عشق در آمد از درم
دست نهاد بر سرم
دید مرا که بی توام
گفت مرا که وای تو
مولانا
🌴🕯🌴
عاشقم
اهل همین کوچه بنبست کناری
که تو از پنجرهاش
پای به قلبِ من دیوانه نهادی
تو کجا
کوچه کجا
پنجرهی باز کجا
من کجا عشق کجا
طاقت آغاز کجا
فریدون مشیری.
🌴🕯🌴
عشقت آمیخت به دل درد فراوانی را
ریخت در پیرهنم، خار بیابانی را
نام پروانه مکن یاد که نسبت نبود
با من سوخته دل، سوخته دامانی را
حزین لاهیجی
🌴🕯🌴
نه غزل نوشته بودم نه ترانه ای سرودم
که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی
نه سراغ من گرفتی، نه سخن به نامه گفتی
به همان بهـانه ای که، نشنیده ای ندائــی
فریدون مشیری
🌴🕯🌴
🌴🕯🌴
آرزو دارم دلت بی غم، خوشیها بیشمار
باب میل تو بچرخد چرخهی این روزگار
آرزو دارم لبت خندان به کامت دلخوشی
فصل فصلِ سال تو زیبا شود همچون بهار
این دعای من برای توست ای محبوب من!
دوستانت برقرار و دشمنانت خارِ خار
کوه باشی، استوار و مثل دریا بیکران
تا ابد هرگز نبینم من تو را با غم دچار
آسمان آرزوهایت همیشه صاف صاف
حاجتت باشد یکی با حکمت پروردگار
آرزو دارم که زخم عشق تو باشد عمیق
هیچ زخمی دلنشینتر نیستش جز زخم یار
هیچ در دستش ندارد جز غزل، سنگ صبور
این غزل تقدیم تو ای بهترین دار و ندار
#جواد_الماسی
🌴🕯🌴
یاری کن ای نفس که درین گوشه ی قفس
بانگی بر آورم ز دل خسته یک نفس
#َهوشنگ_ابتهاج
🌴🕯🌴
٬ندانمت که چه گویم؛ تو هر دو چشم منی
که بی وجود شریفت، جهان نمیبینم
🌴🕯🌴