eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
219 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
164 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
#مقام_معظم_رهبری و #خصوصیات محمود دارای فضایل اخلاقی ویژه‌ای بود. وی انجام کار خالصانه و بی ریا را سرلوحة زندگی خود قرار داده بود. عموماً کم سخن می‌گفت و بیشتر عمل می‌کرد. همواره سعی می‌کرد وحدت ارتش و سپاه حفظ شود، نیروهای ارتش نیز این را خوب می‌دانستند. این خصال و روحیات فرماندهی محمود، تیپ ویژه شهدا را به آنجایی رساند که مقام معظم رهبری درباره این یگان و شهید کاوه می‌فرمایند: «تیپ ویژه شهدا که فرماندهی‌اش را ایشان برعهده داشتند، یکی از واحدهای کارآمد ما محسوب می‌شد؛ او در عملیات گوناگون شرکت داشت و کارآزموده‌ی میدان جنگ شده بود. از لحاظ نظم، اداره واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشگر، از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت، توجه و ذکر، یک انسان جوان اما برجسته بود. این جوان (شهید کاوه) جزو عناصر کم نظیری بود که او را درصدد خودسازی یافتم، حقیقتاً اهل خودسازی بود، هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی و هم خودسازی رزمی».
شهيد بزرگوار داراي خصوصيات اخلاقي بسيار زيادي بود كه از آن مجله مي‌توان به تقوا، اخلاص، فروتني و تواضع ايشان اشاره كرد. روي تهذيب نفس و خودسازي بسيار كار كرده بود. اخلاص و فروتني شهيد برونسي به عنوان يكي ديگر از خصوصيات مثبت و بارز اخلاقي مهم او بود.
شهيد برونسي در همه كارهايي كه انجام مي‌داد خدا را مد نظر داشت و سعي مي‌كرد با اخلاص و براي رضاي خدا كار كند از اين رو بسيار متواضع و خاكي بود كه همين تواضع و خاكي بودن او سبب شد كه شهيد برونسي تا رده فرماندهي تيپ پيش برود. 
شهید عطری از وقتی که خودش را شناخت راه خود را پیدا کرد و روزه و نماز هایی که حتی بر او واجب نبود را به جا میاورد در ماه رجب و شعبان علاوه بر ماه رمضان روزه میگرفت شهید عطری بسیار دغدغه مند دوران خود بود و همیشه با اشاره به حدیث پیامبر اکرم میگفت نگه داشتن ایمان در این دوران همانند نگه داشتن آتش در کف دست است توجه کردن به یتیمان از دیگر شاخصه های اخلاقی شهید بود شهید با وجود حقوق پایین خود و تمام مشکلاتی که وجود داشت سرپرستی یک یتیم را قبول کرده بود و این در حالی بود که هیچ کس از این قضیه با خبر نبودند اخلاص در عمل و حساس بودن به حفظ بیت المال دیگر شاخصه های اخلاقی شهید عطری بود همسر شهید عطری میگوید روحیه توکل اخلاق و شجاعت شهید آن چنان زیاد بود که اگر شهید نمیشد باید تعجب میکردیم.
#خصوصیات واقعا اهل این دنیا نبود. این اواخر که قرار بود اعزام بشه موتوراش را دزدیدند. آمد پیش من و گفت : مامان! درویش بودیم و درویش تر شدیم. دنبال خرید لباس نو نبود و اگر لباس نویی هم بهش می رسید به دیگران می داد. یکی از دوستانش می گفت بعد از شهادتش رفتم محل شهادت مهدی. دیدم ساعت مچی مهدی دست یکی از بومی های آن جا است. خیلی بهش اصرار کردم که حاضرم با هر تصمیمی که می گه ساعت را ازش بخرم ولی قبول نکرد و می گفت : هر قیمتی که بگی باز هم آن ساعت را نمی دهم. پرسیدم : چطور شد که ساعت را بهش داده است ؟ گفت : صبح روز شهادتش آمد محل اقامت ما و نماز را آنجا خواند. من محو تماشای نمازش شده بودم بعد از نماز به سمت من برگشت و ساعتش را به من داد. خیلی خوشحال شدم و تشکر می کردم
خانه که بود مدام به من کمک می کرد. مهدی مثل پروانه دور من و پدرش می چرخید. خیلی احترام به ما می گذاشت. پدر بزرگی داشت که بیش از صد سال عمر کرد. وقتی می رفتیم شهرستان، من نمی توانستم خیلی به این پیر مرد برسم، اما مهدی به جای من بهش کمک می کرد. غذا برایش لقمه می کرد و در دهانش می گذاشت. مهدی مصداق واقعی حدیث نبوی "خیرکم خیر لاهله" بهترین شما کسی است که برای خانواده اش بهترین باشد.
عباس در طول هفته یک برنامه منظم برای خودش طرح‌ریزی کرده بود. شنبه‌ها از منبر و مجلس مسجد جامع کرج استفاده می‌کرد. یک‌شنبه‌ها به مسجد حضرت معصومه(س) در محله 13 آبان کرج می‌رفت. دوشنبه‌ها به مسجد امام حسن(ع) در دهقان ویلای کرج می‌رفت و از درس عرفان و تفسیر قرآن دکتر روحی که از شاگردان آیت‌الله بهجت هستند بهره می‌برد. سه‌شنبه‌ها با آقای عباس چهرقانی که بعدها همرزم‌شان شد، در هیئتی شرکت می‌کرد که گاهی در منزل آقای چهرقانی برگزار می‌شد و گاهی در مسجد امام جعفرصادق(ع) در فاز یک شهرک اندیشه. چهارشنبه‌هایش هم وقف عملیات شبانه (گشت، ایست و بازرسی و...) در کوهسار تهران بود که با دوستش آقای صالح خضرلو در آن شرکت می‌کردند. پنج‌شنبه هم که مسجد فلکه دوم فردیس دعای کمیل می‌رفت. جمعه صبح در همان مسجد فلکه دوم دعای ندبه شرکت می‌کرد و عصر جمعه دوباره به شهرک اندیشه و به مسجد امام حسن(ع) می‌رفت.
عباس چندان موافق محیط دانشگاه نبود و گاهی می گفت اشتباه کردم که وارد دانشگاه شدم باید به حوزه علمیه می رفتم. این اواخر هم کتب عربی و حوزه را گرفته بود. همیشه با وضو و مراقب رفتارش با دیگران به خصوص نامحرمان بود. هیچ گاه از او اخمی ندیدم. بسیار با اخلاق و با تقوا بود. هر چه از او بگویم کم گفته ام. در امور مختلف دینی، فقهی، سیاست و مسائل دیگر بسیار مطلع بود چرا که با مطالعه بسیار خود تلاش می کرد معلومات خود را بالا ببرد. آرام و خاموش کارهایش را می کرد و هیچ گاه خودرا مطرح نمی کرد. اخلاق و رفتارش همیشه زبانزد خاص و عام بود. بعد از شهادتش خانواده ای به خانه ما آمدند و با گریه گفتند مدتهاست این شهید بزرگوار با کمک های مادی و معنوی خود از آنها حمایت می کند.
هر وقت از دوستان یا همکاران و یا بستگان نظرات و عقاید متفاوتی با ایشان داشت. ایشان رفتار بدی نشان نمیداد فقط با لبخند پاسخ میداد، بیشتر افراد لبخندهای معنادار ایشان را بیاد دارند.... آبروی مومن برایش خیلی ارزش داشت تحت هر شرایطی بود سعی میکرد ابروی مردم رو نگه داره و به کسی اجازه نمیداد با آبروی کسی بازی کنه.
#خصوصیات همیشه میگفت و لاتجسسو....میگفت در زندگی مردم تجسس نکنید تا بعد با شناخت نادرست به آبروی فرد لطمه بزنید...باید مراقب باشیم گاهی پیش می امد با کسی که دیگران میخواستند ابرویش را ببرند...هم عقیده از نظرات مختلف نبود اما مثل یک شیر از حیثیت و آبروی او دفاع میکرد
کسی که از جریان های فرهنگی اجتماعی آن روزگار آگاه باشد به خوبی در می یابد که نقش سازنده ی این اندیشمند مجاهد جوان در تربیت ایمانی جوانان آن عصر تا چه اندازه بوده است. بر خلاف بسیاری از مبارزان دانشگاهی او به شدت به تهذیب و خود سازی خود و دوستانش همت داشت و معتقد بود که مبارزه و اصلاح باید از درون افراد آغاز شود ، از این جهت چیزی از ارزش های اخلاقی نبود که بگوید و خود بدان پای بند نباشد ، عملش بیش از کلامش بود و مانند کسانی نبود که دین را به دنبال خود بکشند و به میل خود تعبیر و تفسیر کنند.
اهتمام به عبادت ، خصوصاً نماز اول وقت ، علاقه به سجده های طولانی بعد از نماز، اهتمام به روزه و نماز شب راه هایی برای همین تهذیب بود. پرهیز از رفاه زدگی و زهد انتخابی، او را با محرومیت های جامعه پیوند می داد، بسیار ساده می زیست و علی رغم این که دنیای حلال برای او فراهم بود اما او دنیا را عرصه ی تجلی پروردگار و آزمایش او می دید و دیگران نیز می توانستند در محضر او بی مقداری دنیا را در برابر سرای عقبا حس کنند. آنچه دیگران را به سوی او سوق می داد، ویژگی هایی بود که در منش او مشاهده می شد. در معاشرت بسیار هوشمند ومؤدب بود، دلنشین و گرم سخن می گفت، حضوری بسیار مطلوب و بر خوردی متواضعانه داشت؛ قدی رشید، هیبتی جذاب، آرامشی متفکرانه همراه با چشمانی رنج آشنا، توانست افراد بسیاری را، با افکار و اندیشه های متفاوت به دور خود جمع کند.