eitaa logo
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
◝یا‌اللہ‌اعتمدنـٰا‌علیك‌ڪثیرا◟ خدایا ، ما رو تو خیلۍ حساب ڪردیما ◠◠ - اینجافقط‌یہ‌ڪانال‌نیسٺ🍯 - اینجاتا‌نزدیڪی‌عرشِ‌خداپرواٰز ‌مۍ ڪنیم🕊 - یہ‌فنجون‌پاڪۍ☕ مهمون‌ ابجۍ‌ساداٺۍ: > خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @dokhte_babareza0313 کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
«فَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» خُدا بخواهد غیرممکن هم ممکن می‌شود...🌱🕊️ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
❣ السلام علیک یا ابا صالح المهدی علیه السلام ✋ السَّلاَمُ عَلَى  بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ... 🌱سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛ سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💙 در دسٺ امام ما زمام عصر اسٺ 🎊 از حضرٺ او بہ پا قوام عصر اسٺ 💙 تبریك بہ شیعیان عالم گوئید 🎊 آغاز امامٺ امام عصر اسٺ 💗 💚 ❣ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
🌱يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید... —--------------------- 👈 (قرآن کریم؛ سوره احزاب، آیه 70) ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
امام صادق (ع) : هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگِ جاهلیت مرده است...!" ❤️ ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
حاج آقا میگفت : اگه میخوای یه روزی دور تابوتت بگردن ، امروز باید دور امام زمانت بگردی..🌱 ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆بیعت‌ میکنم همین ساعت همین لحظه دنیایِ بدونِ تو اصلا نمی‌ارزه..♥️ -عیدبیعت- . 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱نگاهت، تنها سایه‌بان امن جهان است. زیر چتر نگاهت که هستم، آرامم… حتی در برابر بزرگ‌ترین طوفان‌های روزگار… ♥️ ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
گاهی ممکن است انسان عبادتِ چهل‌ساله خود را با یک دل‌شکستن هَدَر دهد! -علامه‌طهرانی(ره)- ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
آنچه‌ ما کردیم‌ با‌ خود‌، هیچ‌ نابینا‌ نکرد! در‌ میان‌ِ خانه‌ گُم‌ کردیم‌ صاحب‌‌خانه‌ را ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 -بله مادر همونو میپوشم +خب خوبه -مادر من یه سر برم بیرون +برو مادر رفتم بالا و لباس بیرون پوشیدم خواستم برم پایین صدای گریه مامان امد خیلی ترسیدم دوییدم پله هارو امدم پایین  رفتم تو راه رو چیزی که دیدم باورم نمیشد  اشک تو چشمام حلقه زد پسشون زدم با صدای لرزون گفتم: -داداش؟ رفتم سمتشو محکم بغلش کردم علی:سلام داداش دلم برات تنگ شده بود -سلام علی جانم  خوش امدی  به خونه داداش گلم گریم گرفته بود خیلی دلتنگ علی اصغر بودم حالا که با این لباس خدمت امده بود دوسال ندیدمش علی:مامان جان چرا گریه میکنی _پسرم عزیزم من جونم به لبم رسید تا امدی😭 علی:قربونت برم مامان جان شرمنده ام به علی -خدا نکنه دشمن علی شرمنده باشه خدایا شکرت چیزی نگذشت که فاطیما برگشت . فاطیما:سلااام به همگی _سلام مامان جان فاطیما هنوز نمیدونست علی امده +خوبید چخبر اخخ مامان انقد خسته شدم تو بسیج انقدر کار ریخته -سلام فاطمه خوبی +به سلام داداش رضا شکر خدا خودت خوبی -الحمدالله علی:سلام چطوری زلزله این صدای اصغر بود که به فاطیما میگفت زلزله فاطیما تا علیو دید جیغ کشید واای گوشاام علی:—اخخخ گوشممممم فاطیما:داداااااششییی بعدم هرچی دستش بود انداخت زمینو پرید بغل علی اصغر علی:جانم زلزله من علی و فاطمه خیلی باهم جور بودن چون فاصله سنیشون زیاد نبود  بهتر بودن باهم البته من از فاطیما بزرگتر بودم نسبت به علی واسه همین بیشتر از اینکه باهام شوخی و دعوا های الکی بکنه با احترام رفتار میکنه  علی:دلم واست یزره شده بود فاطیما صورتش از اشک خیس شده بود چرا این خانما هرچی بشه گریه میکنند عجیبه ها! فاطیما:منممم کی امدی از بغلش امد بیرونو نگاهش کرد فاطیما:چققدرر زشتتت شدی اییی😂 علی:یه نیم ساعته بابا سیندرلا نکوشیمون😐 -خوب حالانرسیده دعوا نکنید فاطیما:نمیدونی چقدر دعوا با این حال میده که داداش -عجببب مامان با خنده گفت:خوبه دیگه بیاید ناهار الان حاضر میشه *ادامه دارد...
🥀 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ زهرا: دیگه بعد از شام گرفتم خوابیدم وااای فردا نه پس فردا میومدن ولی من هنوز نمیدونستم چی باید بپوشم تو جام بودمو فکر میکردم چه لباسی بپوشم که خوابم برد در عالم رویا و خواب: چه جای قشنگی یه جای خیلی خوشگل بودم انگار اسمون بود —زهرا یه صدایی میومد صدای یه خانم چقدر صداش قشنگ بود -بله کی اینجاست یه خانم با چادر سفید و پوشیه جلوم پیدا شد یکم ترسیدم ولی چقدر اشنا بود این ،این همون خانمی بود که تو شب شام غریبان دیدم اره خودش بود از ترس جیغ کشیدمو گفتم: -ســـبحان اللہ شماا،کی....هستید —من زهرام فاطمة زهرا دختر رسول اللہ چی میدیدم چی میشنیدم مگه میشه من کجا و دیدن روی دختر نبی اللہ باورم نمیشد -حرفی باتو دارم مات و مبهوت نگاهشون میکردم ولی یهو سرم افتاد پایید یه صدایی شنیدم صدایی خانم نبود ولی عحیب ترسیده بودم صدا:چشم ها فرو افتند که طاقت دیدن فاطمه را ندارند دیگه داشتم،گریه میکردم من کجا بودم —اروم باش یادته اون شب چی گفتم؟ با صدای لرزان ناشی از ترسم لب زدم -...بـ....له از ترس به من من افتاده بودم واای خدا چرا میترسیدم اخه —دخترم چشم انتظار توعه -م..ن چکار کنم با....نو جان —به دیدنش برو زینبم،منتظر دیدن توست... یهو چشمامو باز کردم رو مبل خوابم برده بود  نزدیک اذان بود. من هنوز تنم لرز میکرد و ترس داشتم حضرت زینب منتظر منه؟خدا جان این خوابا چه معنی میده داشتم از خوشی اینکه حضرت زهرا رو دیدم و صداشونو شنیدم پرواز میکردم منتظر بودم صبح شه به مامانم بگم وایسا چشمای من چرا  طاقت دیدن  بانو رو نداره ولی اون صدا انصافا راست میگفت من داشتم از هیجان نابود میشدم خانم واقعا نورانی بودن اگه سرم نمی افتاد شاید چشام از نور‌شون کور میشد چون همش نور بیشتر میشد. واای چه صداشون قشنگ بود خدایا شکرا بعد از دعای عهد خوابیدم صبح ساعت نه پاشدم کارای همیشگیو انجام دادم امروز میخواستم برم مسجد واسه اولین بار خیلی خوشحال بودم از این بابت خوابو که واسه مامان  گفتم تو فکر رفت تو دلم گفتم نکنه قراره شهید شم اخ جـون مامان قیافش یجوری شد انگار ناراحت بود -مامان چیشده +ها هیچی -مامان بگو اذیت نکن +من خواب حضرت زینبو دیدم وااای دلم میخواست از خکشحالی جیغ بکشم -جدییی چی گفتن چیزی نگفتن فقط روی یه تیکه سنگ،بزرگ سفید بزرگ،نشستن بودن کنار حرم امام حسین و منتظر بود تو بیای -مـــن؟ +اره تو با یه چادر مشکی از دور میومدی توی خیابونی که خاکی بود رسیدی به حضرت بعد ایشون بغلت کردن  و گفتن خوش امدی تو باهاشون رفتی حرم  دیدم اونجا حضرت زهرا امدو بهت گفت ممنونم که امدی منتظرت بودیم بعدم،از خواب پریدم با خواب ت  خیلی شبیه!یعنی چی قراره بشه -جیییییییییییییغ ماماااااان هوراااا من میرم کربلاااااا جییییغ از خوشحالی جیغ جیغ راه انداخته بودمو طفلی ابجیم ترسید و دویید بغل مامانم +😤چته اروم دیونه شدی -وااای مامانی جوون نمیدونی الان روابرااام😍😭 *ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولۍ اگه شهید بشین تابوتتون بھ بوسه آسید علۍ متبرک میشھ ...! (: سلام‌دوست‌عزیز.... یه سوال ؟!!!! شهید محسن حججی رو میشناسی؟ رفیق شهیدته؟؟ دنبال رفیق شهید میگردی؟ بیا تو این کانال با ایشون اشنا شو و برادر شهیدت کن😍... کــانال «محـــــღـن‌دلـها»: .... و......... میباشد . پس‌سریع‌بیااینجاکه‌جات‌خیلی‌خالیه...😍 👇🏻👇🏻 ╔═════ஜ۩۞۩ஜ═════╗ https://eitaa.com/joinchat/2346451104Cc959c98758 ╚═════ஜ۩۞۩ஜ═════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا