17.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مقام حضرت علی اکبر (ع)
@Zamaneh_at_ra_beshnas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رضایت رهبری از دکتر سعید جلیلی در جلسه شنبه یک روز بعد از انتخابات
@Zamaneh_at_ra_beshnas
زمـانـه مـدیـا🎞
زنگنه قبل از انتخابات زنگنه بعد از انتخابات #جلیلی #کرسنت @Zamaneh_at_ra_beshnas
مطابق مستندات موجود، پرونده کرسنت از اواخر سال ۱۴۰۰ وارد مرحله جدیدی از رسیدگی شده است. در این دوره، عباس شقاقی، رئیس شعبه ششم دادگاه کیفری تهران، هر شش ماه یک بار دستور ممنوعالخروجی بیژن زنگنه را صادر کرده است.
@Zamaneh_at_ra_beshnas
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬛️چهار شهید ایرانی عاشورا رو بشناسیم!🇮🇷
@Zamaneh_at_ra_beshnas
💎آقای رئیس جمهور! بگویید دیگر روضه حضرت قاسم را نخوانند!
در یکی از روزهای سال ۱۳۶۲، آیت الله خامنه ای، رییس جمهور وقت، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری خارج میشد. در مسیر حرکتش تا رسیدن به خودرو، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می شد.
صدا از طرف محافظها بود که چندنفرشان دور کسی حلقه زده بودند و چیز هایی میگفتند. صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد می زد: آقای رییس جمهور! آقای خامنه ای! من باید شما را ببینم
رییس جمهور از پاسداری که نزدیکش بود پرسید: چی شده؟کیه این بنده خدا؟
پاسدار گفت: نمی دانم حاج آقا! موندم چطور تا اینجا تونسته بیاد؟!
پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود، وقتی دید رییس جمهور خودش به سمت سر و صدا به راه افتاد، سریع جلوی ایشان رفت و گفت:«حاج آقا شما وایسید، من می رم ببینم چه خبره» بعد هم با اشاره به دو همراهش، آنها را نزدیک رییس جمهور مستقر کرد و خودش رفت طرف شلوغی.
کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت، گفت: «حاج آقا! یه بچه اس. می گه از اردبیل کوبیده اومده این جا و با شما کار واجب داره. بچه ها می گن با عز و التماس خودشو رسونده تا این جا. گفته فقط میخوام قیافه آقای خامنه ای رو ببینم، حالا می گه میخوام باهاش حرف هم بزنم»
رییس جمهور گفت: بذار بیاد حرفش رو بزنه وقت هست.
لحظاتی بعد پسرکی ۱۲-۱۳ ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمد و همراه با سرتیم محافظان، خودش را به رییس جمهور رساند.
صورت سرخ و سرما زدهاش، خیس اشک بود هنوز در میانه راه بود که رییس جمهور دست چپش را دراز کرد و با صدای بلند گفت: «سلام بابا جان! خوش آمدی» پسر با صدایی که از بغض و هیجان می لرزید، به لهجه ی غلیظ آذری گفت: «سلام آقا جان! حالتان خوب است؟» رییس جمهور دست سرد و خشکه زده ی پسرک را در دست گرفت و گفت: « سلام پسرم! حالت چطوره؟» پسر به جای جواب تنها سر تکان داد.
رییس جمهور از مکث طولانی پسرک فهمید زبانش قفل شده. سرتیم محافظان گفت: اینم آقای خامنه ای! بگو دیگر حرفت را...
ناگهان رییس جمهور با زبان آذری سلیسی گفت: شما اسمت چیه پسرم؟ پسر که با شنیدن گویش مادری اش انگار جان گرفته بود، با هیجان و به ترکی گفت: آقاجان! من مرحمت هستم. از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.
آقای خامنه ای دست مرحمت را رها کرد و دست رو ی شانه او گذاشت گفت: افتخار دادی پسرم. صفا آوردی. چرا این قدر زحمت کشیدی؟بچه ی کجای اردبیل هستی؟ مرحمت که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود گفت:«انگوت کندی آقا جان!»
رییس جمهور پرسید: « از چای گرمی؟» مرحمت انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد تندی گفت:بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم. آقای خامنه ای گفت:خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.
مرحمت گفت: آقا جان! من از اردبیل آمدم تا این جا که یک خواهشی از شما بکنم. رییس جمهور عبایش را که از شانه راستش سرخوره بود درست کرد و گفت: بگو پسرم. چه خواهشی؟
آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم را نخوانند!
-چرا پسرم؟
مرحمت به یک باره بغضش ترکید و سرش را پایی انداخت و با کلماتی بریده بریده گفت:
آقا جان! حضرت قاسم علیه السلام ۱۳ ساله بود که امام حسین ع به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم ۱۳ سالم است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی دهد به جبهه بروم. هر چه التماسش میکنم،می گوید ۱۳ساله ها را نمی فرستیم.
اگر رفتن ۱۳ ساله ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم را چرا می خوانند؟
حالا دیگر شانه های مرحمت آشکارا می لرزید. رییس جمهور دلش لرزید. دستش را دوباره روی شانه مرحمت گذاشت و گفت: پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است.
مرحمت هیچی نگفت. فقط گریه کرد و حالا هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می رسید.
رییس جمهور مرحمت را جلو کشید و در آغوش گرفت و رو به سرتیم محافظانش کرد و گفت: «آقای...! یک زحمتی بکش با آقای. .. تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است. هر کاری دارد راه بیاندازید. هر کجا هم خودش خواست ببریدش.بعد هم یک ترتیبی هم بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل. نتیجه را هم به من بگویید
آقای خامنه ای خم شد، صورت خیس از اشک مرحمت را بوسید و گفت: « ما را دعا کن پسرم. درس و مدرسه را هم فراموش نکن. سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان...
سه روز بعد، فرمانده سپاه اردبیل، مرحمت را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد. حکم لازم الاجرا بود. می توانست باز هم مرحمت را سر بدواند ولی مطمئن بود که می رود و این بار از خود امام خمینی(ره) حکم میآورد. گفت اسمش را نوشتند و مرحمت بالا زاده رفت در لیست بسیجیان لشکر ۳۱ عاشورا...
🥀شهید مرحمت بالازاده متولد 1349، شهادت 1363 در جزیر مجنون
@Zamaneh_at_ra_beshnas
♨️ایران دیگر شیعه خانه نیست
روزنامه های مطرح عربستان سعودی
ضمن خوشحالی زیاد
در حرکتی هماهنگ اقدام به انتشار مقاله
با این عنوان کردند :
بر اساس نسبت رشد فرزندآوری خانواده های اهل تسنن
نسبت به شیعه،
حداکثر تا ۳۰ سال آینده
اکثریت جمعیت ایران نیز
سنی خواهند بود ...
#فرزندآوری
#جهادتبيين
@Zamaneh_at_ra_beshnas
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبتهای مهم آقای پناهیان
دربارهی دولت سایهی آقای جلیلی
@Zamaneh_at_ra_beshnas
زمـانـه مـدیـا🎞
🎼 بالا بلند بابا... 🏴🏴🏴 #حاج_محمود_کریمی #محرم... @Zamaneh_at_ra_beshnas
به شیخ جعفر شوشتری گفتن روضهی"کشته شدن حسین"رو بخون،ولی شیخ جعفر هر شب روضه"علیاکبر"میخوند؛
شب آخر شد شیخ جعفر گفت:
روضهی کشته شدن حسین رو خوندم شما نفهمیدین...💔
@Zamaneh_at_ra_beshnas
🔺وقتی دومین قدرت اطلاعاتی جهان هستی و تمام برنامه های ۱۰ قدرت اطلاعاتی برتر و جنایتکار جهان را خنثی می کنی‼️
وزارت اطلاعات؛
از دستگیری « عبدالله کویته» سرکرده تروریست های داعش و طراح انفجارهای کرمان در یک عملیات ویژه در داخل پاکستان و انتقال وی به خاک ایران و خنثی سازی قریب ۱۰۰ عملیات تروریستی در ۱۴۰۳خبر داد.
البته گاهی شیر درسال۳۰۰ شکار موفق دارد و گاهی یکی دوتا شکار چموش هم فرار می کنند و البته کفتارها با فاصله زیاد برای شیر زبان درازی می کنند البته از فاصله خیلی زیاد...
@Zamaneh_at_ra_beshnas