eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
219 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
164 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با عرض سلام و ادب خدمت محترم . به محفل شهدایی مون خوش آمدید . با کسب اجازه از روح ملکوتی امام خمینی (ره) و شهدای این جمع برنامه امروز را آغاز می‌کنیم . ان‌شاءالله که مورد عنایت شهدا و رضایت شما بزرگواران واقع شود . 🌺🌺🌺
تفاوت او با امثال ما «یقین» او بود. او راه را شناخته بود. فهمیده بود که در دنیا به دنبال چه چیزی باشد، لذا زندگیاش با آنچه خداوند برای انسانها ترسیم کرده منطبق بود. او پلههای کمال را یکی پس از دیگری طی میکرد و فاصلهاش را با اهالی دنیا بیشتر می‌نمود.
با ما همراه باشید ؛ با معرفی #شهید_احمدعلی_نیری .
🍃هر آن که نیست در این حلقه زنده به عشق         🍃 به او نمرده به فتوای من نماز کنید راستی چه میکنیم!؟ به کجا میرویم؟ نکند علم و تکنولوژی و دیگر ابزار تمدن، ما را در خور و خواب و خشم و شهوت محصور کرده باشد. نکند که روزها را پشت سر هم طی میکنیم و تنها اندوختهی ما از این دنیا فرصتهای از دست رفته باشد. نکند که آخر کار دست خالی از این ویرانه برویم و راهی سفر شویم. نکند اصلاً ندانیم که برای چه آمده بودیم .
👶 تابستان سال ۱۳۴۵ بود که بار دیگر راهی روستا شدیم. آن موقع باردار بودم. در آخرین روزهای تیرماه بود که با کمک قابلهی روستا آخرین فرزندم به دنیا آمد؛ پسری بسیار زیبا که آخرین فرزند خانوادهی ما شد. ☺️ دوست داشتم نامش را وحید بگذارم امّا حاجی اصرار داشت اسمش را احمد علی بگذاریم. احمد علی از روز اول با بقیهی بچههایم فرق میکرد. خیلی پسر آرامی بود. اصلاً اذیت و حرص و جوش نداشت. من خیلی دوستش داشتم. مظلوم بود و کاری به کسی نداشت. از بچّگی دنبال کار خودش بود. 🌸 حاج محمود (پدر شهید) از آن دسته کاسبهای باتقوا بود که پای منبر شیخ محمد حسین زاهد و آیتالله حقشناس تربیت شده بود. از آنها که هر سه وعده نمازش را در مسجد اقامه میکردند.
برای دورهی راهنمایی، به دنبال مدرسهای خوب برای احمد میگشتیم. آن زمان اوج فعالیتهای ضد مذهبی رژیم پهلوی بود. پدر ما به خاطر یک مدرسهی خوب برای احمد به سراغ همه رفت. با کمک و راهنمایی دوستانش، احمد را در مدرسهی حافظ ثبت کرد. در آنجا در کنار دروس عادی مدرسه، به مسائل اخلاقی و معنوی توجه میشد و تا حدودی از مسائل ضد فرهنگی مدارس دولتی فاصله داشت. مدیر و معاون مدرسه مذهبی بودند. معلمان بسیار خوبی هم داشت که هر کدام به نوعی در رشد معنوی بچّهها تأثیر داشتند. آن زمان «حسین آقا»، برادر بزرگ ما، در حوزه مشغول تحصیل بود. شرایط معنوی داخل خانه هم تحت تأثیر او بسیار عالی شده بود. احمد در چنین شرایطی روز به روز در کسب معنویات تلاش بیشتری میکرد.