💠 روایت تجربه گر مرگی که برنامه زندگی پس از زندگی را انکار می کرد.
📌
*لطفا اطلاع رسانی بفرمایید*
💕💕💕💕💕💕💕💕
*زندگی پس از زندگی*
🌴💢🌴💢🌴💢🌴
*زندگی پس از زندگی در ایتا:*
https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii
🌴💢🌴💢🌴💢🌴
*زندگی پس از زندگی* در واتس آپ باشید
👇🏻🌺
لینک شماره 1
https://chat.whatsapp.com/H7JZVYPpxBf4TU48JIIC9E
*در صورت پر بودن لینک یک ،لینک شماره 2*
https://chat.whatsapp.com/DbfuCp7IjpzFk55R6TAcy5
*در صورت پر بودن لینک شماره دو،لینک شماره 3*
https://chat.whatsapp.com/CCMlMQD6l1eJWa4VS4LnFb
*در صورت پر بودن لینک شماره سه،لینک شماره 4*
https://chat.whatsapp.com/LJnRSs7StcKLrQJzjotFI7
*در صورت پر بودن لینک شماره چهار،لینک شماره 5*
https://chat.whatsapp.com/IXMUeeYUm6t51kn0a2Fvn6
💠 💠 روایت تجربه گر مرگ موقت از سفر به دوران اصحاب کهف
▪️این قسمت: مسافررزمان
▫️تجربهگر : آقای مجتبی اسلامی فر
*سَيَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ ۖ وَيَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ ۚ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ ۗ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا*
*آیه 22 سوره کهف*
بعضی خواهند گفت که عده آن اصحاب کهف سه نفر بود چهارمین هم سگ آنها، و برخی دیگر از روی خیالبافی و غیبگویی میگویند عده آنها پنج نفر بود ششمین سگ آنها، و برخی دیگر گویند: هفت نفر بودند و هشتمین سگ آنها. بگو: خدای من به عده آنها آگاهتر است، که بر عدد آنها به جز افراد قلیلی (مانند انبیاء و اولیاء که از طرف حق به وحی دانستهاند) هیچ کس آگاه نیست، پس تو (با اهل کتاب) درباره آنها مجادله مکن جز آنکه هر چه به ظاهر وحی دانستی اظهار کن و دیگر هرگز فتوا از احدی در این باب مپرس.
📌
*لطفا اطلاع رسانی بفرمایید*
💕💕💕💕💕💕💕💕
*زندگی پس از زندگی*
🌴💢🌴💢🌴💢🌴
*زندگی پس از زندگی در ایتا:*
https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii
🌴💢🌴💢🌴💢🌴
*زندگی پس از زندگی* در واتس آپ باشید
👇🏻🌺
لینک شماره 1
https://chat.whatsapp.com/H7JZVYPpxBf4TU48JIIC9E
*در صورت پر بودن لینک یک ،لینک شماره 2*
https://chat.whatsapp.com/DbfuCp7IjpzFk55R6TAcy5
*در صورت پر بودن لینک شماره دو،لینک شماره 3*
https://chat.whatsapp.com/CCMlMQD6l1eJWa4VS4LnFb
*در صورت پر بودن لینک شماره سه،لینک شماره 4*
https://chat.whatsapp.com/LJnRSs7StcKLrQJzjotFI7
*در صورت پر بودن لینک شماره چهار،لینک شماره 5*
https://chat.whatsapp.com/IXMUeeYUm6t51kn0a2Fvn6
*قسمت دوم*
*برگرفته از کتاب:*
*سه دقیقه در قیامت*
*تجربه ای نزدیک به مرگ از جانباز گمنام*
بعد با التماس از خدا خواستم که مرگم را زودتر برساند. گفتم: من نمیخواهم باطنِ آلوده داشته باشم. من میترسم به روزمرگی دنیا مبتلا شوم و عاقبت خودم را تباه کنم. لذا به حضرتِ عزرائیل التماس میکردم که زودتر به سراغم بیاید!😬
چند روز بعد، با دوستانِ مسجدی پیگیری کردیم تا یک کاروانِ مشهد برای اهالیِ محل و خانواده شهدا راه اندازی کنیم. با سختی فراوان، کارهای این سفر را انجام دادم و قرار شد، قبل از ظهرِ پنجشنبه، کاروانِ ما حرکت کند.
روز چهارشنبه، با خستگی زیاد از مسجد به خانه آمدم. قبل از خواب، دوباره به یاد حضرتِ عزرائیل افتادم و شروع به دعا برای نزدیکی مرگ کردم. البته آن زمان سن من کم بود و فکر میکردم کار خوبی میکنم. نمیدانستم که اهل بیتِ ما هیچگاه چنین دعایی نکرده اند. آنها دنیا را پُلی برای رسیدن به مقامات عالیه میدانستند. خسته بودم و سریع خوابم برد. نیمه های شب بیدار شدم و نمازشب خواندم و خوابیدم. بلافاصله دیدم جوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده. از هیبت و زیبایی او از جا بلند شدم. با ادب سلام کردم.
ایشان فرمود:« با من چکار داری؟ چرا اینقدر طلب مرگ میکنی؟ هنوز نوبت شما نرسیده.» فهمیدم ایشان حضرتِ عزرائیل است. ترسیده بودم. اما با خودم گفتم: اگر ایشان اینقدر زیبا و دوست داشتنی است، پس چرا مردم از او میترسند میخواستند بروند که با التماس جلو رفتم و خواهش کردم مرا ببرند. التماس های من بی فایده بود. با اشارهٔ حضرت عزرائیل برگشتم به سر جایم و گویی محکم به زمین خوردم!
در همان عالمِ خواب ساعتم را نگاه کردم. رأس ساعتِ 12 ظهر بود. هوا هم روشن بود ! موقع زمین خوردن، نیمهٔ چپِ بدن من به شدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب پریدم. نیمه شب بود. میخواستم بلند شوم اما نیمه چپ بدن من شدیداً درد میکرد!!
خواب از چشمانم رفت. این چه رؤیایی بود؟ واقعاً من حضرت عزرائیل را دیدم!؟ ایشان چقدر زیبا بود.😍
*ادامه دارد....*
📌
*لطفا اطلاع رسانی بفرمایید*
💕💕💕💕💕💕💕💕
*زندگی پس از زندگی*
🌴💢🌴💢🌴💢🌴
*زندگی پس از زندگی در ایتا:*
https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii
🌴💢🌴💢🌴💢🌴
*زندگی پس از زندگی* در واتس آپ باشید
👇🏻🌺
لینک شماره 1
https://chat.whatsapp.com/H7JZVYPpxBf4TU48JIIC9E
*در صورت پر بودن لینک یک ،لینک شماره 2*
https://chat.whatsapp.com/DbfuCp7IjpzFk55R6TAcy5
*در صورت پر بودن لینک شماره دو،لینک شماره 3*
https://chat.whatsapp.com/CCMlMQD6l1eJWa4VS4LnFb
*در صورت پر بودن لینک شماره سه،لینک شماره 4*
https://chat.whatsapp.com/LJnRSs7StcKLrQJzjotFI7
*در صورت پر بودن لینک شماره چهار،لینک شماره 5*
https://chat.whatsapp.com/IXMUeeYUm6t51kn0a2Fvn6
" لذت مرگ "
مدتی پیش یه فیلم از شیطان پرستهای آمریکایی میدیدم خیلی عجیب بود ،اعتقادات و مراسمهایی داشتند که آدم رو به تعجب وا می داشت مثلاً خون می خوردند یا مراسم قربانی کردن یک انسان برای شیطان رو داشتند که هر ماه، یه دختر رو به عنوان قربانی شیطان می کشتند و ..... متأسفانه مدتیست که این گروه در ایران ما هم تحت پوشش گروههای موسیقی فعالیت می کنند وتا به حال چند کنسرت در دانشگاههای معتبر ما بر گزارکرده اند که مایه تأسفه! اما قسمتی از تفکر این گروه که من میخوام شما بهش توجه کنید تفکرات اونها در مورد جهنم واتفاقات بعد از مرگه . این گروه زندگی بعد از مرگ رو می پذیرد اما به یک شکل خاص من درآوردی، مثلاّ میگن جهنّم جای بدی نیست ، یکی از آلبوم های موسیقی آنها نامش هست : «به جهنم خوش آمدید!» یا درترانه هاشون میخونند که : «سعی کن آتش جهنم رو همیشه گرم نگه داری!» یا « قرارمون جلوی درب هفتم جهنّم!» در واقع جهنم رو قبول دارند ولی براساس یک تصور غلط اون رو جای بدی نمی دونند و به همین خاطره که اینقدر راحت از عذاب جهنم حرف می زنند وبدترین جنایتها و زشتیها رو تا پرستش شیطان مرتکب می شوند. ما در این چند دقیقه که وقت داریم، میخواهیم با هم راجع به سه گروه حرف بزنیم. کدوم گروه ها؟در واقع در یک تقسیم بندی می توان معتقدین به عالم مرگ رو به سه دسته تقسیم کرد :
گروه اول :
گروهی که دچار تصورات نادرست پیرامون عالم بعد از مرگ هستند مانند همین فرقه شیطان پرستی که دربررسی آن باید گفت :درمورد شناخت عالم پس ازمرگ یک مشکل وجود داره و آن اینکه تا به حال کسی از مرده ها به دنیا برنگشته که کامل تعریف کنه چه خبره تا ما بفهمیم، به همین خاطر ما به شکل معمولی راهی برای شناخت بعد از مرگ نداریم اما در عوض یک راه موثق تر از خبر دادن یک آدم از قبرستان برگشته وجود دارد و آن اینکه در طول تاریخ بشر یک چیز از مسلمات است که انسانهای بزرگ و تاریخ سازی بنام انبیاء که امروزه در همین دنیای مدرن چند میلیارد انسان غربی و شرقی به آنها اعتقاد دارند با فاصله های زمانی گاه هزار ساله که هیچ ارتباطی با هم نداشته اند، آمده اند و همه به طور هماهنگ خودرا پیام آور یک خدا دانسته و مطالبی کاملا شبیه به هم راجع به بعد از مرگ گفته اند که این مطالب و هماهنگی بیانات این انسانهای بزرگ که وجودشان و مطالبشان از مسلمات تاریخ بشر است، یعنی نوح ، ابراهیم ، موسی ، عیسی و حضرت محمد صلی الله علیه و آله برای باور پیدا کردن به واقعیت و حقیقت جهان بعد از مرگ کفایت می کند. مگر اینکه کسی به درد جهنمی های واقعی ـ نه شیطان پرستهایی که گفتیم ـ مبتلا بشه که طبق صریح قرآن تو جهنم می گن : «لو کنا نسمع أو نعقل ما کنا من اصحاب السعیر»1 .اگر کسی گوش شنوا داشته باشه یا فکر کنه، حقیقت ماجرا رو می فهمه وپیامهای الهی رو از پیامبرانش می شنوه و وقتی شنید می بینه همه یک چیز رو متفق القول گفته اند که عذاب الهی در جهنمی است که یک رکن آن آتش است. و اصلاً خدا در سوره واقعه می فرماید: ما آتش را خلق کردیم تا موجب یادآوری عذاب جهنم باشه : «نحن جعلناها تذکره»2 پس فهمیدن اینکه جهنم دردناکه یا نه، کار سختی نیست. امروز که رفتی خونه با شعله کوچک گاز امتحان کن، دستت رو 5 دقیقه روی آن بگیر می فهمی، جهنم جای قرار گذاشتن هست یا نه؟ برای ورود خوش آمد گویی می خواد یا نه؟ خوش آمد گویی خازنان جهنم موقع ورود جهنمی ها یک سوال اساسیه : «ألم یأتکم نذیر» 3 ؟آیا به شما نگفتن اینجا چه خبره ؟ همه اقرار می کنن که بله ! بعد عذاب می شن. میگن قرارمون درب هفتم جهنم، انگار پارکه ، قرآن می فرماید : « وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ »4 ، هنگامى كه این آيات نازل گرديد پيامبر اسلام به شدّت گريان شد و اصحاب آن حضرت نيز گريستند در حالى كه نمىدانستند چه آيهاى بر پيامبر نازل شده و كسى نيز قدرت نداشت با آن حضرت سخن بگويد و علّت گريه شديد او را جويا شود.چون پيامبر خدا هر گاه فاطمه را مىديد خوشحال مىشد لذا يكى از اصحاب پيامبر به سوى خانه فاطمه عليها السّلام روان گرديد، چون بر در خانه آن حضرت رسید به فاطمه عليها السّلام سلام كرد و آنچه را كه براى رسول خدا رخ داده بود شرح داد، حضرت فاطمه دست از كار كشيد و از اطاق خارج شد وبه نزد پدرشتافت و خطاب به رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: جانم به فداى شما، چه چيزى باعث شده بود كه شما آنقدر گريان شويد؟رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم آن دو آيهاى را كه بر وى نازل شده بود براى فاطمه تلاوت نمود
**********
1. وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا في أَصْحابِ السَّعيرِ . ومىگويند: «اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقّل مىكرديم، در ميان دوزخيان نبوديم!» (ملک/10) تفسیر : در اين آيات ضمن بيان سرنوشت وحشتناك دوزخيان، انگشت روى علت اصلى بدبختى آنها گذارده شده است، مىگويد: از يك سو خداوند گوش شنوا عقل و هوش داده، و از سوى ديگر پيامبرانش را با دلائل روشن فرستاده، اگر اين دو با هم ضميمه شوند سعادت انسان تامين است.ولى هنگامى كه انسان گوش دارد اما با آن نمىشنود، و چشم دارد و نمىبيند، و عقل دارد و نمىانديشد، اگر تمام پيامبران الهى و كتب آسمانى به سراغ او آيند اثرى ندارد! البته عقل در اينجا به معنى معرفت راستين است، نه شيطنتهاى شياطين كه در سياستمداران جبار و ظالم جهان ديده مىشود كه به گفته امام صادق علیه السلام: وَ هِيَ شَبِيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِالْعَقْلِ " شبيه عقل است ولى عقل نيست"! (تفسير نمونه، ج24، ص:328 تا 329)
2. نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَه وَ مَتاعاً لِلْمُقْوينَ . ما آن را وسيله يادآورى (براى همگان) و وسيله زندگى براى مسافران قرار دادهايم! (واقعه /73) بازگشت آتش از درون درختان سبز از يك سو يادآور بازگشت روح به بدنهاى بيجان در رستاخيز است، و از سوى ديگر اين آتش تذكرى است نسبت به آتش دوزخ، چرا كه طبق حديثى پيغمبر گرامى اسلام ص فرمود : ناركم هذه التي توقدون جزء من سبعين جزءا من نار جهنم . اين آتشى كه برمىافروزيد يك جزء از هفتاد جزء آتش دوزخ است! توضيح اينكه: از نظر علمى ثابت شده آتشى كه امروز به هنگام سوختن چوبها مشاهده مىكنيم همان حرارتى است كه درختان طى ساليان دراز از آفتاب گرفته، و در خود ذخيره كردهاند، ما فكر مىكنيم تابش پنجاه سال نور آفتاب بر بدنه درخت از ميان رفته، غافل از اينكه تمام آن حرارت در درخت ذخيره شده، و به هنگامى كه جرقه آتش به چوبهاى خشك مىرسد و شروع به سوختن مىكند آن حرارت و نور و انرژى را پس مىدهند.(تفسير نمونه، ج23، ص: 258)
. تَكاَدُ تَمَيزَُّ مِنَ الْغَيْظِ كلَُّمَا أُلْقِىَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلهَُمْ خَزَنَتهَُا أَ لَمْ يَأْتِكمُْ نَذِيرٌ. نزديك است (دوزخ) از شدّت غضب پاره پاره شود هر زمان كه گروهى در آن افكنده مىشوند، نگهبانان دوزخ از آنها مىپرسند: «مگر بيمدهنده الهى به سراغ شما نيامد؟!» (ملک/8) راغب مىگويد: كلمه" شهيق" به معناى طولانى شدن زفير است، و" زفير" به معناى رد نفس، و به عبارت ديگر" بازدم" است، و" فوران" كه مصدر فعل" تفور" است، به معناى ارتفاع جوشش است. و كلمه" تميز" به معناى تقطع و تفرق است، و كلمه غيظ به معناى شدت خشم است.و معناى آيه اين است كه: وقتى كفار در جهنم ريخته مىشوند، صداى شهيقى از آن مىشنوند، شهيقى كه چون مغناطيس آنان را به داخل خود مىكشاند، همانطور كه با شهيق هوا داخل سينه كشيده مىشود، در حالى كه جهنم جوشان است، و ايشان را مانند نخودى كه در ديك جوشان بالا و پائين مىشود بالا و پائين مىكند، به طورى كه گويى از شدت غضب مىخواهد متلاشى شود. (ترجمه الميزان، ج19، ص: 590)
. وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعين . لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ. و دوزخ، ميعادگاه همه آنهاست! هفت در دارد و براى هر درى، گروه معيّنى از آنها تقسيم شدهاند! (حجر 43 و 44) تفسیر: ظاهرا كلمه" موعد" در اينجا اسم مكان و به معناى محل وعده باشد و مراد از اينكه جهنم موعد آنها است اين است كه جهنم آن محلى است كه وعده خدا به ايشان عملى مىشود و در آنجا عذابشان مىكند.و اين كلام خدا تاكيد ثبوت قدرت او و بازگشت همه امور به او است. كانه مىفرمايد:" آنچه در باره سلطنت تو بر گمراهان گفتم سلطنتى از ناحيه خود تو نيست، و چنان نيست كه تو ما را عاجز كنى، بلكه ما تو را بر آنان سلطنت داديم و به خاطر پيرويشان از تو، ايشان را به اغواى تو مجازات نموده، و به زودى در آخرت هم به عذاب جهنم كيفرشان مىكنيم. براى هر درى قسمتى است تقسيم شده" چون ظاهر آن اين است كه خود جزء تقسيم شده بر درها است، و اين وقتى معناى صحيح مىدهد كه" باب" به معناى طبقه باشد نه در ورودىو بنا بر اين، معناى" هفت در داشتن جهنم" اين مىشود كه هفت نوع عذاب دارد، و هر نوع آن به مقتضاى واردين براى خود چند قسم دارد. و اين مطلب خالى از دلالت بر اين معنا نيست كه گناهانى كه مستوجب آتش است هفت قسم، و طرقى كه آدمى را به هر يك از آن گناهان مىكشاند نيز چند قسم است، و در صورتى كه آيه شريفه چنين دلالتى داشته باشد مؤيد رواياتى خواهد بود كه در باره طبقهبندى عذابهاى دوزخ آمدهاست. (ترجمه الميزان، ج12، ص: 250)
2. .روی ابوحمزه الثمالی قال: سمعت علی بن الحسین زین العابدین (علیهما السلام) یقول: لما کان الیوم الذی استشه فیه أبی (علیهما السلام) جمع اهله و اصحابه فی لیله ذلک الیوم.... فقال له القاسم بن الحسن(علیهما السلام):وانا فیمن یقتل؟ فأشفق علیه. فقال له: یا بنی کیف الموت عندک؟! قال: یاعم احلی من العسل.ابو حمزه ثمالی گوید شنیدم امام زین العابدین (ع) فرمون روزی که پدرم شهید شد، در شب آن روز خانواده و اصحاب خود را جمع کرد.... آن شب قاسم بن الحسن (ع) به حضرت گفت:آیا من نیز از کشته شدگانم؟دل حضرت بر او سوخت. پرسید: پسرم! مرگ در نظر تو چگونه است؟ گفت: عمو! شیرینتر از عسل). (مقتل معصومین ج2 ص272)
پس از شنيدن آن آيات، فاطمه سر خود را به زير افكند و فرمود: واى بر آن كسى كه داخل دوزخ شود.... 1 این گروه با تخیلشون با بعد از مرگ برخورد کردند و برای خودشون یک عالم پس از مرگی ساخته اند که خیلی مزاحم اعمال و رفتارشون نباشه و جلوی لذت پرستی اونها رو نگیره در حالی که با خواب و خیال نمی شه واقعیتهای عالم رو عوض کرد، مثل اینکه شما هر چقدر در خیالت معتقد شوی هم ، بازهم نمیتونی بدون هیچ وسیله ای پرواز کنی! تنها با حرکت دادن دستها، که قانون جاذبه از بین نمی ره، اگه بری از بالای کوه اعتقادت رو امتحان کنی ، خوب می فهمی از خیال تا واقعیت فاصله چقدره؟
گروه دوم :
این گروه نیز به عالم پس از مرگ مشتاقند، اما نه مثل گروه اول به خاطر تخیلی فکر کردن راجع به عالم بعد از مرگ! بلکه به خاطر شدت ایمان به اونچه که خدا برای بعد از مرگ وعده داده است. این گروه تشیکل شده است از کسانی که به عالم پس ازمرگ باور صحیحی دارند و به آن مشتاقند . مانند اصحاب امام حسین (علیه السلام) ، مانند اون نوجوان عاشورایی حضرت قاسم (علیه السلام) ایمان به وعده های خدا داشتند ومشتاق دیدارخدا بودند لذا شب عاشورا حضرت فرمود: فردا همه کسانی که بمانند کشته می شوند، اگر می خواهید بروید در تاریکی شب بروید، برخی هم رفتند اما آنهایی که ماندند باور داشتند، قاسم بن الحسن (ع) بلند شد پرسید: عمو جان آیا من هم توفیق شهادت می یابم؟ حضرت پرسیدند: «کیف الموت عندک؟» قاسم (ع) جواب داد: «أحلی من العسل» 2
اما گروه اول در کشور ما خوشبختانه به یک درصد هم نمی رسه و متأسفانه گروه دوم هم جمعیت زیادی رو تشکیل نمی دهد و درصد قابل توجهی از مردم کشور ما رو گروه سوم تشکیل می دهند که بهتره راجع به اونها بیشتر صحبت کنیم.
گروه سوم :
کسانی هستند که عالم بعد از مرگ رو قبول دارند اما سعی می کنند خیلی به آن فکر نکنند، که خیلی از ماها شاید تو این گروه باشیم و تفاوت ما با امام حسین علیه السلام و اصحابش در اینه که به اون عالم علم داریم ولی ایمان نداریم ما هم از عالم پس از مرگ خبرداریم اما ایمان غیر از علم و دانستن است، ما می دانیم مرده کاری نمی کند اما کدامیک از ما حاضر است شب تا صبح کنار یک مرده تا صبح بماند در قبرستان! آدمی که علم داره میتونه خلاف علمش عمل کنه مثل اینهمه سیگاری که میدونند سیگار سرطان زاست ولی باز هم سیگار میکشند. اما آدمی که ایمان داره نمی تونه خلاف ایمانش عمل کنه به خاطر همین هیچ کدوم از شماها حاضر نیستید الان پنج دقیقه دستتون رو تو آتیش کنید چون یقین دارید میسوزید. راجع به عالم بعد از مرگ هم همینطوریه ! ما چون علم داریم نه ایمان بهش فکر نمی کنیم وبرخلاف باورهامون عمل می کنیم. یکی از دوستان روحانی می گفت: در اقوام نزدیک ما، خانمی بود که علیرغم اینکه نماز می خواند و تلاوت قرآن روزانه هم داشت ولی خیلی به حجاب اهمیت نمی داد، برام جای تعجب بود که نماز و قرآنش نشون می ده به قیامت اعتقاد داره پس چرا در حجابش اینقدر بی موالاته؟ فرصتی پیش اومد از خودش پرسیدم، گفتم: شما قیامت رو قبول دارید؟ گفت: بله، حاج آقا این چه حرفیه، گفتم: این رو هم قبول دارید که قیامت اهل گناه رو عذاب می کنن؟ گفت: بله، گفتم: این رو هم قبول دارید مرد نامحرم موهای شما را ببینه، گناه داره؟ گفت: بله، گفتم: پس با این حال که قبول دارید به خاطر این بد حجابی قراره عذاب بشید، پس چطور باز هم به این گناه ادامه می دید؟
****
1. هنگامى كه سلمان آن دو آيه را شنيد و سخنان فاطمه را در مورد آنها استماع نمود، گفت: كاش كه من نسبت به خانوادهام گوسفندى مىبودم و آنان گوشت مرا مىخوردند و پوستم را پاره پاره مىكردند ولى قصّه جهنّم را نمىشنيدم. وابوذر غفارى گفت: اى كاش از مادر متولّد نشده بودم و چنين سخنانى را نمىشنيدم.ومقداد گفت: اى كاش پرندهاى بودم و در بيابانها مىزيستم و از حساب و عقاب آزادبودم و در باره جهنّم و عذاب آن چيزى به گوشم نمىخورد. وعلى عليه السّلام فرمود: اى كاش درندگان مرا پاره پاره مىكردند و مادرم مرا به دنيا نمىآورد، و چنين سخنانى به گوشم نمىرسيد، سپس على عليه السّلام به شدّت گريست و دست خود را بر سر نهاده و گفت:آه از دورى سفر آخرت، آه از كم بودن توشه راه! آنان كه در اين سفر وارد آتش مىشوند چون بيمارانى هستند كه از آنها عيادتى به عمل نمىآيد، و مجروحينى هستند كه زخمهاى آنها مداوا نمىشود، و اسيرانى هستند كه دوران اسارتشان پايان نمىپذيرد، از آتش مىخورند، از آن مىنوشند، و در ميان طبقات جهنّم رفت و آمد مىكنند، در حالى كه پيش از آن لباسهاى نرم بر تن مىپوشيدند، اكنون لباسهاى آتشين بر تن مىكنند و در حالى كه قبل از آن همنشين زنان خود بودند، در آتش، همنشين شياطين خواهند بود (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج43، ص: 88 )
چطورهنگام گناه، با اعتقادتون کنار می یائید؟ گفت: سعی می کنم بهش فکر نکنم. این همون ویژگی مهم گروه دومه که باعث همه بیچارگی های اونها در قیامت میشه، یعنی خواب نیستند بلکه خودشون رو به خواب می زدنند، ومیدونیدکه بیدار کردن چنین آدمهایی ازکسی که واقعاً خوابیده سخت تره! نمی خوان به مرگ فکر کنند که مبادا مجبور بشوند، از ترسش بعضی از لذتهاشون رو ترک کنند، غافل از اینکه فکر نکردنه به واقعیت مرگ، موجب حذف این واقعیت از زندگی نیست، «کل نفسٍ ذائقه الموت»1 همه می میرند چه بخواهند و چه نخواهند، چه خوششان بیاید و چه خوششان نیاید و چه به آن فکر بکنند یا نکنند، موقعش که برسه ملک الموت میاد تا به وظیفش عمل کنه و راه فراری هم نیست، جالبه تو روايت داره : {روزي عزرائيل به مجلس حضرت سليمان عليه السلام وارد شد، و در آن مجلس همواره به يكي از اطرافيان سليمان عليه السلام نگاه ميكرد، پس از مدتي عزرائيل از آن مجلس بيرون رفت. آن شخص به سليمان عليه السلام گفت: اين شخص كه بود؟ سليمان عليه السلام فرمود: او عزرائيل بود. او گفت: به گونه اي به من مي نگريست، كه گويا در طلب من بود تا مرا قبض روح كند . سليمان گفت: اكنون چه مي خواهي؟ او كه وحشت زده و دستپاچه شده بود، به سليمان عليه السلام عرض كرد: براي خلاصي من از دست عزرائيل، به باد فرمان بده مرا به هندوستان ببرد. حضرت سليمان به باد فرمان داد او را سريع به نقطه اي از هندوستان برد. در جلسه ي بعد، وقتي كه سليمان با عزرائيل ملاقات كرد، به او فرمود: چرا به يكي از همنشينان من، نگاه پياپي مي كردي؟ عزرائيل در جواب گفت: من از طرف خدا مأمور بودم، در ساعتي نزديك به آن ساعت، جان او را در هندوستان، قبض كنم، او را در اينجا ديدم و تعجّب كردم، به هندوستان رفتم و در آنجا او را يافتم و جانش را گرفتم. } 2
دیدمش اینجا وبس حیران شدم درتفکر رفته سرگردان شدم
از عجب گفتم گر او را صد پر است او به هندستُان شدن دور اندر است
چون به امر حق به هندستان شدم دیدمش آنجا و جانش بِستُدم
تو همه كار جهان را همچنين كن قياس و چشم بگشا و ببين
********
1. كلُُّ نَفْسٍ ذَائقَةُ الْمَوْتِ ثمَُّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ . هر انسانى مرگ را مىچشد، سپس شما را بسوى ما بازمىگردانند. (عنکبوت/57) تفسیر : جمله" كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ"، از باب استعاره به كنايه است (گويا مرگ را تشبيه كرده به چيزى كه چشيدنى باشد آن گاه حكم كرده به اينكه اين چشيدنى را همه خواهند چشيد و خلاصه مرگ عمومى است) و مراد اين است كه هر كس به زودى و به طور قطع خواهد مرد، و اگر دنباله آن فرمود:" ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ- سپس به سوى ما برمىگرديد"، اين التفات از" متكلم وحده" به" متكلم مع الغير" به خاطر اين است كه عظمت رجوع به خدا را برساند.و حاصل معناى آيه اين مىشود كه: زندگى دنيا جز ايامى ناچيز نيست، و مرگ دنبال سر است، و دنبال آن رجوع به سوى ما براى حساب، پس زينت و جلوه زندگى دنيا كه يك زينت فانى است شما را از آمادگى براى لقاى خدا باز ندارد، و آن آمادگى اين است كه به خدا ايمان بياوريد، و عمل صالح انجام دهید، كه سعادت ابدى دارد و محروميت از او شقاوت و هلاكت دائمى دارد.( ترجمه الميزان، ج16، ص: 217)
2. عالم برزخ در چند قدمي ما- اشتهاردي - صفحه39.