چوابـردرفـراقتوخـونگـریهمیکنند
رحمـینـمابهحـالزیـارتنرفتـهها💔'
#فراق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسینجان😍♥️
همهامیدمتویی🥺✨
#استوری
مرا عهدیست با جانان...❣
اول هر صبح قرار دعای #عهد❤️
قرار عاشقی❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣
اول هر صبح قرار دعای #عهد❤️
قرار عاشقی❣
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
شبقبلازشهادت بابک بود.
یهماشینمهماتتحویلمنبود.
منهمقسمتموشکیبودموهمنیرویآزادادوات.
اونشبهواواقعاسردبود
بابک اومدپیشمنگفت:
" علیجانتویچادر جانیستمنبخوابم.
پتوهمنیست"
گفتم : توهمشازغافله عقبیبیاپیشخودم
گفتم:بیااینپتو ؛اینمسوءیچ
بروجلوماشینبخواب،منعقبمیخوابم
ساعت3شبمنبلندشدمرفتمبیرون
دیدمپتوروانداختهرودوشخودش
دارهنمازمیخونه
(وقتیمیگمساعت(۳)صبحیعنی خداشاهده
اینقدرهواسردهنمیتونی ازپتوبیای بیرون!!)
گفتم: بابک
بااینکاراشهیدنمیشی پسر ..حرفی نزد😔
منمرفتمخوابیدم.
صبحنیمساعتزودترازمنرفتخط
وهمونروزشهیدشد💔
#شهید_بابک_نوری
#مدافع_حرم
#شهادت
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi 🖤⃟🥀⌋•
#پارت۱۶
#زهراےشهید🥀
حاج خانم:خانما دیگه باید اماده بشید دسته میخواد حرکت کنه
چه زود یعنی چند دقیقه است من اینجام
پاشدم دیدم یه خانمی امد سمت ما
اون خانم: حاج خانم شما برید خیالتون راحت من و زینب خانم اینجارو جمع میکنیم
حاج خانم:زحمتتون میشه خانم فاطمی
اون خانم:چه زحمتی مگه کار کردن برای حسین زحمت
حاج خانم:والله رحمته نه زحمت
خانمه:پس یاعلی حاج خانم
حاج خانم:یاعلی
بعدم خانمه رفت
حاج خانم رو به من گفت:زهرا جان بیاکنار من راه برو باز نیوفتی زمین
-چشم
همه خانما رفتن پایین بازم صدایی مداحی وایی خدا حسینت اخر منو دیونه میکنه
ــــــــــ
پشت دسته با نظم وایسادیم
دیگه دسته راه افتادو صدای نوحه گوش فلکو کر میکرد
اینبار نوحه رو از ظبت ڴذاشته بودن
همون نوحه ای بود که دوسش داشتم
"توڪل دنیا فقط
حسین دلسوزمہ
یکی یکی هیئتا
نسیر هر روزمہ
السلام السلام ـای شهید کربلا
ماه روی نیزه ها میکشی مرا
السلام السلام ـای شهید کربلا
ماه روی نیزه ها میکشی مرا
منی که هر نفسم اسـمتو گفتم
نکنه یروزی از چشات بیوفتم
حرمت دنیای من
"
اشکام میومدو دلم شکسته بود برای حسین فاطمہ
رو لبم ذکر یا حسین بودو سینه میزدم مردم اطراف خیابون جمع شده بودن
و به دسته نگاه میکردن
یه نگاه به دورو برم کردم خانما همه چشماشون خیس بود
وای حسینم تو کی بودی که این همه اشک فقط برای توعه
دسته دور یه میدون وایساد دسته های دیگه میومدن و صداها قاطی میشدن
بازم همون شور محرم که دل هارو دیوانه میکرد
چند نفر بین دسته ها چایو شیرینیو این چیزا پخش میکردن دسته وایساده بوداماهنوز صدای مداح میومد و مردا سینه میزدن
"حسین" تنهاکلمه ای بود که تو تموم دسته ها مشترک بود
فاطیما با یه لیوان شیر امد سمتم
فاطیما:بیا بخـور
نگاهش کردم چشماش قرمز بود
معلوم بود زیاد گریه کرده
خدا این اشکارو از ما نگیر
جای خواهر کوچیکم خالی بود ولی خوب اون هنوز سنش به دسته رفتن نمیرسید
حواسم پرت شده بود وانگار فاطیما داشت صدام میکرد
فاطیما:زهرااا
-بلههه
فاطیما:میگم بخوووورششش
شیرو ازش گرفتم و تشکر کردم اما میدونم نشنید بخاطر صدای مداحی باید داد میزدیم
*ادامه دارد....
#پارت۱۷
#زهراےشهید🥀
یکم شیر خوردم خیلی داغ بود مردمو میدیدم همه سیاهپوش حسین بودن بعد یک ساعت که اونجا سینه زنی کردیم دسته حرکت کردو
تو کل محل گشتیم از هر جا رد میشدیم مردم میومدن بیرون
دیگه پاهام نای رفتن نداشت خیلی خسته بودم
انقدر رفتیم تا رسیدیم به هیئت یکم اونجا نوحه خون خوندو بعدم صدا قطع شد چشمام میسوخت
بخاطر گریه زیاد بود
سرم گیج میرفت
همه از هم جدا میشدن به گوشیم نگاه کرد ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه بود
یه زنگ زدم به مامانم
-سلام مامان
+سلام کجاایی تو ساعات دوازده شد
-دیگه چند دقیقه دیگه میام مامان جان
+زود امدیا
-باشه مامانم کاری نداری؟
+خداحافظ مامان جان
-خداحافظ
دست خودم نبود وقتی با مامانم حرف میزدم خیلی لوس میشدم
+زهرا
برگشتم فاطیما بود
-جانم؟
+میری خونه؟
-اره دیکه الان باید برم
+میخوای باهات بیام؟
-نه عزیزم همین جاست خودم میرم
+باشه گلم
-فاطیما دیگه نمیام تو از حاج خانم خداحافظی کن
+باشه زهرا جان تو برو
-خدانگهدار گلم یاعلی
+یاعلی مدد😊🌸
گوشیمو گذاشتم تو کیفم و چادرمو درست کردمو راه افتادم کسی تو کوچه نبود رفتم تا رسیدم در خونه درو زدم
مامانم امد لب پنجره
مامان باز میکنی
بیا این کلید
با کلید درو باز کردم و رفتم تو
حیلی خسته بودم
-سلاااام بر اهل خانه
مامان:سلام مامان جان
بابا :سلام
داداشمم که هیچوقت جواب نمیده🙁
مامان:شام خوردی؟
-نه مامان
مامان:بیا برو سیب زمینی درست کردم با برنجه بخور
-بله الان میرم
انقدر خسته بودم نای راه رفتن نداشتم فقط لباسمو عوض کردم یکگ غذا خوردمو رفتم سره کیفم
قران کوچیکمو باز کردمو سوره واقعه رو خوندم معمولا وقتی خیلی خستم این سوره رو میخونم
مامان:زهرا سرو صدا نکنی عاطفه خوابه
-باشه🙂
عاطفه ابجیم بود
دیگه قرانمو گذاشتم سر جاشو گرفتم خوابیدم خداکنه نماز صبح پاشم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چند روز بعد:
*ادامه دارد...
مداحی_آنلاین_خواهرت_از_راه_رسید_محمدرضا_بذری.mp3
6.46M
خواهرت از راه رسیده
نیمه جون و بی قرار و قد خمیده
آخ نپرس از حال خواهر
بیا داداش به استقبال خواهر
#اربعین🏴
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi 🖤⃟🥀⌋•
کربلا به یاد همگی عزیزان بودم
ان شالله همگی حاجت روا بشید 🌺
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi 🖤⃟🥀⌋•
مرا عهدیست با جانان...❣
اول هر صبح قرار دعای #عهد❤️
قرار عاشقی❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣
اول هر صبح قرار دعای #عهد❤️
قرار عاشقی❣
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
سلام بر🖐🏼
آنان که شبانگاه میجنگند🌓
و صبح دم،🌤
با کفن باز میگردند🙂💔
#فرمانده♥️
#حاج_قاسم
#_شهید_قاسم_سلیمانی
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi 🖤⃟🥀⌋•
امام على عليه السلام:
گذشت، تاجِ مکارم اخلاق است
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :العَفوُ تاجُ المَكارِمِ
غررالحكم حدیث 520
#حدیث_روزانه
#علی_علیه_السلام
#نجف
#گذشت
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi 🖤⃟🥀⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و هنوز رفتنت باور کردنی نیست...
و لعنت بر قدرتی که نبودنت را خواست....
#شهید_جمهور
#شهید_سیّد_ابراهیم_رئیسی
#شهید_رئیسی