eitaa logo
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
◝یا‌اللہ‌اعتمدنـٰا‌علیك‌ڪثیرا◟ خدایا ، ما رو تو خیلۍ حساب ڪردیما ◠◠ - اینجافقط‌یہ‌ڪانال‌نیسٺ🍯 - اینجاتا‌نزدیڪی‌عرشِ‌خداپرواٰز ‌مۍ ڪنیم🕊 - یہ‌فنجون‌پاڪۍ☕ مهمون‌ ابجۍ‌ساداٺۍ: > خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @dokhte_babareza0313 کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
💬مولا امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند مَن أحَبَّ شيئاً لَهِجَ بِذِكرِهِ . ▫️هركس چيزى را دوست بدارد ، همواره نام آن را بر زبان جاری میکند 📚 غررالحکم حدیث ۷۸۵۱ ⚠️سعی کنیم امام زمان را با قلب و زبان یاد کنیم به هنگام نشستن ،برخواستن,خوابیدن،بیدار شدن، هروقت نعمتی میرسد یا به هنگام دفع بلا  در هرکجا و در هر حال ذکر شریف مولایمان حضرت صاحب الزمان روحی فدا فراموش نکنیم ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه‌جاخوندم امام‌حسین‌عاشوراروانداخت‌عقب... تاحربرسه؛ شایدالانم‌امام‌زمان‌هی‌داره‌میندازه‌ عقب‌تامابرگردیم! بیابرگردیم‌به‌خاطرپسرفاطمه‌هم‌که‌شده.. -أللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
معلم‌بھ‌بچہ‌ها‌گفت: «من‌نمیدانم‌وقتے‌قرآن‌هست‌،ولایت‌فقیھ‌برا؎‌چیہ!!!😒» از‌تھ‌کلاس‌یکے‌از‌بچہ‌ها‌گفت: آقا‌اجازه!🍃 «ما‌هم‌نمیدونیم‌وقتے‌کتاب‌هست؛ معلم‌واسھ‌چیھ!!؟😁» پس‌از‌شنیدن‌این‌حرف،معلم‌دهانش‌را‌دوخت؛ و‌در‌افق‌محو‌شد . . .💔😐 ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
گاهی تمامِ جمعیتِ شهر همان یک نفریست که نیست .
مینویسم ، که شب ِتار سحر میگردد .. یك نفر مانده از این قوم که برمیگردد 🌱 :)) .
| - زد ؛ اگر کسی در ِ خانه‌ات ، دلِ ماست ؛ کرده بـَھانه‌ ات .
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
خیلی وقته یه ناشناس نرفتیم نظرتون راجب رمان و کانال رو بگین ☺️ الووووو به گوشیم📞📞📞📞📞📞 https://harf
سلام ☺️ خوشحالم از اینکه خوشتون اومده🪴 ان شاالله پنجشنبه ها رو هم به روزای پارت گزاری اضافه میکنیم
منتظر پیام هاتون هستیم 📞📞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 پاسخ سلامو دادن رفتم کنار مامان نشستم یک ساعت در موردچیزای مختلف حرف زدن دیکه میخواستن برن حاج آقا: اقای حیدری ما دو روز دیگہ ان‌شاءالله عازم ـکربلاییم به رسم همیشه ده روز دیگه اگه خدا بخواد بر میگردیم میخوام دعوتتون کنم منزلمون که هم جواب مارو بدید هم بیشتر اشنا بشیم بابا:بسلامتی حاج اقا نه مزاحمتون نمیشیم حاجی حاجی:این چه حرفیه شما مراحمید حتما ترشیف بیارید این ادرس منزل شما لطف بفرمایید یکه مهر ترشیف بیارید منزل ما ساعت ۶ بابا یکم سکوت کردو بعدش قبول کرد با حاجی و پسراش روبوسی کرد مامان هم باحاج خانم و فاطیما روبوسی منم همینطور خدا حافظی کردنو رفتن رقتم لباسامو در اوردمو لباس راحت پوشیدم خیلی خسته بودم منتظر شدم اذان بگن تا بعدش بخوابمـ ــــــــــــــــــــــــــــــــــ🍁 فاطیما :از خونه زهرا که برگشتیم داشتم میمردم خیلی خونشون گرم بود البته شایدم من گرمم بود -مامان؟ +جانمـ -یعنی جواب زهرا چیه +بنظرم مثبت -منم همین فکرو میکنم +حالا دخترم هرچی خدا بخواد باور نمیشد دوروز دیگه میرم پیش اربابـ اخ که چقدر دلم براشـ تنگ شده بود خدا کی میرسم به شش گوشه حسینـ💔 صبح از خواب پاشدم نماز خوندمو دیگه نخوابیدم فردا چهلم امام حسیـن بود دلم برای حرمش خیلی تنگ شده ‹💛🔗› 💠ٺامسـیرم‌بہ‌درِخـاݩہ‌اٺ‌افـټادح‌ـسیݩ♥ 💠خانہ‌آبادشـدم‌خ‌ـانہ‌اٺ‌آبادح‌ـسیݩ♥ •‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ *ادامـہ‌دارد...
🥀 زهــرا: صبح بعد از نماز یکم بیدار موندمو خوابیدم الان ساعت هفته صبحـ همه خوابنـ روی مبل نشستمو گوشیو برداشتم یه نوحه گذاشـتم بعد هنزفری و گذاشتم تو گوشم: آقا بخدادخواب شب هامه کربلا هرجا ڪه برم پیش چشمامه کربلا رویامه رویامه رویامه کربلا 💔😭امسال هم من جا موندم همه رفتند و منهِ بی سرو پا جاماندم...😭 اروم اروم اشکمومیومد و سعی داشتم صدای گریمو تو گلوم خفه کنم فردا چهلمه یه اقایی بود دیگه تا ساله دیگه ...اقا امسالم منو نطلبیدی💔 من زیادی بودم؟این همه زائر اقا ! 💔💔💔💔نوحه بعدی امد: به سمت گودال از خیمه دوییدم من شمر جلو تر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود اخ ناله کشیدم ز گوشه ی گودال مادر و دیدم من که رفته بود از حال دیر رسیدم من صدا زدی من رو خودم شنیدم مــن صدای رگ هات بود خودم شنیدم من 💔💔💔💔💔 اشکامو پاک کردم الاناست که مامان پاشه سرم درد گرفته بود رفتم صورتمو شستم مامان از اتاق امد بیرون -سلام +سلام صبحت بخیر -صبح شمام بخیر بازم دلم خیلی گرفته بود دلم میخواست یجا باشه جیغ بکشم وای من از عاشورا💔 رفتم کارت بسیجو از کیفم در اوردم اصلا نگاهش نکرده بودم فکر گردم کارت فعاله ولی نبود فقط یه کارت بود که نشون میداد من بسیجیم چرا کارت فعال ندادن پس رفتتم به فاطیما پیام دادم گفت باید ۵ماه فعالیت بکنی تا کارت و فعال رو بدن "پنـــج ماااه"پوووف چقدر زیاد مانتوی فرم مدرسمو اوایل ماه محرم گرفته بودم ۱۱روز دیگه مدرسه باز میشد و من باید خودمو برای یک دوره جدید از زندگیم اماده میکردم ـکلاس هشتم چقدر دلم واسه مدرسه تنگ شده واسه سر و کله زدن با دخترا واسه وراجیامون واسه جیغ جیغ کردنامون بگو و بخندامون واسه استراس هایی که قبل از امتحان داشتیم حتی خاطرات بدمونم خیلی قشنگ بود با یاداوری خاطراتمون لبخندی زدم فقط چند روز دیگه رفیقمو میدیدم هستی دلم براش تنگ شده *ادامـہ‌دارد...