احساس خانواده موقع اعزام و آخرین دیدار چطور بود؟
خانواده رضایت قلبی داشتند، کلا احساستون چطور بود خواهرجان شما و عزیزانتان؟
باپدر و برادرم و همسرشان درمیان گذاشتند ولی ما از اعزام شهید به سوریه خبر نداشتیم فقط برای مازنگ زدندوخداحافظی کردند چون همیشه ماموریت بودند فکر نمیکردیم اینبار ماموریتشان به سوریه باشد بعد از چند روز فهمیدیم که به سوریه رفته اند و بعد از ۲۷ روز شهید شدند.
🍃فرازی ازوصیت نامه شهیدعبدالرحیم فیروزآبادی:
فاطمه جون و حنانه عزیز، طوری رفتار کنید که شایسته یک دختر پاک اسلامی است و هرگز چادر را از سر خود نگیرید و با پوشش کامل اسلامی در کوچه و خیابان حاضر شوید تا چشم ناپاک نامحرمان دنبال شما نباشد. همیشه و در تمام حالات به فکر امام زمان(عج) باشید و مدافع خوبی برای ولایت. به هیچ وجه نماز خود را ترک نکنید چون من و امثال من برای به پا داشتن نماز است که جهاد کردیم. گوش به فرمان ولی فقیه باشید. درس خود را بخوبی بخوانید تا شخصی مهم در مملکت شوید که بتوانید پدر و مادر خود را سرافراز و سربلند کنید و ملت و مردم به شما احترام بگذارند. هرگز مادر خود را تنها نگذارید و به او که برای بزرگ و تربیت کردن شما خیلی خیلی زیاد زحمت و رنجها کشیده است.
در مورد تشییع پیکر شهید و حال و هوای خانواده تو مراسم تشییع برای ما و مهمانان شهدا بفرمایید.
و البته فیلمی از وداع و تشییع هم اگر هست بفرستید.
مراسم تشییع شهیددر۲۸ماه صفرکه مصادف شده بودبارحلت پیامبروشهادت امام حسن مجتبی برروی دستان پرمهرمردم شهرمان تشییع شدوخیلی باشکوه بوداصلاهیچ ماشینی رفت وآمدنمی کردانگارهمه دست به دست هم داده بودندتابزرگترین تشییع برای اولین شهیدمدافع حرم شهرشان برگزارکنند.همه آشفته بودیم وباورمان نمیشدکه دیگربرادرکوچکمان رانمیبینیم ولی مادرهمچنان استواربودوپدرهمچنان صبوری پیشه میکردبرادرم کمرش شکسته بودچون دیگرحمایتگری نداشت تابهش تکیه کند
11.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃مراسم شب وداع شهیدفیروزآبادی💔
@shahidrahimfiruzabadi
مطلب دیگری اگر از برادر گرامی حاج عبدالرحیم هست بفرمایید خواهر.
اگر وصیت دیگری هم دارند بفرمایید.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
وصیت نامه شهید عبدالرحیم فیروزابادی
« بنام حضرت حق
سلام خدمت خانواده عزیزم، امیدوارم که در تمام حالات سالم باشید در پناه حضرت حق و ولی عصر(عج)، این نوشته بعنوان وصیتنامه اینجانب عبدالرحیم فیروزآبادی فرزند ابراهیم است.
باتوجه به اینکه لطف خدا شامل حال بنده شده و بعنوان یکی از سربازان خانم بیبی زینب شدم و به یکی از آرزوهایم رسیدم، امیدوارم که در این راه هم به درجه رفیع شهادت نایل شوم.
از خداوند میخواهم که به خانواده و پدر و مادرم و برادر و خواهرانم صبری عظیم عنایت کند که بتوانند همچون بیبی زینب در برابر مصائب و سختیها صبر پیشه کنند و برای رزمندگان اسلام دعا کنند.
همسر عزیزم خیلی تو را دوست دارم و امیدوارم که در پناه حضرت حق سالم و سلامت باشی و باتوجه به عنایت حضرت ولی عصر(عج) بتوانی فرزندانی پاک و سالم تربیت کنی که بتوانند مدافع ولایت باشند.
فاطمه جون و حنانه عزیز، طوری رفتار کنید که شایسته یک دختر پاک اسلامی است و هرگز چادر را از سر خود نگیرید و با پوشش کامل اسلامی در کوچه و خیابان حاضر شوید تا چشم ناپاک نامحرمان دنبال شما نباشد. همیشه و در تمام حالات به فکر امام زمان(عج) باشید و مدافع خوبی برای ولایت. به هیچ وجه نماز خود را ترک نکنید چون من و امثال من برای به پا داشتن نماز است که جهاد کردیم. گوش به فرمان ولی فقیه باشید. درس خود را بخوبی بخوانید تا شخصی مهم در مملکت شوید که بتوانید پدر و مادر خود را سرافراز و سربلند کنید و ملت و مردم به شما احترام بگذارند. هرگز مادر خود را تنها نگذارید و به او که برای بزرگ و تربیت کردن شما خیلی خیلی زیاد زحمت و رنجها کشیده است.
از پدر و مادر عزیز و مهربانم خیلی عذر میخواهم که برای من زحمتهای زیادی را کشیدن تا مرا به این راه هدایت کنند، امیدوارم که مادرم مرا حلال کند که بدون خداحافظی از او وارد این میدان جنگ شدم.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
درپایان ازهمه خواهران وبرادران گرامی میخواهم بارعایت حجاب هایشان دل امام زمان راشادکنندوپیروراه شهیدان باشند.