eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
7.7هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 #یازینب...
خیلی خواهش از تو کردم خانمم،اما این دم آخر یه خواهش بیشتر ازت ندارم. یک بار دیگر باز کن آغوش خود را
حالا از اینجا آقا رسول الله میخواد براتون روضه ها بخونه..😭 ای در میان موج غمها غمگسارم بعد از تو غیر از فاطمه یاری ندارم حس می کنم وقتی که جای خالیت را بر روی پای کوچکش سر می گذارم شعب ابیطالب تو را از من گرفته همراه زهرا در عزایت سوگوارم آرام می گرید که من آرام گیرم آرام می گرید که من طاقت بیارم طاقت ندارم اشک زهرا را ببینم از گریه هایش عاقبت جان می سپارم پیغمبر چه آرزویی کرده ای کاش عالم قدر زهرا را بداند ای کاش صدها سال بعد از من بماند ...🌹🏴
🌴 #یازینب...
حالا از اینجا آقا رسول الله میخواد براتون روضه ها بخونه..😭 ای در میان موج غمها غمگسارم بعد از تو غی
یا رسول الله قدرش رو دونستند،تو برا پیغمبر نگی چه خبر شده،خود پیغمبر خبر داره،میخواد به تو خبر بده،به دخترش هم خبر داد،به همسرش هم خبر داد،حالا داره برا خدیجه روضه ی دختر میخونه،😭 قلبم ز چشمان ترش آتش گرفته بر حال و روز مضطرش آتش گرفته می آید آن روزی که یاسم در گلستان حالا اونهایی که تا حالا گریه نکردن گلبرگهای پرپرش آتش گرفته.‌.‌😭 ...🌹🏴 ...🌹🏴
🌴 #یازینب...
یا رسول الله قدرش رو دونستند،تو برا پیغمبر نگی چه خبر شده،خود پیغمبر خبر داره،میخواد به تو خبر بده،ب
کسی نگه امروز نخونم ،امروز روز بی مادر شدن فاطمه است..😭 قرآن ناطق بین کوچه دست بسته است در صحن خانه کوثرش آتش گرفته ...🌹🏴 ...🌹🏴
🌴 #یازینب...
کسی نگه امروز نخونم ،امروز روز بی مادر شدن فاطمه است..😭 قرآن ناطق بین کوچه دست بسته است در صحن خانه
این یه خط رو میخونم رد میشم، اگه فاطمیه زنده نبودیم ، همین یه خط رو از ما بذارن بسمونه...😭 زینب به چشمان خودش می بیند آنجا دار و ندارش مادرش آتش گرفته صدها فرشته تا قیامت در طوافند آن خانه ای را که درش آتش گرفته...😭 ...🌹🏴 ‌...🌹🏴
🌴 #یازینب...
این یه خط رو میخونم رد میشم، اگه فاطمیه زنده نبودیم ، همین یه خط رو از ما بذارن بسمونه...😭 زینب به
...😭 وقتی دل نگران بود،هی نگاه به فاطمه اش میکرد،اشک میریخت،هر مادری دوست داره عروس شدن بچه اش رو ببینه،مادر خیلی کمک حاله اون لحظه برا دخترش،اسماء قول داد،گفت: من هستم،تا آخر هستم،وقتی پیغمبر شبی که دست امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها رو در دست هم داد،فرمود:اسماء تو هم میخوای بری برو،خدا خیرت بده،عرضه داشت یا رسول الله،من به خدیجه قول دادم،کجا برم،قول دادم براش مادری کنم،پیغمبر فرمود:خدا دنیا و آخرت خیرت بده اسماء،یه جای دیگه هم شنیدید اسماء بوده، بین درو دیوار،این اون جایی بود که مادر برای وضع حمل بچه،برا نوه اش،یه مادر بزرگ میاد کمک میکنه،اما اینجا دیگه هیچ مادری نمی آد،اینجا دیگه از هیچ مادری نمی خواد،یه جای دیگه اسماء بود،اون ساعتی که امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود:اسماء آب بریز رو بدن فاطمه ام.آب بریز اما آروم آروم،هنوز علی از چیزی خبر نداره،میگه آروم آب بریز،اسماء میگه یه مرتبه دیدم دست از غسل دادن کشید،سر به دیوار گذاشت،هی داره بلند بلند ناله میزنه،گفتم چی شده آقا؟ مگه خودت بچه ها رو آروم نکردی،مگه نمی گفتی آروم گریه کنن،فرمود:اسماء دست از دلم بردار،ببین پهلوش شکسته،ببین صورتش کبوده،مادر مادر مادر،این اشکارو کف دست بگیر بالا بیار،بگید خدا به حق این روضه هایی که خونده شد،به حق این اشک هایی که ریخته شد،دیگه فرج آقامون رو برسون،تا کی مدینه بریم سرگردون باشیم..😭 ...😭 ...😭
🌴 #یازینب...
#وای_مادرم...😭 وقتی دل نگران بود،هی نگاه به فاطمه اش میکرد،اشک میریخت،هر مادری دوست داره عروس شدن
تمام کنیم روضه امروز را بریم دمشق...، بعد کربلا😭 حضرت زهرا علیها السلام هم خیلى بى تابى مى‏ کرد و بى قرار بود. دور پدر مى ‏چرخید و مى ‏پرسید: “یا اَبه اَینَ اُمى؟” پدر جان! مادرم کجاست؟ دلم براى مادرم تنگ شده، مادرم کجاست؟… فرشتگان الهى براى تسلّى و آرامش فاطمه از جایگاه حضرت خدیجه براى حضرت زهراعلیها السلام خبر آوردند و او را تسلّى دادند…😭  حضرت رقیه هم بى تاب و بى قرار باباست. دائم مى‏پرسد: عمه جان! بابایم کجاست؟ عمه، بابات رفته سفر. عمّه! این چه سفرى است که پایانى ندارد؟ دلم براى بابام تنگ شده؛ پس کى بر مى ‏گردد؟… گوشه‏ ى خرابه زانوى غم بغل زده، بهانه‏ ى بابا را گرفته بود و گریه مى‏ کرد:  با یاد آن یگانه نالم میان ویران           غوغاشده شبانه از این نواى هجران  دادم نشان بابا، چون خون پاى خود را     دیدم سرشک خونین آید ز چشم جانان😭 ...😭 ...😭
🌴 #یازینب...
تمام کنیم روضه امروز را بریم دمشق...، بعد کربلا😭 حضرت زهرا علیها السلام هم خیلى بى تابى مى‏ کرد و
نفس تو سینه دم گرفته بازم چشام و غم گرفته بهونه ی حرم گرفته دلم گرفته… ردم نکن که جا ندارم کسی به جز شما ندارم جز اسم تو نوا ندارم دلم گرفته… ارباب…ارباب…تو این دل شب گداتو دریاب… همیشه بوده ای در پناه زینب... و حسین... نشسته ای تا ابد به راه زینب... و حسین‌... رمضان ، محرم و.. شده،تمام سال یک طرف... ...😭 التماس دعا ان شاءالله برید کربلا... یازینب‌..🌹🏴
🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 باسلام و احترام رفقا... این شبا یاد همه باشید... یاعلی میگید، بگید خدای
...🌹 🏴 .. ...🌹🏴 ..🌹🏴 🏴🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🏴 🏴🌹اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب سلام الله علیها🌹🏴 اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک اللهم حفظ قائدنا الخامنه ای آبروی ما مریز گناهان ما بریز ما را ببخش و بیامرز تا ما را نیامرزیدی از این دنیا مبر عاقبت همه ما را ختم به خیر قرار بده ما را لحظه ای و کمتر از لحظه ای به خودمان وامگذار شهادت در رکاب امام عصر (عج) رو نصیب همه ما بگردان قلب آقا امام زمان (عج) را از همه ما راضی و خشنود بگردان همه بیماران و جانبازان و شیمیایی ها را لباس عافیت بپوشان هر کسی هر حاجت خیریه و شرعیه ای داره به هدف اجابت برسان دعاهای امام زمان (عج) و رهبر و مراجع را در حق همه ما به هدف اجابت برسان هر آنچه خیر است برای همه ما قرار بده و هر آنچه شر است از همه ما دور بگردان لیاقت و سعادت حضور در مناسک حج را برای همه ما به خصوص پدر و مادر و اساتیدمون قرار بده رهبرمون رو درپناه الطاف خداوندی حفظ و هدایت و از جمیع بلیات ارضی و سمایی مصون و محفوظ بدار آخرین کلام ما در این دنیا و اولین کلام ما در آن دنیا را نام زیبای خانوم حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت زینب سلام الله علیها قرار بده هرآنچه که تو بهتر میدانی و به صلاح ماست از خزانه پرفیض الهی و از تفضل و رحمتت نصیب ما بگردان.. ... 😔 هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🏴🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🏴 ....🏴 ...🏴 ..🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
شب دهم ماه رمضون دل عاشقا پر میگیره_۲۰۲۲_۰۴_۱۲_۱۶_۰۴_۴۸_۰۱۲.mp3
6.07M
شب دهم ماه رمضون دل عاشقا پر میگیره...🌹🍃 تو طنین صدای اذون از مادری خبر میگیره...🌹🍃 🎤 :کربلایی سیدمهدی میرداماد 🌹🏴 ....🌹🏴 ....🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
، امروز: استغفار در میدانهای ملی ما را به توفیقات بزرگ میرساند حضرت امام خامنه‌ای در دیدار رمضانی مسئولان نظام: یکی از چیزهایی که در دعاهای ماه مبارک رمضان تکرار شده، مسئله‌ی طلب مغفرت الهی است. خب استغفار یعنی چه؟ یعنی معذرت خواهی. از خیلی از کارها، از بسیاری از کرده‌ها و نکرده‌های خودمان از خدای متعال باید معذرت بخواهیم. نگاهمان هم به استغفار این نباشد که فقط مثلاً برای گناهان شخصی و برای شستشوی دل خودمان استغفار کافی است، نه؛ استغفار در میدانهای ملی و در میدانهای بزرگ اجتماعی کارکرد و تأثیر دارد و ما را به توفیقات بزرگ میرساند. ۱۴۰۱/۰۱/۲۳ http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
نوشته معنادار بالای سر رهبر انقلاب در دیدار با مسئولین؛ به عهد خود وفادار باشید که از عهد سوال میشود‌‌. http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
شمیم عطر خدا بر مشام می‌آید_۲۰۲۲_۰۴_۱۲_۱۹_۰۶_۵۶_۲۱۳.mp3
2.73M
شمیم عطر خدا بر مشام می‌آید...🌹🍃 برای زخم گناه التیام می‌آید...🌹🍃 🎤:حاج محمدرضاطاهری 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
۸ به وقت امام هشتم...🌹🍃 غیر از شه خراسان از ما کسی رضا نیست پر میزنم به مشهد هر روز ساعت بیست ...🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 🍃🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک..َ🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_راز_درخت_کاج🌹🕊 #خاطرات : #شهیده_زینب_کمایی 🌹🍃 فصل چهارم..( قسمت پنجم)🌹🍃 🕊🌷بسم رب
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌹🕊 : 🌹🍃 فصل چهارم..( قسمت ششم)🌹🍃 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین بیشترین تفریح بچه ها در آن زمان خودشان بود و رفتن به خانه مادرم بچه ها مسافرت را خیلی دوست داشتند ولی وضعیت ما طوری نبود که به سفر برویم اول تابستان که می شد دور هم می نشینند و هر کدام نقشه رفتن به شهری را می کشید و از آن شهر حرف می زد هر تابستان فقط حرف سفر بود و بس. طولاني ما زیاد بود ماشین هم نداشتیم برای همین حرف مسافرت به اندازه رفتن سفر برای بچه ها شیرین بود بچه ها بعدازظهرهای طولانی تابستان که هوا گرم بود و کسی نمی توانست از خانه بیرون برود دور هم می نشستند و از شهرهای شیراز و اصفهان و همدان حرف می زدند آن قدر از حرف زدنش لذت می بردند که انگار به سفر می رفتند و بر می گشتند. در باغ پشت خانه ایستگاه ۶، یک درخت کنار بزرگ داشتیم که هر سال ثمر زیادی می داد بعد از ظهرهای فصل بهار و تابستان دخترها زیر درخت جمع می شدند و مهران و مهرداد روی پشت بام می رفتند و حسابی درخت را تکان می دادند کنارها که زمین می ریخت دخترها جمع می کردند بعضی وقت ها اندازه یک گونی هم پر می شد من گونی پر از کنار را به بازار ایستگاه ۷می بردم و به زن های فروشنده عرب می دادم و به جای کنار میوه های دیگر می گرفتم پسرهای کوچک همسایه یواشکی روی پشت بام می آمدند تا از شاخه درخت کنار بچینند و مهرداد و مهران دنبالشان می کردند مینا و مهری مدتی پول جمع کردند و یک دوربین عکاسی خریدند اولین بار دخترها زیر درخت کنار عکس یادگاری گرفتند چهارتایی با هم پول جمع کردند و برای من یک دست پارچ و لیوان سفالی خریدند زندگی ما کم و زیاد داشت اما با هم خوشبخت بودیم بچه هایم همه سر به راه و درس خوان بودند اما زینب علاوه بر درس خواندن خیلی مومن بود همیشه دنبال کسی بود که بتوانند در این راه کمکش کنند. در همسایگی ما در آبادان خانواده کریمی زندگی می کردند آنها خانواده مومنی بودند تنها خانه ای بود که پشت در خانه پرده ای زده بودند که وقتی در باز می شود داخل خانه پیدا نشود. دختر بزرگ خانواده زهرا خانم برای دخترهای محل کلاس قرآن و احکام گذاشته بود میان و مهری و زینب به این کلاس ها می رفتند مینا و مهری با دخترشان اقدس همکلاس بودند و زینب با نرگس دوست بود زهرا خانم سر کلاس به بچه ها گفته بود باید در مسایل دینی از یک مجتهد تقلید کنید و گرنه اعمالتان مثل وضو و غسل قبل نیست زهرا خانم از بین رساله های امام خمینی را به دخترها معرفی کرد ما تا آن زمان از این حرف ها سر در نمی آوردیم امام را هم نمی شناختیم مینا و مهری به کتاب فروشی آقای جوکار در ایستگاه ۶بزارچه شرکت نفت رفتند تا رساله امام را بخرند اما آقای جوکار به آنها گفت رساله امام خمینی خطرناک است دنبالش نگردید و گرنه شما را می گیرند و رساله آقای خویی را به بچه ها داد دخترها هم مجبور شدند مقلد آقای خویی شوند زهرا خانم هم گفت هیچ اشکالی ندارد مهم این است که شما احکامتان را طبق تقلید از مجتهد انجام بدهید. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ... 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 https://eitaa.com/aflakiyanekhaki8899 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
بی مهر رخت_۲۰۲۲_۰۴_۱۲_۲۰_۴۲_۰۹_۹۳۸.mp3
2.86M
بی مهر رخت روز مرا نور نماندست...🌹🍃 وز عمر، مرا جز شبِ دیجور نماندست...🌹🍃 🎤:حاج محمدرضاطاهری 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
بخیرمولای‌من 🏝سلام بهار در بهار من، مهدی جان بهار ماه خدا همه جا را مشک فشان کرده و چه دل انگیز است که این شکوفه باران با شبنم معطر و جان بخش یاد مسیحایی تو مزین است افسوس اما که از دیدار روی دل آرایت محرومم. سپیده دم ز پیِ شامِ تار، در راه است امیدِ مردمِ امّیدوار، در راه است گروهِ شب زده، نورِ ظهور می‌تابد و صبحِ مردمِ شب‌زنده‌دار، در راه است... السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ🏝 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
کاش... خنثی کردن نَفْس را هم، یادمان می‌دادند... 🌹🍃 💐🕊 🌹🍃 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
‌ #دلنوشته_ماه_مبارک_رمضان...🌹🍃 #سحر_دهم.....🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 #این_بار، تو قلم را در
... ..🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 : من نمیخوام در مسجد حضور داشته باشم! روحانی گفت : می تونم بپرسم چرا؟ زن جواب داد : چون یک عده را می‌ بینم که دارند با گوشی صحبت میکنند ، عده‌ای در حال پیامک فرستادن در حین دعا خواندن هستند ، بعضی ها غیبت میکنند و شایعه پراکنی میکنند ، بعضی فقط جسمشان اینجاست ، بعضی‌ ها خوابند ، بعضی ها به من خیره شده اند ... روحانی ساکت بود ، بعد گفت : میتوانم از شما بخواهم کاری برای من انجام دهید قبل از اینکه تصمیم آخر خود را بگیرید؟ زن گفت : حتما چه کاری هست؟ روحانی گفت: میخواهم لیوانی آب را در دست بگیرید و دو مرتبه دور مسجد بگردید و نگذارید هیچ آبی از آن بیرون بریزد. زن گفت : بله می توانم! زن لیوان را گرفت و دو بار به دور مسجد گردید ، برگشت و گفت : انجام دادم! روحانی پرسید : کسی را دیدی که با گوشی در حال حرف زدن باشد؟ کسی را دیدی که غیبت کند؟ کسی را دیدی که فکرش جای دیگر باشد؟ کسی را دیدی که خوابیده باشد؟ زن گفت : نمی توانستم چیزی ببینم چون همه حواس من به لیوان آب بود تا چیزی از آن بیرون نریزد ... روحانی گفت: وقتی به مسجد می‌ آیید باید همه حواس و تمرکزتان به باشد. برای همین است که حضرت محمد (ص) فرمود « مرا پیروی کنید » و نگفت که مسلمانان را دنبال کنید! نگذارید رابطه شما با خدا به رابطه بقیه با خدا ربط پیدا کند. بگذارید این رابطه با چگونگی تمرکز تان بر خدا مشخص شود. ...😔 ...🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4
🌴 #یازینب...
‌ #دلنوشته_ماه_مبارک_رمضان...🌹🍃 #سحر_دهم.....🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 #این_بار، تو قلم را در
‌ ‌ ...🌹🍃 ... 🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 کویری بودم تشنه.... که بارش باران نگاه تو، سیرابم کرد.... جنس نگاه تو، از جنس سحرهای رمضان است ... من، اولین نگاه تو را، در رمضانی بی نظیر، پیدا کرده ام.... نميدانم میان تو.... و... لیله القدر.. چه سری هست ..؟؟ که هر آنچه را، تو نگاه میکنی.. لیله القدر، بر قيمتش می افزاید... راز میان شما هر چه هست، باشد!!! من دلخوشم به تو... که همین حوالی نفس می کشی... و سیاهی قلب هايمان، نگاهت را از ما، ساقط نمی کند... فقط ط ط.... یک درد می ماند...که سالهاست، در کنار اطمینان قلبهایمان، خودنمایی می کند... "نداشتنت"... درد بی درمانی است..؛ و اين درد را تنها کسی لمس می کند، که یکبار حرارت آغوش تو، مستش کرده باشد.... یقین دارم..؛ بی تو ماندن...محال است... بی تو رسیدن... محال است... بی تو نفس کشیدن... محال است... اما من همچنان بدون تو، زنده ام!!! تا آمدن تو... فقط یک راه مانده است.. من...باید... ...بردارم.... تا....تو...را.... ....کنم.... درد نداشتنت...با نسخه زیر...درمان میشود... راکد....نباش!!! بی خیال...نباش!! ساکن...نباش!!! برو....می یابی اش..... و من....باید، این رمضان... بسویت..قدم بردارم.... برای قدم هايم، امن یجیب بخوان..؛ ...💐 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_راز_درخت_کاج🌹🕊 #خاطرات : #شهیده_زینب_کمایی 🌹🍃 فصل چهارم..( قسمت ششم)🌹🍃 🕊🌷بسم رب ا
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌹🕊 : 🌹🍃 فصل چهارم..( قسمت هفتم)🌹🍃 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین زینب بیشتر به کلاس های قرآن خانه کریمی می رفت و خیلی تحت تاثیر دخترهای کریمی قرار گرفته بود. زینب کلاس چهارم دبستان بود صبح ها مدرسه می رفت و عصرها کلاس قرآن خانه کریمی یک روز ناراحت به خانه آمد و گفت مامان من سر کلاس خوب قرآن خواندم به نرگس جایزه دادند اما به من جایزه ندادند به زینب گفتم: جایزه ای که داده بودند چه بود جواب داد یک بسته مداد رنگی. گفتم خودم برایت مداد رنگی می خرم جایزه ات را من می دهم روز بعد جایزه را خریدم و به زینب دادم و خیلی تشویقش کردم وقتی زینب می نشست و قرآن می خواند یاد دوران بچگی خودم و رفتن به مکتب خانه می افتادم که به جایی هم نرسید. زینب بعد از شرکت در کلاس های قرآن و ارتباط با دخترهای خانواده کریمی، به حجاب علاقه مند شد من و مادرم حجاب داشتیم ولی دخترها هیچ کدام حجاب نداشتند اما خیلی ساده بودند زینب کوچک ترین دختر من بود اما در همه کارها پیش قدم می شد اگر فکر می کرد کاری درست است انجام می داد و کاری به اطرافش نداشت یک روز کنارم نشست و گفت مامان من دلم می خواهد با حجاب شوم از شنیدن حرفش خیلی خوشحال شدم انگار غیر از این هم انتظار نداشتم زینب نیمه دیگر من بود پس حتما در دلش علاقه به حجاب وجود داشت مادرم هم که شنید خوشحال شد زینب خیلی از روزهای گرم تابستان پیش مادرم می رفت و خانه مادرم می ماند مادرم همیشه مشکل گشا نذر می کرد یک کتاب داستان قدیمی داشت که ماجرای عبدالله خارکن بود مرد فقیری که از راه خارکنی زندگی می کرد عبدالله خواب می بیند که اگر چهل روز در خانه اش را آب و جارو کند و مشکل گشا نذر کند وضع زندگی اش تغییر می کند. عبدالله بعد از چهل روز مقداری سنگ قیمتی پیدا می کند و از آن به بعد ثروتمند می شود مادرم کتاب را دست دخترها می داد و موقع پاک کردن مشکل گشا همه کتاب را می خواندند مادرم داستان خضر نبی و امام علی را هم تعریف می کرد و دخترها مخصوصا زینب با علاقه گوش می کردند و آخر س هم پوست آجیل مشکل گشا را توی رودخانه می ریختند وقتی بچه ها به سن نماز خواندن می رسیدند مادرم آنها را به خانه اش می برد و نماز یادشان می داد وقتی بچه ها نماز خواندن را یاد می گرفتند مادرم به آنها جایزه می داد زینب سئوال های زیادی از مادرم می پرسید او خیلی کتاب می خواند و خیلی هم سئوال می کرد درسش خوب بود ولی در کنار فهم و آگاهی اش دل بزرگی هم داشت وقتی خواهرش شهلا مریض می شد خیلی بی قراری می کرد برخلاف زینب که صبور بود شهلا تحمل درد و مریضی را نداشت زینب به او می گفت چرا بی قراری می کنی از خدا شفا بخواه حتما خوب می شوی شهلا می فهمید که زینب الکی نمی گوید و حرفش را از ته دلش می زند. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ... 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 https://eitaa.com/aflakiyanekhaki8899 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خطبه امام جماعت اهل سنت: احسنت باید گفت به عمق بصيرت این خطیب جمعه که از هر سلاح اتمى ، براى دشمنانمان دهشتناكتر است.اختلافات شیعه سنی را چقدر زیبا تبیین می‌کند.گول تحریکات دشمن را نخوریم.... 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---