هدایت شده از زنده باد یاد شهدا
❤️ پدر و مادر و همسر عزیزم، مراقبت کنید آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند؛
🚫 بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند.
😔 در زنده بودنمان که نتوانستیم در آنها اثری بگذاریم شاید در مرگمان فرجی باشد و
😒 بر وجدان بی انصافشان اثر گذارد.
بخشی از #وصیت_نامه شهید
💐 معرفی #جانباز و فرمانده ی #سپاه #دفاع_مقدس #پاسدار #شهید_علیرضا_موحد_دانش
🌏 زمینی شدن : ۱۳۳۷، تهران
💫 آسمانی شدن : ۶۲/۰۵/۱۳، در عملیات والفجر ۲ در منطقه حاج عمران
💠 ارائه : خانم خادم شهدا
📆 شنبه ۹۸.۰۲.۱۴
⏰ ساعت ۲۱:۰۰
#لبیک_یازینب
❤گروه عاشقان شهادت✌
http://eitaa.com/joinchat/410386450C8b9bf08181
🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃🌷
سلام و عرض ادب خدمت امام زمان (عج)
سلام خدمت شهدای حاضر و ناظر؛ و شهدای این روز
💐 سلام و عرض ادب خدمت مهمانان عزیز شهدا و خانواده ی معزز شهدا که در گروه حاضر هستند
نزدیک شدن به ایام ماه مبارک #رمضان رو تبریک میگم خدمتتون
امشب در خدمت جانبازِ پاسدار گرانقدر، فرمانده ی عزیز #شهید_علیرضا_موحد_دانش از تهران و شهید #دفاع_مقدس هستیم.
مطالب از وب سایت های برداشت از وب سایت ها پرچم داران، خبرگزاری دفاع مقدس و نوید شاهد
🌹 علیرضا اولین فرزند خانواده «موحد» در سال 1337 در تهران به دنیا آمد. در سال 1355 بعد از اخذ دیپلم به سربازی اعزام شد و پس از فرمان امام خمینی مبنی بر فرار سربازان از پادگانها، وی نیز از پادگان گریخت و به جمع انقلابیون پیوست. [روایتی دیگر: در سال 1355 بعد از اخذ دیپلم وارد دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی برق به كسب علم مشغول شد.]
🎊 پس از پیروزی انقلاب، در كمیته انقلاب اسلامی شمیران به فعالیت مشغول شد. علیرضا در فروردین ماه 1358 به عضویت #سپاه پاسداران در آمد و ابتدا مأموریت حراست از بیت امام خمینی را بر عهده گرفت.
🔸 با آغاز غائله كردستان، به كردستان رفت و در چند عملیات پاكسازی علیه ضد انقلابیون شركت كرد. پس از آن به جبهه اعزام شد و به عنوان جانشین "محسن وزوایی در عملیات بازی دراز حضور یافت و در همین عملیات، یك دستش قطع شد.
😊 پس از عملیات "مطلع الفجر" به مكه معظمه مشرف شد. قبل از عملیات فتح المبین، به تیپ 27 محمد رسول الله (ص) اعزام شد تا به عنوان معاون گردان حبیب بن مظاهر مأموریتش را انجام دهد.
پس از خاتمه عملیات فتح المبین، فرماندهی گردان حبیب بن مظاهر را بر عهده گرفت و نقش فعالی در مراحل سه گانه "الی بیت المقدس" و آزادی خرمشهر ایفا كرد.
🌹 ام سلمه مولایی؛ همسر شهید علیرضا موحددانش حالا سالهاست که با خاطرات همسرش روزگار میگذراند و از شهید هم یک یادگاری دارد. او میگفت :
🍒 «فاطمه پس از شهادت علیرضا همدم من بود. از همان کودکی پای دردودلهایم مینشست. فاطمه هم اخلاق پدرش را به ارث برده است.»
🔹 پیش از انقلاب، پدرم کارمند صنایع دفاع بود. برادرم در فعالیتهای انقلابی و تظاهرات شرکت میکرد، اما به خاطر شغل پدرم این کارها را پنهانی انجام میداد.
🌸 سیروس در روز ۱۷ شهریور نیز در کنار تظاهرکنندگان بود. سیروس به نسبت چهار برادر دیگرم مقیدتر بود. انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید، من سوم راهنمایی بودم.
☘ پس از انقلاب، جمعی از کارکنان وزارت دفاع از شهرک نوبنیاد به شهرک ارتشی خاور شهر انتقال یافتند. خانواده موحددانش نیز ابتدا در شهرک نوبنیاد زندگی میکرد، اما آن زمان شناختی نسبت به هم نداشتیم. زمانی که آنها هم به شهرک خاورشهر منتقل شدند، در همسایگی ما مستقر شدند.
😔 برادرم پس از پیروزی انقلاب، به عضویت #سپاه درآمد و در اوایل جنگ به شهادت رسید. برادرم نخستین شهید خاورشهر است...
👌 علیرضا از جمله کسانی بود که به فرمان امام (ره) از پادگان فرار کرد. پس از پیروزی انقلاب، با شروع غائله کردستان به جمعی از انقلابیها به آنجا رفت.
✅ عملیاتهای موفقیتآمیزی نیز در کردستان داشت. پس از شروع جنگ، به جبهه جنوب رفت.
😅 علیرضا با وجود سن و سال کم و البته شیطنتهای خاص خودش، حالا یک فرمانده شده بود. شجاعت و طرحهای عملیاتی او زبانزد بود. محمدرضا برادرش نیز در جبهه حضور داشت.
👤 آن زمان در انجمن اسلامی که به نام کانون معروف بود، عضو شدم. فرزندان خانواده موحددانش هم مثل دیگر جوانان شهرک در این کانون فعالیت میکردند.
⚔ در اوایل آغاز جنگ، منزل موحددانش مرکز بسته بندی غذا و دوخت لباس برای رزمندگان بود. من و خواهرم هم برای کمک به منزل آنها میرفتیم، اما از آنجایی که علی اکثرا در جبهه بود، در این جمع حضور نداشت.
🏡 منزل همسایهمان بود.
☺️ از پشت پنجره خانه آنها علیرضا را اولین بار دیدم. آن زمان به تازگی مجروح و دست راستش قطع شده بود. دوران نقاهت را میگذراند.