هدایت شده از مدافعین حریم حضرت زینب(س)
🕊 شهید آن بنده ایست که در عشق معبودش ذوب شد و تا ابد جاودانه شد...
@gharibshahid
🔷 مصاحبه با برادرِ #پاسدار #خلبان #جانباز
💫 مداح اهل بيت علیهم السلام #شهید #مدافع_حرم #شهید_قاسم_غريب
📆 دوشنبه ۳۰ مهر ۹۷، ساعت ۲۱:۰۰
💠 گروه مدافعین حریم حضرت زینب (س)
http://eitaa.com/joinchat/2134573067Cf807406a4f
✅ اطلاع رسانی کنید...
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو سرودن مرا کم است
🔷 معرفی شهید #دفاع_مقدس سردار #جانباز #شهید_علی_ییلاقی_اشرفی
✅ ارائه : جناب میثاق
📆 دوشنبه ۵ آذر ۹۷
⏰ ساعت ۲۱:۰۰
💠 گروه مدافعین حریم حضرت زینب (س)
http://eitaa.com/joinchat/2134573067Cf807406a4f
✅ اطلاع رسانی کنید...
زمان:
حجم:
2.32M
🎙 مستند از آسمان
🌹 #شهید_امنیت
#شهید_امید_اکبری (۲)
مصاحبه با خانواده و دوستان شهید و مداح سیدرضا نریمانی
🎤 مداحی علی کوچولوی شهید اکبری
و مصاحبه با #جانباز جنایت تروریستی زاهدان
🌷🌷🌷 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun 🌷🌷🌷
قسمت اول
بسماللهالرحمنالرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
السلام علیک یا ابا صالح المهدی.. عج..
سلام علیکم جمیعٱ
روزتان پر از مهر و محبت خداوند متعال
وروز بسیار معنوی داشته باشید.
عملیات والفجر چهار
با رمز . یالله ،یاالله ،یاالله
محور شهر سلیمانیه - پنجوین عراق
هدف عملیات آزاد سازی بخشی از خاک
جمهوری اسلامی ایران و تصرف ارتفاع
سوقالجیشی و مهم کانیمانگا
و سایر ارتفاعات و همچنین تصرف دره
شیلر و لری که گذرگاه مهم و استراتژیک
ضدانقلابیون .دموکرات و کومله به عراق
اما در تاریخ ۲۷ مهر سال ۱۳۶۲ توسط
یگانهای سپاه لشکرهای محمد رسولالله.ص.
و علی ابن ابیطالب .ع. سه گردان از تیپ
نبی اکرم.ص. تیپ القدیر ، عاشورا ،
تیپ امام رضا.ع.وووو
عملیات در سه مرحله بایستی انجام میشد .
جالب اینجا بود عراق دو ماه قبل از عملیات در خندقهای شیاری منتظر
بود .
و کلٱ عملیات سی و سه روز به طول
انجامید .
و یکی از نقاط آزاد شده که خیلی هم
حساس و استراتژی بود بلندیهای
سوزن و سور کوه بود .
واما گردان ماروی بلندی سوزن بود یک نقطهٔ حساس برای هر دو کشور بود.
چند روزی از عملیات مرحله یک و دو
گذشته بود .
دائم منطقه زیر آتش بی امان آتشبارهای
کاتیوشا و توپهای ۱۳۰ م.م و ۱۲۲ م.م و
۱۵۵ .م.م اتریشی و خمپارههای ۱۲۰ و ۸۱ و مینی کاتیوشا بود .
و در روز چندین مرتبه جنگندههای میک
و سوخو منطقه رو بمبباران میکرد.
روی بلندی سوزن دو قبضه توپ ضد هوایی ۲۳ م.م مستقر بود .
یکی از شبها که اتفاقٱ هوا هم سرد و همراه با وزش باد بود .
پشت بی سیم اعلام کردند که فردا صبح
عراق قصد پذیرایی دارند و احتمال بمب
باران شیمیایی هم هست .
بچهها باید آمادگی کامل رو باید داشته
باشند .
منطقه مریوان مخصوصا خاک عراق آن
ارتفاعات در آخر مهر ماه سفید پوش میشود .و هوا خیلی سردتر از نقاط دیگر
میشود .
به هر حال ما باید تا صبح نقاط،ضعف
مقری که مستقر بودیم رفع میکردیم
و این زحمت و کار زیادی داشت .
همه از فرمانده گردان تا نیروی عادی
مشغول شدیم .
تیربارهای دوشکا که چهار قبضه بود
رو در نقاطی که باید نصب میشد
مستقر کردیم .
چند قبضه خمپاره ۱۲۰ و ۸۱ و مینی کاتیوشا و تقریبا دو قبضه تفنگ ضد
تانک ۱۰۶ داشتیم .
شروع کردیم به گونی پر کردن از خاک و
سنگ و برادر اسمعلی فردی مخلص مؤمن ، خوشرو و قاطع بود و فرمانده
گردان بود و بنده هم با سن و سال کمی
که داشتم مسئول ادوات گردان بودم
تا وقت نماز صبح خواب روی چشم کسی
نرفت و آثار خستگی در چهره نیروها
مشهود و پیدا بود
در آن لحظات ناب یکرنگی و اخلاص
بچهها حال و احوال بسیار خوبی داشتند
نماز صبح رو به امامت یک روحانی اهل
شیراز خواندیم .
بعد از آن یکی از بچهها دعای زیبایی که
هنوز آن صوت و نوا در خاطرم هست
با تمام وجود دعا رو تمام کرد
برادر اسمعلی فرمودند یک در میان بین
سنگرها بچه تا دو سه ساعتی که وقت
داریم بخوابند.
یک کیسه خواب با یک پتو داشتم که
توانستم یک ساعتی بخوابم .
آن یک ساعتی که خوابیدم خیلی چسپید
ناگهان با صدای انفجارات پی در پی بیدار شدم .
سریع رفتم بطرف سنگری که داخل کانال
بود دیدم برادر اسمعلی با دوربین منطقه
رو دیدبانی میکرد .
سئوال کردم که چه خبره ؟
گفتند. که اوله پاتک است داره گراگیری
میکند و قدرت ما رو میسنجند .
من هم رفتم پیش نیروهای ادوات .دوشکا و خمپاره و ۱۰۶ وووو دیدم همگی آماده هستند
اما چهرهها خسته بود ولی کسی
اهمیت نمیدادند .لباسها خاکی و گاها
گلی بود .
ساعت یادم نمیاد که چه ساعتی بود اما
حدودا هفت صبح بود .
سکوت رادیویی برقرار بود اما تماس بیسیمی بین دیدبان و آتشبارها برقرار
بود .
سکوت عجیبی همه رو در بر گرفته بود
سمت چپ ما بلندی سورکوه بود
که یادم نیست ولی احتمالا تیپ امام رضا .ع. مشهد مستقر بودند .
بچهها شروع کردن به خواندن سوره
عصر با صوت و نوای زیبایی که یادم
نمیره و آن لحظات پر از استرس و
حساس که در تاریخ دفاع مقدس ثبت
و درج میشد .
چون وقتی که عراق در هر نقطه پاتک
میزد واقعا منطقه رووجب به وجب شخم میزد .
انواع گلولهها رو بر سر رزمندگان آوار میکرد .
لحظات سختی بود و ما با وجود خستگی و بی خوابی شب گذشته در
کانالها و سنگرها منتظر پاتک عراقیها
بودیم .
با توجه به خستگی مفرط بچهها ولی
در سنگرها بیشتر نیروها یک مفاتیح
کوچیکی در دست داشتند و دعا میخواندند مخصوصا زیارت عاشورا
که با خلوص نیت و تواضع و فروتنی
همراه بود .
اما بگذارید قسمت درگیری رو فردا شب
بازگو کنم .
که وقت عزیز شما رو نگیرم .
حلال کنید .
تا فردا همه شما بزرگواران و عزیزان
رو به خدای منان میسپارم .
📖 خاطرات #جانباز #دفاع_مقدس جناب آقای #یدالله_نویدی_مقدم
❤️گروه دریا دلان صف شکن✌️
http://eitaa.com/joinchat/410386450C8b9bf08181
🌷🌷🌷 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun 🌷🌷🌷
سلام علیکم
اللهم عجل لولیک الفرج
شب همگی به سلامتی
روحشان با سالار کربلا امام حسین .ع.
و شهیدان دشت نینوا محشور شود.
دستتان درد نکند و اجرتان با خود شهیدان سرافراز ...
✍ ارسالی اعضای گروه، #جانباز عزیز جناب آقای #یدالله_نویدی_مقدم
شادی روح شهدای گلگون کفن و شهید عزیز و گرانقدر که امشب مهمان گروه بود؛ #شهید_محمدجعفر_نصر_اصفهانی، #جانباز شهید #دفاع_مقدس، فاتحه و صلواتی ختم کنیم.🌹🌹🌹