eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
243 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
3.7هزار ویدیو
129 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
زنده باد یاد شهدا
✅روحشون شاد یادشون گرامی اخوی اگر مطلبی حرفی ناگفته مانده در خدمتیم بفرمایید هرچند از شهدا هرچه بگوی
ممنون که من را تحمل کردید البته به آبروی شهدا چون ما خیلی نسبت به شهدا کم کار کرده ایم آنها رفتند کاری حسینی کردتد ولی ما نتوانست ایم البته خودم را میگویم کار زینبی کنم
✅شادی روح شهدا امام شهدا شهدای مدافع حرم پیروزی رزمندگان‌اسلام و مدافعان حرم علی الخصوص شهید والامقام‌شهید مرادی صلوات محمدی
🌹ممنون از تمامی دوستان ان شاء الله با شهدا محشور بشیم یا زهرا س ✅تقدیر و تشکر از حضور گرمتان شهدا دستگیرتان باشن اخوی ماجور باشید لطفا سلام و ارادت مارو به خانواده شهید ابلاغ بفرمایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و عرض ادب خدمت همراهان گرامی در خدمت خانم مختاربند، دختر گرامی شهید مدافع حرم هستیم.
بسم الله الرحمن الرحیم شهید مدافع حرم سردار حاج حمید مختاربند متولد مهرماه سال ۱۳۳۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان هستند. 🌸 ایشون در خانواده ای مذهبی و شهید پرور به دنیا اومد و رشد کرد. پدر بزرگ ایشون موذن مسجد بودن و مادرشون از بچگی تو خونه علمای اون زمان که سادات جزایری بودن قران رو یادگرفته بودن. 🔷 در دامان همچین مادری پنج پسر پرورش پیدا کرد که همگی پاسدار بودن و در زمان جنگ در جبهه حضور داشتن یکی از پسرها به اسم شهید محمود مختاربند در سن ۲۱ سالگی در دفاع مقدس به شهادت رسید و برادر دیگه شون به اسم محمدعلی مختاربند در سن ۱۷ سالگی به اسارت نیروهای دشمن دراومد و بعد از هشت سال آزاد شد.
عکس دوران نوجوانی شهید مدافع حرم حاج حمید مختاربند
شهید محمود مختاربند، برادر شهید مدافع حرم حاج حمید مختاربند
🌹 دوران جوانی شهید حاج حمید همزمان شد با مبارزات علیه رژیم شاه که ایشون نقش فعالی در این زمینه داشت و با تشکیل گروههایی در شوشتر به پخش اعلامیه و برگزاری کلاسهای عقیدتی و قرآن می پرداخت. 💫 بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ایشون وارد سپاه شدن و با شروع درگیریهای کردستان با چندنفر از دوستان راهی پاوه شدن و مدتی در اونجا مشغول مبارزه بودن.
شهید مختاربند نفر اول از چپ _ کردستان
✅ بعد از شروع جنگ تحمیلی ایشون به جنوب برگشتن و در سپاه شوشتر مسئول آموزش و اعزام نیرو به جبهه شدن. 💠 در طول جنگ مسئولیتهای مختلفی از جمله فرماندهی محور عملیات و اطلاعات و شناسایی رو به عهده داشتن و بعد از جنگ هم فرمانده ی ستاد، معاون تحقیق و بازرسی لشکر هفت ولی عصر و معاون آماد و پشتیبانی لشکر بودن. بعد از اون به خاطر پاک دستی و حساسیت زیادی که نسبت به بیت المال داشتن تا زمان بازنشستگی به مدت۱۵ سال مدیرعامل بانک انصار استان خوزستان و استان قم بودن.
شهید حمید مختاربند
شهید مختاربند در دوران دفاع مقدس، نفر اول نشسته از راست
🌷 شهدا معمولا اخلاق و خصوصیتهای مشابهی دارند. شهید مختاربند هم مثل همه ی شهدا ایمان و توکل زیادی داشتن و خاطراتی که دوستاشون تعریف می کنن نشون میده حتی در شرایط سخت جنگی ایشون آرامشش رو از دست نمیداد. 💫 به نماز اول وقت و شرکت در نماز جماعت و نماز جمعه و راهپیماییها بسیار اهمیت میداد و حتی اگر جایی مهمان بودیم همونجا نماز جماعت رو برپا میکرد. ✅ اگر در مسافرت توی جاده بودیم ایشون حتما طوری برنامه ریزی میکرد که برای نماز به مسجدی در شهر یا روستا برسیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید دعوت شده بود مراسم نامزدی یکی از اقوام، مراسم تقریبا تموم شده بود که موقع اذان شد. یکی از روحانیون در جلسه رو دعوت کرد که امام جماعت باشه و خودش با صدای گرمش شروع به اذان گفتن کرد. همیشه و در همه حال همینطور بود، بانی برگزاری نماز جماعت... 🌹شهید مدافع حرم #سردار_حاج_حمید_مختاربند @mokhtareharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 نماز شب و قرآن خوندن روزانه 🔸 و موقع خواب زیارت عاشورا، 🔹 دعای عهد و دعای ندبه شون ترک نمیشد. 🔴 به مسئله ی ولایت فقیه بسیار حساس بود و همیشه تاکید داشت که باید پشت سر آقا حرکت کنیم و در وصیت نامه شون هم اینو تاکید کردن. ایشون گفتن ولایت مانند ستون خیمه ی جمهوری اسلامیه و دشمن می خواد این ستون رو بزنه و اگر ما در اطاعت از ولایت شک کردیم همون کاری رو انجام دادیم که دشمن میخواد.
✅ در مسئله ی بیت المال بسیار حساس بودن و همین حساسیتشون باعث شد بعد از سالها خدمت در سپاه به عنوان مدیر عامل بانک انصار انتخاب بشن. 🌹 ایشون بعد از مدیر عاملی متوجه میشن که در حقوقشون اضافه کاری بدون محاسبه زمان به صورت کامل پرداخت میشه، اولین کار این بود که این اضافه کاری رو قطع می کنن تا فقط بر اساس ساعات حضورشون محاسبه بشه. ✅ یا اینکه از ایشون خواستن برای نزدیکی به محل کارشون به خونه های سازمانی بانک نقل مکان کنن. ایشون می بینه که خونه ی مربوط به مدیر قبلی خونه ای ویلایی و مجلل هست در بهترین جای شهر. ایشون ابتدا اون خونه رو فروخت و پولش رو به بیت المال برگردوند و خودش به خونه هایی که مخصوص کارمندای بانک بود نقل مکان کرد و بعد از یکی دو سال احساس کرد که فرهنگ بالاشهر نشینی ممکنه رو تربیت و خلق و خوی بچه هاش تاثیر منفی بذاره به همون خونه ی خودش در محله ی پایین شهر برگشت که این مدت به مبلغ ناچیزی به یه طلبه اجاره داده بود. 👈 بعد از برگشت هم تمام پول اجاره خونه ی اون طلبه رو که جمع کرده بود برای پس انداز به خودش برگردوند.
شهید مختاربند بعد از بازنشستگی در ماههای آخر از سوریه اومده بود و یه جلسه در بانک انصار برای مدیران اونجا گذاشت.
💠 یکی از دغدغه های مهم شهید مختاربند، کار فرهنگی در جامعه بود. از زمانیکه من به یاد دارم ما به هر محله ی تو اهواز نقل مکان میکردیم ایشون اول مسجد اون محل رو پیدا میکرد و شروع به فعالیت میکرد. ✅ معمولا در دهه هفتاد خیلی جوونها یا نوجوونها اهل مسجد نبودن و فقط بعضی از مساجد در این زمینه فعال بودن. ایشون شروع به جذب بچه ها به مسجد میکرد مسابقات و کلاسهای مختلفی برگزار میکرد و به بهانه های مختلف به بچه ها جایزه میداد و خیلی از اوقات با هزینه ی خودش این کارها رو انجام میداد.
اردوی بچه های مسجد امام صادق (علیه السلام) اهواز به مرقد امام خمینی (ره) سال ۱۳۷۴
نقطه ی عطف زندگی ایشون زمانی بود که به محله ای به اسم فاز یک پادادشهر تو اهواز نقل مکان کردن و چون محله نوساز بود هنوز مسجدی در اونجا ساخته نشده بود‌. ✅ البته زمینی برای اون در نظر گرفته بودن، ولی بانی برای ساختش نبود. شهید مختاربند که اون زمان در سپاه مشغول بود و حقوقش در حد یه کارمند بود بانی ساخت اون مسجد شد. اول از هر چیز اهالی رو جمع کرد و از اونا خواست که برای ساخت مسجد همکاری کنن. 💠 با کمک اهالی محل زمین اون مسجد تا حدی صاف شد و با تیرکهای چوبی که اطراف زمین گذاشتند پرده های سفید اطراف زمین کشیدن و از فرشها و موکتهایی که اهالی محل اهدا کردن کف اونو پوشوندن و اولین نماز جماعت به این شکل در اون محل برگزار شد. 🔷 کم کم مردم برای نماز می اومدن و شهید مختاربند شخصا در صفهای نماز برای ساخت مسجد کمکهای مردمی جمع میکرد. همچنین با خیرین شهر اهواز ارتباط برقرار کرد و مبالغی رو برای ساخت مسجد جمع آوری کرد. به این صورت کم کم پول ساخت دیوارهای مسجد فراهم شد و ایشون پا به پای کارگرها برای ساخت مسجد فعالیت کرد.
شهید مختاربند در حال کار در مسجد چهارده معصوم اهواز
☺️ کم کم دیوارهای مسجد ساخته شد ولی هنوز سقفی برای اون ساخته نشده بود. ☀️ گرما و آفتاب داغ اهواز باعث شد شهید مختاربند به این فکر بیافته تا به صورت موقت سقف مسجد رو بپوشونه، با تقلید از فیلم محمد رسول الله از شاخه های نخل برای پوشش سقف مسجد استفاده کرد و ما مدتی به این صورت در مسجد نماز اقامه میکردیم که واقعا دوران پیامبر رو برامون تداعی میکرد. ✅ بعد از چند سال مسجد بزرگ فاز یک پاداد اهواز ساخته شد که اسم اون رو چهارده معصوم گذاشتن و پایگاه بسیجش هم به اسم قاسم ابن الحسن راه اندازی شد و دسته عزاداری و زنجیرزنیش هم به راه افتاد و الان جزو مساجد فعال شهرستان اهوازه