eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
219 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4هزار ویدیو
164 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 🌹 #شهیدانه 🕊🕊 ✨هان ای شهید خدایی! آنزمان که میان نیروهایت میآمدی چه سِرّی بود که نیروها به دورت حلقه میزدند و ترا میبوئیدن و میبوسیدن و همچنان بود که ترا تبرک میکردند. ✨از اینکه فرمانده بودی، نبود ! بلکه کارت ، ایمانت ،تقوایت شجاعتت، دلاوریت، مهربانیت، دلسوزیت، خاکی بودنت، خداجوئیت، ولایت‌مداریت و... ترا نزد ما بزرگ کرده بود ✨ای شهید خدایی .... #شهید_محمود_کاوه 🌹 روحش شاد،راهش پر رهرو باد اللهم‌ صلی علی محمد وآل محمد🌹 📝 #دلنوشته_جانباز #حاج_یدالله_نویدی_مقدم 💐
🌹✨🌹 🕊 🔻 ۴ ✨ رمز عملیات: یالله ،یاالله ،یاالله 🔻محور شهر سلیمانیه - پنجوین عراق 🔻هدف عملیات آزاد سازی بخشی از خاک جمهوری اسلامی ایران و تصرف ارتفاع سوق‌الجیشی و مهم کانی‌ مانگا و سایر ارتفاعات و همچنین تصرف دره شیلر و لری که گذرگاه مهم و استراتژیک ضدانقلابیون دموکرات و کومله به عراق 🗓 تاریخ ۲۷ مهر سال ۱۳۶۲ 🔹 توسط یگانهای سپاه لشکرهای محمد رسول‌الله (ص) و علی ابن ابیطالب (ع) سه گردان از تیپ 📌نبی اکرم(ص) 📌تیپ القدیر 📌عاشورا ، 📌تیپ امام رضا(ع) 📝 عملیات در سه مرحله بایستی انجام میشد . جالب اینجا بود عراق دو ماه قبل از عملیات در خندق‌های شیاری منتظر بود و کلٱ عملیات سی و سه روز به طول انجامید . و یکی از نقاط آزاد شده که خیلی هم حساس و استراتژی بود بلندی‌ های سوزن و سور کوه بود . 🔸اما گردان ما روی بلندی سوزن، یک نقطهٔ حساس برای هر دو کشور بود. 🔸چند روزی از عملیات مرحله یک و دو گذشته بود . دائم منطقه زیر آتش بی امان آتشبارهای کاتیوشا و توپهای ۱۳۰ م.م و ۱۲۲ م.م و ۱۵۵ .م.م اتریشی و خمپاره‌های ۱۲۰ و ۸۱ و مینی کاتیوشا بود و در روز چندین مرتبه جنگنده‌های میگ و سوخو، منطقه رو بمب‌‌ باران میکرد. 🔸روی بلندی سوزن دو قبضه توپ ضد هوایی ۲۳ م.م مستقر بود . 🔸یکی از شبها که اتفاقٱ هوا هم سرد و همراه با وزش باد بود، پشت بی سیم اعلام کردند که فردا صبح عراق قصد پذیرایی دارند و احتمال بمب باران شیمیایی هم هست 🔸بچه‌ها باید آمادگی کامل رو باید داشته باشند . 🔸منطقه مریوان مخصوصا خاک عراق آن ارتفاعات در آخر مهر ماه سفید پوش میشود و هوا خیلی سردتر از نقاط دیگر میشود . 🔸به هر حال ما باید تا صبح نقاط ضعف مقری که مستقر بودیم رفع میکردیم و این زحمت و کار زیادی داشت همه از فرمانده گردان تا نیروی عادی مشغول شدیم . تیربارهای دوشکا که چهار قبضه بود رو در نقاطی که باید نصب میشد، مستقر کردیم. چند قبضه خمپاره ۱۲۰ و ۸۱ و مینی کاتیوشا و تقریبا دو قبضه تفنگ ضد تانک ۱۰۶ داشتیم . شروع کردیم به گونی پر کردن از خاک و سنگ و برادر اسماعیلی فردی مخلص، مؤمن ، خوشرو و قاطع بود و فرمانده گردان بود و بنده هم با سن و سال کمی که داشتم مسئول ادوات گردان بودم. 🎤راوی: ... 🍀
زنده باد یاد شهدا
🌹✨🌹 #بر_بال_خاطره_ها 🕊 🔻 #عملیات_والفجر_۴ #قسمت_اول ✨ رمز عملیات: یالله ،یاالله ،یاالله 🔻محور
🌹✨🌹 🕊 🔻 ۴ 🔸تا وقت نماز صبح خواب روی چشم کسی نرفت و آثار خستگی در چهره نیروها مشهود و پیدا بود. در آن لحظات ناب یکرنگی و اخلاص، بچه‌ها حال و احوال بسیار خوبی داشتند. نماز صبح رو به امامت یک روحانی اهل شیراز خواندیم . بعد از آن یکی از بچه‌ها دعای زیبایی که هنوز آن صوت و نوا در خاطرم هست، با تمام وجود خواند و دعا رو تمام کرد 🔸برادر اسماعیلی فرمودند یک در میان بین سنگرها بچه تا دو سه ساعتی که وقت داریم بخوابند. یک کیسه خواب با یک پتو داشتم که توانستم یک ساعتی بخوابم . آن یک ساعتی که خوابیدم خیلی چسپید. ناگهان با صدای انفجارات پی در پی بیدار شدم . سریع رفتم بطرف سنگری که داخل کانال بود. دیدم برادر اسماعیلی با دوربین منطقه رو دیدبانی میکرد . 🔸سئوال کردم که چه خبره ؟ گفتند که اول پاتک است داره گراگیری میکنند و قدرت ما رو میسنجند . 🔸من هم رفتم پیش نیروهای ادوات .دوشکا و خمپاره و ۱۰۶ و دیدم همگی آماده هستند اما چهره‌ها خسته بود ولی کسی اهمیت نمیدادند .لباسها خاکی و گاها گلی بود . ساعت یادم نمیاد که چه ساعتی بود اما حدودا هفت صبح بود . سکوت رادیویی برقرار بود اما تماس بیسیمی بین دیدبان و آتشبارها برقرار بود . 🔸سکوت عجیبی همه رو در بر گرفته بود سمت چپ ما بلندی سورکوه بود که یادم نیست ولی احتمالا تیپ امام رضا (ع) مشهد مستقر بودند . بچه‌ها شروع کردن به خواندن سوره عصر با صوت و نوای زیبایی که یادم نمیره و آن لحظات پر از استرس و حساس که در تاریخ دفاع مقدس ثبت و درج میشد . چون وقتی که عراق در هر نقطه پاتک میزد واقعا منطقه رو وجب به وجب شخم میزد. انواع گلوله‌ها رو‌ بر سر رزمندگان آوار میکرد. لحظات سختی بود و ما با وجود خستگی و بی خوابی شب گذشته در کانالها و سنگرها منتظر پاتک عراقی‌ها بودیم. با توجه به خستگی مفرط بچه‌ها ولی در سنگرها بیشتر نیروها یک مفاتیح کوچیکی در دست داشتند و دعا میخواندند مخصوصا زیارت عاشورا که با خلوص نیت و تواضع و فروتنی همراه بود. 🎤راوی: ... 🍀
زنده باد یاد شهدا
🌹✨🌹 #بر_بال_خاطره_ها 🕊 🔻 #عملیات_والفجر_۴ #قسمت_دوم 🔸تا وقت نماز صبح خواب روی چشم کسی نرفت و آ
🌹✨🌹 🕊🕊 🔻 ۴ 📌خستگی در سیمای نورانی نیروها مشهود و پدیدار بود . اما روحیه‌ها عالی بود با دلی محکم و مصمم منتظر پاتک ارتش عراق بودند.😊 📌از سمت چپ بلندی سور کوه و از سمت راست ما تحرکات مشکوکی از طرف نیروهای عراقی که بچه‌های اطلاعات و عملیات آنها رو رصد میکرد، گزارش رسید که با یک لشکر مکانیزه و دو تیپ مستقل و گردان از گارد ریاست جمهوری عراق قصد پاتک دارند . 📌تقربیا ساعت حدود ۹ صبح بود که از سمت راست ما آتش تهیه سنگینی که بیشتر آتش کاتیوشا بود منطقه رو زیر آتش گرفت و آرام آرام زبانه آتش نیروهای عراقی هم موضع ما رو در برگرفت. 📌 اعلام کردیم که همگی داخل کانالها و سنگرها پناه بگیرند. آر.پی.جی زنها و ۱۰۶ زنها و خدمه‌های خمپاره‌ها رو آماده کردیم . 📌لحظه به لحظه آتش توپخانه و خمپاره و کاتیوشا سنگین‌تر میشد. یک لحظه هواپیما‌های عراقی برای بمب باران در آسمان ظاهر شدند و غرش کنان آسمان را جولان میدادند. صدای شلیک توپهای ضدهوایی ایران، لحظه‌ای قطع نمیشد . 📌دشت نسبتا بزرگی روبروی موضع ما بود که از آنجا تانکهای عراقی آرایش گرفته بودند. هر لحظه آمار مجروحین و شهدای ما بیشتر میشد و آمبولانس‌ها دائم در رفت و آمد بودند. 🎤راوی: ... 🍀