌👌👌👌👌👌

◽️ بلبلم لیک چو گل عهد ببندد با زاغ من دگر با چه دلی لب به سخن باز کنم هوشنگ ابتهاج🌴💙🌴

◽️ آخر قرار زلف تو با ما چنین نبود ای مایه قرار دل بیقرار من شهریار🌴💙🌴

در قفس خیــال تو تکیــه زنم به انتظار تا که تو بشکنی قفس، پر بکـشم به سوی تو️ مولانا🌴🥀🌴

🌴💙🌴 ز تاب آتش سودای عشقش به سان دیگ دایم میزنم جوش چو پیراهن شوم آسوده خاطر گرش همچون قبا گیرم در آغوش اگر پوسیده گردد استخوانم نگردد مهرت از جانم فراموش دل و دینم دل و دینم ببردست

◽️ پروانه سوخت يك شب و آسود جان او ما عمرها ز داغ جفاى تو سوختيم رهی معیری🌴💙🌴

◽️ گفتى كه صادقانه پشيمان شدى ولى ديگر چه سود، آنكه تو را مى ستود رفت مرتضی درویشی🌴💙🌴

عافیت خواهی نظر در محضر خوبان مکن ورکنی بدرود کن خواب و قرار خویش را سعدی 🌴🥀🌴@Alahzy

🌴💙🌴 دیدی ای حافظ که کنعان دلم بیمار شد عاقبت با اشک و غم کوه امیدم کاه شد؟ گفته بودی یوسف گمگشته بازاید ولی یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد

🌴💙🌴 مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید از غم هجر مکن ناله و فریاد که من از خدا می طلبم تا به سرم باز آید

🌴💙🌴 سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

◽️ دردم همه در مصرعِ بعد است "من ماندم و او رفت و نیامَد" ادیب امینی🌴💙🌴

◽️ شرح حالِ همه عُشّــاقِ توام، کـاش این قوم به کبوتر ، عــوضِ نامه ، ببندند مـرا نجیب کاشانی🌴💙🌴

◽️ هم سینه شد پر آتش و هم دیده شد پر آب در آب و آتش است درون و برون مرا هلالی جغتایی🌴💙🌴