eitaa logo
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
◝یا‌اللہ‌اعتمدنـٰا‌علیك‌ڪثیرا◟ خدایا ، ما رو تو خیلۍ حساب ڪردیما ◠◠ - اینجافقط‌یہ‌ڪانال‌نیسٺ🍯 - اینجاتا‌نزدیڪی‌عرشِ‌خداپرواٰز ‌مۍ ڪنیم🕊 - یہ‌فنجون‌پاڪۍ☕ مهمون‌ ابجۍ‌ساداٺۍ: > خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @dokhte_babareza0313 کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
-خـُدایا ؛ ما رو دلیل حال خـُوب امام زمان‌ مون قرار بده ✨️🌱((: - استادپناهیان . ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
  محبوب من ؛ در طول تاریخ برای بازگشت هیچ معشوقی به اندازه شما التماس نشده . اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج❤️‍🩹:)) ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
وقتۍ ڪہ با مومن هاۍ واقعۍ همنشین میشۍ اون موقعست ڪہ میفہمۍ توچقد گنہ ڪارۍُ ازخدا دور:/
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
اون موقعسٺ ڪہ میبینۍ چقداز مسیرو اشتباھ رفتۍ!
مومناۍِ واقعۍ چہرشون نور دارھ:) مومناۍِ واقعۍ بہ ادم ارامش تزریق میڪنن:/
با خبر دروغین شهادت سید حسن هم ممبر جذب میکنید لعنتیا. سید حسن حرمت داره نه ممبر. خود صهیون گفتن ترورمون شکست خورده اما یه سری کانال ها در تلاشند تا ترور رو تایید کنن‌. 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 فاطـیما:خب خانم بریم بهش نگاه کردم و زمزمه کردم:"بریم" در اتاقو باز کردو از پله ها اروم اروم رفتیم پایین وقتی امدیم پایین حاج خانم صدام زد و گفت روی مبلی که کنارش بود بشینم ولی یه مبل سه نفره بود. رفتم نشستم حاجی با نگاهی به من روشو به طرف پسرش کرد و گفت; حاجی:پسرم شما هم برو کنار خانم بشین اها،پس واسه این گفت بیام اینجا بشینم هووف ، عجبا حاج اقا:خب آماده هستین ؟ از اینک۰ه کنار یه نامحرم بودم هرچند فاصله بود خیلی شرم میکردم پاسخ بدم به ارومی سرمو تکون دادم فقط لب زدم: بله شروع کرد خطبه رو خوند و یه چیزایی رو تکرار کردم ،یه جمله های عربی و بعد از اون سکوت کردیم که باز حاجی شکستش. حاجی:ان‌شاءالله مبارڪتون باشہ برای سلامتیشون صلوات ختم کنید. حاضرین:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عحل فرجهم دیگه بهش محرم بودم دیگـه...! نمیدونم چی بگم و چکار کنم ؟خودمو زیر چادر قایم کرده بودمو به هیجا نگاه نمیکردم خانم صالحی:خب حالا وقت نشون کردن عروسمونه حاج آقا با اجازه ! حاجی:خواهش میکنم خانم بفرمایید خانم صالحی:پسرم!شما انگشترو دست خانم بکن وااااا این ؟ نبابا انگار خودشم روش نمیشد چون با من و من گفت: محمد آقا:مادر...،😄چـشم! بلند شد. عه عه یه حرفی یه چیزی عین بادمجون ...عجبا. امـد جلوی پام زانو زد یا همون میشه گفت نشست محمد آقا:ببخشید،با اجازه با گفتن این حرف دستم رو گرفت و در کثری از ثانیه انگشترو دستم کرد و بلند شد رفت سر جاش ـ جاان چیشد اصلا نفهمیدم! طفلک انقدر حول بود که انگشترو کامل دستم نکرد 😄 عجب با حیا بودا آفرین خوشم آمد *ادامه دارد...
🥀 بعد از صیغه شام خوردیمو و با یه جشن کوچیک برای فاطیما برگشتیم خونه خودمون بعد از کارای شبانه خوابیدم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🦋 محمد رضا: با صدای ساعت گوشیم بیدار شدم ساعت شیش بود علی:چی بگم رسیدیم خونه و پیاده شدم همین که در حیاط باز شد فرار کردم تو از بس گرمم بود وااییی -سلااام فورا دوییدم تو اتاقمو لباسامو عوض کردم نماز خوندم به لطف مدرسه دیگه نمیشد بریم مسجد نماز ظهر بخونیم ‌ چند ساعت بعـد: صدای در امد رفتم سمت در محمد رضا بود و زهرا هم باهاش بود امدن سمت در صداشونو میشنیدم زهرا:ای کاش نمیومدم مزاحم میشم زشته محمد :زهرا جان شما عروس این خونه ای مزاحم نیستی بعدش درو باز کرد و گل روی منو دیدن -به به به بــه عروس خانومو اقا داماد خوبید؟خوشید ؟سلام علیکم چخبر کجا ها رفتین کلکا محمد:علیڪ سلام فاطیماخانم بزار برسیم زهرا:سلام عزیزم خوبی، -بنده بسیار خوبم داداش شما برو من بازهرا میام محمد خندید و گفت; محمد:بله من رفتم محمد رفتو زهرارو کشیدم تو کفاشاشو در اوردو گذاشت تو جا کفشی خیلی دقیق این چرا انقدر حساسه؟! -زهرا خاانم باید همه چیزو برام تعریف کنی لبخند مهربونی زد و گفت:چشم عزیزم باهم رفتیم پیش مامان اینا و باهم سلام و احوال پرسی کردیم -مامان من و زهرا میریم،اتاق مامان:باشه مادر برید با زهرا رفتم بالا چادرشو گرفتمو و گذاشتم رو چوب لباسی -خب بشین تعریف کن زهرا:خب اقا رضا امد دنبالم رفتیم مسجد نماز خوندیم بعد رفتیم یه رستوران یه چیزی خوردیم بعدشم رفتیم پارک حرف زدیم همین -چه خوب عزیزم زهرا:یسوال بپرسم -جانم زهرا :جانت سلامت خواهر،خب میخوام بدونم چرا منو انتخاب کردین اون همه دختر تو هیئت بود؟ -خب میدونی من اولین بار تورو دیدم خیلی ازت خوشم امد کار به کار هیچکس نداشتیو اونجا خادمی میکردی ، مامان هم دوست داشت زهرا :خب چرا منو بردیو به داداشت نشون دادی -میدونی مامان اینطوری خواست، اخه مامان تا حالا سه تا دختر در نظر گرفته بودو همه رو اینطوری امتحان میکرد هر سه نفرشون با دیدن محمد نیششون باز میشد و با روی باز باهاش حرف میزدنو فکر میکردن چون پسر حاجیه گناه نیست محمد اصلا خوشش نمیومد ولی وقتی تورو بردم ، تو با شرمو حیا فورا رفتی داخل و اصلا به محمد نگاه نکردی خیلی جذبت شدم هم من هم محمد به محمدگفتم بیاد به تو یه کمک بده ببینم چیکار میکنی و ظاهرا مثل نارنجک میخواستی منفجر بشی و مثل لبو شده بودی محمد خیلی بهت خندید اون روز ولی خدایی اصلا قصدی نداشت ولی از رفتار و حرفات میگفت معلوم بود هول و دستپاچه میشدی خندیدم: زهرا:واای اره وقتی در دیگو گرفتا دلم،میخواست خفش کنم از یه طرف گیج شده بودم چیکار کنم😂 فاطیما هم خندید. *ادامه دارد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
❣ السَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلی مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ السَّمآءَ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که با آمدنت حجّت را بر اهل زمین و آسمان تمام می کنی. سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، زمین و آسمان غرق نور می شوند. 📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص 117. 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
بر دشمن مولاعلی‌خامنه ای تا صبح قیامت لعنت لعنت لعنت 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش❤ ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
💌تمام ذرات قلبم تو را می‌خوانند درست مثل احتیاج کویری خشک به قطره‌های کوچک باران همانقدر تشنه‌ی حضورت همانقدر بی‌تاب دیدنت .. 🫂❤️‍🔥 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
کار هر شبش بود با اینکه از صبح تا شب کار و درس و فعالیت می‌کردنیمه‌های شب بلند می‌شد نماز شب می‌خواندیک شب به او گفتم : یکم استراحت کن،خسته‌ای با همون حالت‌خاص خودش گفت:تاجر اگر از سرمایه‌اش خرج کنه بالاخره ورشڪست میشه باید سود به دست بیاره تا زندگیش بچرخه ما هم اگه قرار باشه نخونیم ورشڪست میشیم..! |شهیدمصطفی‌چمران♥️| 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
حضرت مولانا امیرالمومنین (علیه‌السلام): مَن أساءَ إلى أهلِهِ لَم يَتَّصِل بِه تَأميلٌ. کسی که با خانواده‌اش به بدی رفتار می‌کند؛ با او به هیچ آرزویی نمی‌توان رسید! 📚 غررالحکم، حدیث ‌۸۵۳۴ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
چه زیبا است سکوت کردن و فهمیده شدن؛ ضعیف بودن و نترسیدن؛ یگانه شدن ‌و حس کردن جهان با همدیگر؛ یافتن کسی که امتداد زیبای تنهایی‌ات باشد. 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
🎥 حمله مجدد اسرائیل به ضاحیه بیروت این کفتارا اگه مطمئن بودن عملیاتشون موفق بوده دوباره نمیزدن 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
گفتن به جلیلی رأی بدین جنگ میشه، احمق ها بخاطر روغن وگوشت و برنج و برهنگی به پزشکیان رای دادن، اونم به سگ وحشی لقب برادر داد، انقدر فرکانس ضعف فرستاد تا جنگ شد لعنت به خوارج وطنی 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
🕊 از حضرت مهدى عليه السلام در پاسخ اسحاق بن يعقوب چنين آمده است: اما آنچه را كه به ما رساندى مورد قبول نيست مـگر آنچـه پـاك و پاكـيزه باشـد (از درآمد پاکیزه باید خمس بدی ) و دستمزد زنی که آوازی را که حرام است میخواند (مغنیه) حرام است. 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام معظم رهبری : من عرض میکنم از شنبه ۱۵ مهر رژیم صهیونیستی رژیم صهیونیستی قبلی نیست اکبر حضرت آقا چه چیزی می‌بینند که ما نمی‌بینیم...😳😳 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
سلام خدمت همگی 😊 تبادل برای امشب با هر آماری داریم🤩 پس تا پر نشده سریع بیاین‌ پی وی @Modfe313
توئیت منتسب به دختر سیدحسن‌نصرالله حفظه الله: 🔺به همه آزادگان عالم میگویم پدرم فرمانده نصرالله در سلامت کامل است و اسرائیل خودش را با دست خودش به آتش سوزان جهنم وارد کرد و اوضاع میدان اینطوری باقی نخواهد ماند. ـــــــــــــــــــــــ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا