eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
219 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
164 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺زیارت مجازی مزار سید الشهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی در گلزار شهدای کرمان در لینک زیر👇 http://soleimany.ir/tour/
2.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آمریکا به دست ترامپ نابود میشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بسم رب الشهداءو الصدیقین🌹 ✅خاطرات شهدا 🌹شهید عباس دانشگر🌹 ▪️محل ولادت: سمنان ▪️محل شهادت: حلب(سوریه) ▪️تاریخ ولادت: ۱۳۷۲/۰۲/۱۸ ▪️تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۰۳/۲۰ ➖➖➖➖➖➖ ☑️یکبار صحبت از شهید و شهادت شد. عباس می گفت ما کجا و شهدای جنگ کجا. آنها از لحظه شهادتشان خبر داشتند. ☑️بعد حرف جالبی زد و گفت این همه شبکه های ماهواره ای و اینترنت و شبکه های اجتماعی فضای شهر را پر کرد ه اند، اما خودمان باید دیندار باشیم. ☑️اینکه توانستیم دیندار بمانیم یعنی به مرز شهادت رسیدیم و شهیدیم. پس باید مراقب باشیم ایمانمان را از دست ندهیم. ☑️برایم جالب بود عباس همان کلام امام علی(ع) را می گفت که «پاداش مجاهد شهید، برتر از عفیف پاکدامنی نیست که قدرت بر گناه دارد اما آلوده دامن نمی گردد.» عباس هم با تأسی و اشاره به این کلام مولا مثال می زد و ☑️می گفت اگر بخواهیم خودمان را به شهدا نزدیک کنیم کافی است در فضای مجازی، نگاه ها، غیبت، تهمت و همه اینها را رعایت کنیم و این چیز پیچیده ای نیست. ➖➖➖➖➖➖ ✅شادی روح مطهر شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤍❤️🤍❤️🤍 🌺 در آغوش امام زمان 🍃 بعد از اینکه محمد رضا به شهادت رسید، تا مدت ها نوارهای روضه و مداحی او را پخش می کردیم که همه را به می خواند.. ☘ یک شب او را خواب دیدم، خیلی نورانی و خوشحال بود، پرسیدم، محمد رضا تو که این همه در دنیا برای امام زمان خواندی توانستی او را ببینی؟ ❤️خندید و گفت، من حتی آقا را در آغوش گرفتم... 🌷 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃نامه 41 نامه امام به یکی از فرمانداران 🎯علل نكوهش يك كارگزار خيانتكار 🔸🔹پس از ياد خدا و درود همانا من تو را در امانت خود شركت دادم، و همراز خود گرفتم، 🔸🔹و هيچ يك از افراد خاندانم براى يارى و مدد كارى، و امانت دارى، چون تو مورد اعتمادم نبود. 🔸🔹آن هنگام كه ديدى روزگار بر پسر عمويت سخت گرفته، و دشمن به او هجوم آورده،و امانت مسلمانان تباه گرديده، 🔸🔹و امّت اختيار از دست داده، و پراكنده شدند، پيمان خود را با پسر عمويت دگرگون ساختى، و همراه با ديگرانى كه از او جدا شدند فاصله گرفتى. 🔸🔹تو هماهنگ با ديگران دست از يارى اش كشيدى، و با ديگر خيانت كنندگان خيانت كردى. 🔸🔹نه پسر عمويت را يارى كردى، و نه امانت ها را رساندى. 🔸🔹گويا تو در راه خدا جهاد نكردى و برهان روشنى از پروردگارت ندارى، 🔸🔹 و گويا براى تجاوز به دنياى اين مردم نيرنگ مى زدى، و هدف تو آن بود كه آنها را بفريبى و غنائم و ثروت هاى آنان را در اختيار گيرى. 🔸🔹پس آنگاه كه فرصت خيانت يافتى شتابان حمله ور شدى، و با تمام توان اموال بيت المال را كه سهم بيوه زنان و يتيمان بود، چونان گرگ گرسنه اى كه گوسفند زخمى يا استخوان شكسته اى را مى ربايد، به يغما بردى، 🔸🔹 و آنها را به سوى حجاز با خاطرى آسوده، روانه كردى، بى آن كه در اين كار احساس گناهى داشته باشى.
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 سن شهادت: ١٩ سال اهل شهرستان دماوند قسمت 2⃣2⃣ شفای مادر 🍃من تا روزهای آخر همیشه با احمد آقا بودم. به یاد دارم یک روز از مریضی مادرم به احمد آقا شکایت کردم. گفتم: "هر کاری کردیم مادرم خوب نشده. دکترها جوابش کردن." و بعد گریه ام گرفت. احمد نگاه خاصی به چهره ام کرد و گفت: "ناراحت نباش، مادرت خوب میشه." فردای آن روز مادرم خوب شد! مادرم دیگر دچار بیماری نشد تا یک سال بعد. سال بعد و در روزهای آخری که با احمد آقا بودیم دوباره رفتم سراغ احمد آقا. به خاطر مریضی مادرم ناراحت بودم. لبخندی زد و گفت: "خوب میشه ان شاءالله." و بعد مادرم به طرز عجیبی خوب شد. 🍃یک سال از شهادت احمد آقا گذشت. دوباره مریضی مادرم برگشت. حال مادرم بسیار بدتر شده بود. این بار رفتم سراغ مزار احمد آقا. گفتم: "احمد آقا فدات بشم. این بیماری مادر من شده یک سال یک سال! شما زنده ای و از همه چیز خبر داری. شما از خدا بخواه که این مریضی مادرم برای همیشه حل بشه." این را گفتم و احساس کردم که دوباره احمد آقا لبخندی زده و گفته خوب میشه ان شاءالله. مادرم فردای آن روز خوب شد. همه پزشکان از مادرم قطع امید کرده بودند اما با دعای احمد آقا مادرم شفا یافت. مادرم با گذشت سالها از آن ماجرا دیگر دچار مریضی نشد! 📚 کتاب عارفانه، صفحه 134 الی 135 کانال سنگر شهدا 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا