☀️☀️☀️
#خطبه_۱۷۶ قسمت دوم
💠3.تشويق به اعمال نيكو
عمل صالح عمل صالح سپس آينده
نگرى آينده نگرى و استقامت استقامت آنگاه، بردبارى بردبارى و پرهيزكارى پرهيزكارى براى هر كدام از شما عاقبت و پايان مهلتى تعيين شده، با نيكوكارى بدانجا برسيد.
همانا پرچم هدايتى براى شما بر افراشتند، با آن هدايت شويد، و براى اسلام نيز هدف و نتيجه اى است به آن دسترسى پيدا كنيد، و با انجام واجبات، حقوق الهى را ادا كنيد، كه وظائف شما را آشكارا بيان كرده و من گواه اعمال شما بوده و در روز قيامت از شما دفاع مى كنم و به سود شما گواهى مى دهم.
آگاه باشيد آنچه از پيش مقرّر شده بود، به وقوع پيوست، و خواسته هاى گذشته الهى انجام شد، و همانا من با تكيه به وعده هاى الهى و براهين روشن او سخن مى گويم كه فرمود: «كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست، سپس استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنها فرود مى آيند و مى گويند، نترسيد و محزون نباشيد كه بشارت باد بر شما بهشتى كه به شما وعده داده اند» و همانا شما گفتيد: پروردگار ما خداست، پس در عمل به دستورات قرآن خدا، و در ادامه راهى كه فرمان داد، و بر روش درست پرستش بندگان او، استقامت داشته باشيد، و پايدار مانيد، و از دستورات خدا سرپيچى نكنيد، و در آن بدعت گزار مباشيد، و از آن منحرف نگرديد، زيرا خارج شوندگان از دستورات الهى در روز قيامت از رحمت خدا دورند.
💠4.ضرورت كنترل زبان
سپس مواظب باشيد كه اخلاق نيكو را در هم نكشيد و به رفتار ناپسند مبدّل نسازيد .
زبان و دل را هماهنگ كنيد. مرد بايد زبانش را حفظ كند، زيرا همانا اين زبان سركش، صاحب خود را به هلاكت مى اندازد. به خدا سوگند، پرهيزكارى را نديده ام كه تقوا براى او سودمند باشد مگر آن كه زبان خويش را حفظ كرده بود، و همانا زبان مؤمن در پس قلب او، و قلب منافق از پس زبان اوست. زيرا مؤمن هر گاه بخواهد سخنى گويد،
نخست مى انديشد، اگر نيك بود اظهار مى دارد، و چنانچه ناپسند، پنهانش مى كند، در حالى كه منافق آنچه بر زبانش آمد مى گويد، و نمى داند چه به سود او، و چه حرفى بر ضرر اوست و پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: «ايمان بنده اىاستوار نگردد تا دل او استوار شود، و دل استوار نشود تا زبان استوار گردد.» پس هر كس از شما بتواند خدا را در حالى ملاقات كند كه دستش از خون و اموال مسلمانان پاك، و زبانش از عرض و آبروى مردم سالم ماند، بايد چنين كند.
🌴🌴🌴
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🔴بخش هایی از کتاب سربلند
🌹زندگی نامه شهید محسن حججی🌹
قسمت شانزدهم
آب شدم تا برگشت. گفتم:《خوبی؟》 جواب داد:《منم خیلی دلم برات تنگ شده بود!》 از همان لحظه شستم خبردار شد یک جای کارش می لنگد. گفتم شاید توی شلوغی بد شنیده. سر سفره ی شام سه چهار دفعه صدایش زدم تا بشنود. بقیه هم بو برده بودند که محسن پرت و پلا جواب می دهد. دلم آشوب شد که نکند موجی شده است.
برخلاف همیشه که آستینش را بالا می زد، دیدم مچش را سفت بسته است. سر سفره دستش را دراز کرد لیوان آب بردارد. از زیر آستینش دستش را دیدم. پوستش ترک ترک شده و موهای دستش کامل سوخته بود. گفتم:《محسن! دستت!》 هیسی گفت که جلوی بقیه لو ندهم.
لحظه شماری می کردم خانه خلوت شود و ببینم چه بلایی بر سرش آمده. هنوز پدر و مادرم توی پله ها بودند که دویدم سمتش. هول هولکی پرسیدم:《موجی شدی؟!》 با تعجب گفت:《نه!》 سوال پیچش کردم:《چرا دستات اینجوری شده؟》 خودش را زد به آن راه:《به آب و هوای اونجا حساسیت داشتم!》 چشم انداختم توی چشمش:《من رو مسخره کردی؟》 می دانست مرغم یک پا دارد و تا جوابم را نگیرم، ول کنش نیستم.
-یه توپی خورد به تانکمون؛ به خاطر انفجارش دستم رو گرفتم جلو صورتم، شد اینی که می بینی!
با گریه پرسیدم:《حالا موجی شدی یا نه؟》 خودش هم نمی دانست. بغض کرد:《می تونستم شهید بشم؛ اما یه جایی از کارم می لنگید》 ناله کرد:《اگه دیگه رزقم نشه چه کار کنم؟ تا نرفته بودم نمی دونستم چه خبره؛ دیگه دل تو دلم نیست که برگردم! نکنه شهید نشم و بشم راوی شهدا!》 به هم ریختم بس که حرف از شهادت زد. رفتم توی آشپزخانه. ایستادم پای ظرفشویی. سرسنگین شدم. به التماس اقتاد:《بعد از این همه دوری حالا قهر کردی و ناز می کنی؟!》 شیر آب را بستم. همان طور که پشتم بهش بود، گفتم:《مگه وقتی زنگ می زدی نمی گفتی دلم برا ناز کردن و غرزدنات تنگ شده؟!》..
ادامه دارد..
My Recordingdcg_e2a15438a9fe7986eaf9a74f6b5bba6d.mp3
زمان:
حجم:
4.65M
سخنرانی مهم آیت الله مهدوی درباره لیست مجمع اصولگرایان .حتما گوش کنید
💢 مقام معظم رهبری:
انتخاب ما اگر یک انتخاب قوی و درست و عمومی باشد، به نظر من همه مشکلات به تدریج حل خواهد شد. این نشان دهنده اهمیت انتخابات است. 98/11/16
#صبحگاهی
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات