🎓 دکتر مجید شهریاری در سال ۴۵ و در زنجان متولد شد.
آقا مجید متاهل و دارای دو فرزند به نام های محسن و زهرا بودند. همسر ایشان شهید زنده خانم بهجت قاسمی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی است.
🎒 مجید تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زنجان، دوره کارشناسی را در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی امیر کبیر از سال ۶۳ تا سال ۶۸ گذارند.
✅ دوره کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی هسته ای در دانشگاه صنعتی شریف از سال ۶۹ تا سال ۷۱ و دوره دکتری در رشته مهندسی هسته ای را در دانشگاه امیر کبیر از سال ۷۲ تا ۷۷ گذارنده بود.
☺️ بدین ترتیب ایشان تمام تحصیلات خود را در کشور جمهوری اسلامی ایران گذرانده اند.
⏰ زمانی وارد دانشگاه صنعتی اميركبير شدم كه به تازگی دوره كارشناسی خود را به اتمام رسانده بودم و هنوز شهيد شهرياری را نمیشناختم.
چند سالی را در دانشگاه صنعتی اميركبير حضور داشتم و بالاخره در مقطع كارشناسی ارشد در رشته مهندسی هستهای از دانشگاه صنعتی شريف قبول شدم و در اين دانشگاه بود كه با شهيد شهرياری آشنا شدم.
🌺 شهيد شهرياری دانشجوی نمونه و به قولی تاپ دانشكده مهندسی هستهای دانشگاه صنعتی شريف بود. شهيد شهرياری را در ابتدا در ترم اول تحصيل خود ديدم و هميشه وی در سايت دانشگاه حضور داشت و به قولی مرجع دانشگاه و دانشجويان بود.
❤️ همسرم فردی آرام و ساكت بود و دائماً با دانشجويان در مباحث علمی به بحث میپرداخت و اساتيد دانشگاه صنعتی شريف بسيار او را دوست داشتند. در ترم دوم تحصيلی خود كرسی درسی برپا داشت تا در اين كلاس بيشتر با شهيد شهرياری آشنا شدم.
💞 مراسم ازدواج من و شهيد شهرياری در سلف سرويس اساتيد دانشگاه صنعتی اميركبير برگزار شد كه به نظرم اكنون اين محل به يك محل اداری تبديل شده است.
😊 و به ياد دارم كه پس از آن با لباس عروس به خوابگاه رفتيم و زندگی بی تكلف خود را آغاز كرديم.
🌹 شهيد شهرياری از نظر رفتاری بسيار نمونه بود و فردی بسيار متشرع بود.
💠 در كلاسِ درس سن و سال من از بقيه دانشجويان بيشتر بود و در آن حين كارمند دانشگاه صنعتی اميركبير هم بودم و دانشجويان جوانتر از متشرع بودن شهيد شهرياری بسيار تعريف و تمجيد می كردند و اين امر باعث میشد تا او را بيشتر بشناسم.
پس از ازدواج با شهيد شهرياری عمق رفتار نمونه و متشرع بودنش را در زندگی شخصی خودمان ديدم.
✨ و نماز شب خواندن همسرم را ديدم. در شب اول ازدواجمان سجاده نماز شب شهيد شهرياری پهن بود.
🌷 شهيد شهرياری بسيار مبادی اخلاق بود و ادب، نگاه، صحبت، رفتار و تقدم سلامش هميشه زبانزد بود.
📆 در زمانی كه قرار بود تِز خود را ارائه دهم تا ساعت ۲۲ يا ۲۳ در خارج از منزل حضور داشتم و او در اين برهه فعاليتهای منزل نيز كمك میكرد.
💫 عادت به ترتیل داشت. انصافاً صدای قشنگی داشت. یکی از دوستان صوت ترتیلش را ضبط کرده، الآن در موبایل دخترم هست.
☺️ به سبک استاد پرهیزگار میخواند. با حافظ عجین بود. از خواندن دیوان حافظ لذت میبرد. وقتی حافظ میخواند، اشک روی گونههایش روان بود.
✅ بعضی وقتها دلش میخواست خانمش را هم شریک کند. میآمد آشپزخانه، میگفت عزیز؛ ببین چه گفته، شروع میکرد به خواندن من هم ظرف میشستم. طوری رفتار میکردم که یعنی گوشم با تو است.
🍲 قابلمه را زمین گذاشتم و نشستم؛ گفتم بخوان. این یک بیتش را دوباره بخوان. میخواستم به او نشان دهم که من هم در این حال هستم. خیلی با توجه به او گوش دادم.
😉 شاید احساس میکرد که من هم یک ذره میفهمم. خوشحال میشد.
💠 یک مقطعی احساس کردیم بین اساتید تضادها و دستهبندیهایی وجود دارد. معمولاً چنین گروهبندیهایی در دانشکدههای مختلف وجود دارد؛ اما احساس کردیم این تیپ اساتید را در دانشکده زیاد تحویل نمیگیرند.
🎓 دکتر شهریاری و دوستانش میخواستند دانشکده فیزیک تبدیل به دانشکده مهندسی هستهای شود، اما جبهه مقابلشان در برابر این کار مقاومت میکرد. طیف دکتر شهریاری و دوستانش حزباللهی بودند.
👈 طرف مقابلشان هم در ظاهر مذهبی بود؛ اما به راحتی درباره دیگران حرف و تهمت میزدند.
⚠️ اما دکتر شهریاری و دوستانش حتی اجازه نمیدادند سر کلاسهایشان از اختلافات صحبت کنیم. منش و اخلاقشان این بود.