eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
219 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
164 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟 ارادت خاصي به شهدا داشت. وقتي گفت مي‌خواهد براي دفاع از حرم به سوريه برود، من خيلي از اوضاع منطقه خبر نداشتم. مي‌دانستم فتنه‌اي بنام داعش و تروريست‌هاي سلفي هستند، اما از ابعاد قضيه باخبر نبودم. ✅ بنابراين فكر مي‌كردم رفتن آنها آن قدرها هم پرخطر نيست. اين‌طور بود كه راحت‌تر از آن چيزي كه فكرش را بكنيد، ‌با رفتنش موافقت كردم. هرچند اگر مي‌دانستم چقدر خطر دارد باز هم قبول مي‌كردم. به من می‌گفت : «اگر قبول کنند بروم سوریه حتماً می‌روم برای مبارزه با داعشی‌ها و دفاع از حرم حضرت زینب (س)» 🔸 من  مخالف رفتنش نبودم، ولی از شکنجه‌های داعشی‌ها می‌ترسیدم به او گفتم: «اگر اسیر داعشی‌ها شوی شکنجه‌ات می‌کنند!» ⚜ جبهه می‌گرفت و می‌گفت: «مگر می‌توانند من را اسیر کنند و شکنجه‌ام بدهند؟!» من هم همیشه آرزو داشتم همسر شهید بشوم، حتی قبل از ازدواج، فکر نمی‌کردم دفعه اول که به سوریه می‌رود  شهید می شود.
📆 26 مهرماه 1394 كه مصادف با چهارم محرم بود، بدون اينكه بچه‌ها از رفتنش خبر داشته باشند، موقع رفتنش عادی خداحافظی کرد، چون هنوز اعزام‌شان قطعی نشده بود. به دلم هم چیزی نیامد. فقط وقتی با محمدامین و زهرا خداحافظی کرد به زهرا گفت : 📱 «این گوشی تلفن که دست من است چند وقت دیگر می‌دهم به شما.» 🌹 به محمدامین هم گفت: «چون در روستا مداحی می‌کنی یک گوشی جدید برایت می‌خرم.» ✅ از آنجا دو بار به من زنگ زد و بعد از چند روز كه توانسته بود اعزام بگيرد، به همراه هم‌رزمانش به سيستان و از آنجا به تهران رفته بودند. گويا 15 روز هم آنجا آموزش مي‌بينند. طي اين مدت هم چند بار با من تماس گرفت. در سوريه تنها دوبار و آن هم در حد يكي دو دقيقه توانستيم با هم تلفني حرف بزنيم. عبدالحميد خيلي در سوريه نماند و سوم آذرماه 94 به شهادت رسيد. 🕊 پيكرش 14 آذر در بندر و حاجي‌آباد تشييع شد و پانزدهم در روستاي‌مان سردر به خاك سپرده شد.
کودکی فرزندان شهید آقا محمدامین و زهراخانم
🕊💔 خبر شهادت با برادرم رفته بودیم بازار برای خرید ولیمه بازگشت پدر ومادرم از کربلا. در همین حین یکی از اقوام زنگ زد و گفت : یکی از فامیل‌های‌مان فوت شده. 😔 من خیلی ناراحت شدم. مدام به دلم می‌آمد که انگار یک جوانی از دست رفته است، وقتی برگشتم خانه زهرا دخترم جلوی درب حیاط منتظرم بود، دوان‌دوان به طرفم آمد و گفت: «خبر داری چی شده؟»  به او اجازه ندادم صحبتش تمام بشود. چون ناراحت بودم گفتم: «می‌دانم کی فوت کرده»، در خانه دیدم برادرم خیلی ناراحت است. به او گفتم: «چی شده؟» برادرم می‌خواست بگوید که زهرا پرید وسط حرفش و گفت: «مامان می‌خواستم  بگویم که بابا عبدالحمید شهید شده!» ⚠️ دچار تردید و دلهره شدم نمی‌دانستم حرف زهرا جدی است یا حرف کسی که قبلاً به من زنگ زده بود و گفت: «یکی از اقوام فوت شده.» به برادرم گفتم: «زنگ بزن به فامیل‌مان که در سپاه است و خبر قطعی بگیرد» 📞 برادرم کاظم زنگ زد و به او گفتن خبر قطعی است. تلویزیون هم داشت از شبکه استانی زیرنویس می‌کرد. پسرم محمدامین داشت تلویزیون نگاه می‌کرد گفت: «درسته داره زیرنویس می‌نویسه» 😔 دیدم نوشته «شهید عبدالحمید سالاری فرزند حمزه...» باز هم باور نمی‌کردم. وقتی باور کردم که از سپاه به برادرم زنگ زدند و گفتند : عکس عبدالحمید را بفرستید...
هوا از عطر تو غوغاست می دانم که اینجایی می دانم که اینجایی... عزیزم سایه ات پیداست می دانم که اینجایی می دانم اینجایی...
شهید عزیز آقا عبدالحمید، ممنون که اجازه دادی و مهمان گروه ما شدی و قدم بر چشم ما گذاشتی... ما رو از دعای پاک خودت، به مخصوص دعای شهادت محروم نگردان... الهی آمین 🌹
شادی روح شهدای گلگون کفن و شهید عزیز و گرانقدر که امشب مهمان گروه بود؛ ، شهید مدافع حرم، فاتحه و صلواتی ختم کنیم.🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از "کانال رسمی استاد دانشمند"
1_5177013764528013367.mp3
زمان: حجم: 22.23M
۵۹۲ 🔷 ماجرای زیبای جُبِیر خابُور در نشر این کلیپ جهت ترویج فرهنگ اهل بیت(ع) سهیم باشید ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄ 🔴کــانــالِ رَسمـــےِ اُستـــاد دانِشمَنــــد
هدایت شده از کانال انقلابی
1_4909054113594999074.mp3
زمان: حجم: 2.07M
۵۹۴ 💠ما مالِ گناه نیستیم ‼️پیشنهادویژه دانلود‼️ ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ 🔷کــانــالِ رَسمـــےِ اُستـــاد دانِشمَنــــد