eitaa logo
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
2.8هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
39 فایل
◝یا‌اللہ‌اعتمدنـٰا‌علیك‌ڪثیرا◟ خدایا ، ما رو تو خیلۍ حساب ڪردیما ◠◠ - اینجافقط‌یہ‌ڪانال‌نیسٺ🍯 - اینجاتا‌نزدیڪی‌عرشِ‌خداپرواٰز ‌مۍ ڪنیم🕊 - یہ‌فنجون‌پاڪۍ☕ مهمون‌ ابجۍ‌ساداٺۍ: > خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @dokhte_babareza0313 کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
580_36451454150232.mp3
4.07M
ماه رمضونه مزه اش هم به گریه دم اذونه ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر تو ای امیر المومنین ای امین پروردگار در زمین و حجت خدای بر بندگانش 🌱
🌷رمان کوتاه و 💞 قسمت ۹ چندروزی گذشت،... عمه با مادرم تماس گرفتن. صدایش از تلفن ضعیف به گوشم میرسید: _ "زنداداش محمد واقعا عاشق آذر شده" مادرم همانطور که با یک دستش گرد روی میز را پاک میکرد آرام گفت: _چطور مگه؟ عمه لحظه ای سکوت کرد و جواب داد: _"آخه شرایط آذر دقیقا همون چیزی هست که محمد خیلی روی اونا حساسه اقامت تو قم ،چادری بودن خانمش.. اصلا شما که میدونی محمد چقدر روی *چادر سرکردن خواهراش* حساسه من مطمئنم عاشق آذر شده" از جایم بلند شدم که به اتاقم بروم صبرکردم و آخرین جمله مادرم را هم شنیدم: _جوونن دیگه... دختر و پسر هردوشون برای شما هستن... هرجور صلاح میدونید ❤️❤️ شب جعمه آمدند اما داماد (محمد)با پدربزرگم و عمویم جدا آمد شب اول ربیع الاول من و محمد💞محرم💞 هم شدیم محرمیت برای این بود که ما تا عقد محرم هم باشیم. محمد سه روز کنارم بود.. در آن سه روز یک از زندگی را برایم توصیف کرد. آنقدر خوب،صبور و مهربان بود که به راحتی میشد او را دوست داشت... دوست داشتم همراهش شوم مهرش عجیب به دلم نشست.. مهری که بود 😍زندگی علوی-فاطمی😍 ادامه دارد.... ✍نویسنده؛ بانو_میم
🌷رمان کوتاه و 💞 قسمت ۱۰ روزها از پی میگذشت... و هرروز عشق محمد بیشتر از قبل تو قلبم رسوخ میکرد قراربود صیغه محرمیتمان سه هفته باشه اما یک هفته قبل از اتمام صیغه مادربزرگ محمد فوت کرد عمه زنگ زد خونمون خبر داد که مادربزرگ محمد فوت کرده و محمد میاد نجف آباد دنبالم محمد که اومد... زمانیکه حواسش نبودبا کمک خواهرم چادر گذاشتم تو کیفم با ماشین پدرم ب سمت قم حرکت کردیم محمد صندلی جلو کنار پدرم نشسته بود نزدیکای قم ب محمد گفتم ی جا نگه دارید ب خواهرم گفتم حواس محمد پرت کنه تو ی دقیقه ک خواهرم محمد ب حرف گرفته بود... از حواس پرتیش سوء استفاده کامل کردم... و سوار ماشین شدم ب درب خونه عمم ک رسیدیم.. خواهرم (صبا):محمدآقاشما بمون با آذر بیاید 🌷محمد:بله چشم آجی از ماشین ک پیدا شدم.. محمد مات و مبهوت و عاشقانه بهم نگاه میکرد. 🌷محمد:آذر کی سرش کردی؟ -اونجا که صبا تورو غرق صحبت کرده بود 🌷محمد:ای بدجنس پس نقشه بود -خواستم غافگیرت کنم دیگه. اگه میفهمیدی الان این نگاه سهمم نبود صبا:بچه ها بیاید داخل بعدا برای هم لاو بترکونید ادامه دارد.... ✍نویسنده؛ بانو میم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣
13.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
💐 🍃🌼 ای همه هستی فدای نام زیبای شما 🍃🌼 آسمان هرگز نبیند مثل و همتای شما 🍃🌼 کاش می شد کاسه چشمان ما روزی شود 🍃🌼 جایگاه اندکی خاک کف پای شما 🤲❤️ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
🌷 یا صاحب الزمان! 🌷 رُخ تو را ندیده ام، نور تویی کور منم دلی شکسته دارم و، خسته ی رَنجور منم طالب دیدار توام، کجا رَوَم؟ چِها کُنم؟ به دیگران سَر می زنی، وَصله ناجور منم نمی شود که دست من، رسد به دامن شما نمی شود ببینمت، ز کوی تو دور منم... تویی سلیمان زمان، منم گدای بی نوا مرا مَران ز خانه ات، که شاهی و مور منم ترس فِتاده بَر دلم، بمیرم و نبینمت... عمر وفا نمی کند، پای لبِ گور منم... (دلسوخته) ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
♨️ عملی مورد رضایت امام زمان عجل الله فرجه 🔹 حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: آقایی می‎گفت: محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مشرّف شدم، ولی نمی‎دانستم اصلاً محضر چه کسی هستم! کمی صحبت کردیم و با هم حرف زدیم. بعد از این‎که دیدارمان تمام شد، یک‎دفعه به خود آمدم که ای وای کجا بودم؟! محضر چه کسی بودم؟! این آقا چه کسی بودند؟! اما دیدم دیگر گذشته است. 🔹 این آقا می‎گفت که من ضمن صحبت‎هایم به ایشان عرض کردم: خیلی میل دارم یک کاری انجام دهم؛ یک عملی را انجام دهم که بدانم مورد توجه حضرت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است و بدانم اگر من آن کار را انجام دهم، مورد توجه حضرت می‎شوم. کار خوبی باشد و مورد پسند حضرت باشد. مدام این‎ها را تکرار کردم. 🔹 حضرت فرمود: «یکی از آن کارهایی که خیلی مورد توجه واقع می‎شود، این است که به محض این‎که صدای اذان بلند شد، دعای «اللَّهُمَّ کُن لِوَلِیَّكَ...» را بخوانی! » 🔺 [این نقل] خیلی موافق اعتبار است! 📚برگرفته از کتاب «حضرت حجت علیه‌السلام »؛ مجموعه بیانات آیت‌الله‌ بهجت قدس‌سره درباره حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف 🎙 مرحوم آیت الله رحمه‌الله علیه عجل الله تعالی فرجه 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
-
ولی‌بگذریم‌ حتی‌خیال‌رسیدن‌به‌صحنت‌مراجان‌به‌لبم‌میکند چه‌برسد‌به‌فراقت💔.. ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفتندشھیدگمنامه... پلاک‌هم‌نداشت؛ اصلاهیچ‌نِشونه‌اۍنداشت‌، امیدواربودم‌زیرپیراهنش‌اسمش‌رونوشته‌ باشه،امانوشته‌بود: اگربرای‌خداست‌بگذارگمنام‌بمانم:)!' ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
رمضان یعنی ... ماهی که در آن با هر نفس کشیدنت، میتوانی دنیا را به خوشبختی نزدیکـ ‌تر کنی!! پس حتی برای نفس‌هایت هم نیت ظهـــور کن ...✨ اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
. قیمت واقعی یه بنر ۳٠هزارتومان یه ریپ ۵تومن ۲بنر و دو ریپ «۷٠هزارتومان😬» اما با تخفیف ویژه 🤑 فقط و فقط با ۳۵ت 😍 ( یکی بخر دوتا ببر) 😍 ظرفیت فقط ۳نفر 🦋 @maanoo .
سلام بر تو ای امیر المومنین ای امین پروردگار در زمین و حجت خدای بر بندگانش 🌱
💔 یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم...
شنیده‌ام‌ڪہ‌ملائڪ‌بہ‌وقٺ‌حاجٺ‌خویش‌، قسم‌دهندخُـدارابہ‌آبروےحسیـن:)! 🫀
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
'-
_قَشنگ‌ترین‌صحنه؟؟ +باب‌‌القِبله‌امام‌حسین...(!🫀 🫀