#دست_نوشته
❤️ خداوندا!
😔 این حدیث قدسی تو مرا به لرزه انداخت و میدانم که کمگویی و زیادگویی و بزرگنمایی و کذب در تو راه ندارد و برای همین، صحت این حدیث مرا تکان داد و تو میفرمایی :
«یا موسی بن عمران! ای موسی پسر عمران! دروغ میگوید کسی که میگوید مرا دوست دارد و تا صبح در خواب غفلت است.»
🌷 خدایا ما عمری دروغ گفتیم و در خواب بودیم و تمام بهانه ما این بود که اگر شب بیدار بمانیم و نماز بخوانیم، یا نماز صبح میگذرد و خواب میمانیم یا فردا در محل کار کسل هستیم و خسته و خلاصه تمام برنامه زندگیمان به هم میریزد و حالا غافل از اینکه تمام نیرو از توست، تمام زندگیمان توست و تمام کارها در دست توست.
🍂 آری خدا، نتوانستیم تمیز دهیم و بفهمیم که اگر ساعتی در شب بیدار بمانیم، راحت میتوانیم این کسر خواب را در میان روز جبران کنیم و به راحتی ساعت بدن تغییر میکند و بعد از مدتی عادت میکنیم.
✅ همانطور که در رمضان شبها عموما بیدار هستیم و روزها به کار میپردازیم و بعد از ظهرها استراحت میکنیم و خوش به حال کسانیکه زندگی کل سال خود را به این ترتیب میگذرانند، مانند دوست و استاد گرامی خود #شهید_علی_خلیلی که نه تنها شب بیدار بود، بلکه بعد از نماز هم بیدار میماند و معتقد بود روزی را در بین الطلوعین تقسیم میکنند یا آن جمله معروف آیتالله بهجت که میفرماید :
💫 برای نماز شب فقط کافی است ساعت خواب و بیداریت را کمی تغییر دهی، مطمئن باش نمیمیری.
😔 آری، ای خدا! ما ترس از مردن، از کمخوابی داریم، در حالیکه خواب باعث غفلتهای ما شده! پس به تو پناهنده میشوم از خواب، از غفلت، از حقههای دشمنانم و از تو میخواهم که روزیام کنی که با تو مناجات کنم و نماز گزارم و لذت مناجات و عبادات و فهم و درک آنرا به من بدهی اِنشاءلله...
پنج تیر ۱۳۹۴
🔹 #مناجات_باخدا ، #دست_نوشته شهید
ما زِ یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
آه ای خدا به هرکه غیرِ تو دل بستم عاقبت دیدم که حاصلی ندارد و باز تویی که میمانی.
❤️ خدایا خود میدانی در حالی به این امر اعتراف میکنم که نه کسی مرا رنجانده و آزار داده و یا خلف وعده کرده و خیانت.
💫 در حالی مینویسم که همه به لطف تو بهترین رفتارها و رفاقت را با من دارند. آری خدا اما باید بگویم و گردن من است که بگویم تو فقط میمانی و این تو هستی که مهربانتر از پدر و مادرم هستی.
👤 و هر که ساعتی و یا روزهایی و یا سالی با او رفاقت کردم و احساس کردم میتوان روی آن حساب کرد. سریع او را از دست دادم. شاید این لطف تو بود و من از این منظر به او نگاه میکنم که تو او را از من گرفتی که من فقط به تو دل ببندم و از این بابت کمال تشکر را دارم.
👈 زیرا تمام این دوستیها قراردادی است و من باید این را بفهمم و این را خیلی فکر کردم تا متوجه شدم.
💥 خدایا من هیچ وقت تنها نبودم و هر وقت تنها شدم لحظهای نگذشت که تو همنشین من شدی و تمام تنهایی من را پر کردی. حالا یک همچنین رفیق و دوست خوب را آدم عاقل با چه رفاقت قراردادی میتواند عوض کند؟ هیهات!
💞 خدایا این تو بودی که همیشه مرا دوست داشتی نه من، من که اصلا لایق دوست داشتن تو و حتی اجازه و قادر به دوست داشتن تو نیستیم.
🌹 من ذره و تو بینهایت که با ذره قادر است عشقی اندازه و در خور بینهایت نشان دهد. تو هنرمند و خالق اثر و بنده حقیر مخلوق و هنر خلق شده. آیا هنر و تابلوی نقاشی میتواند نقاش و خالق و هنرمند خود را دوست داشته باشد.
هیات! که این هنرمند و خالق اثر است که تابلوی نقاشی خود را دوست دارد و از نگاه به او لذت میبرد.
📆 جمعه ۹۴/۰۴/۱۲ ساعت ۱۹، ۱۶ رمضان
2.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در شفاعت شهدا دست درازی دارند
عکسشان را بنگر چهره نازی دارند
ما به یادآوری خاطره ها محتاجیم
ورنه آنان به من و تو چه نیازی دارند
#مدافعان_حرم
#شهید_سعید_علیزاده
مداحی #شهید_نوید_صفری_طلابری
@rasooll_khalili
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 کفشداری آقا نوید در حرم حضرت رقیه (س)
#پدر_شهید
این عکس را پسربزرگم انداخت. ما رفته بودیم معراج شهدا برای شناسایی نوید. فکر کنم هشتم آذر بود. من وقتی به نوید رسیدم دیگر طاقت نیاوردم. همانجا دویدم و نوید را در آغوش گرفتم. بچهام بود دیگر. دلم برایش تنگ شده بود. میدانستم زندگی با نوید خواب و خیالی بود که دیگر تکرار نمیشود. به خاطر همین محکم در آغوشش گرفتم و گریه کردم.
🌸 مناجات با اباعبدالله(ع) 🌸
بسمه تعالی
از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده جوانیم از زندگانیم
با قلبی سرشار از شرمساری و ندامت می نویسم باشد که قدری درد این جراحت التیام گیرد.
لطفی که تو به من کرده ای، مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم ، حسین(ع)
یاسیدالشهداء
با دلی سرشار از پشیمانی عرض میکنم آقاجان ببخش من را ببخش از اینکه دیر قیام کردم و دیر فهمیدم که باید
به شهادت رسید و بعد جهاد کرد نه این که جهاد کرد تا به شهادت رسید.
ببخش از این که دوسال پیش در اوایل حمله دشمنان به خاک سوریه و بی حرمتی کردن به حریم آل الله من برای قیام بیدار نشدم و غفلت کردم و درنگ کردم تا ببینم چه می شود و بعد حرکتی کنم.
اگر همان موقع از کار استعفا داده بودم و به نیروهای رزمنده ایرانی در سوریه پیوسته بودم و منتظر تحولات بعدی نمی نشستم شاید تا به حال به شما رسیده بودم و مثل حالا این چنین شرمنده نبودم آقاجان ببخش از اینکه استخاره کردم و جوابش بد آمد و حال فهمیدم در جهل بودم زیرا انسان (شیعه) برای دفاع از ناموس که استخاره نمی کند چه برسد که ناموس، ناموسِ سیدالشهداء باشد،
آقاجان توبه می کنم و می دانم که توبه مرا می پذیری و می دانم که الان هم هنوز برای جبران دیر نشده است و هر وقت که شما اراده کنید ما در خدمت و در رکاب هستیم.
آقاجان یا سیدالشهداء من حاضر هستم مادرم را فدای یک خِشت از حرم خواهر شما کنم و حاضرم مادرم زیر پای دشمنان شما لگد مال شود و صورتش در زیر پای دشمنان شما لِه شود.
اما کسی نتواند فکر نزدیک شدن به حرم زینب(س) را بکند.
آقاجان شما خود می دانید که من چقدر به مادرم حساس هستم و اگر خار به پایش برود با موژه چشم آن را بیرون می کشم اما آقاجان من غم عشق تو را با شیر از مادر گرفتم و من حاضر هستم عزیز ترین کسانم را فدای شما کنم که این جان ناقابل ما که چیزی نیست بلکه در کنار جان خود پدر و مادرم را فدای شما کنم.
مادرم کرده سفارش که بگو اول ماه
به ابی انت و امی یا اباعبداله(ع)
آقاجان اگر شما اذن دهید و بگذارید که سفارشاتی که به این و آن کرده ام بابت اعزام به سوریه و یا عراق به سرانجام برسد و یکی از آنها جواب بدهند با تمام وجود به سمت شما می آیم و دوست دارم به هرشکلی که شده مرا بِخَرید و ببرید و طریقه شهادت مهم نیست و باکی ندارم از نوع آن...
تیر بخوردم و ذبح شوم اما از سر بهتر، زیر دست و پای دشمنان لگد شدن است و بعد ذبح شدن که می دانم لذتش از همه بیشتر است و نمی خواهم هیچ وقت بدنم سالم بماند و یا اینکه به کشور باز گردد یا اثری از من باقی بماند زیرا دوست دارم فردای قیامت شرمنده مادر شما نباشم و دوست دارم در حالی محشور شوم که بدنی بدنی پر از زخم داشته باشم در حالیکه سر خود را به روی دست گرفته باشم و تقدیم حضرت نمایم...
باشد که مورد لطف مادرتان قرار گیرم.
آقا جان تمام این ها می تواند خدایی نکرده چون خوابی در عالم و یا آرزویی در دل بماند و با این که شما با حرکت چشمی اذن داده و مارا از باقی و الشهداء خود که سفارش آنها را به سلطان زادا حضرت علی اکبر(ع) روحی فدا کرده اید قرار دهید.
آقا جان شما را به علی اکبر(ع) خود شما را به عباس(ع) خود و شما را به علی اصغر)ع) و شما را به عزیزان تان قسم می دهم که برای ما به حقِ مادرتان شهادت را قرار دهید و نگذارید عمر بی قدر و برکت ما بیشتر از این هَدَر رود باشد که انشاءالله در ابن شبهای عزیز مورد لطف شما قرار گیرم به اذن الله و انشالله...
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیل_الله
🌷 #شهید_مدافع_حرم_نوید_صفری
شهید بی سر #مدافع_حرم