eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
219 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4هزار ویدیو
164 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
ایشان دوران طلبگی خود را با نهایت عسرت و مشقت اقتصادی گذراند و در مدتی كه در حوزه اصفهان بودند هر هفته فاصله میان اصفهان تا خمینی شهر را كه دوازده كیلومتر بود طی می كردند خود می فرمود: دوشنبه خوراكم تمام می شد سه شنبه دو ریال پولم را خرج می­كردم، چهارشنبه كه آخرین روز تحصیل بود بدون پول و غذا می گذراندم.
شهید اشرفی اصفهانی در توصیف شرایط تحصیلاتش در اصفهان می گفتند : در زمانی در حجره­ای با سه نفر دیگر در مدرسه نوریه اصفهان زندگی می­كردیم. بسیاری از روزها نه چای داشتیم نه نفت و نه قند. برای مطالعه در شب از نور چراغ نفتی توالتهای مدرسه استفاده می كردم. در روزهای جمعه به یكی از مساجد دور افتاده اصفهان می­رفتم و از صبح تا عصر درآن­مسجد درس های یك هفته را دوره می كردم در مدت دوازده ساعتی كه آنجا مطالعه می كردم غذای من فقط مقداری دانه ذرت برشته بود.
شهید آیت الله اشرفی از آغاز كودكی برای تحصیل علوم دینیه به حوزه علمیه آمد و ابتدا در یكی از مدارس قدیمی به نام مدرسه نوریه به تحصیل مشغول شد و مدت 10 سال بطور متوالی در حوزه علمیه اصفهان اشتغال به تحصیل داشتند. سپس در سن 22 سالگی جهت ادامه تحصیل و طی مدارج عالیه علوم اسلامی رهسپار حوزه علمیه قم شد. ایشان جمعا مدت 23 سال در حوزه علمیه قم و 12 سال در حوزه علمیه اصفهان بود و در این مدتی كه در این دو حوزه علمیه اشتغال داشت ضمن كسب علم و دانش و نیل به درجات عالیه اجتهاد، مورد توجه خاص اساتید بزرگ و علما بود و مرحوم آیت الله بروجردی و مرحوم آیت الله حاج سید محمدتقی خوانساری به ایشان عنایت خاصی داشتند. بطوریكه هر وقت به اصفهان می رفت و سپس به قم مراجعت می كرد این دو بزرگوار و همچنین دیگر علما از ایشان دیدن می كردند.
در سال 1302ش در سن بیست سالگی جهت ادامه تحصیل و نیل به مقامات عالیه و دینی رهسپار حوزه علمیه قم گردید. در تمام طول مدت بیست و سه سال اقامت در قم و ایشان تنها سه یا چهار ماه با خانواده خود بودند و بقیه این سالها را تنها مجرد سپری كردند. شهید اشرفی با همه مشكلات و مسائل آن زمان، در تحصیل علوم اسلامی و دینی جدیت به خرج می­داد. وپس از اندك زمانی از فضلا و مدرسین نامی و برجسته حوزه علمیه قم به شمار می­آمد و در سن 40 سالگی اجازه اجتهاد خود را از آیت الله خوانساری دریافت كرد. لذا مدت دوازده سال كه آیت الله اشرفی در محضر ایشان حضور می یافت تمام دروس آن مرحوم را می­نوشت و این نوشته ها ما هنوز موجود می باشد.
📸شهید سید مصطفی خمینی در سال 1335 ش شهید اشرفی اصفهانی بنا به دستور مرحوم آیت الله بروجردی جهت تبلیغ و نشر معارف و احكام دین و تقویت بنیه دینی و مذهبی اهالی كرمانشاه به انجا اعزام و رحل اقامت افكند پس از ورود به كرمانشاه طلاب و شاگردان بسیاری را تربیت نمود. با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت آیت الله امام خمینی (ع) شهید اشرفی نیز حركت های وسیعی را در كرمانشاه پایه گذاری كرد. عمده ترین مراسم كه تا آن روز سابقه نداشت در واقع جرقه­ ای بود در جهت شعله ور شدن یك آتش عظیم در این منطقه مجلس بزرگداشت شهادت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی بود كه بنا به دعوت و اطلاعیه شهید اشرفی اصفهانی در مسجد آیت الله بروجردی منعقد گردید در مجلس سخنرانی های پر هیجان و انقلابی مطرح شد. و ساواك با وجود بسیج تمام نیرو و قوای خود برای دستگیری و كار شكنی در مراسم موفق نشد سخنرانان به طور مخفیانه از شهر خارج شدند.
#خدمات شهید بزرگوار 1- تاسیس حوزه علمیه امام خمینی در باختران و اداره این حوزه با بیش از 60 نفر طلاب. 2- بازسازی مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی. 3- توسعه كتابخانه مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی كه قریب دو هزارجلد به كتابهای آن اضافه نمودند. 4- تاسیس حوزه علمیه جهت خواهران، كه پس از شهادت ایشان به نام حوزه علمیه شهید محراب نامگذاری شد. 5- ایجاد وحدت كامل بین روحانیت شیعه و سنی كه از بزرگترین خدمات آن شهید است كه در طول تصدی مسئولیت بعنوان امام جمعه در این رابطه سمینارهای متعددی در شهرهای مختلف بویژه با حضور برادران اهل سنت تشكیل داد كه اثرات بسیار مطلوبی داشته است. 6- بازسازی مسجد جامع باختران كه از بركت نماز جمعه این مسجد بازسازی كامل شده است. 7- بازنمودن شماره حسابهای متعدد به نام مهاجرین جنگی و جبهه جنگ و بازسازی مناطق جنگی و همچنین كمك به سیل زدگان خوزستان و زلزله كرمان و طبس كه تمام وجوه این شماره حسابها جمع آوری و برای نجات برادران و خواهران آسیب دیده و برادران رزمنده صرف شده است.
آيت الله مرعشي(ره) مي فرمود: هميشه قبل از اذان صبح كه به حرم حضـرت معصومه (ع) مشـرف مي شدم، يا اولين نفر من بودم يا حاجي آقاي اشرفي . آيت الله اشرفي اصفهاني، عالمي ژرف انديش و واقع بين بود و بخوبي مي دانست كه گرفتاري مسلمانان ناشي از تفرقه و جدايي آنان است. در مناطق غربي كشور، بويژه منطقة كرمانشاه و اطراف آن، شيعه و سني در كنار هم زندگي مي كردند. آيت الله اشرفي اصفهاني كه در سال ۱۳۳۵ش از سوي آيت الله بروجردي به آن شهر رفت، مي-دانست كه مهمترين وظيفه اش حفظ وحدت و ايجاد برادري و صميميت در بين مردم آن شهر است و هميشه به اين موضوع توجه بسياري داشت؛ چنانكه هميشه مي گفت: « يكي از توطئه هاي بزرگ دشمن اين است كه مي خواهد بين اقشار مختلف اختلاف بيندازد، بين شيعه و اهل سنت و ديگر فرق مسلمين تفرقه بيندازد ... ما بدون وحدت نمي توانيم جامعه و انقلاب اسلامي را پيش ببريم. امروز مسأله مهم، مسألة اتّحاد و اتّفاق بين برادران شيعه و برادران اهل سنت است.
شهيد اشرفى دائم در فكر و انديشه بود، ذاكرى بود كه بيشترين فكرش سبحان‏ اللّه و لا اله الا اللّه بود. او سخت به نماز اول وقت همّت مى‏ گذارد و بارها مى‏ فرمود: اول الوقت رضوان‏ اللّه و اخرالوقت غفران‏ اللّه است. بارها به فرزندش توصيه مى‏ كرد كه نماز را بايد سروقت خواند چرا كه نماز تكليفى است كه بايد انجام شود پس چرا سر وقت انجام نگردد؟ او هميشه يك روز زودتر به پيشواز ماه رمضان مى‏ شتافت، بسيارى از ايام ماههاى رجب و شعبان را حتى بدون صرف سحرى، روزه مى ‏گرفت و به خواندن قرآن همّت مى‏ گماشت. او در ماه رمضان حتماً يك ختم قرآن را مى‏ خواند، آنگاه آن را به اهل البيت هديه مى‏ فرمود. يك شب نماز شبش ترك نشد. در زمستانهاى سخت و طوفانى قم براى خواندن نماز شب گاه با شكستن يخ ۳۰ سانتى، آب را از حوض مدرسه فيضيه تهيه مى ‏كرد تا بتواند نماز شبش را بخواند. او نماز شب را از سن ۱۳ سالگى ادامه داده بود، حتى در مسافرتها از خواندن نماز شب غافل نمى ‏شد. او در سپيده هر فجرى، قبل از اذان صبح به حرم مطهر حضرت معصومه (س) تشرف مى‏ يافت، آنگاه با دعا و زيارات صبح را به روز مى ‏آورد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلاش مى ‏كرد در تحجّدهاى شبانه ‏اش، مزاحمتى براى ديگران پديد نياورد. او مقيد بود كه هر روز صبح زيارت عاشورا را به طور كامل بخواند. او زيارت عاشورا را هر روز در تنهايى مى ‏خواند و بر مصائب آن حضرت اشك مى‏ ريخت. وى نسل بعد خويش را به شدت بر خواندن مداوم زيارت عاشورا توصيه مى‏ كرد و آن را حلّال بسيارى از مشكلات مى‏ دانست. او در ميان زيارات به خواندن زيارت عاشورا سخت همّت مى ‏گماشت و براى رفع حاجات افراد حتى در رفع بيمارى سرطان به چهل زيارت عاشوراى امام حسين (ع) اعتماد كامل داشت. او به نماز جعفر طيّار در مشاهد مشرفه و به خصوص در حرم حضرت رضا(ع) همّت مى ‏فرمود: حتى اگر در روز سه بار به حرم تشرّف مى‏ يافت در هر تشرف، خواندن نماز جعفر طيار و زيارت جامعه را بر خود لازم مى‏ دانست. او به شدّت نسبت به خواندن زيارت جامعه كبيره عشق مى ‏ورزيد. در زيارت قبور ائمه حتماً از زيارت جامعه بهره مى‏ گرفت، او كه ساعتها در حرم اهل البيت حضور داشت، حتماً به خواندن قرآن و نماز براى اهل البيت و اجداد خويش در مشاهد مشرفه اقدام مى ‏كرد، بارها مى ‏گفت كه چقدر زيباست كه قرآن در محضر پيامبر و ائمه خوانده شود. او به ختم قرآن در تشرّفاتش در مراسم حج مصرّ بود. او كه دعاى كميل، سمات و زيارت جامعه را از سنين طفوليت حفظ كرده بود، به خواندن آنها سخت مقيّد بود. وى حدود ۶۲ سال به خواندن دعاى كميل مداومت كرد و حتى در شب شهادتش نيز دعاى كميل را خواند، او بارها دعاى كميل را براى رزمندگان، خود خواند. حدود ۶۰ سال زيارت عاشورا را - با صد لعن و سلام - قرائت فرمود. او وقتى به منبر مى ‏رفت، فقط از روايات اهل البيت(ع) مى‏ گفت محور را كلام آنان قرار مى‏ داد تا مردمان با نور كلام اهل البيت(ع) هدايت شوند.
ارتباط خاص عاطفى و وظيفه‏ اى با اعضاى خانواده شهيد اشرفى اصفهانى هرگز قبل از همسر علويه ‏اش (از سادات بودن) غذا نمى‏ خورد او خود غذا به سر سفره مى ‏آورد. او هرگز در تمام طول زندگى در مقابل همسرش كه علويّه بود، پايش را دراز نكرد به خاطر علاقه ‏اش با سادات، دختران خويش را به سادات شوهر داد. كه امروزه نيز اين رفتار ايشان براى نوادگانش سنت شده است. شهيد اشرفى اصفهانى گاه كه به خانه مى ‏آمد، بعدازظهر زودتر از خواب بلند مى ‏شد تا حياط را جارو كند، آنگاه چاى را درست مى‏ كرد، تا همسرش مى ‏آمد و مى‏ گفت: واى بر من به خاطر زندگى دنيا، آخرت را از دست دادم شما بايد مرا حلال كنيد فرداى قيامت شكايت مرا نزد جدّتان نكنيد. آنقدر عذرخواهى مى ‏كرد، كه گاه مورد اعتراض همسرش واقع مى ‏شد.
او شديداً به فرزندانش علاقه داشت در جوانى وقتى فرزند نابغه ‏اش حسن - كه از حافظه عجيبى برخوردار بود - به طور ناگهانى از دنيا رفت، از شدت حزن و اندوه، چند روز نتوانست غذايى بخورد. او هر روز بر سر قبر فرزندش حاضر مى‏ شد و ساعتها در فراغش مى ‏گريست. او مقيد بود هر چند روز يك بار دعاى عهد را براى فرزندانش بخواند تا همه آنان عاقبت به خير شوند. او از تشويق فرزندانش به انجام واجبات كوتاهى نمى ‏كرد، حتى با تشويق و پرداخت پول، فرزنداش را در كودكى به انجام فرائضى همانند نماز و روزه تحريص مى‏ نمود. رابطه او با فرزندانش به گونه‏ اى بود كه آنان هرگز احساس بيگانگى نمى‏ كردند به آسانى سئوالات خويش را مطرح كرده و او با سعه صدر فراوان به پاسخ كامل و شفاف آنها مى ‏پرداخت.