دیدی که یار
چون ز دل ما خبر نداشت،
ما را شــکار کرد و
بیفکند و
برنداشت
خاقانی
کلید صبح
در پلک های توست
دست مرا بگیر
از چارراه خواب گذر کن
بگذار و بگذریم زین خیل خفتگان!
دست مرا بگیر
تا بسرایم،
در دست های من
بال کبوتری است
#نصرت_رحمانی
دیریست که از روی دل آرای تو دوریم
محتاج بیان نیست که مشتاقِ حضوریم
مرحوم
هوشنگ ابتهاج
آمد خبر از حضرت دلدار
که صبح است
خورشید برافروخته ای یار
که صبح است
برخیز و بخوان
نغمهی دلشاد صبوحی
در باغ فلک گل شده بیدار
که صبح است
سلام💐 صبحتان زیبا و شاد🌸
🌴💙🌴