eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
219 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
164 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃🌷 سلام و عرض ادب خدمت امام زمان (عج) سلام خدمت شهدای حاضر و ناظر؛ و شهدای این روز 💐 سلام و عرض ادب خدمت مهمانان عزیز شهدا و خانواده ی معزز شهدا که در گروه حاضر هستند امشب در خدمت شهیدی هستیم که در جنایت تروریستی حمله ی داعش به مجلس شورای اسلامی تهران در تاریخ ۱۷ خرداد سال ۹۶، با ۱۶ عزیز دیگر به شهادت رسید و امروز سالروز شهادت این عزیزان هست از دیار مردم غیور تبریز و روستای میاب مرند برداشت مطالب از وب سایت های پایگاه خبری تحلیلی علامه طباطبایی (عطنا)، نوید شاهد و گلزار شهدا، هابیلیان و سیمای میاب کندی در حین معرفی پست ارسال نفرمایید...
قربان شهید روزه داری که شده در معرکه با گلوله ها افطارش... 🚩گرامی باد سالروز شهدای ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ 🔹حمله تروریستی #داعش به #مجلس و حرم #امام_خمينی (ره) 🍃۱۲ رمضان
🌹شهید حمید امدادی یکی از قربانیان این حادثه تروریستی است که در ۳۱ شهریورماه سال۱۳۶۵ (شناسنامه ای و در اصل ۲۷ آبان ۶۵) در روستای میاب از توابع مرند متولد شد. ❤️پدرش کشاورز و مادرش خانه‌دار بود. ۳خواهر و ۳برادر داشت. درهفت سالگی پدرش او را در دبستان معلم شهید عسگر یوسفی میاب ثبت نام کرد و بعداز اتمام تحصیلات راهنمایی در مدرسه راهنمایی شهید اسرافیل مختاری بدلیل نبود دبیرستان در یکی از دبیرستاهای مرند مشغول تحصیل میشود.
😊با قبولی در کنکوری سراسری تحصیلاتش را تا اخذ مدرک کارشناسی در دانشگاه #تبریز و کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی عمران در دانشگاه ارومیه ادامه داد.
🌹 حمید بدون اغراق مذهبی بود و در مسائل مذهبی حساس بودند و در جلسات قران که توسط هیئت و بسیج تشکیل میشد شرکت میکردند. 🌟همیشه واجبات را که در راس آنها نماز و روزه بود انجام می دادند و ازمحرمات دوری میکردند.
🕊حمید عضو فعال پایگاه مقاومت بسیج شهدای میاب بود و حضوری فعال داشت. 👌هرموقع از دانشگاه می آمدند با دوستان بسیجی اش بنامهای احمدصادقی میاب و ابراهیم روحانی به پایگاه می آمدند وکارهای فرهنگی انجام می دادند بخصوص در برنامه ریزی یادواره شهدا زحمات زیادی کشیدند و در تشکیل کتابخانه و جمع آوری کتابهای اهدایی از طرف دوستانشان تلاش میکردند. 🔹چنانچه بخاطر علاقه ای که به نویسندگی داشتند کوه ها وناهمواریهای روستای میاب را بادست خط خودشان برای پایگاه بسیج نوشتند.
☘در یادواره های شهدا که از طرف و برگزار میشد شرکت میکرد و در مراسمات ماه رمضان و محرم میاب حضوری فعال داشت. 🏴همیشه سعی میکرد عاشورا در روستا باشد و در عزاداری شرکت میکردند و میگفتند نمیدانم چرا عزاداری محرم فقط در میاب وطن اصلی به دل می نشیند.
🌺حمید علاقه زیادی به ورزش کوه نوردی و طبیعت گردی داشتند و یک مدرک دقیق تأیید و گواهی این مورد میباشد و آن عکسهای موجود در پروفایل موبایل شهید که در کوههای زادگاهش میاب مرند و محل کارش کوهها و ارتفاعات تهران میباشد. 🕊شهید حمید امدادی در سال ۱۳۹۱ عازم تهران و مسئول دفتر نماینده مردم ارومیه شد. 😔ایشان پدرش را در دوران دانشگاه از دست داد و در روزهای مرخصی بدلیل تنهابودن مادر به روستای میاب میرفتند تا مادرش حداقل در روزهای مرخصی تنها نماند. 🔰لازم به توضیح است که شهید عسگر یوسفی میاب دایی حمید در عملیات بیت المقدس شهید شد و شهید ترور، زین العابدین مسعودی پسرعمه حمید است که توسط عناصر تروریستی منافقین شهید شده بود.
☘حمید ۵ سالی بود که در تهران زندگی می‌کرد. مسئول دفتر نماینده شهر ارومیه بود. 😔از لحظه‌ای که متوجه این حادثه تروریستی شدیم تا شنیدن خبر شهادت حمید، زیاد طول نکشید. ابتدا گفتند که حمید زخمی شده است؛ اما به بیمارستان بقیه‌الله که رسیدیم، خبر شهادت را به ما دادند. ☘برادرم ابتدا از صحنه درگیری فرار کرده بود که به یاد آورد یکی از ارباب رجوع ها زیر میز استتار کرده است، به دفتر کارش بازگشت تا آن فرد را نجات دهد که خود قربانی ترور گروهک داعش شد و ۱ گلوله به صورتش و گلوله‌ای دیگر به پایش اصابت کرد.
ادامه معرفی رو در خدمت برادر شهید هستیم☺️
👤من ۲۱ساله بودم که حمید متولد شد. در شناسنامه متولد شهریورماه است؛ ولی در حقیقت ۲۷ آبان ۱۳۶۵ متولد شد. 👌از کودکی بچه آرام و بسیار عاقلی بود، همیشه از لحاظ رفتاری با هم سن و سالانش فرق می‌کرد؛ فامیل‌ها و آشنایان به پدر و مادرم می‌گفتند : 😉«حمید با همه فرق می‌کند، با این سن کمی که دارد تمامی رفتارها و تصمیماتش سنجیده است.»
🔰در تمام امور نظم و انضباط داشت؛ از کودکی تا لحظه شهادت. هرگاه سرزده به خانه‌اش می‌رفتم، خانه و لباس‌های خانگی‌اش مرتب و تمیز و منضبط بود. 🍇به یاد دارم وقتی کوچک بود، هنگام بازی وظیفه خودش می‌دانست که از بقیه بچه‌ها، مخصوصا بچه‌های کوچکتر از خودش مراقبت کند.