تا وقتی ما هستیم...😃🌸
( #پروفایل )
#گاندو
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
ما زنده به آنیم...🧕👌
( #پروفایل )
#گاندو
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
هدایت شده از جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
❤️ زیادمون کنین❤️
🧡 زیادمون کنین🧡
💛 زیادمون کنین💛
💚زیادمون کنین💚
💙زیادمون کنین💙
💜زیادمون کنین💜
❤️زیادمون کنین❤️
🧡زیادمون کنین🧡
💛زیادمون کنین💛
💚زیادمون کنین💚
💙زیادمون کنین💙
💜زیادمون کنین💜
❤️زیادمون کنین❤️
💛زیادمون کنین🧡
💛زیادمون کنین💛
💚زیادمون کنین💚
💙زیادمون کنین💙
💜زیادمون کنین💜
❤️زیادمون کنین❤️
🧡زیادمون کنین🧡
💛زیادمون کنین💛
💚زیادمون کنین💚
💙زیادمون کنین💙
💜زیادمون کنین💜
هدایت شده از جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
❤️ زیادمون کنین❤️
🧡 زیادمون کنین🧡
💛 زیادمون کنین💛
💚زیادمون کنین💚
💙زیادمون کنین💙
💜زیادمون کنین💜
❤️زیادمون کنین❤️
🧡زیادمون کنین🧡
💛زیادمون کنین💛
💚زیادمون کنین💚
💙زیادمون کنین💙
💜زیادمون کنین💜
❤️زیادمون کنین❤️
💛زیادمون کنین🧡
💛زیادمون کنین💛
💚زیادمون کنین💚
💙زیادمون کنین💙
💜زیادمون کنین💜
❤️زیادمون کنین❤️
🧡زیادمون کنین🧡
💛زیادمون کنین💛
💚زیادمون کنین💚
💙زیادمون کنین💙
💜زیادمون کنین💜
|°•🕊🌹|
طنز جبهه|😁|
لبخند های خاکی|🤓|
خرمشهر بودیم !
آشپز و کمک آشپز |👨🍳| تازه وارد بودند و با شوخی بچه ها نا آشنا |😐|
آشپز سفره رو انداخت وسط سنگر و بعد بشقاب ها |🍽| رو چید جلوی بچه ها
رفت نون بیاره که علیرضا بلند شد |🧔🏻| و گفت ( بچه ها ! یادتون نره ! ) |👍🏻😎|
آشپز اومد |👨🍳| و تند تند دوتا نون |🥖| گذاشت جلوی هر نفر و رفت|🚶♂️|
بچه ها تند ، نون ها رو گذاشتند زیر پیراهنشون|🤭🤦♂️|
کمک آشپز اومد نگاه سفره کرد ، تعجب کرد|🙄😳|
تند تند برای هر نفر دوتا کوکو |🥔🥚| گذاشت و رفت| 👣|
بچه ها با سرعت کوکوها رو گذاشتند لای نون هایی که زیر پیراهنشون بود| 🤦♂️😄|
آشپز و کمک آشپز اومدن بالا سر بچه ها |💔😡|
زل زدند به سفره |👀| بچه ها هم شروع کردند به گفتن شعار همیشگی ( ما گشنمونه یا لله ! ) |🥄|
که حاجی داخل سنگر شد و گفت چخبره ؟ |🤷♂️|
آشپز دوید |🚶♂️|روبروی حاجی و گفت حاجی
اینا دیگه کیند... |😡|
کجا بودند!
دیوونه اند یا موجی ؟!!|😬😶|
فرمانده با خنده پرسید چی شده ؟ |😁|
آشپز گفت تو چشم بهم زدنی مثل آفریقائی های گشنه هرچی بود بلعیدند !!|😂😂😂|
آشپز داشت بلبل زبونی میکرد که بچه ها نون ها و کوکو ها رو یواشکی گذاشتند تو سفره
حاجی گفت این بیچاره ها که هنوز غذاشونو نخوردند |😳🤷♂️|
آشپز نگاه سفره کرد ، کمی چشماشو باز و بسته کرد |😳🙄|
با تعجب سرش رو تکونی داد |🤭| و گفت جلل الخالق !؟
اینها دیوونه اند یا اجنه؟! |😱|
و بعد رفت تو آشپز خونه....
هنوز نرفته بود که صدای خنده بچه ها سنگرو لرزوند|🤣🤣🤣🤣🤗|
›⤷⸀💕🌿˼
#طنز_جبهه🤣
#شهیدانه🥀
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
رمان آنلاین عشق بی انتها ❤️
#پارت_پانزدهم
که دیدم همون انگشتری که زهرا خریده بود تو دستشه😢
.
نمیدونم چرا ولی بغضم گرفته بود😢
.
من اولش فقط دوست داشتم با اقا سید کل کل کنم ولی چرا الان ناراحتم؟!
.
نکنه جدی جدی عاشقش شدم؟!😞
.
تا آخر جلسه چیزی نفهمیدم و فقط تو فکر بودم
.
میگفتم شاید این انگشتره شبیهشه
.
ولی نه..جعبه انگشتر هم گوشه ی میز کنار سر رسیدش بود😔
.
بعد جلسه با سمانه رفتیم برای آخرین زیارت
.
دلم خیلییی شکسته بود😔
#کپیازرمانپیگردقانونی
روزانه یک پارت،هرشب ساعت ۲۱
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝
37.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دم ابوذر روحی گرم که سریع یه اثر خوب درباره شاهچراغ داد
بازخوانی سرود رفیق شهیدم در رسای شهدای حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ "علیه السلام
منم یه آرشامم...
منم علی اصغر...
نماهنگ #رفیق_شهیدم ۲
╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ
#جَوانانِ_مَهدَویَت
@Youth_of_mahdi
ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝