eitaa logo
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
◝یا‌اللہ‌اعتمدنـٰا‌علیك‌ڪثیرا◟ خدایا ، ما رو تو خیلۍ حساب ڪردیما ◠◠ - اینجافقط‌یہ‌ڪانال‌نیسٺ🍯 - اینجاتا‌نزدیڪی‌عرشِ‌خداپرواٰز ‌مۍ ڪنیم🕊 - یہ‌فنجون‌پاڪۍ☕ مهمون‌ ابجۍ‌ساداٺۍ: > خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @dokhte_babareza0313 کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ دل اگـر پاڪــ نباشد نمیـآید آقــا نوع عابر بہ تمیزےِ گذر وابستہ اسٺ گوشہ چشمے نڪند زندگےِ ما مرگ اسٺ مثل طفلےڪہ بہ الطاف پدر وابستہ اسٺ باید از دورے آقــا همگے دق بڪنیم تابداند ڪہ دل ما چقدر وابستہ اسٺ ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشقانه های من و چادرم تمام رنگ های دنیا روسیاه میشوند وقتی سیاهی چادرم قد علم می‌کند چه خوب میدانستند قدیمی ترها بالاتر از سیاهی رنگی نیست بانو دختری که درپس پرده ی حجاب مخفی می‌شود ممکن در زمین گمنام باشد ولی مطمئنم در آسمان ها مشهور است 🌹 ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
↫در ایـטּ زمانہ اگربہ خاطر"حـرف مــردم" تغییرڪنی⇣ ایـטּ جماعت هر روز تو را یڪ جور دیگر مےخواهند↶ ولـ↯ـی لبخنـ❥ـد خالق را بہ هیچ حرفےترجیح نده را"عاشــღــقانہ"انتخاب ڪن ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
چیکار کردی آرمان؟ چیکار کردی که خدا. اینجوری خریدارت شد🥺 ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
مانتـوهرچقدرهم‌بلند‌و‌گشاد باشـه؛چٰآدر‌نمیشـه:) _شهیدمحسن‌حججی ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
-اُبهتـت‌‌ازخراسـان‌تـامدیتـرانه‌امتـداد‌ دارد. . . ☺️ ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
دشمنان‌انقلاب‌بدانندوقتی‌ما ازجانمان‌گذشتیم،دیگرهیچ‌راهی برای‌تسلط‌برماندارند! -شھیدسیدمرتضی‌آوینی!. ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⌟🇮🇷⌜ ❝ انگارداردباهمین‌قدوقواره🥺 فکرمے‌ڪندحالاباید‌بعد‌از‌رفتن‌پدر💔 چطوربایدمرد‌خانہ‌باشد. . . 👨‍🦯 +فرزند‌شہید🌷مهدۍ‌اثنے‌عشرۍ🌸 📥 ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
مدافعان حرم ‌‌‌...‌‌‌ ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
:)! ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
نقش انسان... ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
ازنیروهاۍ‌حشدالشعبـی‌بود، بهش‌گفتم:«حاج‌قاسـم‌رو‌دریـک جملــه‌تعریف‌کـن با‌صداۍ‌بلند‌فریادزد: «حاج‌قاسم‌،عبــاس‌العراق....💔!‌» ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
همسرِشهیدِدهه‌هشتادی:)))))) ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
تاریخ های شهادت کم کم داره میشه ...۱۳۸ دهه هشتادیا حواسمون هست؟ کجای کاریم؟ ماهم هستیم؟ اخرش نشه گریه کنیم و بخونیم: ما مدعیان صف اول بودیم شهدا را از آخر مجلس چیدند🥺 ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
شعار ما با شما خیلی فرق داره 😊 ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
مرگ‌بر‌کسانی‌که‌خنده‌های‌معصومانه‌شمارا‌ دزدیند‌...💔! ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
تا میتونید نشر بدید..
خبر خوب:)♥️ سپاه با موشک و پهباد های انتحاری چند تا از مقرهای مهم حزب کومله و کردستان رو زده! همینو میخوایم ..✌️.. ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
در پی حملات موشکی و پهپادی سپاه پاسداران به مواضع گروهک های تروریستی تجزیه طلب در استان های اربیل و سلیمانیه ، پایگاه نظامی ارتش تروریستی آمریکا در الحریر به حالت آماده باش درآمده و آژیرهای خطر در کنسولگری آمریکا در اربیل نیز به صدا درآمده است دمتون‌گرم ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان آنلاین عشق بی انتها ❤️ می دونستم بحث بی فایده هست، اشکامو به زور نگه داشتم و رفتم توی اتاقم. وقتی در اتاق رو بستم بغضم ترکید… صدای گریم بلند و بلند تر می شد. با هر بار یاد آوری آخرین نگاه سید انگار دوباره دنیا خراب میشد روی سرم… دوست داشتم امشب دنیام تموم بشه… ای کاش اتفاقات امشب فقط یه کابوس بود. تا صبح فقط گریه می کردم و مامانم هم هر چند دقیقه بهم سر میزد و نگرانم بود. مامانم اومد تو اتاق و گفت : دختر اینقدر خودتو عذاب نده..از دست میریا… -اخه شما که حال منو نمیدونی مامان… دلم می خواد همین الان دنیا تمام بشه .-من حال تورو نمیدونم؟! ههه.. .من حال تو رو بهتر از خودت درک میکنم -یعنی چی مامان؟! -یعنی اینکه… .هیچی… ولی دخترم دنیا تموم نشده. کلی خواستگار قراره برات بیاد، با کلی افکار و قیافه مختلف، نمی گم کیو انتخاب کن و کیو نکن، نمیگم مذهبی باشه یا نباشه. ولی کسی رو انتخاب کن که ارزشتو بدونه و بتونه خوشبختت کنه اونشب و فردا اصلا تو حال و هوای خودم نبودم، اصلا نتونستم بخوابم و ۲۱ ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
رمان آنلاین عشق بی انتها ❤️ اونشب و فردا اصلا تو حال و هوای خودم نبودم، اصلا نتونستم بخوابم و همش فکر و خیال. صبح شد و دلم گرفته بود، دلم میخواست با زهرا حرف بزنم ولی نمیدونستم چی بگم بهش… هیچکی نبود باهاش درد دل کنم، یاد حرف زهرا افتادم که هر وقت دلش می گیره میره مزار شهدا. لباسم رو پوشیدم و به سمت شهدای گمنام راه افتادم. نزدیک مزار که شدم… اااا…. اون زهرا نیست بیرون مزار وایساده؟! چرا دیگه خودشه… حالا چیکار کنم؟! آروم جلو رفتم.. -سلام -سلام ریحانه جان و بغلم کرد و گفت: اینجا چیکار میکنی؟ -دلم گرفته بود…اومده بودم باهاشون درد دل کنم… تو چرا بیرونی؟! -محمد گفت می خواد حرف بزنه باهاشون و کسی تو نیاد. -زهرا نمیدونم چطوری معذرت خواهی کنم. به خدا منم نمیخواستم… -این چه حرفیه ریحانه. من درکت میکنم آروم به سمت مزار حرکت کردم و وارد یادمان شدم، صدای سید میومد وکم کم واضح تر میشد. آروم آروم رفتم و چند ردیف عقب ترش نشستم و به حرفهاش گوش دادم. دیدم با بغض داره درد دل میکنه -شهدا چی شد؟! مگه قرار نبود منم بیام پیشتون؟! الان زنده موندم که چی بشه؟! که هر روز یه زخم زبونبشنوم…؟! بی معرفتا چرا من رو یادتون رفت و شروع کرد گریه کردن… دلم خیلی براش می سوخت… منم گریم گرفته بود، ولی نمیتونستم گریه کنم. آروم رفتم پشت سرش. نمی دونستم چی بگم و چیکار کنم، فقط آروم گفتم: سلام آقا سید ۲۱ ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا