eitaa logo
دعا،ذکر،ختم،عبادت،اخلاق،داستان،تاریخ وطبِ تنها مولودکعبه
43 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
399 ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜ ⚜ ‍ 🔻عریان ساختن جسم مطهر امام حسین علیه السلام 🔸سید بن طاووس گوید؛ راوی گفته است ☀امام حسین علیه السلام فرمودند: جامعه ای برایم بیاورید که کسی در آن رغبت نکند تا آن را زیر جامه هایم به پوشم تا مرا عریان نکنند. شلواری کوچک آوردند ☀فرمودند: این جامع ذلیلان است پیراهن کهنه ای گرفته آن را از چند جا پاره کردند و زیر لباسهایشان پوشیدند چون به شهادت رسیدند آن را هم از بدنشان درآوردند بحر ابن کعب ملعون آن را در آورد و حسین علیه السلام راعریان گذاشت از آن پس دستان بحر بن کعب در تابستان مثل دو تیکه چوب خشک، خشک می شد و در زمستان مرطوب می گشت چرک و خون از آن ترشح می کرد تا آنکه خدای متعال او را هلاک کرد. 📗 لهوف، صفحه ۱۷۴ ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
🔸دستمالی که شاه اسماعیل از سر حُر بن یزید باز کرد. در كتاب‌ «تنقيح‌ المَقال‌» مامَقاني‌ نقل‌ مي كند از حائري‌ از سيّد نعمة‌ الله‌ جزائري‌ در كتاب‌ «أنوار نعمانيّه‌» كه‌ مي فرمايد: ‎ جماعتي‌ از مردمان‌ معتمد و موثّق‌ براي‌ من‌ نقل‌ كردند كه‌: چون‌ شاه‌ إسماعيل‌ بغداد را به‌ تصرّف‌ خود درآورد براي‌ زيارت‌ قبر حضرت‌ سيّد الشهداء عليه‌ السّلام‌ به‌ كربلا آمد و چون‌ از بعضي‌ از مردم‌ شنيده‌ بود كه‌ به‌ حرّبن‌ يزيد رياحي‌ طعن‌ مي زنند، به‌ سمت‌ قبر حرّ آمد و دستور داد قبر حرّ را نبش‌ كنند. چون‌ قبر حرّ را نبش‌ كردند، ديدند كه‌ به‌ همان‌ هيئت‌ و كيفيّتي‌ كه‌ كشته‌ شده‌ است‌ خوابيده‌ است‌، و بر سر او دستمالي‌ ديدند كه‌ با آن‌ سر حرّ بسته‌ شده‌ بود. شاه‌ اسماعيل‌ در كتب‌ تاريخي خوانده‌ بود كه‌ در واقعه‌ كربلا كه‌ سر حرّ مورد اصابت‌ قرار گرفت‌ و حضرت سيد الشهدا عليه السلام دستمال‌ خود را بر سر حرّ بستند و حرّ با همان‌ دستمال‌ دفن‌ شده‌ است‌، براي‌ باز كردن‌ و برداشتن‌ دستمال‌ تصميم‌ گرفت‌ چون‌ آن‌ دستمال‌ را باز كردند خون‌ از سر حرّ جاري‌ شد بطوريكه‌ از آن‌ خون‌ قبر پُر شد و چون‌ دستمال‌ را بستند خون‌ باز ايستاد و چون‌ دوباره‌ باز كردند خون‌ جاري‌ شد. و هر چه‌ كردند كه‌ بتوانند آن‌ خون‌ را به‌ غير از همان‌ دستمال‌ بندبياورند و از جريانش‌ جلوگيري‌ كنند ميسّر نشد. و از اينجا دانستند كه‌ اين‌ قضيّه‌ موهبت‌ الهي‌ است‌ كه‌ نصيب‌ حرّ شده‌ است‌. شاه‌ إسمعيل‌ دستور داد قبّه‌اي‌ بر مزار او بنا كردند و خادمي‌ را بر آن‌ گماشت‌ تا آن‌ بقعه‌ را خدمت‌ كند. ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
😥😥 قرآن کریم، روضه عطش حضرت سیدالشهدا علیه السلام را یاد می کند سخنرانی در مسجد مروی تهران، در سال1383قمری : يكى از انبائات غيبی قرآن را بگويم و از همانجا وارد روضه شوم. ☀ قرآن مى ‏فرماید: «كهيعص، ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيّا، إِذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا» به حسب آنچه از ☀ امام زمان ارواحنا فداه نقل شده است، در يكى از توقيعاتى كه به آن حضرت نسبت مى ‏دهند، مى ‏فرمايند: اين از خبرهاى غيبى خداست كه خدا در قرآن فرموده، «كاف» اشاره به كربلاى ابى عبدالله علیه السلام است؛ يعنى پسر حبيب من، حسينِ فاطمه من، به كربلا مى‏ آيد و در كربلا او را شهيد مى‏ كنند. هاء اشاره به هلاكت آن بزرگوار است؛ يعنى حسين علیه السلام  در كربلا شهيد خواهد شد. ياء اشاره به کشنده او، يزيد بن معاويه لعنه الله است، يعنى بر اثر فرمان سلطنتى يزيد، حسين علیه السلام را در كربلا شهيد مى‏ كنند. اين‌ ها شما را خيلى به حال نياورد. امّا اين كلمه همه را منقلب مى‏كند. كلام سر آن دو حرف بعد است. در كربلا حسين علیه السلام  را شهيد مى ‏كنند. يزيد او را هلاک مى ‏كند، ولى چه جور؟ عين، یعنی حسين را با حال عطش و تشنگى، سر از بدنش جدا مى ‏كنند. نمى ‏دانم اين عطش امام حسين چه اثرى داشته است كه ☀ خداوند در قرآن از تمام مصائب او، از همين مصيبت عطش یاد می‌ کند. ☀جبرئيل به آدم گفت: «وَ لَوْ تَرَاهُ يَا آدَمُ وَ هُوَ يَقُولُ وَا عَطَشَاهْ وَا قِلَّةَ نَاصِرَاهْ حَتَّى يَحُولَ الْعَطَشُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ السَّمَاءِ كَالدُّخَان» عجب چيزى بوده اين عطش. این عبارت ☀از امام حسين علیه السلام نقل شده است که فرمودند: «يا قَوْمِ! اسْقُونِي شَرْبَةً مِنَ الْماءِ فَقَدْ نَشَفَتْ كَبِدِي مِنَ الظَّمآءِ» اين لايه‌ هاى ته نهرها را ديده ‌ايد؟ گاهى ته نهر رسوب مى‏كند. نهر وقتى خشک مى ‏شود، لایه‌ هایی می‌ ماند. بعد آفتاب که مى ‏تابد، اوّل، رطوبت را مى ‏كشد و ريزه ريزه اين ‌ها را خشک مى‏ كند. بعد، کم کم تَرَک پيدا مى‏ شود. لايه ‌های ته نهر قاچ قاچ می ‌شود. ایجاد این تَرَك ‌ها را عرب «نَشَفَت» مى‏گويد. سيدالشهدا علیه السلام  جگرش را تشبيه به «نشفت» کرده است. ☀پس صدا زد : ای لشگر! يک جرعه آب به من بدهيد! ای لشگر! جگرم قطعه قطعه شد. اى امان! دو سه شعر از جودى بخوانم: فرياد كه بيداد فلك جان مرا سوخت سوزعطش آخر دل ‌بريان مرا سوخت فرياد كه جان مى ‏دهم و در دمِ مردن افغان يتيمان به حرم جانِ مرا سوخت فرياد كه از دست برفت اصغر بى ‌شير برق ستم اين شاخه ريحان مرا سوخت داشت داد تشنگى مى ‏زد، يك‏وقت ديدند ولوله راه افتاد. ديدند حوسه لشكر بلند شد، همین كه نگاه كردند، ديدند سر آقا بالاى نى... (سخنرانی های مدرسه مروی تهران، مجلس سیزدهم، سال 1383 قمری) ✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
🏴السلام علیک یا اباصالح المهدی... 🖤آجرک الله یا صاحب الزّمان ▪️وارث خون خدا و پسر خون خدا به خدا خون خدا منتظر توست بیا ▪️صبح هم منتظر صبح ظهور تو بوَد روز ما و شب ما منتظر توست بیا ▪️بر سر گنبد زرین حسین بن علی پرچم کرب و بلا منتظر توست بیا 🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه
☀امام سجاد علیه السلام می فرمایند: همه (لشکر عمرسعد) می‌خواستند با ریختن خون او(سیدالشهدا ) به خدا نزدیک شوند!  كُلٌّ يَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِدَمِهِ... امالی صدوق ص ۴۶۲ ☀🍀
يكى از ياران امام رضا عليه السّلام گويد: غلامى از غلامان امام رضا عليه السّلام فرار كرد،و به مصر رفت، يكى از اهالى مدينه(كه در آنجا بود)او را شناخت و دستگيرش كرد، و به طرف مدينه آورد ،شب هنگام او را وارد منزل امام عليه السّلام نمود، حضرت به نزد او رفتند، هنگامى كه غلام براى سلام كردن حركت كرد امام صداى غل و زنجيرش را شنيدند، ☀فرمودند: اين كيست‌؟ آن مرد عرض کرد: اين همان غلام فرارى شماست كه من او را يافته‌ام، ☀حضرت به غلام فرمودند: برو تو آزادى. عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: أَبَقَ غُلاَمٌ لِأَبِي اَلْحَسَنِ إِلَى مِصْرَ فَأَصَابَهُ إِنْسَانٌ مِنْ أَهْلِ اَلْمَدِينَةِ فَقَيَّدَهُ وَ خَرَجَ بِهِ فَدَخَلَ اَلْمَدِينَةَ لَيْلاً - فَأَتَى بِهِ مَنْزِلَ أَبِي اَلْحَسَنِ فَخَرَجَ إِلَيْهِ أَبُو اَلْحَسَنِ فَقَامَ إِلَيْهِ اَلْغُلاَمُ يُسَلِّمُ عَلَيْهِ - فَسَمِعَ حَرَكَةَ اَلْقَيْدِ ☀فَقَالَ : مَنْ هَذَا قَالَ غُلاَمُكَ فُلاَنٌ وَجَدْتُهُ ☀ فَقَالَ لِلْغُلاَم: ِ اِذْهَبْ فَأَنْتَ حُرٌّ. مشکاه الانوار ج ۱ ص ۲۲۹
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ 🔹۲۵ مورد از عناوینی که در روایات عزاداری توسط حضرات معصومین علیهم السلام انجام شده یا بدان صراحتاً دستور داده شده عبارتند از: ❶ لباس حزن و مشکی پوشیدن 📚المحاسن، ج‏۲، ص۴۲۰ ❷ ترک تبسم 📚کامل الزیارات، ص۱۰۸ ❸ ترک خنده 📚ألامالي للصدوق، ص۱۷۷ ❹ همّ و غَم و حزن 📚 الأمالی للصدوق، ص۱۳۰ ❺ احتراق(سوختن قلب) 📚كامل الزيارات، ص۱۲۶ ❻ تسلّب(تشبه به ماتم زدگان وبازنمودن دکمه لباس وبالازدن آستین) 📚وسائل الشيعة، ج۸، ص۹۰ ❼ ندبه 📚المزار الكبير، ص۵۰۱ ❽ تباکی(تشبه و تحمیل نفس بر گریستن) 📚ثواب الأعمال، ص۸۳ ❾ عبرة، دمعة و ذرفة(قطره اشک ولو به مقدار بال مگس) 📚کامل الزیارات، ص۱۱۱ ❿ سرازير شدن اشک 📚مثيرالاحزان، ص۵ ⓫بکاء 📚كامل الزيارات، ص۱۰۴ ⓬إبکاء(گریاندن) 📚همان کتاب ⓭انشاد شعر(سرودن) 📚همان کتاب ⓮مرثیه 📚کامل الزیارات، ص۱۱۳ بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۵۷ ⓯لطمه 📚تهذيب الأحكام، ج‏۸، ص۳۲۵ ⓰ضجه(صدای بلند) 📚المزار الكبير، ص۵۷۸ ⓱عجّه(فرياد) 📚المزار الكبير، ص۵۷۸ ⓲صرخه(صیحه شدید) 📚الكافي، ج‏۵، ص۴۴۶ ⓳شهقه(برگرداندن تنفّس عميق‏) 📚ثواب الأعمال، ص۲۱۶ ⓴زفرة(رفت وآمد نفس برآمده از غصه همراه با صدا به گونه‌ای که دنده‌ها بالا و پایین رود) 📚کامل الزیارات،ص۲۴۷ ❶❷شق الجیب (گریبان چاک زدن) 📚تهذيب الأحكام، ج۸، ص۳۲۵ ❷❷جزع و اظهار جزع (زاری کردن و به طور کلی هر فعلی که دلالت بر بی صبری و بی تابی نماید) 📚الأمالي للطوسي، ص۱۶۲ ❸❷هلع(شدیدترین حالت جزع و بی قراری) 📚کامل الزيارات، ص۲۷۴ ❹❷برگزاری مجلس روضه 📚بحارالأنوار، ج‏۴۵، ص۲۵۷ ❺❷پخت غذا و اطعام دادن 📚المحاسن،ج۲،ص۴۱۹ ⚫️ظهور - ان شاء الله  - خیلی نزدیک باشد⚫️ ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
ناگفته‌هایی‌ازحقایق‌عاشورا1.mp3
11.29M
کتاب صوتی ناگفته‌هایی از حقایق عاشورا در بخش اصلی کتاب سیر تاریخی منجر به شهادت حسین بن علی (علیه السلام) را با بررسی نقش معاویه، نقش یزید و نقش کوفیان، در ۳ بخش جداگانه به تفصیل، نقل و بررسی می کند. قسمت 1 ادامه دارد... ➖➖➖➖➖➖➖
ناگفته‌هایی‌ازحقایق‌عاشورا2.mp3
13.54M
کتاب صوتی ناگفته‌هایی از حقایق عاشورا در بخش اصلی کتاب سیر تاریخی منجر به شهادت حسین بن علی (ع) را با بررسی نقش معاویه، نقش یزید و نقش کوفیان، در ۳ بخش جداگانه به تفصیل، نقل و بررسی می کند. قسمت 2 ادامه دارد... ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 معنا و مفهوم هَيهاتَ مِنَّا الذّلة مطلب مهمّ اين است كه امام حسين عليه السلام همه‌ي قصدش اين بود كه بفهماند اي پيروان من،شما كه اين قدر براي من به سر و سينه مي‌زنيد بدانيد من براي چه جانم را با خطر مواجه كردم و زن و بچّه‌ام را به اسارت انداختم. اگر آن حضرت شعار جاودانه‌ي "هيهات منّا الذلّة"را سر داد مگر مقصودش اين نبود كه من نمي‌خواهم ذليل بشوم، من نمي‌خواهم تسليم بشوم؟!اگر هدف اين بود پس چرا امام سجّاد عليه السلام اسير شد؟ مگر اسارت،ذلّت به اين معنا نيست؟اگر قرار بود امام حسين عليه السلام شخصاً در مقابل يزيد سر فرود نياورد كه امر مهمّي نبود و اين كار را افراد عادي هم انجام مي‌دهند.اشخاصي هستند كه داراي طبع بلندي مي‌باشند و نمي‌خواهند در مقابل كسي سر فرود بياورند و تسليم او شوند.حاضرند كشته بشوند ولي تسليم نشوند.مطلب اين نيست. خاندان عصمت عليهم‌السلام نه اين كه نمي‌خواستند در مقابل كسي خم نشوند بلكه هدفشان اين بود كه نمي‌خواستند دين به ذلّت كشيده شود.اگر بنا بود كه خودشان به اسارت بيفتند و به زنجير كشيده شوند ولي نتيجه‌ي آن به احياي دين منجر شود حاضر بودند و هر مصيبتي را در اين راه تحمّل مي‌كردند ، هم‌چنان كه امام سجاد عليه السلام حاضر شد دست و پاي مباركش به غل و زنجير كشيده شود.امام زين العابدين عليه السلام هم مانند امام حسين عليه السلام مي‌توانست فرياد بكشد و بگويد من اجازه نمي‌دهم غل و زنجيرم كنند و با آنان بجنگد تا سرانجام كشته شود.چنين چيزي ممكن بود. حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام بيست و پنج سال سكوت كرد.كدام فرد عادي حاضر است ببيند وحشيانه به خانه‌اش بريزند و هجوم بياورند و همسر عزيزتر از جانش را مورد اهانت قرار دهند؟ ولی اميرالمؤمنين علي عليه السلام كه يك جوان سي و سه ساله بود به محض اين كه اين صحنه‌ي دلخراش و ناراحت كننده را ديد در عين قدرتمندي بر خويشتنِ خويش مسلّط شد و حتّي غلاف شمشير و طناب آوردند و به گردنش انداختند و نگفت من ذليل شما نمي‌شوم.او را بر روي زمين كشيدند و به همين حال به مسجد بردند.چون امام عليه السلام تشخيص داد اگر اينگونه رفتار كند نتيجه‌ي آن احياي دين است.امام عليه السلام ديد اگر بخواهد دست به شمشير ببرد و در مقابل آنها بايستد حيات دين و اساس دين به خطر خواهد افتاد.امام عليه السلام راضي به رضاي الهي و تسليم امر اوست.هر چه را كه به صلاح دين است عمل مي‌كند. براي امام حسين عليه السلام مصلحت الهي بر اين بود كه بايد در مقابل ظالم زمان و حاكم غاصبِ فاسدِ مفسد بايستد و كشته شود. اگرچه مثال مؤمن،مثال سُنبل است كه پيامبراكرم صلی الله عليه و آله فرمود: تُحَرِّكُّهَا الرّيحُ، تَقْعُدُ تَارَة وَ تَقُومُ اُخري؛ انسان مؤمن كامل مانند سنبل گندم است كه وقتي باد مي‌وزد خم مي‌شود و بعد مي‌ايستد؛ امّا درخت چنار در مقابل باد و طوفان راست مي‌ايستد تا آنجا كه ريشه‌كن مي‌شود.مؤمن با بررسي شرايطي كه در آن قرار گرفته وظيفه‌ي خود را تشخيص مي‌دهد، جايي كه لازم است بايستد مي‌ايستد و مقاومت مي‌كند تا كشته شود و در جايي هم كه شرايط اقتضا مي‌كند عكس‌العمل نشان ندهد و صبور باشد حتّي زنجير و طناب هم به گردنش بيفكنند، مي‌پذيرد و مقاومت نمي‌كند. مثلاً امام موسي بن جعفر عليهماالسلام را چهارده سال در زندان هارون‌الرّشيد حبس مي‌كنند و او سخت‌ترين شرايط را تحمّل مي‌كند.پس عبارت"هيهات مِنَّا‌الذِلّة" معنايش اين نيست كه من تسليم نمي‌شوم و هميشه در مقابل شما مي‌ايستم.بلكه مفهوم آن اين است كه من در شرايطي كه امر حاكم موجب ذلّت دين شود كوچك‌ترين انعطافي از خود نشان نمي‌دهم، ولي در جايي كه حيات دين بسته به انعطاف است،انعطاف از خود نشان مي‌دهم و صبوری مي‌كنم. 📗 کتاب از حسین گفتن تا حسینی شدن / آیت الله ضیاءآبادی / ص ۱۹-۲۲ .
. 🏴 به چه جرمی خون فرزندم را ریختند؟! مرحوم شیخ طوسی قضیه جالبی را در مورد یک پیرمرد منتظر نقل می کند که گریان نزد امام صادق علیه السلام آمده و از دیر شدن فَرَج شکوه می‌كند. ☀امام عليه السلام او را بشارت مي‌دهند که حتی اگر مرگش قبل از فرج دررسد، در قیامت همراه پیامبر و اهل بیتش (صلوات الله علیهم اجمعین) خواهد بود. ☀در ادامه از او پرسیدند: اى پيرمرد! گمان نمى‌كنم كه از اهل كوفه باشى‌؟ پيرمرد گفت: نه. ☀امام فرمودند: پس از كجا هستى‌؟ او گفت: فدايت گردم، از اطراف كوفه هستم. ☀امام فرمودند: با قبر جدّ مظلومم حسين عليه السّلام چه مقدار فاصله دارى‌؟ مرد گفت: به آن نزديك هستم. ☀امام فرمودند: چقدر به آنجا مى‌روى‌؟ مرد گفت: من فراوان به آنجا مى‌روم. ☀امام فرمودند: «اى پيرمرد! آن خونى است كه خداوند خونخواه آنست. هرگز به فرزندان فاطمه مصیبتی همچون مصيبت حسين عليه السّلام وارد نشده و نخواهد شد. حسين عليه السّلام در ميان هفده نفر از خانواده‌اش به شهادت رسيد که برای خدا خیرخواه بوده و در پيشگاه الهى بردبارى ورزيدند. پس خداوند به آنان بهترین پاداش صبوران را عنایت کند. هنگامى كه قيامت بر پا شود رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله به همراه حسين عليه السّلام رو به محشر مى‌آورند درحالى كه دست رسول خدا بر سر حسين عليه السّلام است و از آن خون مى‌چكد پس مى‌فرمايد: "پروردگارا از امتم بپرس كه به چه جُرمی فرزندم را کُشتند؟"» سپس ☀امام صادق عليه السّلام فرمودند: «هر بى‌تابى و گريستنى نا پسند است، مگر بى‌تابى و گريه بر حسين علیه السلام». 📗 امالی طوسی / صفحه 162 .
ٱیت الله سید جعفر بحرالعلوم (ره) (۱۲۸۱-۱۳۷۷ق/۱۸۶۴-۱۹۵۷م) ایشان در نجف اشرف پا به جهان گذاشت و در کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی جدش آیت الله سید علی درآمد. مقدمات علوم را فراگرفت پس از آن سطوح عالی ، فقه و اصول را نزد حضرات آیات : سید محمد بحرالعلوم، سید محمدکاظم طباطبائی یزدی و آخوند ملا محمدکاظم خراسانی بهره‌مند، و از آنان اجازه روایت دریافت کرد. ایشان در تاریخ، رجال و درایه چیره دست یود. تقریرات یزدی و خراسانی در مباحث فقهی و اصولی از ایشان باقی‌مانده است.
مرحوم آیت اللّه سید جعفر بحرالعلوم (رحمةاللّه‌علیه) فرمودند : شَبی با خود گفتم مقام روضه‌خوان و مادح حضرت أباعبداللّه‌الحسین (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) در عالم برزخ کجاست؟! در عالم رویا مرا تفهیم کردند که : مجتهد درس خوان باید برای هر کلامش جواب پس دهد! ولی روضه‌خوان با تحیه و تبرک در مقام عالی جا می دهند... به من گفتند: مجتهد روضه‌خوان باش، نه مجتهد بدون توشه!! 📗 سیری در زندگانی آل بحرالعلوم ، ص ۳۵۰ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 وقایع روز ششم محرم سال 61 قمری 1⃣ در این روز عبیداللّه بن زیاد نامه ای برای عمر بن سعد فرستاد که: من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز کرده ام. توجه داشته باش که هر روز و هر شب گزارش کار تو را برای من می فرستند. 2⃣ در این روز "حبیب بن مظاهر اسدی" به امام حسین (علیه السلام) عرض کرد: یابن رسول اللّه! در این نزدیکی طائفه ای از بنی اسد سکونت دارند که اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت نمایم. 🌹 امام حسین (علیه السلام) اجازه دادند و حبیب بن مظاهر نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آورده ام، شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت می کنم، آنان پذیرفتند. و سپس مردان قبیله که تعدادشان به 90 نفر می رسید برخاستند و برای یاری امام حسین (علیه السلام) حرکت کردند. آنان در میان راه با 400 سواره از سپاه عمر سعد درگیر شدند، هنگامی که یاران بنی اسد دانستند تاب مقاومت ندارند، پراکنده شدند و به قبیله خود بازگشتند و شبانه از محل خود کوچ کردند که مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد. ------------------------ پی نوشت: ۱.وقایع الایام شیخ عباس قمی ۲.لهوف سید بن طاووس .
4_6003396855604448746.mp3
1.37M
💔 ی يتيم امام مجتبی علیهما السلام.... 🤲الهی بعبدالله بن الحسن، عجل لولیک،الفرج والنصر و العافیه ✨اشکهایتان نذر فرج مولا....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴پاسخ عراقی ها به مداحی من ایرانم و تو عراقی... دوری و دوستی سرم نمیشه و... ✅مداح و سینه زنهای عراقی چقد خوب پاسخ این مداحی رو می‌دهند
☀امام حسین علیه السلام: إيّاكَ أن تَكونَ مِمَّن يَخافُ عَلَى العِبادِ مِن ذُنوبِهِم ويَأمَنُ العُقُوبَةَ مِن ذَنبِهِ مبادا از كسانى باشى كه به سبب گناهانِ بندگانِ خدا بر سرنوشت آنان بيمناك است، ولى خود را از سزاى گناه خويش ايمن مى داند گزیده تحف العقول، صفحه37 ☀
💎امیرالمؤمنین ‌امام‌ علی علیه السلام: اِنَّ احْسانَکَ اِلیٰ مَن کادَکَ مِن الأضْدادِ و الحُسّادِ لأغْیَظُ عَلیهِم مِن مَواقِعِ اِساءتِکَ مِنهُم و هو داع اِلی صلاحِهِم. خوبی کردن تو به دشمنان و بدخواهانت از بدی کردنت به آن‌ها مؤثرتر است و موجب اصلاح آنان می‌شود. 📗غررالحکم، ح۳۶۳۷
❤️🍃 تو لیست خرید برای همسرم نوشته بودم: یک و نیم کیلو سبزی خوردن. همسرم آمد. بدوبدو خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز میکردم سبزی‌ها را دیدم. یک و نیم کیلو نبود. از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که مهمانی من را جواب نمی‌داد. حسابی جا خوردم! چرا اینطوری گرفته خب؟! بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کمتر میگذارم سر سفره. سلفون رویش را که باز کردم بوی سبزی پلاسیده آمد. بعله.... تره‌ها پلاسیده بود و آب زردش از سوراخ سلفون نایلون خرید را هم خیس کرده بود. در بهت و عصبانیت ماندم. از دست همسری که همه خریدهایش اینطوری است. به جای یک و نیم کیلو میرود سبزی سوپری میخرد و بوی پلاسیدگی‌اش را که نمی‌فهمد، از شکل سبزی‌ها هم متوجه نمی‌شود!! یک لحظه خواستم همان جا گوشی تلفن را بردارم زنگ بزنم به همسر که حالا وسط این کارها من از کجا بروم سبزی خوردن بخرم؟! و یک دعوای بزرگ راه بیاندازم... بعد بی‌خیال شدم. توی ذهنم کمی جیغ و داد کردم و بعد همان‌طور که با خودم همه نمونه‌های خریدهای مشابه این را مرور میکردم، فکر کردم: شب که آمد یک تذکر درست و حسابی میدهم. بعد به خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدی! شب که آمد هم نرم‌تر صحبت کن. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق مهمی نیفتاده. ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. ارزش ندارد غرغر کنم. ارزش ندارد درباره‌اش صحبت کنم... حالا! مگر چه شده؟! یک خرید اشتباهی. همین. دم غروب، همین منی که میخواست گوشی تلفن را بردارد و آسمان و زمین را به هم بریزد که چرا سبزی پلاسیده خریدی؟؟؟ آرام گفتم : راستی، سبزی‌هاش پلاسیده بود. یادمون باشه از این به بعد خواستیم سبزی سوپری بخریم فقط تاریخ اون روز باشه... تمام... همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم! میخواستم از سبزی‌فروشی بخرم، بعد گفتم تو امروز خیلی کار داری وخسته میشی، دیگه نخواد سبزی هم پاک کنی..! آن شب سر سفره سبزی خوردن نگذاشتم و هیچ اتفاق عجیب و غریبی هم نیفتاد. مکث را تمرین کردم.... و ﺑﻪ همسرم عاشقانه‌تر نگاه میکردم و فهمیدم اگر اون موقع زنگ میزدم، امکان داشت روز قشنگم تبدیل بشه به یک هفته قهر. ربطی نداره متاهلی یا مجرد، مکث را تمرین کن. گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت‌ترش میکنیم... گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش میکنیم... گاهی خیلی چیزارو داریم، اما محو تماشای نداشته‌هامون میشیم... گاهی حالمون خوبه، اما با نگرانی فردا خرابش میکنیم... گاهی میشه بخشید، اما با انتقام ادامه‌اش میدیم... گاهی میشه ادامه داد، اما با اشتیاق انصراف میدیم... گاهی باید انصراف داد، اما با حماقت ادامه میدیم... و گاهی... گاهی... گاهی... تمام عمر اشتباه میکنیم و نمیدونیم یا نمیخوایم... بدونیم! کاش بیشتر مراقب خودمون، تصمیماتمون و گاهی... گاهی‌های زندگیمون باشیم... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔶 به آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری گفته شد: روضه‌خوانی امر مستحبی است، شما با جلوگیری رضاخان از آن مخالفت نکنید. 🔶 ایشان در جواب فرمودند: بله، مستحب است، اما هزار واجب در آن است. 🔶 زیرا مجلس روضه فقط روضه‌خوانی نیست، بلکه درس احکام و معارف و عقاید و ترویج مذهب است.
📘 💠ثواب نه هزار سال عبادت 🔹میمون بن مهران می گوید: با امام مجتبی علیه السلام در مسجدالحرام بودم. حضرت در آن جا معتکف و مشغول طواف بودند. نیازمندی نزد ایشان آمد و عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا، به فلان شخص مقداری بدهکارم و از عهده قرض او برنمی آیم. اگر ممکن است مرا کمک کنید». 🔹امام فرمودند: «به صاحب این خانه! [و اشاره به کعبه کردند] متأسفانه در حال حاضر، پولی در اختیار ندارم». شخص نیازمند گفت: «ای فرزند رسول خدا! پس از او بخواهید که به من مهلت بدهد؛ چون مرا تهدید کرده است که اگر بدهی خود را نپردازم، مرا به زندان بیندازد». حضرت طواف خود را قطع کردند و همراه آن مرد به راه افتادند تا نزد طلب کارش بروند و از او مهلت بگیرند. 🔹عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! گویا فراموش کرده اید که در مسجد قصد اعتکاف کرده اید». حضرت فرمودند: «نه فراموش نکرده ام؛ ولی از پدرم شنیدم که پیامبر اکرم فرمودند: هر کس حاجت برادر مؤمن خود را برآورد، نزد خدا مانند کسی است که نُه هزار سال روزها روزه گرفته و شب ها را به عبادت گذرانیده است» 📚 بحارالانوار، ج، ۷۴ ص ۳۱۵. 🌺🍃
💠 🔸امام صادق(علیه السلام): مَن زارَ قَبرَ الحُسَينِ عليه السلام وهُوَ يُريدُ اللّهَ عز و جل شَيَّعَهُ جَبرَئيلُ وميكائيلُ وإسرافيلُ حَتّی يَرِدَ إلی مَنزِلِـهِ؛ 🔸هر كس قبر حسين(علیه السلام)را به خاطر خدا زيارت كند ، جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل، او را تا بازگشت به خانه اش بدرقه مى كنند. 📚كامل الزيارات : ص ۲۷۴ ح ۴۲۷ ☀
💠حدیث 📝امام صادق(علیه‌السلام): إنَّ اللّهَ وَكَّلَ بِالحُسَينِ عليه السلام مَلَكا في أربَعَةِ آلافِ مَلَكٍ يَبكونَهُ و يَستَغفِرونَ لِزُوّارِهِ و يَدعونَ اللّهَ لَهُم 👈خداوند، فرشته‌اى با 4هزار فرشته همراهش بر امام حسين عليه‌السلام گماشته است تا بر او بگِريند و براى زائرانش آمرزش بطلبند و خدا را براى آنان بخوانند. 📚 كامل الزيارات : ص ١٧٦ ح ☀
💠 🔸امام باقر علیه السلام: أيُّمَا مُؤْمِنٍ ذَرَفَتْ عَيْنَاهُ لِقَتْلِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ حَتَّى تَسِيلَ عَلَى خَدِّهِ بَوَّأَهُ اَللَّهُ غُرَفاً فِي اَلْجَنَّةِ يَسْكُنُهَا أَحْقَاباً 🔹هر مؤمنى كه چشمش براى كشته شدن حسين بن على عليه السّلام اشك بريزد تا بر گونه‌اش روان گردد خداوند او را در بهشت در غرفه‌‏ها جاى دهد كه روزگارها در آن بماند 📚دمع السجوم(ترجمه نفس المهموم)، علامه شعرانی،ص۳۶ ☀
مرتضی بزرگترین فرزند شیخ محمد امین روز عید غدیر در دزفول بسال ۱۲۱۴ در خاندان فضل و ادب تولد یافت. شیخ از همان کودکی آثار نبوغ و سرعت انتقال از سر و رویش هویدا بوده و پس از ختم قرآن و گذراندن دوران مکتب یک قسمت مهم از تحصیلات خویش را نزد عم خویش شیخ حسین انصاری که از بزرگان این سلسله است خوانده. پیش از تولد وی مادرش شبی حضرت صادق (علیه السلام) را بخواب دید و آن حضرت قرآنی مُذهّب عطایش فرمودند. صبحگاه خوابش را بفرزندی جلیل القدر تعبیر نمود و همان هم شد و شاید به همین جهت بوده که مادر بی وضو باو شیر نمی داد. چرا خاتم الفقها؟ خاتم هم به فتح تاء خوانده میشود و هم به کسر. اگر به فتح خوانده شود به معنای انگشتر است یعنی انگشتر فقهاء و مجتهدین کنایه است از زینت. اگر به کسر تاء خوانده شود، یعنی ختم کننده فقهاء و مجتهدین و این غلو نیست زیرا الآن همه ریزه خوار سفره مرحوم شیخ هستند چرا که تا الآن کسی نتوانسته است مبانی این بزرگوار را هم در علم اصول و هم در علم فقه تغییر بدهد. ضمنا این لقب را شاگردان بزرگوارشان به جنابشان داده اند چون میرزای شیرازی، میرزا حبیب الله رشتی و ... که ذات مقدسشان از غلو کردن مبرا است.
☀قال امیرالمؤمنین (علیه السلام): مُزَيِّنُ الرَّجُلِ عِلْمُهُ وَ حِلْمُه‏ زینت بخش انسان، دانش و بردباری اوست. تصنیف غرر/ حدیث ۶۴۲۴ ☀